پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
ستارههای یکسال بیفروغ / ستارههای سال ۱۳۹۹ در بخش چهرهها
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۴۳ و ۴۴ / در فهرست ستارههای این شماره بهدنبال چه هستیم؟ هدفمان از فهرستکردن کسبوکارها، اپلیکیشنها و چهرههای سال 13۹۹ چیست؟ برای این کار دلیل سادهای داریم؛ فهرستها همیشه راه جذابی برای بررسی بودهاند. انواع جشنوارهها و رویدادها در دنیا فهرستهایی را ارائه میکنند و هدف این فهرستها صرفاً ارائه کوتاهی است از سالی که گذشت.
قطعاً فهرستها بهدلیل محدودیتهای ذاتیشان این امکان را ندارند که جامع و کامل باشند؛ فهرستها همیشه نواقصی دارند. همیشه در فهرستها نامهایی است که جا افتادهاند و بعضی نامها هم ممکن است که به مذاق برخی خوش نیایند، ولی کار فهرستها همین است که حساسیتها را زیاد کند. در تهیه فهرست بهترینهای سال ۱۳۹۹ تلاش کردیم بهترین کسبوکارها، بهترین اپها و مهمترین چهرههای تأثیرگذار این سال را معرفی کنیم.
این فهرست کامل نیست و قطعاً میتوان ایرادات زیادی در آن پیدا کرد. با این وجود ما تلاش کردیم انتخابهایی داشته باشیم که قابل قبول باشند. چه در زمینه کسبوکارها، چه در زمینه اپها و خدمات و محصولات و چه در زمینه افراد تأثیرگذار در حوزه فناوریهای مالی تلاش کردیم انتخابهایی انجام دهیم که کمترین نقد به آنها وارد باشد. امیدوارم بتوانیم راهی را که شروع کردهایم، در ادامه قویتر ادامه دهیم و بتوانیم فهرستهای دقیقتری ارائه کنیم. لطفاً به ما کمک کنید تا بتوانیم با کمک همدیگر این فهرستها را دقیقتر کنیم.
حسین اسلامی؛ هرروز پررنگتر از دیروز
اگر بخواهیم فعالترین افراد حوزه فناوری اطلاعات در سال 1399 را نام ببریم، قطعاً یکی از پنج نفر اصلی این فهرست حسین اسلامی است. او در خردادماه 1399 با حکم مدیرعامل بانک کارآفرین به سمت مدیرعاملی هلدینگ تازهتأسیس نگاه منصوب شد. او در ماههای گذشته دایره فعالیتهای هلدینگ نگاه را گسترش داد و سعی کرد تا چرخ را از ابتدا اختراع نکند؛ بلکه با سرمایهگذاری روی شرکتهای فعال و نوپا در عرصه فناوریهای مالی، ابعاد این بازار را گسترش دهد و قدرت نفوذ بانک کارآفرین را از طریق هلدینگ نگاه در این بخش افزایش دهد.
حسین اسلامی که متولد سال 1361 و دانشآموخته دانشگاههای علم و صنعت، تهران و علامه طباطبایی است و حضور جدی در شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات داشته، در سال 1399 یک گام مهم دیگر نیز برداشت و آن تصمیم به حضور در هیئتمدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران بود. او توانست در انتخاباتی که روز 29 آبان برگزار شد، بهعنوان عضو هیئتمدیره نظام صنفی رایانهای استان تهران انتخاب شود و سپس از سوی هیئتمدیره بهعنوان رئیس انتخاب شد؛ هرچند با چالشها و سختیهای زیادی توسط طیف سنتی صنعت مواجه بود.
با نگاه به رزومه کاری حسین اسلامی میتوان گفت او در هر پستی که قرار داشته، توانسته آن بخش را توسعه دهد. هنگامی که اسلامی در فروردین 1397 فناپ را ترک میکرد، شهاب جوانمردی، مدیرعامل فناپ در خصوص او گفت: «حسین اسلامی با اینکه میتوانست نفر اول شرکتهای مختلف باشد، کاملاً با برنامه و تا زمان خاصی علاقهمند به ایفای نقش نفر دوم بود.» اما حالا حسین اسلامی دیگر نفر دوم نیست؛ بلکه او اکنون نفر اولی است که هرروز پررنگتر از دیروز میشود.
بهزاد شیری؛ بازگشت قطار پستبانک به مسیر اصلی
اگر قبول داشته باشیم که پستبانک ایران طی دو سال گذشته توسعه و رشد قابل توجهی داشته و توانمندی خود را در مأموریت محوله تقویت کرده، بیش از همه مدیون بهزاد شیری است. شیری متولد 1350 خورشیدی است و در رشته پول و بانکداری مدرک دکتری خود را کسب کرده است. او سال 1397 با حکم محمدجواد آذری جهرمی بهعنوان مدیرعامل پستبانک ایران منصوب شد. شیری بهخوبی ساختار پستبانک را میشناخت و هنگامی که در رأس آن قرار گرفت، سعی کرد این قطار از ریل خارجشده را بار دیگر به ریل اصلی خود بازگرداند.
شیری معتقد است برای آنکه دقیقتر بفهمیم پستبانک بر اساس چه نیازی ایجاد شد، باید ۲۵ سال به عقب برگردیم؛ دورهای که به گفته او مستمریبگیران روستایی برای دریافت حقوق ماهانهشان باید منتظر میماندند تا مأموران پست بعد از چند هفته درب خانههایشان را بزنند و پول را به آنها بدهند. همان دورههایی که برای ثبتنام در کنکور و دانشگاه و سیمکارت باید به پستبانک مراجعه میکردیم. ولی نکته اینجاست که به نظر میرسید در سالهای گذشته پستبانک مأموریت اصلی خود را گم کرده بود و حالا با حضور بهزاد شیری بار دیگر این مأموریت احیا شده است.
بهزاد شیری طی یک سال گذشته سعی کرده دامنه فعالیت پستبانک را فراتر از امور مالی عادی ببرد و حالا با هدایت شیری پستبانک در حال تبدیلشدن به یکی از بانکهای پیشرو در بانکداری دیجیتال است. او حتی سعی کرده با بدنه فعالان جوان حوزه فناوریهای مالی نیز ارتباط برقرار کند و در دیماه نیز یک نشست هماندیشی با فعالان جوان حوزه بانکی و اقتصادی برگزار کرد. او در این جلسه هماندیشی تأکید کرد که پستبانک مکلف است بهعنوان بانک تخصصی و توسعهای در حوزه ICT و IT کشور و همینطور بانکداری خرد در مناطق روستایی و کمبرخوردار فعالیت کند.
محمد نژادصداقت؛ راهبر یک مهاجرت بزرگ
محمد نژادصداقت در سال گذشته کار بزرگی انجام داد. او توانست تیمی را راهبری کند تا تکتک بانکهای بزرگ از یک کُربنک قدیمی و رسوبکرده به یک کُربنک جدید مهاجرت کنند. کاری که شاید بسیاری معتقد بودند داتین نمیتواند آن را به سرانجام برساند، ولی محمد نژادصداقت و تیمش با تمام چالشها و نامهربانیهایی که وجود داشت، آن را بهخوبی هدایت کردند و به سرانجام رساندند.
نژادصداقت از خردادماه 1398 و با مطرحشدن بحث مهاجرت کُربنک سپه بهعنوان مدیرعامل داتین معرفی شد. محمد نژادصداقت، کارشناسی کامپیوتر (گرایش نرمافزار) خود را از دانشگاه علم و صنعت تهران و کارشناسی ارشد (گرایش شبکه) خود را از دانشگاه صنعتی شریف دریافت کرده است. او پیش از داتین، مدیرعامل فناپ پرداخت و مدیرعامل اتیک بود و پیش این دو نیز مدیر واحد پرداخت الکترونیکی شرکت فناپ بود. همین سابقه و پیشینه باعث شد مدیریت داتین و راهبری و هدایت مهاجرت کربنک بانک سپه را بر عهده بگیرد.
ناگفته نماند که طی یک سال گذشته داتین با هدایت نژادصداقت دایره کاری خود را روزبهروز توسعه داده است. اما او اخیراً در گفتوگویی به چالشهای تولید نرمافزار بانکی در کشور اشاره کرد و گفت: «بانکها تولید نرمافزار و توسعه آن را یک سرمایهگذاری نمیبینند؛ بلکه آن را تنها هزینهای میبینند که باید انجام دهند.»
نژادصداقت حتی به چالشهای سرمایه انسانی نیز اشاره کرد که چگونه داتین تلاش میکند سرمایه انسانی خود را حفظ کند و با وجود اینکه بسیاری در شرایط کرونایی با نیروهای خود خداحافظی کردند، داتین پروژههای جذب نیرو از نقاط مختلف ایران را آغاز کرده است.
