پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مراقب ریزکروناها هستیم؟
دوران کرونا همانقدر که فرصت خوبی برای برخی کسبوکارها بود، یک هشدار به برخی دیگر بود. اینکه خود را سریعاً با تغییرات تطبیق دهند و اینکه در بازار پرتلاطم اقتصاد ایران، کرونا یک عامل خارجی و غیر قابل پیشبینی است. عوامل متعدد دیگری نیز هستند که میتوانند مانند ریزکروناها آنها را تحت تأثیر قرار دهند و حتی ناگهان باعث متلاشیشدن آنها شوند
قاسم واحدی، تحلیلگر کسبوکارهای اینترنتی / در سال 1399 کرونا تأثیر مستقیمی روی بسیاری از کسبوکارها گذاشت؛ بالاخص آنهایی که روی حضور مردم حساب باز میکردند، اما خانهنشینی و قرنطینه بازار آنها را کوچک کرد. بهجرئت میتوانیم بگوییم کسبوکارهایی مثل علیبابا و فلایتیو که سرویسهایی جایگزین برای کسبوکارهای سنتی بودند یا در حوزه تفریح و سفر فعال بودند، در پایان سال 1399 بسیار نحیف و ضعیف شدهاند، با ظهور واکسن بهدنبال کورسوی امیدند و البته کسبوکارهای توریست سلامت هم همینطور.
حدود یک سال است که چیزی به نام ویزای توریستی یا سفر گروهی تقریباً یک آرزوی محال شده و حالا ما میتوانیم خیلی سریع و راحت برویم سراغ کرونا و همهچیز را گردن آن بیندازیم، اما این کار را نمیکنیم؛ چراکه به اعتقاد من بررسی کسبوکارهای آنلاین در سال 1399 بدون توجه به آنچه دستوپای آنها را در سالهای قبل بسته بود، یک بررسی سطحینگرانه است.
معرفی پاشنهآشیل
رتبه ایران در شاخص سهولت محیط کسبوکار بر کسی پوشیده نیست؛ پس همه کسبوکارها قبل از دوران کرونا نیز درگیر معضلات جدی از قبیل قوانین کهنه و ساختارهای دیوانسالارانهای نظیر سازمان تأمین اجتماعی و بیمه، مالیات و چرخه معیوب دولتی بودند؛ دستهایی که به جای هلدادن کسبوکار به جلو و پیشرفتش، باری بر دوششان بوده و هست.
اما کسبوکارهای سنتی و عموماً غیرآنلاین به مدد تجربه و با یاد گرفتن قواعد بازی با ساختارهای دولتی به نوعی همزیستی مسالمتآمیز رسیده بودند. ولی برای کسبوکارهای آنلاین که بسیار بیدفاعتر بودند، از کرونا که یک پدیده پیشبینینشده بود، یک پاشنهآشیل بیهمتا ساخت. ولی چه چیزی موجب این شد که سال 1399 بیش از گذشته ضربه را کاریتر بخوریم؟ میتوان در یک کلمه گفت تحریمها و کرونا که درست هم گفت، ولی همهچیز را هم نگفت.
مشکلات ناشی از عقبماندگی و کهنهبودن دولت همواره زنجیری به پای کسبوکارها بوده و حالا در مورد کسبوکارهای آنلاین این مسئله بسیار حادتر است. عدم وجود صنوف و لابیگری قوی و حمایتهای صنفی از یک سو و از سوی دیگر واقعیت گریزناپذیر کرونا منجر شد که یکسری از کسبوکارهایی که مجبور به دورکاری شده بودند و میخواستند تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کنند، ناگهان در دام سازمان تأمین اجتماعی بیفتند.
یعنی باید با بازرسان تأمین اجتماعی بر سر حضور یا عدم حضور کلنجار بروند یا حتی بر اثر بستهبودن طولانیمدت، خطر پلمب کارگاه را به جان بخرند. عدم شفافیت دستورالعملها و بخشنامههای یکشبه کرونایی نیز زمین بازی کسبوکارها را مینگذاری کرده بود.
کسبوکارهایی بودند که به سالی نکو امید داشتند؛ بنابراین پیش از شیوع کرونا وامهای متعددی گرفته بودند. تأسف قضیه اینجاست که با وجود اینکه در بخشنامه دولتی گفته شده بود این وامها استمهال شده و دیرتر پرداخت شوند؛ اما بعضی به بخشنامه دولت مراجعه نکردند و شرکت وامگیرنده مجبور به پرداخت بدهی خود شد. به این ترتیب تعداد زیادی از کسبوکارها با وجود کرونا و کسادی بازار، از حمایت دولتی بهرهمند نشدند.
