پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در روز رسانههای اجتماعی به سراغ تعدادی از کارشناسان و متخصصین این حوزه رفتیم و با آنها گفتوگوی کوتاهی در خصوص تاثیر رسانههای اجتماعی بر سازمانها و مخصوصا بانکها داشتیم. یکی از این افراد، ابراهیم اسکندریپور، دانشجوی دکترای مدیریت رسانه بود.
اسکندریپور در خصوص تاثیر رسانههای اجتماعی در روابط بین سازمانها و درون سازمانی، مخصوصا در بانکها گفت: با توجه به صحبتهایی که امروز در همایش انجام شد، اولین نگاهی که لازمه حرکت به سمت رسانههای اجتماعی برای سازمانها است و مشخصا در سازمانهایی با جنبه خدماتی مثل بانکها وجود دارد، این است که روحیه اجتماعی را بتوانند در سازمان ایجاد بکنند و به نوعی این روحیه در رسانههای اجتماعی نیز خود را بروز میدهد. هر چه قدر که سازمان متناسب با آن روحیه باشد عملکرد بهتری در رسانه اجتماعی نیز خواهد داشت. در واقع اجتماعی شدن از خود سازمان شروع میشود و رسانههای اجتماعی بستر مناسبتری برای عرضه فراهم میکند. مشخصا اگر بخواهیم درمورد بانکها صحبت کنیم، با توجه به اینکه بانکها با مشتریان عام روبرو هستند و به طور بالقوه همه افراد جامعه میتوانند مشتری بانک قلمداد شوند، یکی از ابتداییترین نیازهایی که مشتریان در ایران با آن روبرو هستند نیاز به اطلاعرسانی است. حداقل اتفاقی که در رسانههای اجتماعی میتواند بیافتد، این است که اطلاع رسانی به صورت تخصصی برای گروههای خاص از مشتریان ایجاد شود و به هر مشتری اطلاعرسانی که مختص خودش است ارسال شود. به نوعی ما در این حرکت از تبلیغات که محصول رسانههای سنتی بود و به صورت مستقیم سعی میکرد اطلاعات را به مشتریان بدهد، به سمت اطلاع رسانی در سبک اجتماعی که رسانه اجتماعی بستر مناسبی برای این حرکت است برویم، که در واقع از تبلیغات به سمت اطلاعرسانی برای مشتریان حرکت بکنیم و اطلاعاتی را به او بدهیم که در آن مقطع زمانی به دنبال آن میگردد.
اسکندریپور در پاسخ به این سوال که ورود بانکها به شبکههای اجتماعی مثل فیس بوک و توئیتر در حال حاضر مثبت است یا منفی، گفت:«همان طور که دکترشکرخواه در همایش فرمودند، جایی که مخاطب حضور دارد وجود هر بنگاه تجاری میتواند مثمر ثمر باشد. مثلا بانکها وقتی میخواهند در رسانهها تبلیغ کنند، وقتی که میبینند تعدادی از مخاطبان در یک محل حضور دارند سعی میکنند در آنجا حضور داشته باشند. با همین استدلال وقتی در رسانههای اجتماعی میبینیم که تعداد قابل توجهی مخاطب حضور دارد، وجود بانکها را در آنجا توجیه میشود. اما الگوی گمراه کنندهای که وجود دارد این است که بعضی بانکها با همان روشی که در رسانههای سنتی حضور داشتند و به شکل تبلیغات مستقیم که در بهترین حالت استفاده حداقلی از آن رسانه است در رسانه اجتماعی حضور پیدا میکنند. این کار متاسفانه در دراز مدت بازخورد منفی ایجاد میکند و نه تنها از قابلیتهای شبکه اجتماعی استفاده نشده بلکه نگاه به مخاطب تودهای و عامی که در رسانههای جمعی بود، دنبال شده است.