علی رسولیزاده؛ کارآفرین سال
علی رسولیزاده برای بسیاری از فعالان فناوریهای مالی ایران فرد ناشناختهای نبود؛ اما در سال ۱۳۹۹ با رشد خیرهکننده سیگنال مورد توجه بسیاری از محافل قرار گرفت. در سال 13۹۹ سیگنال با نصبهای بالایی که صورت گرفت، بسیاری را متوجه شرکتی کرد که پشت این اپلیکیشن فعالیت میکرد؛ پارت در سالهای قبل تلاش کرده بود زیرساختهای فناوری پیشرفتهای را برای بازار سرمایه بسازد و در سالی که بازار سرمایه با رشد بالایی روبهرو شد، بخت به آنها رو کرد و کارهای گوناگونی که آنها شروع کرده بودند، مورد توجه فعالان بازارهای سرمایه و همچنین بازار پول قرار گرفت.
کاری که علی رسولیزاده و همکارانش در پارت شروع کردهاند، فعالیتی است که میتواند به توسعه شمول مالی در ایران منجر شود. با تجربههایی که او از سالهای گذشته به دست آورده، میتوان امیدوار بود که در سالهای پیش رو شاهد رشد بازیگری جدی در زمینه فناوری باشیم.
مصطفی امیری؛ کفشآهنی همیشهمنتقد
اگر بخواهیم هر جا نقدی از صنعت پرداخت کشور بشنویم، احتمالاً با نام مصطفی امیری مواجه خواهیم شد. مصطفی امیری، مدیرعامل زرینپال مرد همیشهمنتقد صنعت پرداخت است که نامش با پرداختیاری عجین شده و البته یک فرق بزرگ او با سایر منتقدان این است که او خودش در وسط میدان است و بزرگترین پرداختیار کشور نیز محسوب میشود. او همواره تند، ولی دلسوزانه نقد میکند و کسبوکار خود را نیز پیش میبرد.
حتی در سالی که گذشت، حکم زندان دریافت کرد و در دوران محدودیتهای رفتوآمد کرونایی مجبور شد برای دفاع از خود در دادگاههایی خارج از تهران حاضر شود. هرچند حکم یک سال زندان او اجرا نشد، اما این اتفاق نشان از سختی کاری داشت که هر روز در اکوسیستم پرداخت با آن روبهرو هستند. او حتی در برابر حکمی که دریافت کرد، شجاعانه ایستاد و در گفتوگویی که با راه پرداخت داشت، آن را بیشتر باجخواهی دانست که عدهای قصد دارند از طریق محاکم قضایی آن را پیش ببرند.
امیری حتی در بحث انتخابات نظام صنفی رایانهای از جمله افرادی بود که پس از انتخابات، بهشدت نسبت به نحوه برگزاری بلاکچینی انتخابات نقد داشت. او اگرچه بر این عقیده بود که توسعه فناوری چارهای جز رفتن به این سمت نمیگذارد، اما انتخابات نظام صنفی رایانهای استان تهران در عمل آنطور که انتظار میرفت، بلاکچینی برگزار نشده است.
او همچنین از بزرگترین منتقدان کارتبهکارت در ایران است. او معتقد است پس از اجباریشدن قانون کد مالیاتی برای درگاههای پرداخت، عملاً سیستم پرداختیاری از بین خواهد رفت؛ زیرا پذیرندگان برای فرار از مالیات تلاش میکنند هرچه بیشتر به سمت کارتبهکارت سوق پیدا کنند. امیری بر این عقیده است تا زمانی که سیستم کارتبهکارت در شبکه فعال است، نمیتوان جلوی فرار مالیاتی، شبکههای غیرقانونی قمار و فساد مالی را که در کنار این بستر انجام میشود، گرفت.
کاظم دهقان؛ مرد تغییرات صنعت پرداخت
روز هفتم خرداد 1399 بود که اعلام شد محسن قادری پس از حدود شش سال حضور در رأس شاپرک از این شرکت خداحافظی میکند. پس از پذیرش استعفای قادری، کاظم دهقان از سمت مدیرعاملی شرکت خدمات انفورماتیک نوینکیش کنارهگیری کرد و بهعنوان مدیرعامل شاپرک منصوب شد. کاظم دهقان اگرچه مدتزمان کوتاهی است که در این سمت قرار گرفته، اما چالشها و اقدامات قابل توجهی را در شاپرک پیگیری کرده است.
لازم به ذکر است که دهقان در این مدت سعی کرده نسبت به گذشته، ارتباط مناسبی با رسانهها داشته باشد و شاپرک فعالتر و پاسخگوتر از گذشته شده است. در این میان دهقان تلاش کرد چالش تسویه پرداختیاریها را تا حد زیادی برطرف کند. از طرفی دیگر با جدیت، بحث فهرست پرداختیاریها را دنبال کرد تا جلوی شرکتهایی را بگیرد که مجوز پرداختیاری دارند، اما فعالیت نمیکنند و ضوابط آن را نیز اعمال نمیکنند و این اتفاق نیز افتاد.
کاظم دهقان در اولین مصاحبه اختصاصی خود با راه پرداخت پس از پذیرش مسئولیت مدیرعاملی شاپرک وعده داد که نمیخواهد حوزه کسبوکاری پرداختیارها را مختل کند (+). اما یکی از چالشبرانگیزترین پروژههایی که شاپرک به همراه بانک مرکزی و سازمان امور مالیاتی پیش برد، تشکیل پرونده مالیاتی و دریافت کد برای پذیرندگان بود. هرچند شاپرک تنها مجری این طرح بود، اما انتقادات زیادی را به سمت شاپرک و شخص مدیرعامل برد. به نظر میرسد دهقان برنامههای قابل توجهی دارد.
او اعلام کرده بود که ایجاد آمادگی برای اتصال به شبکه پرداخت بینالمللی یکی از برنامههای استراتژیک و اصلی شاپرک است تا بتوانیم استانداردهای مورد نیاز را شناسایی کنیم و آزمایشگاههای خاصی در داخل کشور در این زمینه راهاندازی شوند. شاید نتوان هنوز نتیجه درست و کاملی از روند تغییراتی گرفت که دهقان در پیش گرفته، ولی با وجود شخصیت آرامی که دارد، احتمالاً شاهد تغییرات اساسی در صنعت پرداخت خواهیم بود.
مرتضی ترکتبریزی؛ حامی فینتکها در سیستم بانکی
مرتضی ترکتبریزی سال 1399 را با شروع به کار در بانک تجارت بهعنوان عضو هیئتمدیره آغاز کرد. او که فقط چند ماه بود که بهعنوان معاون فناوری اطلاعات بانک ملت منصوب شده بود، در مجمع عمومی بانک تجارت که در اسفندماه 1398 برگزار شد، بهعنوان عضو هیئتمدیره انتخاب شد.
او سالهاست که در حوزه فناوری اطلاعات بانکها فعالیت میکند و از جمله اصلیترین حامیان نقشآفرینی فینتکها در حوزه بانکداری است. او معتقد است که باید تمام کار جلوی باجه انجام شود و خدمات به مشتریان نیز باید توسط فینتکها ارائه شود و بانکها نیز پشت سر این ماجرا قرار گیرند.
واقعیت آن است که حضور ترکتبریزی جنبه فناوری اطلاعات در بانک تجارت را بهشدت تقویت کرده است. او اکنون مدیریت کارگروه احراز هویت غیرحضوری در بانک مرکزی را بر عهده دارد و عملاً این مسیر را برای بانکها، شخص ترکتبریزی و کارگروهی که آن را هدایت میکند، بر عهده دارند. هرچند کماکان در بخشهای مختلفی از بانک مرکزی و حتی بانکها نسبت به این موضوع مقاومت میکنند، اما به نظر میرسد ترکتبریزی در این بحث مصمم است تا هرچه سریعتر این جریان را به سرانجام برساند.
ترکتبریزی همچنین از جمله مدیران بانکی است که همواره منتقد نظام کارمزد فعلی بانکی است و بارها تأکید کرده که باید نظام کارمزد فعلی تغییر کند. او بر این باور است که هزینههای نظام کارمزد قیمت خدمات بانکی؛ بهخصوص نرخ بهره علیالحساب تسهیلات را برای دریافتکنندگان وام بالا میبرد.
احمد سلمانیآرانی؛ کهنهسرباز نخستین بانک ایرانی
همزمان با جدیشدن موضوع ادغام پنج بانک نظامی در بانک سپه، موضوع دیگری نیز در دل این بانک که از سالها پیش در جریان بود، در سال ۱۳۹۹ وارد فاز عملیاتی شد و آن هم موضوع مهاجرت بانک سپه به سامانه جامع بانکداری متمرکز جدید این بانک بود؛ کاری که با مدلی خاص به شرکت داتین و شرکت رایانه خدمات امید سپرده شده بود. در این مدل، بانک سپه بهرهبردار، شرکت داتین تأمینکننده و شرکت رایانه خدمات امید مجری اختصاصی بانک بودند.
در سال ۱۳۹۹ شرکت رایانه خدمات امید نقش مهم و جدی را در مهاجرت بانک سپه ایفا کرد. در رأس این شرکت نیز نام احمد سلمانیآرانی را میبینیم که در آذرماه ۱۳۹۸ بهعنوان مدیرعامل این شرکت منصوب شد و در فرایند این مهاجرت تاریخی، نقش مهمی داشت.
سلمانیآرانی پیش از اینکه مدیرعامل شرکت رایانه خدمات امید شود، سالهای زیادی در بانک سپه در جایگاه مدیریتی حوزههای مختلف؛ از جمله مدیریت امور شرق و غرب کشور، مدیریت امور مالی و مدیریت فناوری اطلاعات فعالیت کرده و عضویت در هیئتمدیره شرکت ایرانکیش را نیز عهدهدار بود و هماکنون بهعنوان مدیرعامل شرکت رایانه خدمات امید فعالیت میکند؛ شرکتی که تمرکز اصلی آن بر موضوع کُربنکینگ بانک سپه است و همزمانی ادغام بانکها با مهاجرت به کُربنکینگ جدید، وظایف مضاعفی را بر دوش این شرکت که مجری اختصاصی مهاجرت به کُربنکینگ جدید بود، گذاشت؛ اما آنچه اکنون شاهد آن هستیم، موفقیت این پروژه است که با همت دو شرکت رایانه خدمات امید و داتین میسر شد.
امیر هامونی؛ آرام در مدیریت، راهگشا در نوآوری
یکی از افرادی که در عمل اثبات کرده راهگشای کسبوکارهای نوپا بوده، امیر هامونی است که هشت سال از انتخاب او بهعنوان مدیرعامل فرابورس ایران میگذرد و دو سال دیگر نیز در این سمت ابقا شده است. ایده فرابورس بود که استارتآپها را وارد بازار بورس کند و از دو سال گذشته این موضوع مطرح شد و حامی این ایده نیز امیر هامونی بود. هرچند عدم شفافیت در صورتهای مالی این شرکتها و شرایط ناخوش این روزهای بازار هنوز آنها را وارد بورس نکرده، اما سروصدای ورود آنها بیشتر از قبل شده است.
هامونی متولد ۱۶ مردادماه ۱۳۶۱ است و دانشآموخته کارشناسی آمار از دانشگاه فردوسی مشهد و کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تهران است و دانشجوی دکتری علوم اقتصادی پردیس دانشگاه تهران است. او علاوه بر سمت مدیرعاملی فرابورس، رئیس هیئتمدیره شرکت مدیریت بازار متشکل معاملات ارز ایران، عضو هیئتمدیره فدراسیون بورسهای اروپایی ـ آسیایی (FEAS) و نایبرئیس کمیته کاری FEAS هم هست.
از جمله اقداماتی که مدیرعامل فرابورس در سال ۱۳۹۹ انجام داد، عرضه اولیههای متعدد در بازار فرابورس بود که بهدنبال استقبالی که در سمت خرید و تقاضا انجام شد، صورت گرفت. با این حال هامونی معتقد است باید سواد مالی همگانی در کشور را جدی گرفت و مردم دانش کافی برای تجزیهوتحلیل صورتهای مالی و مسائل صنعت و شرکت داشته باشند تا در خریدوفروش سهام ضرر نکنند.
کار پسندیدهای که هامونی در فرابورس در بحران کرونا انجام داد، استفاده از جمعسپاری تأمین مالی بود. در شب عید نوروز ۱۳۹۹ از پلتفرم فرابورس برای امور عامالمنفعه بهره برده شد و یک بازار تأمین مالی خیرخواهانه و بدون کارمزد ایجاد شد. از طریق پلتفرم فعلی بازار سرمایه و فرابورس، اوراق «کرونا ۱» و «کرونا ۲» تأمین مالی شد که حدود ۴۰ هزار نفر در آن شرکت کردند و بیش از ۲۰ میلیارد تومان جذب منابع صورت گرفت. فرابورس این منابع را به وزارت بهداشت برای مقابله با کرونا داد.
شهریورماه ۱۳۹۹ بود که هامونی از افزایش ظرفیت هسته معاملات از سه هزار تراکنش در ثانیه به ۲۰ هزار تراکنش در ثانیه خبر داد. این اقدام در راستای فشاری که روی سامانه معاملاتی ایجاد شده بود، انجام گرفت.
اخیراً فرابورس در اقدامی از سامانه تأمین مالی جمعی و شاخص صکوک فرابورس به نام سیندکس رونمایی کرد که میتواند راهی برای ورود کسبوکارهای کوچک به بورس باشد. در این راستا برای اولینبار موافقت اصولی به یک شرکت با مسئولیت محدود داده شد تا از بستر تأمین مالی جمعی اقدام به تأمین مالی کند. همچنین به یک پلتفرم که در بستر بلاکچین است، مجوز فعالیت داده شده تا بتواند در این حوزه نقشآفرینی کند. هامونی پیش از این نیز در حوزه توکنایز کردن داراییها صحبتهایی کرده بود و وعده داده که توکنایز کردن را در بازار فرابورس بهعنوان یکی از برنامههای اصلی دنبال میکند.
زهرا میرحسینی؛ مغز متفکر فناوری اطلاعات پاسارگاد
بانک پاسارگاد یکی از بانکهای خصوصی و موفق کشور است که دارای تیم مدیریتی خلاق و قوی است که هر یک از آنها در صنعت بانکداری، شاخص و شناختهشده هستند و ارزشافزوده بسیاری را برای این بانک ایجاد کردهاند. برای مثال نام زهرا میرحسینی را در معاونت فناوری اطلاعات بانک میبینیم که بیادعا و بیسروصدا، تاکنون فعالیتهای زیرساختی و ایدههای جدید زیادی را انجام داده است. بانک پاسارگاد تاکنون در حوزه فناوری اطلاعات، بسیار قوی عمل کرده و با وجود اینکه هلدینگ قوی مانند فناپ را نیز در زیرمجموعه خود دارد، اما این رشد و توسعه را نمیتوان تصادفی دانست و از طرف دیگر خوشفکری و تسلط زهرا میرحسینی بهعنوان مغز متفکر فناوری اطلاعات در بانک پاسارگاد را نمیتوان نادیده گرفت.
وقتی درباره فناپ حرف میزنیم، درباره یکی از معدود کسبوکارهای بزرگ فناوری ایران حرف میزنیم که در سالهای میانی دهه 80 شکل گرفته و امروز توانسته یک بازیگر تأثیرگذار در اکوسیستم دیجیتال کشور باشد؛ با این حال فردی که پشت ایدههای فناوری اطلاعات بانک پاسارگاد است، میرحسینی است. میرحسینی، کارشناس ارشد مهندسی کامپیوتر است و جزء معدود زنان مدیر فناوری در لایه ارشد بانکداری ایران است. او از زمانی که بهعنوان عضو هیئت عامل و معاون فناوری اطلاعات و ارتباطات به بانک پاسارگاد پیوسته، سعی کرده ایدههای جدیدی را در این بانک پیادهسازی کند.
شاید رسانهایترین آنها کیپاد باشد. کیپاد، کیف پول همراه پاسارگاد، از اواخر اسفند ۱۳۹۷ در دسترس مشتریان قرار گرفت و در کمتر از یک سال از شروع فعالیت، با استقبال کاربران مواجه شد. این اپلیکیشن اکنون خدمات متنوعی را از امکان خرید سهام دولتی (ETF)، مدیریت و فروش سهام عدالت، پرداخت الکترونیکی عوارض آزادراهی، استعلام رایگان و پرداخت خلافی خودرو، انتقال موجودی کارت الکترونیکی به حساب و… را داراست.
مبینا بنیاسدی؛ صدای امید برای فرابورس
بورس در سال ۱۳۹۹ فرازونشیب زیادی را تجربه کرد. بازار بورس در این سال مانند یک ساعت شنی عمل کرد. این ساعت در ابتدای سال فرصت مناسبی را برای سرمایهگذاران فراهم کرد، اما در نیمه سال ناگهان ترمز کشید و آرام گرفت. ترمز کشیدن بورس در ساختار و ارکان نهادهای بورسی هم تغییر ایجاد کرد. برخی مجریان بازار، میدان را ترک کردند و برخی هم ماندند و نفسی تازه کردند. آنها که ماندند و طعم بازار را در خوشی و ناخوشی چشیدند، قطعاً تصمیم دوراندیشانهتری را برای روزهای پایدار و ناپایدار خود ترسیم کرده بودند.
با این مقدمه قصد داریم درباره فردی صحبت کنیم که بدون شعار، لایق و شایسته نقش و حرفه خود است. او بهخوبی معنی مقاومت و پیشهداشتن را نهتنها در شغل خود؛ بلکه در زندگی شخصی هم درک کرده است.
همه روابط عمومیهای نهادهای بورسی یک مبینا بنیاسدی میخواهند تا بتوانند رشد مجموعه خود را در تعامل سازنده و حرفهای با بیرون خود شاهد باشند. داشتن تیم حرفهای، پاسخگو، توانا و سختکوش در روابط عمومی، مواردی هستند که بنیاسدی شش سال است در فرابورس ایران خلق کرده است.
بنیاسدی از سال ۱۳۹۲ در سمت کارشناس روابط عمومی در فرابورس به فعالیت پرداخت و ظرف یک سال توانست به سمت مدیریت در روابط عمومی این سازمان برسد و تاکنون هم به فعالیت خود ادامه داده است. رزومه بلندبالای او در طول سالیان، رسیدن به جایی که اکنون ایستاده را تصدیق میکند. همین سوابق او باعث شده که اکنون با سمت مدیریت ارتباطات فرابورس، عضو شورای اطلاعرسانی بازار سرمایه، کمیته راهبری آموزش بازار سرمایه، شورای عالی فضای مجازی بازار سرمایه و مدیر تلویزیون اینترنتی واچار (تلویزیون اقتصاد و بازار) هم باشد.
با این حال بنیاسدی خود را علاقهمند به شغلی میداند که از سال ۱۳۸۳ وارد آن شد و همچنان هم به آن تعلق خاطر دارد. فعالیت در حرفه روزنامهنگاری در سمتهای مختلف دبیر تحریریه، خبرنگاری و تدریس، مسیر پیشرفت او را فراهم کرد. رشته کارشناسی او علوم اجتماعی و ارشد او روزنامهنگاری است و همین تلفیق باعث شد که رساله دکتری خود را با موضوع تحلیل جامعهشناختی بازار سرمایه ایران تدوین کند. علاوه بر این او دارای دکتری حرفهای (DBA) بازار سرمایه اسلامی است.
مسعود خاتونی؛ نوآوری در بانک ۹۳ساله
در فضای نوآوری، در کنار نام بانک ملی واژههایی مانند بام، بله، شصت، فینوداد، نشان اعتباری و غیره به چشم میخورد. این واژهها گواه فعالیتهای نوآورانهای است که در دل یکی از قدیمیترین بانکهای ایرانی در حال انجام است. یکی از کلیدیترین نامهایی که پشت این رویکرد بانک ملی قرار دارد، مسعود خاتونی است.
خردادماه ۱۳۹۶ بود که با تصویب مجمع عمومی بانکها، طی صدور حکمی از سوی طیبنیا، وزیر وقت اقتصاد و دارایی؛ مسعود خاتونی بهعنوان عضو هیئتمدیره بانک ملی ایران منصوب شد. خاتونی که سمت معاونت فناوری اطلاعات بانک ملی را نیز بر عهده دارد، در سالهای گذشته با آرامش تلاش کرده زمینه همکاری نیروهای نخبه و تازهنفس را با سازمانی ۹۳ساله فراهم کند.
فعالیتهایی که امروز در بانک ملی انجام میشود، نشان میدهد که حتی در نهادهای بزرگ و قدیمی، میتوان کارهای نوآورانه انجام داد؛ البته همیشه به مدیرانی نیاز است که ارزش نوآوری را درک میکنند، دانش بهکارگیری آن را دارند و جسارت مواجهه با تبعات و ریسکهایش را داشته باشند؛ ویژگیهایی که به نظر میرسد تا حد قابل قبولی همگی در خاتونی تجمیع شدهاند.
زمانی که رمز دوم پویا اجباری نشده بود، بانک ملی از اولین بانکهایی بود که با اپلیکیشن ۶۰ رمز یکبارمصرف را به مشتریان خود ارائه داد. همچنین در سال ۱۳۹۹ نسخه الکترونیکی سفته و تسهیلات و اعتبارات دیجیتال توسط بانک ملی ارائه شد. نشان اعتباری نیز که نوعی اعتبارسنجی دیجیتال است، از اقدامات بانک ملی است که خاتونی نقش خود را در به ثمر رساندن آنها بهخوبی ایفا کرده است.
از اتفاقات نوآورانهای که خاتونی در بانک ملی رقم زده، خلق مجموعههایی است که با همکاریهای مشترک بانکها ایجاد شدند. ققنوس و فرابوم از مجموعههایی بودند که از طریق همکاری مشترک بانکهای دولتی و خصوصی ایجاد شدند و خاتونی شکلگیری آنها را حرکت خوبی در راستای همافزایی بانکها میداند.
محمد قاسمی؛ امیدوار و خستگیناپذیر
محمد قاسمی در طول مسیر شغلیاش با شرکتهای زیادی همکاری کرده، اما مهمترین ستاره بخت و اقبال او تا امروز در بازار سرمایه درخشید، ولی به نظر میرسد او در روزهای اوجش در بازار سرمایه، بهدنبال ستاره بعدی بخت و اقبالش در بازارهای نوآورانه دیگری است. او متولد ۱۳۵۶ در تهران است. قاسمی در سال ۱۳۷۵ وارد رشته «ریاضی ـ کاربرد در کامپیوتر» میشود؛ آخرین دورهای که در آن رشته دانشجو میگیرند.
به ریاضیات علاقه داشته و از سال ۱۳۷۵ به محض اینکه در دانشگاه قبول میشود، شروع به کار حرفهای میکند. به محض اینکه در دانشگاه کلاسهای الگوریتم را میگذراند، به برنامهنویسی علاقهمند میشود و مدارک MCSD مایکروسافت را در حوزه برنامهنویسی میگیرد و از سال ۱۳۷۸ درگیر برنامهنویسی و تحلیل سیستم میشود. آخرین مدرک تحصیلی او نیز MBA است.
اولین سایت اطلاعرسانی بورس در سال ۱۳۸۲ توسط قاسمی طراحی میشود. آن زمان ویزیتورهای زیادی به سراغش آمدند و بیش از ۷۰ هزار بازدیدکننده روزانه بر اساس تعداد آیپی پیدا میکند؛ آن هم با اینترنت دایالآپ! نکته جذاب ماجرا در آن دوران این بود که برای اولینبار در ایران، اطلاعات بورس هر ۱۵ دقیقه یک بار بهروزرسانی میشد.
زمانی که در سال ۱۳۸۷ انقلابی در سیستم معاملاتی بورس ایجاد میشود و به سمت الکترونیکیشدن میرود، جرقه سیستم معاملات آنلاین به ذهن قاسمی میرسد. او در کارگزاری مفید، «مفید تریدر» و درکارگزاری آگاه «آسا» را راهاندازی میکند. در نهایت در سال ۱۳۹۲ با احمد زندی، سوشیانت را تأسیس میکنند که دو سال بعد بهعنوان بازوی فناوری اطلاعات فارابی شناخته میشود.
در سال ۱۳۹۹ محصولات جدیدی در سوشیانت ارائه شد که بیشک اگر افرادی مانند قاسمی و تیم چابکش آنجا نبودند، آن محصولات هم خلق نمیشدند. ذهن باز و نوآورانه قاسمی باعث شده که سوشیانت همگام با فناوریهای روز دنیا و جلوتر از بازیگران همنوع خود پیش برود. سرمایهگذاری روی شرکتهایی مانند صدتحلیل و جیبیمو و ارائه راهکارهایی نظیر فارابیکسو، آموزین، سامانه سعدی و… گواه روشنی بر این ادعا هستند.
آنچه قاسمی را در این مسیر ناامید نمیکند، وجود یک چارچوب همیشهمشخص در ارائه نوآوری است. همین چارچوب به او و تیمش کمک میکند که در سوشیانت فقط به سراغ استارتآپهای بازار سرمایه نروند و بتوانند پلی به سوی دیگر استارتآپهای فینتکی هم بزنند. حالا این روزها به نظر میرسد قاسمی بهدنبال زمینیکردن رؤیاهایش از طریق بلاکچین است که باید ببینیم آیا نتیجه کار، او را بهعنوان یک فرد نوآور در آن صنایع هم مطرح خواهد کرد یا خیر.
علی عبدالهی؛ محرک توسعه اقتصاد هوشمند
علی عبدالهی در سال 1399، ریاست مرکز فناوری اطلاعات و توسعه اقتصاد هوشمند وزارت اقتصاد را بر عهده داشت. او از آن دست دولتیهایی است که رقابت را یک ارزش مهم و توسعهبخش میداند. رقابت از نگاه عبدالهی پیشران اصلی توسعه است و هر جا که رقابت نباشد، نتیجه درماندگی و بیثمری فعالیتها خواهد بود. عبدالهی اهل دانشگاه و محیط تحقیقاتی است. توسعه هوشمند نه روی کاغذ؛ بلکه به شکل عملیاتی برای او ارزشمند است. نگاه توسعهبخش و تفکر پژوهشیاش باعث شد او را بهعنوان یکی از پیشروترینهای سال 1399 انتخاب کنیم.
عبدالهی حمایت و نقدهای قابل توجهی نسبت به کسبوکارهای بخش خصوصی ارائه داده است. به باور او اقتصاد هوشمند، اقتصادی مبتنی بر فناوریهای جدید است و میتواند به تغییر مدلهای کسبوکاری در حوزههای مختلف منجر شود و پاسخدهنده هدف غایی مقاصد اقتصادی (که خلق فرصتهای جدید، زایش منابع و تخصیص بهینه منابع است) باشد.
او بر این باور است که دولت باید چارچوبهای کلان را مشخص کند. همچنین دولت نباید وارد جزئیات شود، باید جزئیات را به بخش خصوصی بسپارد. دولت سرمایهگذار خوبی برای کارهایی که بخش خصوصی میتواند در زمینه فناوری اطلاعات انجام دهد، نیست. در سالی که گذشت، او همواره از توسعه اقتصاد هوشمند؛ از بانکها تا بورس استقبال کرد. برای مثال رویکرد عبدالهی در راهاندازی کارگزاری دیجیتال، شکلدهی خدمات جدید و خلق ارزش پیشنهادی نو برای کاربران است.
به باور او این کارگزاریها در کنار مزایایی مانند تسهیل دسترسی و ۷×۲۴ بودن، داشتن CRM و کالسنتر، باید به ارائه خدمات نوین و جدید نیز منجر شوند. باور او مبنی بر اینکه «فناوریهای اطلاعات اگر در زمان درست مورد استفاده قرار نگیرند، بعد از مدتی بیات میشوند»؛ به تفکر عملگرایانه او در مدیریت اقتصاد هوشمند منجر شده است. او همچنین پس از تلاشهای زیاد در نهایت سندباکس وزارت اقتصاد را راهاندازی کرد.
علی عبدالهی دکترای تخصصی مدیریت بازرگانی با گرایش سیاستگذاری دارد. او خود را یک استراتژیست میداند. استراتژیستبودن عبدالهی بیارتباط با عنوان رساله دکتری او نیست. او در رساله دکتری خود با عنوان «ارائه چارچوبی برای تعیین استراتژی دانش در شرکتهای مشاوره و نظارت بر طرحهای انفورماتیکی» پژوهشی را آغاز کرد که ادامه آن را در مسیر مدیریت هوشمند اقتصاد کشور میتوان شاهد بود.
او مؤلف بیش از 40 مقاله ملی و بینالمللی در حوزه فناوری اطلاعات و تألیف کتابهای «امضای دیجیتال»، «نگاهی جامع به زبان گزارشگری تجاری توسعهپذیر»، «سیستمهای اطلاعاتی با رویکرد مدیریت مالی» و ترجمه کتابهای «تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عصر دیجیتال بر جوامع، دولتها و کسبوکارها» و «بازاریابی از منظر مدیریت مالی» است.
محمد فرجود؛ مرد کلیدی تهران هوشمند
سال 1399، عبارت شهر هوشمند با نام محمد فرجود گره خورد. محمد فرجود، مدیرعامل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران در سالی که گذشت، در شهرداری تهران، قدمهای مؤثری در روند توسعه هوشمندسازی شهر برداشت. توسعه سامانه «تهران من» یکی از عملکردهای قابل توجه او برای انتخاب و بررسی کارنامه یکساله او در فهرست «عصر تراکنش» بود. شهرهایی مانند آمستردام، بارسلون، کلمبوس، کپنهاگ، دوبی، دوبلین، کییف، لندن، مادرید، مالت، منچستر، میلان، نیویورک، سنگاپور و غیره از جمله شهرهایی هستند که میتوان از آنها بهعنوان بهترین نمونههای اجرا و پیادهسازی المانهای شهر هوشمند یاد کرد.
فرجود بر این باور است که سیستم مدیریت شهری نمیتواند با شیوههای قبلی کار خود را ادامه دهد. از همین رو باید تغییراتی اساسی در حوزههای حملونقل و ساختوساز و مدیریت و خدمات شهری شکل بگیرد. برای اینکه بتوان شهر را بهتر مدیریت کرد، مردم باید با فناوری و اپلیکیشن و موبایل و وب آشنایی داشته باشند. ایدهآل پنج سال بعد این است که یکسری مسائل را در شهرداری نداشته باشیم؛ کاغذ را در شهرداری حذف کنیم، پرداخت غیرالکترونیکی نداشته باشیم، سیستمهای کنترل نظارتی باید مکانیزه شوند و هیچچیز بهصورت دستی انجام نشود. راهاندازی اولین مرکز زندگی هوشمند در تهران هم تازهترین پروژهای است که فرجود در بهمن 1399 آغاز کرد.
فرجود، دانشآموخته دانشگاه صنعتی شریفاست و سال ۱۳۶۱ در شهر شیراز متولد شد. از سال ۱۳۹۴ با سمت مدیرکل کسبوکار سازمانی به ایرانسل پیوست. او گفتمان نوین شهر هوشمند و برنامه «تهران هوشمند» را در شهرداری تهران بنا کرد. مسئولیت دبیری شورای راهبردی تهران هوشمند را هم بر عهده گرفت. ریاست این شورا بر عهده شهردار تهران است و چهرهها و نخبگان دانشگاهی و فعالان بخش خصوصی در آن حضور دارند.
نازنین دانشور؛ حضور زنان در نصر تهران
نازنین دانشور مؤسس و مدیرعامل تخفیفان است. نگاهی اجمالی به روند زندگی کاری و حرفهای دانشور، کارنامهای پر از تلاش و موفقیت را ترسیم میکند؛ زنی که از برنامهنویسی تا کارآفرین نمونه آسیا پیش رفت. خلاقیت، نوآوری و پشتکار و به گفته خودش جسارت مهمترین عواملی است که او را از شهروندی عادی به کارآفرینی موفق تبدیل کرد. جسارت او در مدیریت کسبوکارش یکی از دلایلی بود که نمیتوان با بررسی افراد پرچمدار کسبوکارهای نوین سال 1399 چشم بر فعالیتهای او بست. دانشور در سال ۱۳۶۲ در شهر تهران به دنیا آمد. او فارغالتحصیل کارشناسی ارشد، در رشته فناوری اطلاعات از دانشگاه امیرکبیر است.
سال 1399 او با ۱۰ سال سابقه در زمینه تجارت الکترونیکی در ایران، آلمان و انگلستان وارد هیئتمدیره سازمان نصر تهران شد. دانشور نزدیک به ۹ سال است سایت تخفیفان را راهاندازی کرده است. تخفیفان در حال حاضر یکی از موفقترین سایتها در حوزه تجارت الکترونیکی است. انتخاب بهعنوان سایت برتر حوزه کارآفرینی در چهارمین دوره جشنواره وب ایران یکی از موفقیتهای قابلتوجه کسبوکار دانشور محسوب میشود.
از مهمترین برنامهها و قراردادهای دانشور در سال 1399 قرارداد تخفیفان با فروشگاه زنجیرهای رفاه است. او با تأکید بر اینکه بهدنبال گسترش خدمات خود در دستهبندیهای جدیدی است، درباره عملکرد کسبوکار خود اعلام کرده: «میخواهیم خدمات جدیدمان در زندگی روزانه مشتریانمان نقش پررنگتری داشته باشد. همچنین همزمان با سرویس جدید همکاری با فروشگاه رفاه، سرویسهای جدیدی مبتنی بر هوش مصنوعی برای شرکای تجاریمان به پلتفرم تخفیفان اضافه میشود. این سرویسها نقش پررنگی در آینده محصولات ما خواهد داشت. رویکرد تخفیفان این است که بتوانیم در هر خرید برای مشتریان و شرکای تجاریمان ارزش پایدار ایجاد کنیم.»
دانشور باور دارد که زنان و مردان تفاوتهایی با هم دارند، اما این تفاوتها باعث نمیشود که در توانایی آنها برای انجام کارهای بزرگ خللی وارد شود. او معتقد است زنان باید برای رسیدن به حقوق خود در بخشهای مختلف جامعه، مخصوصاً سازمانها بجنگند و تلاش کنند. طبق تجربه او، زنان در هنگام استخدام حقوق مورد نظرشان را اعلام نمیکنند یا آن را کمتر از حد انتظار بیان میکنند و در طول دوران کاری هم از خود تلاشی برای بهبود مهارتها و افزایش حقوقشان نشان نمیدهند.
او فکر میکند شاید به همین دلیل است که مدیران بیشتر ترجیح میدهند زنان را استخدام کنند، اما در عین حال معتقد است اگر زنان اعتمادبهنفس کافی داشته باشند، به خاطر دقت و صداقتی که در کار به خرج میدهند، موفقتر خواهند بود.
مهدی ملکی؛ مغز متفکر تحول دیجیتال در بیمه رازی
امروزه فینتکها فضای کسبوکار را تغییر دادهاند و پارادایمهای متفاوتی در صنایع مالی مطرحشده است. لازم است صنعت بیمه بهعنوان بخشی از بازارهای مالی و اینشورتکها بهعنوان شاخهای از فینتکها، این تغییر پارادایم را در صنعت بیمه بهخوبی اجرا کنند. صنعت بیمه بهدلیل عدم سرمایهگذاری کافی و هدفمند، کُندی ساختاری و همچنین عدم فرهنگسازی مناسب، فضای مناسبی برای اینشورتکها ایجاد نکرده است؛ از طرف دیگر بهدلیل ویژگیهای کسبوکاری مانند مراجعه محدود مشتری به شرکتها، محیط رقابت نیز این فشار را به شرکتها وارد نکرده که با سرعت و جدیت بیشتری در اینشورتکها سرمایهگذاری کنند.
