پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
دیجیتالی شدن چه تاثیری بر اقتصاد میگذارد؟
برای درک تفاوتهای اساسی که دیجیتالی کردن بر رشد و ایجاد مشاغل در اقتصادهای در حال توسعه و توسعه یافته میگذارد ابتدا باید بدانیم که چطور دیجیتالی کردن عملکرد شرکتها و موسسات را تحت تاثیر قرار میدهد.
.
تاثیر دیجیتالی شدن بر فعالیت شرکتها
فعالیت شرکتها را میتوان به چهار حوزه تقسیم کرد: تجارت (کسبوکار)، راهیابی به بازار، تولید و عملیات. دیجیتالی کردن تاثیر عمیق و سریعی بر این چهار حوزه میگذارد.
تجارت (کسبوکار): دیجیتالی کردن همواره مدلهای تجارت یا کسب و کار را بازسازی میکند. موانع را برای ورود شرکت به بازار و توسعه بازار کاهش میدهد. برای مثال با استفاده از فنآوری VoIP، پروتکل صدا از طریق اینترنت، skype میتواند امکانات تلفن را برای بیش از 500 میلیون کاربر در دنیا فراهم آورد. اساسا مدلهای تجارت را برای شرکتها در سراسر دنیا بههم بریزد و بسیاری از آنها را مجبور کند تا مدل تجاری VoIPخود را راهاندازی کنند.
راهیابی به بازار: دیجیتالی کردن به شرکتها این امکان را میدهد که نحوه ایجاد برند و محصولات خود، برقراری ارتباط و ارائه خدمات به مشتریان را تغییر دهند. شرکتها اکثرا متکی به رسانههای اجتماعی هستند تا برند خود را ایجاد کنند. مشترکان بسیاری همه روزه نظرات خود را درباره خریدهایشان به صورت آنلاین ابراز میکنند. حتی در مورد خریدهایی که حضوری در مغازهها انجام میدهند. دیجیتالی کردن همچنین به شرکتها اجازه میدهد تا محصولاتی را مطابق سلیقه مصرف کنندگان عرضه کنند. برای مثال شرکت BMW خدمات «BMW خود را بسازید» را از طریق آنلاین ارائه میدهد که اجازه ایجاد بیش از یک میلیون ترکیبهای مختلف را در محصول تمام شده به کاربران میدهد. نقش وب به عنوان یک کانال خردهفروشی با وجود شرکتهایی که دستیابی به بازار را گسترش داده و منجر به بهوجود آمدن برندگان و بازندگان بسیاری میشوند اختلالات زیادی را ایجاد میکند. برای مثال سایت Amazon.com فروش سالانه خود را از 1/3 میلیارد دلار در 2001 به 48 میلیارد دلار در سال 2011 افزایش داد، در حالی که خردهفروشی Border سهم بازار خود را از دست داد و ورشکسته شد.
تولید: دیجیتالی کردن همچنین نحوه اداره تولیدات شرکت را تغییر داده است. شرکتها را قادر ساخته تا فعالیتهای شاق خود را به اقتصادهای در حال توسعه انتقال دهند، در حالی که برای ایجاد طراحی بهتر و تعامل کاربران با هم رقابت کنند. برای مثال سامسونگ به عنوان تامینکننده شرکت اپل برای محصولات iphone فعالیت میکند، ولی هر دو به شدت در بازار مصرف با تلاش بر متمایز کردن طرحهای خود و تعامل کاربران رقابت میکنند. دیجیتالی کردن همچنین منجر به ایجاد فنآوریهای نوین تولید میشود، با ظهور فنآوری سه بعدی راه جدیدی برای تولید محصولات پیچیده به وجود آمده و منجر به واردات مشاغل در اقتصادهای توسعه یافته میشود.