برای یک تحلیل دقیقتر باید عوامل بیرونی دیگری را هم لحاظ کنیم. باید بپذیریم که فرهنگ کاری ما فرسنگها از دورکاری فاصله دارد و دورکاری و اجبار به کاهش ظرفیت کارگاهها در یکسری از مشاغل که نیازمند کار تیمی بودند، به کاهش راندمان منجر شد؛ بهخصوص در شغلهایی که کیفیتمحور بودند، باید تحت نظارت قرار میگرفتند یا نیاز به حضور تیم در آنها محسوس بود.
نتیجه این موارد این بود که محصولات دیر آماده شدند یا آپدیتها دیر رسیدند و در نهایت کُندی کسبوکارها تیر خلاص برخی از آنها شد. همچنین برخی کسبوکارها مجبور شدند از نیروهای خود بخواهند تا با رعایت فاصلهگذاری یا بهصورت شیفتی در محل کار، حضور داشته باشند.
کسبوکارهای موفق کدامها بودند و چرا موفق شدند؟
به اعتقاد من با وجود تمام این مسائل بیرونی، برخی کسبوکارهای آنلاین که به عوامل درونی و پیشرفت خود در شرایط متلاطم توجه میکردند، در سال 1399 رونق خوبی گرفتند؛ بهخصوص آنهایی که افراد را به خانهنشستن تشویق میکردند، مانند استارتآپهای آموزش آنلاین که میتوانیم از میان آنها ایسمینار، نرمافزار پلتفرم اسکایروم یا اُتیچر را نام ببریم و البته بنگاههای بزرگی که به طمع بازار به تبلیغات بیلبوردی پرداختند.
همچنین بیماری کرونا برای کسبوکارهای آنلاین مثل دیجیکالا و سایر فروشگاههای اینترنتی که هوای مردم را در خانهنشینی داشتند، میهمان ناخواندهای بود که به رونق آنها کمک کرد.
فقط همینها نبودند؛ کسبوکارهایی که به عدم حضور مردم در بیرون از خانه منجر میشدند، لاجرم رشد داشتند. مانند بسیاری از کسبوکارهای حوزه اینشورتکها؛ به این علت که خودشان تمام کارها را در یک اتوماسیون انجام میدادند و نیازی به حضور مردم برای انجام کارهای مربوط به بیمه نبود. همچنین نرمافزارهایی که آموزش، ورزش و سبک زندگی را بدون نیاز به پرداخت هزینههای گزاف قبلی به خانه آوردند هم در مقوله استارتآپهای موفق جای میگیرند.
همچنین باید به این موضوع مهم توجه کنیم که برخی کسبوکارهای خانگی رونق خیلی خوبی گرفتند. یعنی افرادی بودند که چندین ماه در خانه بودند، در نتیجه تصمیم گرفتند آرامآرام کاری بکنند؛ از کیکپزی گرفته تا راهاندازی صفحات فروش آنلاین. میتوان اینها را هم در زمره برندگان سال 1399 گنجاند.
چرا برخی شکست خوردند؟
در یک کلام کسبوکارهایی که در این زمان خودشان را سریعاً با کرونا و قرنطینه تطبیق دادند و سرویسهایشان را مقداری بهینه کردند؛ بهصورت قابل توجهی رشد کردند. مثلاً اسنپ با هوشمندی هاسپیتل را جذب خود کرد، با برند اسنپدکتر به طرز چشمگیری در یک عرصه جدید از رقبای قدیمیاش جلو افتاد یا رستورانها و قنادیهایی که روی پلتفرمهای آنلاین غذا و کیک نیمهآماده عرضه میکردند که فقط به چند دقیقه ماکروویو نیاز داشت.
به اعتقاد من دوران کرونا همانقدر که فرصت خوبی برای برخی کسبوکارها بود، یک هشدار به برخی دیگر بود. اینکه خود را سریعاً با تغییرات تطبیق دهند و اینکه در بازار پرتلاطم اقتصاد ایران، کرونا یک عامل خارجی و غیر قابل پیشبینی است. عوامل متعدد دیگری نیز هستند که میتوانند مانند ریزکروناها آنها را تحت تأثیر قرار دهند و حتی ناگهان باعث متلاشیشدن آنها شوند.
در نهایت ما به فهرست بلندبالایی از برندگان و بازندگان سال 1399 میرسیم. برندگان کسانی بودند که کسبوکارهای چابک داشتند، دیجیتال بودند، نحوه استفاده از عرصه دیجیتال یا چرایی و چگونگی تغییر را میفهمیدند و در نهایت توانستند خودشان را با این اتفاق ناگهانی تطبیق بدهند. در دوره کرونا کسبوکارها به اهمیت تابآوری بیش از پیش پی بردند و شاید کارآفرینان هم بهتر این موضوع را لمس کردند که زمان خطی نیست.