فضای موجود در صنعت بیمه همین توصیفاتی است که در بالا به آن اشاره کردیم و همه اینها حاکی از آن است که تحول دیجیتال در این صنعت نسبت به سایر صنایع با کُندی شروع شده و با کُندی پیش میرود. در چنین شرایطی بیمه رازی یکی از شرکتهای فعال این صنعت است که توانسته شروع خوبی در ایجاد تحول داشته باشد.
شاید بتوان گفت که شروع این تحولات برای بیمه رازی به سال 13۹۸ و راهاندازی اکوسیستم همراز بیمه رازی برمیگردد که در دسترس مشتریان، شبکه فروش و کارکنان بیمه رازی و افرادی که قصد دارند خدمات بیمهای خودشان را بهصورت آنلاین دریافت کنند، قرار گرفت. راهاندازی این اکوسیستم در حوزه ارائه خدمات دیجیتال نسبت به سایر رقبای فعال در صنعت بیمه، اقدام منحصربهفردی بود.
اخیراً سرویس جدیدی به نام لینک بازاریابی دیجیتال به این اکوسیستم اضافه شد. لینک بازاریابی سرویسی است که نمایندگان از طریق آن مشتریان خودشان را افزایش داده و با کد نمایندگی خود، خدمات بیمهای مورد نظرشان را ارائه میکنند. از دیگر اتفاقاتی که بیمه رازی بهعنوان اولینها در صنعت بیمه انجام داد، صدور بیمهنامه آتشسوزی بهصورت کاملاً وبسرویس بود.
از دیگر برنامههایی که بیمه رازی برای آینده در نظر دارد، توکنایز کردن بیمهها با همکاری یکی از کنسرسیومهای بانکی کشور و سیستم نرخدهی هوشمند است تا به این ترتیب پای فناوری بلاکچین هم به صنعت بیمه باز شود. همه این اتفاقات نمیتواند به شکل اتفاقی در یک بیمه جمع شده باشد؛ مگر اینکه یک مغز متفکر داشته باشد و این مغز متفکر در بیمه رازی کسی نیست جز مهدی ملکی، معاون برنامهریزی و نوآوری بیمه رازی که البته حمایت تیم مدیریت بیمه رازی از او را هم نباید نادیده گرفت.
همه این اتفاقات باعث شد تا شرکت بیمه رازی در چهارمین دوره ارزیابی ملی تحول دیجیتال، صاحب دو جایزه شود؛ یکی دریافت تندیس برنزین سطح 3 زبدگی دیجیتال و دیگری تندیس برنزین رهبری دیجیتال که به مهدی ملکی، معاون برنامهریزی و نوآوری این شرکت رسید. ملکی با وجود اینکه از نقش عمده اینشورتکها در افزایش سرعت و کیفیت ارائه خدمات، شفافیت و بهرهوری عملیات میگوید، اما معتقد است صنعت بیمه فضای مناسبی برای اینشورتکها ایجاد نکرده است.
سیدمهدی حسینی؛ کلید ادغام بانکهای نظامی
سیدمهدی حسینی، عضو هیئتمدیره بانک سپه است. حسینی در سال 1383 موفق به اخذ مدرک دکتری اقتصاد از دانشگاه تربیتمدرس شد. در مقطع دکتری، اقتصاد توسعه را بهعنوان گرایش اصلی انتخاب کرد، همچنین گرایش فرعی او نظریههای پیشرفته پولی بود. حسینی مقطع فوقلیسانس خود را در رشته علوم اقتصادی این دانشگاه طی کرده و مدرک لیسانس خود را در رشته اقتصاد نظری از دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران دریافت کرده است. اما چرا سیدمهدی حسینی از چهرههای مهم و اثرگذار سال 1399 در حوزه فناوری مالی است؟
بانک سپه در سال ۱۳۰۴ با عنوان بانک قشون تأسیس شد و از ابتدا هم بانکی نظامی بود. حتی در اوج ادغامهای سال ۱۳۵۸ این بانک مسیر خودش را ادامه داد و بهمرور بانکهای زیادی از دل این بانک بیرون آمدند؛ بانکهای معروف به بانکهای نظامی. بانکهای نظامی وابسته به هر یک از نهادهای نظامی کشور بودند؛ بانک انصار وابسته به سپاه، مهر وابسته به بسیج، قوامین وابسته به نیروی انتظامی، حکمت وابسته به ارتش و مؤسسه کوثر وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح. حضور پراکنده نظامیها در فضای بانکداری در نهایت با یک تصمیم مهم به پایان رسید؛ ادغام. این ادغام بزرگ با نقشآفرینی پررنگ حسینی انجام شد و از همین رو میتوان از او بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین چهرههای حوزه بانکی سال 1399 نام برد.
حسینی بر این باور است که در اقتصادهای بزرگ دنیا، بهخصوص اقتصادهایی که توسعه در آنها از مسیر دولتها میگذرد، تشکیل بانکهای بزرگ دولتی را شاهدیم. هدف از این تشکیل، اجرای مناسبتر سیاستهای اقتصادی دولت و استفاده از ظرفیتهایی است که با بسترسازی در عرصه بانکی برای سیاستهای عمرانی و توسعهای و حمایت از بخشهای اقتصادی هدف اتفاق میافتد. پس تشکیل بانکهای بزرگ دولتی از طریق ادغام چندین بانک کوچکتر، تجربهای نیست که فقط در ایران انجام شده باشد؛ بلکه در دنیا نیز بهعنوان یک سیاست راهبردی مورد توجه دولتها بوده و میتوان دستاوردهای چنین ادغامهایی را نیز ملاحظه کرد.
یکی از ویژگیهایی که موجب تسریع عملکرد حسینی شد، نگاه او به تحول دیجیتال است. او بر این باور است که اگر ما درک دقیقی از تحول دیجیتال نداشته باشیم، هر موضوع یا اقدامی را به جای تحول دیجیتال قلمداد میکنیم. به اعتقاد او تحول دیجیتال در یک بانک یا سازمان، یک تغییر بنیادی در مدل ارزشآفرینی برای ذینفعان سازمان است. تحول دیجیتال، تحول در مدل کسبوکار بانکی و سازمانی است. اگر بخواهیم روی این عبارت دقیقتر شویم، باید بگوییم دیجیتال، ریتم تغییرات در برابر تغییرات سریع فناوری است.
سعید و حمید محمدی؛ راه و رسم دیجیکالایی شدن
«دیجیکالا را رخدادی میدانند که باوری قوی پشتش نهفته است و به نیت پاسخ درست به نیاز واقعی در بازار ایجاد شده است.» اینها بخشی از صحبتهای سعید و حمید محمدی، بنیانگذاران دیجیکالاست؛ چیزی که فراتر از یک فروشگاه اینترنتی است و بهعنوان یکی از بنیانگذاران خرید آنلاین در کشور، رفتار و شیوه خرید مردم را کاملاً متحول کرده است. کم چیزی نیست، اینکه در جایی که تفکر خرید آنلاین وجود نداشت و اینترنت پرسرعت معنایی نداشت، کسبوکاری آنلاین راه بیندازی و امید داشته باشی که جایش را در میان مردم پیدا کند و در نهایت به کسبوکاری تبدیل شود که خود یک فرهنگ و پدیده اینترنتی است.
طی 14 سالی که از زمان راهاندازی دیجیکالا در کشور میگذرد، بزرگشدن و رشدش را شاهد بودیم و دیدیم که چطور از پنج پرسنل در زمان تأسیساش، اکنون به کسبوکاری با شش هزار نیرو در بخشهای مختلف تبدیل شده است. در سال 1399 اتفاقاتی که بهنوعی موفقیت و بزرگی دیجیکالا را نشان میداد، بهمراتب بیشتر بود. کرونا یکی از اصلیترین اتفاقاتی بود که این فروشگاه اینترنتی را بیش از قبل پررنگ و البته موفقتر کرد.
با موفقیت پشت سر گذاشتن چالشها و بحرانهایی که در هر برههای از زمان و برای هر کسی میتواند به وجود آید، از جمله اقداماتی بود که برادران محمدی بهخوبی از پس آن برآمدند. امسال خبرهای ورود دیجیکالا به بورس هم بر سر زبانها افتاد. این موضوع هم یکی دیگر از اتفاقاتی بود که نام دیجیکالا را بیش از قبل شنیدیم. این بر سر زبان افتادنها به قدری بود که دیجیکالا بهعنوان پربازدیدترین فروشگاه آنلاین خاورمیانه شناخته شد.
بر اساس گزارش عملکرد سال 1398 این کسبوکار، دیجیکالا سهم قابل توجهی از بازار خردهفروشی آنلاین کشور را در اختیار دارد؛ بیش از دو میلیون کالا در این پلتفرم ارائه میشود. ۲۶ میلیون بازدیدکننده ماهانه از سایت و نرمافزار، موجب شده دیجیکالا به پربازدیدترین سایت در ایران و منطقه تبدیل شود. رشد و توسعه دیجیکالا ادامه دارد و توانسته خودش را به مردم ثابت کند و زمانی هم که وارد بورس شود، به گفته بنیانگذارانش منافعش را با مردم که جامعه مشتریانش بهشمار میآیند، به اشتراک میگذارد.
امیر ناظمی؛ قطار توسعه دولت الکترونیکی
پربیراه نیست اگر بگوییم امیر ناظمی اثرگذارترین و فعالترین چهره سیاستگذاری فناوری در سال 1399 بود. کارنامه عملکرد او از حضور در رویدادهای توسعه فناوری تا برنامهریزیهای کلان این حوزه، اثر ملموسی در روند فناوری کشور داشت. او عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات سیاست علمی است و مدیرگروه آیندهاندیشی این مرکز را هم در کارنامه کاری خود دارد. از همین رو نگاهی علمی و پژوهشی به اهمیت توسعه فناوری در کشور دارد. گذشته از سابقه و فعالیتهای گسترده او در یک سال گذشته؛ بحرانی جهانی که بر همه وجوه زندگی اثر داشت را نیز طی دوران کاری خود تجربه کرد.
کرونا و همهگیری این بیماری اثرگذاری قابل توجهی در روند کاری کسبوکارها داشت. همین موضوع یکی از مهمترین وجوه عملکرد او در سال 1399 بود. ناظمی معتقد است برخی کسبوکارهای حوزه فناوری اطلاعات توانستهاند تهدید کرونا را به فرصتی برای رشد تبدیل کنند و در چنین شرایطی است که میتوان از نوعی مسئولیت اجتماعی برد ـ برد سخن به میان آورد.
معاون وزیر و رئیس سازمان فناوری اطلاعات در سالی که گذشت، توسعه دولت الکترونیکی را بهطور جدی پیگیری کرد و مورد توجه قرار داد. او همچنین همه تلاش خود برای توسعه اکوسیستم نوآوری کشور را بهطور جدی پیگیری کرد. او در مراسم برنامه سرمایهگذاری جسورانه در ایدههای نوآورانه تأکید کرد: «اکوسیستم استارتآپی شاید چهار مرحله را در طول عمر خود دارد که سه مرحله را گذرانده و یک مرحله را پیش رو دارد. هویتبخشی، موفقیت و رشد، نهادسازی از مراحل توسعه اکوسیستم استارتآپی است. همچنین در مرحله چهارم تأمین منابع مالی به یک موضوع تبدیل شده است.»
انصراف او از انتخابات سازمان نظام صنفی از بخشهای مهم کارنامه کاری او در سال گذشته بود. پیش از انتخابات، بهدلیل سمت دولتیاش، انتقاداتی نسبت به حضور او در انتخابات نظام صنفی رایانهای مطرح شده بود. همین نقدها باعث شد تا او از حضور در این انتخابات صرفنظر کند.
او در یکی از پرچالشترین توییتهای سال 1399 خود نوشت: «بهعنوان یک شاخص، با خود شرط گذاشته بودم اگر ۱۵ نفر از فعالان شناختهشده صنفی در خصوص کاندیداتوری اعلام ناخرسندی کنند، ولو با یک لایک، از شرکت در انتخابات انصراف دهم، هرچند قانونی باشد. امروز بازخوردها به مرز مدنظر رسید. امیدوارم این نهاد بتواند در ادامه نیز راه درست را بپیماید.»
ناظمی همچنین تأکید کرد: «از ابتدا هم بهصراحت گفتم که هدفم ریاست یا نایبرئیسی این نهاد نیست؛ بلکه هدفم این است که بهعنوان عضوی از شورای مرکزی، بتوانم فرصتی برای گفتوگو میان بخش خصوصی، دولتی و غیردولتی ایجاد کنم. در خصوص بهبود ساختار نصر نیز ایدههایی داشتم که آنها را بهصورت مکتوب تقدیم رئیس منتخب خواهم کرد.»
محمدحسین حسینزاده؛ بهدنبال اولین بانک دیجیتال کشور
سال 1396 محمدحسین حسینزاده، مدیرعامل بانک قرضالحسنه رسالت با تأکید بر اینکه افق 1400 این بانک، بانکداری بدون شعبه است، از بانکداری اجتماعی و تفاوتش با بانکداری سنتی گفت و توضیح داد که یکی از دلایل گرانبودن خدمات بانکی، بانکداری سنتی است و هدف نهایی در بانکداری اجتماعی این است که برای تمامی اعضا بهصورت غیرحضوری افتتاح حساب صورت گرفته و از خدمات بانک استفاده کنند و در صورتی که نیاز به دریافت وام داشتند، فرد بدون امضای کاغذی و با درخواست اینترنتی وام، تسهیلاتش را دریافت کند. در آن سال بانک قرضالحسنه رسالت 248 شعبه فعال داشت و حالا بعد از گذشت سه سال این تعداد به 100 شعبه کاهش یافته است.
بانک قرضالحسنه رسالت با شعار بانکداری اجتماعی قصد دارد شعب خودش را تا جای ممکن کاهش دهد و حتی ادعا میکند بهدنبال دستیابی به جایگاه اولین بانک بدون شعبه ایران در آینده است. میتوان گفت که بانک قرضالحسنه رسالت، در این مسیر، توانسته موفق عمل کند. حرکت به سمت کاهش شعب، بهکارگیری بانکداری دیجیتال و اجبار مشتریان برای استفاده از خدمات الکترونیکی و سامانه مرآت همگی از نشانههای عملکرد موفق بانک در حوزه بانکداری دیجیتال است.
مرکز اعتبارسنجی مرآت سامانهای در خدمت اعضای بانکداری اجتماعی بانک قرضالحسنه رسالت است تا بهصورت غیرحضوری افراد را برای دریافت تسهیلات ارزیابی کند و توان بازپرداخت ماهانه اقساط و ظرفیت بدهی آنها را محاسبه کند.
این بانک ۲۳ساله که تمرکزش بیشتر بر «قرضالحسنه» بودن است تا «بانک» بودن؛ بهخوبی درک کرده که برای نسل آینده، ماهیت وجودی بانک اهمیت چندانی ندارد. این بانک چهار سال پیش آینده را درک کرد که وجود بانک با سرویسهای غیرحضوری معنا پیدا میکند و کاربران مفهومی به نام بانک را نخواهند شناخت.
به همین دلیل از همان چهار سال پیش، با افزایش سرویسهای بانکداری غیرحضوری، بانکداری دیجیتال را پیش بردند. بعد از این مدت و تلاش برای تقویت ریشههای نهال بانک، حسینزاده با اشاره به اینکه سختترین فرایند بانکداری در ایران که پرداخت تسهیلات است، در بانک رسالت به هیچوجه بهصورت حضوری و فیزیکی انجام نمیشود، با اطمینان اعلام کرد که بانک قرضالحسنه رسالت حتماً اولین بانک دیجیتال کشور برای عامه مردم خواهد بود؛ اتفاقی که در حال پیوستن به واقعیت است.
محمدجواد صمدیراد؛ توسعه کاربردی مفهوم بلاکچین
محمدجواد صمدیراد، قائممقام مدیرعامل شرکت ققنوس و از ایدهپردازان حوزه فناوری مالی است. او بر این باور است که توکنایز کردن داراییها تجارت را تسهیل میکند. از سویی دیگر تأمین مالی جمعی از طریق توکنایز کردن راحتتر و شفافتر انجام میشود. همچنین این مفهوم، هم به کار اقتصاد عدالتمحور میآید و هم به کار حفظ ارزش سرمایه. او معتقد است ققنوس پلتفرمی است که رفتهرفته بزرگ و بزرگتر خواهد شد و میزبانان متعددی در آینده خواهد داشت. مدیریت شرکت ققنوس توسط او، یکی از دلایلی بود که روند کاری یک سال گذشتهاش را بررسی کردیم.
شبکه ققنوس، پلتفرمی بر مبنای فناوری دفترکل توزیعشده و متشکل از میزبانان غیرمتمرکز است. در طول حدود یک سال فعالیت این شبکه شاهد انتشار توکنهای مختلفی مانند پیمان، الماس، آبپارس، راه پرداخت و غیره توسط آن بودیم. حالا این شرکت میخواهد حوزه فعالیت خود را گستردهتر کند و به مبادله توکنها با دیگر رمزارزها بپردازد. تخصص صمدیراد در حوزه پرداخت و بلاکچین موقعیتی را ایجاد کرده تا او در توسعه عملکرد ققنوس نقش قابل توجهی داشته باشد.
اما مهمترین پروژهای که صمدی در سال 1399 مدیریت آن را پیش برد، ششمین دوره انتخابات سازمان نصر در شهرستانها بر بستر بلاکچین بود. این انتخابات نهتنها یکی از مهمترین دستاوردهای او بود؛ بلکه نویدبخش رشد اکوسیستم بر اساس فناوریهای روز بود. با توجه به تجربهای که این انتخابات بر بستر بلاکچین رقم زد، انتظار میرود در آینده برای نمونههای دیگر هم به کار رود.
صمدی رویکرد قابل تأملی نسبت به انقلاب فناوری دارد. او بر این باور است که واژه انقلاب، در سیر تحول و بهکارگیری فناوری، کلمه مناسبی نیست و بیشتر از آنکه همراهی ایجاد کند، مقاومت و سرسختی به همراه دارد و معمولاً ترجیح میدهم از کلمه «انطباق» با این فناوری نوظهور استفاده کنم؛ چراکه با آمدن یک فناوری جدید، ما خودمان را بهمنظور بهرهگیری از مزایای آن فناوری تطبیق میدهیم.