عملیات: در نهایت، دیجیتالی کردن تاثیر بسیاری بر نحوه سازماندهی و عملیات شرکتها گذارده است تا فضای رقابتی ایجاد کنند. دیجیتالی کردن موقعیتهای جهانی بیشتری به شکل نامحدود در کلیه قارهها ایجاد کرده است و مفهوم فضای دفتر کار را از نو تعریف کرده است. از هر چهار کارگر آمریکایی یک نفر دورکاری میکند، حقیقتی که تاثیر عمیقی بر نحوه سازماندهی و مدیریت منابع شرکتها گذاشته است. دیجیتالی کردن همچنین به شرکتها اجازه داده است تا تعدادی از کارهای عقب مانده خود را برونسپاری یا به طور کامل خودکار کنند. چیزی که آنها را قادر ساخته تا کارآیی خود را بالا ببرند.
نوع و وسعت تاثیری که دیجیتالی کردن بر بخشی از اقتصاد دارد، توسط تعامل بین چهار حوزه مطرح شده در بالا مشخص میشود. برای مثال اگر دیجیتالی کردن دستیابی به بازار را به طور چشمگیری افزایش دهد، رشد مشاغل در آن حوزه بیشتر خواهد بود. با این حال اگر دیجیتالی کردن موجب رشد بهرهوری شده ولی منجر به ایجاد بازار جدید نشود، آن حوزه مشاغل خود را از دست خواهد داد.
.
تولید و خدمات متاثر از دیجیتالی شدن
برای درک بهتر این پویایی، پنج فعالیت اقتصادی کلیدی را در بازارهای توسعه یافته مورد بررسی قرار دادیم تا نتایجی را به دست آوریم که بتواند خط مشیها را مشخص کند. با تقسیمبندی کل اقتصاد به سه بخش اصلی «مقدماتی- ثانوی و سومی» این پنج حوزه را مشخص کردیم: بخش مقدماتی مربوط به زراعت، کشاورزی و معدن کاری است- استخراج، جمعآوری و پردازش اولیه مواد طبیعی. بخش دوم شامل تولید- ساخت، سوار کردن نهایی محصولات – است. بخش سوم خدماتی را به مصرف کنندگان و کسب و کارها(تجارتها) ارائه میدهد که شامل شرکتهای خردهفروش، حملونقل و تفریحی، بانکها و ارائهدهندگان بهداشت و درمان است.
ما بررسی خود را روی زیرمجموعههای بخشهای ثانوی و سومی متمرکز کردیم، جایی که فعالیتهای متاثر از دیجیتالی کردن در آنجا نمود پیدا میکنند- خدمات مالی، تولیدی، خردهفروشی و مهمانداری (تاثیر دیجیتالی کردن بر بخش مقدماتی کمتر است). ما همچنین به تاثیر کلی روی بخش خدمات توجه کردیم. به زیرمجموعههای این بخش در شش کشور پیشرفته دیجیتالی کردن که از نظر اقتصادی هم پیشرفته هستند و عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD میباشند پرداختیم از جمله استرالیا، آلمان، نروژ، سوئد، انگلستان و آمریکا. در بررسی اقتصادیمان از سه متریک ابتکاری استفاده کردیم: بازده(output)، باروری(productivity) و استخدام (employment). بازده همکاری و کمک زیرمجموعه را با تولید ناخالص داخلی یا GDP میسنجد. باروری، سطح ارزش افزوده به ازای هر عضو یا مستخدم را مشخص میکند. استخدام تعداد کارگران در هر زیرمجموعه را پیگیری میکند.
این تحلیل درک خوبی از اینکه چطور تاثیر مثبت دیجیتالی کردن در زیرمجموعههای اقتصادی نتیجه متفاوت دارد به ما میدهد. برای مثال، تخمین میزنیم در آلمان حدود 7/8 درصد نرخ تغییر در تولید ناخالص داخلی بین سالهای 2010 و 2011 با پیشرفت در دیجیتالی کردن مرتبط بوده است. کمک آن در استخدام کمتر بوده است: 7/7 درصد مشاغل افزوده شده در آلمان بین 2010و2011 در اثر افزایش دیجیتالی کردن بوده است. ارتباط مشخصی بین افزایش باروری و کاهش شغل وجود دارد، همانطور که در نتایج خدمات مالی و تولید نشان داده شده است. در عوض زیرمجموعههای دیگر در استخدام و بازده افزایش بیشتری داشتند در حالی که باروری (سوددهی) آنها با سرعت کمتری رشد پیدا کرد.