داوود معظمی گودرزی؛ برخورد جدی با سایتهای قمار و شرطبندی
خردادماه امسال سرهنگ داوود معظمی گودرزی بهعنوان رئیس پلیس فتای تهران بزرگ منصوب شد. پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ایران یا پلیس سایبری ایران که آن را با نام مختصر پلیس فتا میشناسند، یک واحد تخصصی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی است که وظیفه آن جلوگیری و مبارزه با ایجاد فیشینگ (کلاهبرداری اینترنتی) و جعل، سرقت اینترنتی، هک، نفوذ و جرائم سازمانیافته رایانهای است. این واحد قبلاً تحت عنوان اداره مبارزه با جرائم خاص و رایانهای پلیس آگاهی ناجا فعالیت میکرد که از بهمن 13۸۹ بهعنوان یک فرماندهی مستقل آغاز به فعالیت کرد.
سال گذشته در پنلی که در راه پرداخت با حضور سرهنگ معظمی گودرزی برگزار شد، درباره آمار و ارقام جرائم بانکداری الکترونیکی و رشدی که در کشور داشتهاند، صحبت شد. در آن پنل گفته شد که از آغاز سال 1398 حدود ۲۳ هزار پرونده برداشت از حساب تشکیل شده و گودرزی با اشاره به اینکه بیش از یکسوم جرائم سایبری کل کشور در تهران بزرگ اتفاق میافتد، گفت که جرائم اقتصادی در حوزه بانکداری الکترونیکی و برداشت از حسابها در سال 13۹۸ نسبت به سال 13۹۷ بیش از یک درصد رشد داشتهاند. در این رابطه گودرزی معتقد بود که در کشور در حوزه BI ابتداییترین قدمها هم برداشته نشده و هنوز بسیاری از تراکنشها با سامانه شاهکار تطابق داده نمیشود.
در سال 1399 مسئله سایتهای قمار و شرطبندی در کشور پررنگ شد؛ مسئله نهچندان جدید، ولی تازه مدشدهای که تبلیغات زیاد و خوشآبورنگی در شبکههای اجتماعی و شبکههای ماهوارهای برایش میشد. اولویت جدی پلیس فتا هم در سال 13۹۹، برخورد با سایتهای قمار و شرطبندی بود؛ موضوعی که طی سالهای اخیر رواج پیدا کرده بود و میزان گستردگیاش هم روزبهروز بیشتر میشود.
در سال 1398، ۳۰ هزار سایت قمار و شرطبندی بسته شد و در سال 13۹۹ هم چهار تیم اصلی پولشویی و طراحی سایتهای قمار و شرطبندی متلاشی شدند. یکی از اتفاقات جدیدی که این روزها در این سایتها بسیار رواج پیدا کرده، استفاده از رمزارزهاست که چالش ابزار پرداخت را از درگاههای پرداخت که روی آنها یک کنترل حداقلی وجود داشت، به سمت رمزارزها کشانده است که آن کنترل حداقلی را هم ندارد.
گودرزی در این رابطه معتقد بود که فعالیتها در حوزه رمزارزها در سایتهای قمار و شرطبندی به واسطه درگاههای واسط بانکی اتفاق میافتد که فرایند احراز هویت درستی توسط درگاهها انجام نمیشود. بنابراین امسال اقدامات سختگیرانهای توسط پلیس فتا، دستگاه قضایی و بانک مرکزی در رابطه با این سایتها و فعالیتهای مجرمانهشان صورت گرفت.
نسیم توکل؛ نماد زنان کارآفرین در شبکههای اجتماعی
در ایران شاید فعالیت برای زنان کارآفرین بهمراتب سختتر از مردان باشد. اما هستند کسانی که با همه این سختیها کسبوکار خود را از صفر آغاز میکنند و آن را روزبهروز توسعه میدهند. نسیم توکل نمونه واقعی چنین فردی است. او که سمت مدیرعاملی شرکت عرشگستر را بر عهده دارد، در تلاش است باکیفیتترین قطعات الکترونیکی را در داخل کشور تولید کند و کسبوکار خود را نیز روزبهروز توسعه دهد. توکل اکنون 16 سال است که با مقوله تولید دستوپنجه نرم میکند، اما او طی یک سال گذشته توانسته بیش از گذشته، برند شخصی خود را بسازد.
او حضور مستمری در شبکههای اجتماعی و بهخصوص توییتر دارد. حضوری که کمحاشیه هم نبود. بهخصوص توییتی که او در خصوص مزرعه ماینینگ چینیها در اطراف کرمان منتشر کرد، عملاً جرقه موضوعی را زد که توجه بسیاری به مقوله ماینینگ جلب شد.
حتی بسیاری دیگر بر این عقیده بودند که قطعی برق کشور بهدلیل ماینینگی است که در کشور صورت میگیرد، اما این موضوع هیچگاه ثابت نشد. به هر حال این نکته را نباید فراموش کرد که توکل توانست هم خود و هم کسبوکارش را در کنار حضور در شبکههای اجتماعی معرفی کند. شرکتی که او هدایت میکند، شاید بسیاری آن را کاری مردانه بنامند، ولی واقعیت آن است که او بهخوبی در حال طیکردن این مسیر سخت، ناهموار و دشوار است.
او علاوه بر حضور فعال در اتاق بازرگانی، تلاش کرد با حضور در انتخابات نصر تهران خود را وارد بازی فعالان صنفی فناوری اطلاعات و ارتباطات کند و تبدیل به حلقه وصل میان نصر تهران و اتاق بازرگانی شود. با وجود اینکه او در انتخابات با اختلافی اندک نتوانست وارد هیئتمدیره شود، اما توانست جای خود را در صنفی پیدا کند که تا چند سال پیش فردی بیرونی دیده میشد. فراموش نکنیم نسیم توکل متولد 1362 است و قطعاً در سالیان آینده تبدیل به بازیگری تعیینکننده در صنعت ICT کشور خواهد شد.
کیوان جامهبزرگ؛ مرد توسعه کسبوکار فناپ
کیوان جامهبزرگ، رئیس هیئتمدیره ابرآروان و معاون توسعه راهبردی و امور شرکتهای فناپ، یکی از نقشآفرینان فعال و تأثیرگذار حوزه فناوری اطلاعات کشور طی یک سال گذشته بود. او در ساختار نوآوری کشور حضور بسیار پررنگی طی یک سال گذشته داشت. سرویس ابرآروان بیش از گذشته توسعه پیدا کرد و همچنین بهعنوان معاون توسعه راهبردی و امور شرکتهای فناپ، این هلدینگ را بیش از گذشته به سمت رشد و توسعه هدایت کرده است. جامهبزرگ همچنین در انتخابات نظام صنفی رایانهای تهران شرکت کرد و بهعنوان عضو هیئتمدیره برگزیده شد.
او بر این عقیده است که سهم ما در ایران در لایه هسته فناوری اطلاعات و ارتباطات، تفاوت زیادی با متوسط جهانی ندارد و این لایه، حدود چهار درصد از اقتصاد کشور را به خود اختصاص داده است. این عدد در متوسط دنیا هم همین حدود است، اما در لایه اقتصاد دیجیتال و اقتصاد دیجیتالیشده، سهم ما بهشدت ناچیز است.
سیدامید موسوی؛ مرد الگوریتم تریدینگ ایران
بازار سرمایه که در سال ۱۳۹۹ رشد کرد، بسیاری از چهرهها را معرفی کرد که میتوانند در سالهای آینده بازیگران جدی این بازارها باشند؛ یکی از این چهرهها سیدامید موسوی بود؛ کسی که با معاملات الگوریتمی شروع کرد و اکنون با مجموعهاش و سرویس مانو توانسته خودش را به جریان اصلی بازار سرمایه ایران تحمیل کند.
در وبسایت مکتبخانه درباره او نوشته شده است: «دارایی شخصی خود را از مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان در سال ۱۳۹۰ به بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۸ با روشهای کاملاً علمی و فناورانه افزایش دهید.» امید موسوی پرچمدار جوانانی است که توانستهاند وارد فضای کسبوکارهای سرمایهگذاری کشور شوند و آن چیزی که آنها را از دیگران متمایز میکند، موضوع فناوری است.
تحلیلگر امید خودش را اینگونه معرفی میکند: «امید، قصد دارد با بهکارگیری هرچه بهتر فناوریهای روز دنیا در زمینه هوش مصنوعی و سازوکارهای هوشمند و به پشتوانه بانک سامان، سرمایه مردم ایران را به بازارهای مولد هدایت کند تا همگی علاوه بر کسب سود باکیفیت، سهمی از آبادی ایران داشته باشیم. در این مسیر سخت همراه ما باشید.» موسوی با تمرکز بر مسیری که انتخاب کرده، میتواند در سالهای آینده از بازیگران جدی این بازار باشد.