ارتقای خدمات مالی با دیجیتالی کردن
هنگامی که دیجیتالی کردن افزایش مییابد، خدمات مالی از نظر بازده و باروری ارتقا مییابند با این حال رشد دیجیتالی کردن مشاغل را در خدمات مالی و تولید صنعتی کاهش میدهد زیرا رشد باروری از رشد بازدهی پیش میافتد. بر عکس، دیجیتالی کردن مشاغلی را در زیرمجموعههای خدماتی به وجود آورده است بهخصوص در خدماتی مانند خردهفروشی و مهمانداری. به رغم آنکه اطلاعات کافی برای بررسی اینکه چطور دیجیتالی کردن منجر به ایجاد شغل در بخشهای خاص در بازارهای در حال ظهور میشود در دست نیست، ولی مستندات از دو اقتصاد درهمتنیده- یعنی آمریکا و مکزیک- روند کلی را نشان میدهد.
خدمات مالی و کسب و کارهای تولیدی در آمریکا مشاغل را تحت حمایت خود میگیرند، زیرا توانایی آن را داشتهاند که فعالیتهای کار شاق یا حمایتی را به مکزیک انتقال دهند جایی که هزینه نیروی کار کمتر است. شرکتها از محول کردن عملیات، تدارکات، توجه به مشتری، خدمات قانونی و ارتباطی سود بردهاند. افزایش بهرهوری در خدمات مالی و تولید نتیجه توانایی در کاهش هزینه نیروی کار و در عین حال افزایش بازده بوده است. نتیجه خالص کاهش 6 درصدی در تعداد مشاغل در بخشهای تجاری آمریکا در سالهای 2002 و 2009 و افزایش همزمان 2/15 درصدی استخدام در بخشهای قابل معامله در همان سالها در مکزیک بود.
.
دیجیتالی شدن و بازارهای جدید برای خرده فروشی
تاثیر بر خردهفروشی- افزایش استخدام با رشد بازده و بهرهوری- نشان میدهد که چطور سنجش صحیح دیجیتالی کردن نسبت به مستندات روایتی ارجحیت دارد. یک نگاه سطحی نشان میدهد که خردهفروشان کوچک به دلیل خرید اینترنتی در حال تعطیلی هستند. در عوض پیشرفت در دیجیتالی کردن خردهفروشی در واقع بازارهای جدید و فرصتهای استخدامی جدید ایجاد میکند. خردهفروشان بهطور بینالمللی در حال گسترش هستند. همانطور که قلمرو آنها گستردهتر میشود، زنجیره عرضه آنها نیز پیچیدهتر میشود و نیاز به افراد بیشتری دارند تا آنها را مدیریت کنند. تاثیر آن بر صنعت مهمانداری شبیه به مدلهای جدید کسب و کارهای در حال ظهور و بازارهای به وجود آمده است. دیجیتالی کردن امکان مدیریت بهتر داراییها و میزان بالای تصرف را فراهم میآورد که هر دو اینها برای کالاهای غیرقابل مبادله مانند صندلی خطوط هوایی یا اتاقهای هتلها مفید است.
حجم سود بهرهوری که زیرمجموعهها تجربه میکنند با حجم دیجیتالی کردن در این بخشها هماهنگی پیدا میکند. در نشریه سال 2011 شرکت بوز و کمپانی ( Booz & Company) به نام سنجش دیجیتالی کردن صنعتی: پیشگامان و عقبماندگان در اقتصاد دیجیتالی شده تخمین زدیم که دیجیتالی شدهترین بخشها خدمات مالی و تولیدات، خردهفروشی و مهمانداری هستند. تاثیر سودمندی در این بخشها به همان ترتیب خدمات مالی است که در آن بستهبندی و مهمانداری کمترین بهره را میبرند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد