پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
با سرمایه ملی و سرنوشت جامعه نمیتوان قمار کرد
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات روز یکشنبه در یادداشتی به فناوری جدید زنجیره بلوکی و رمز ارز پرداخت. در این یادداشت آمده بود باید با فناوریهای دنیا همراه بود، نه باید آنها را غلو کرده نشان داد نه راهشان را سد کرد. هر دوی اینها قمار سرمایههای ملی هستند.
به گزارش ایرنا، در این یادداشت آمده بود: «فناوریهای جدید میآیند و ما مدام با فناوریهایی مواجهه میشویم که میتوانند دنیا را تغییر دهند یا شکست بخورند و دنیا را هیچ تغییری نداده، بروند. یکی از همین فناوریها نیز رمز ارز است، رمزارزی که برآمده از فناوری ریشهایتری به نام «زنجیره بلوکی» است و البته خودش هم زیرمجموعههایی دارد مانند «استخراج» که در ایران نیز بسیار شناخته شده است.
رمز ارز و استخراج آن شاید برای آینده میانمدت ۱۰ ساله همراه با ریسکهایی باشد؛ مثل هر فناوری دیگری. گروهی ممکن است آن را آینده پول در ۱۰ سال بعد بدانند و برخی دیگر با دلایلی دیگر آن را یک موج زودگذر. البته شاید اگر بهجای ۱۰ سال عدد ۱۰۰ سال باشد به گروه اول افزوده شود. پس رشد این فناوری ریسکهای خودش را دارد.
بسیاری از فناوریهای نو در جامعه ایران همراه با نگاه منفی و نوعی مقاومت روبهرو بودهاند. از سالهایی دور که وقتی رادیو به ایران آمد ممنوع بود تا حتی شاید تجربههایی مانند ممنوعیت ویدئو. تمامی این فناوریها سرنوشت دیگری نیز میتوانستند داشته باشند؛ داستان استقبال و خوشامد ما در برابر فناوری! اما این یک سوی ماجرا است؛ اگر فناوریهایی میآمدند و شکست میخوردند و هزینههای ملی فراوان صرف آنها میشد چه؟ بسیاری از فناوریها در همان ابتدا شکست خوردند و شاید اگر بیمحابا به آنها خوش آمد گفته بودیم؛ میراثی که باقیمانده بود؛ تجربه یک شکست بود.
برای من بهعنوان یک سیاستگذار، انتخابهایم بیش از تأثیرات محدود برای یک فرد یا شرکت است. به همین دلیل است که برای پذیرش یک فناوری (مانند استخراج رمز ارز) باید هم دغدغه آن را میداشتم که آینده یک صنعت با فناوری هراسی و تنگنظری از میان نرود و هم آنکه خوشامدگویی اغراقشده نیز جهتگیری اشتباه به سرمایهگذاری ملی نشان ندهد. میانه این دوراه است که سیاستگذاری را سخت میکند.
اما میانه این دوراه همان چیزی است که در مدیریت به برنامهریزی پا برجا شناخته میشود؛ یعنی اگر فناوری رشد پیدا کرد، افسوس زیاد نخوریم و اگر هم شکست خورد، بازهم افسوس زیاد نخوریم. پیداکردن این میانه همان کار سختی بود که در چند سال گذشته با آن روبهرو بودم.
از یک سو نباید اجازه توقف فعالیت داده میشد؛ حتی باید کمک میشد تا فعالیتهای مرتبط با آن هم قانونی میشد و هم سرمایهگذاریهای قبلی بخش خصوصی به رسمیت شناخته میشد و هم باید از اغراقها هم جلوگیری میشد. اغراقهایی مانند آنکه برخی مدعی میشدند این ابزار برای بیاثرشدن تحریمها کافی است یا حتی در خصوص ازمیانرفتن پول ملی در آیندهای نزدیک سخن میگفتند و در این راه تصویری میساختند که شبکههای اجتماعی جانشین بانک مرکزی میشوند، به عبارتی هر دو گروه مشغول یک قمار ملی بودند. آنکه جلوی فناوری تازه را سد میکرد داشت قماری میکرد که نتیجه آن عقبماندگی در فناوری بود و کسی که غلو میکرد داشت قماری ملی دیگری روی آن فناوری میکرد. اما با سرمایه ملی و سرنوشت جامعه هیچگاه نمیشود قمار کرد.ایستادن در میانه این دوراه یک مسئله بود، رسمیتبخشی به استخراج و در همان حال هشدار عقلانی و یادآوری ریسکهای سرمایهگذاریها بر روی رمز ارز.»
در این راه مجموعهای از راهبردها پیش گرفتم، که چند مورد آن را اشاره میکنم:
رسمیتبخشی به فناوری نو
اینکه این فعالیت استخراج رمز ارز رسمی شود، برای آن موافقت اصولی و پروانه بهرهبرداری صادر شود تا بتوانند در شهرکهای صنعتی رسماً به فعالیت آغاز کنند. اینکه بتوانند ابزار استخراج را رسماً از گمرک وارد کنند و اینکه بتوانند رسماً محصول نهایی خود یعنی رمز ارز را در صرافیها و بازار بینالملل به فروش برسانند.
تقویت زیرساختهای ملی
چه این فناوری موفق شود و چه نشود؛ نیاز به زیرساختهایی دارد. اما دولت حق ندارد از بودجه عمومی زیرساختهای یک فناوری پر ریسک (استخراج رمز ارز) را بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم سرمایهگذاری کند؛ اما اگر سرمایهگذاری هم نکند نمیتواند رشد کند. به همین دلیل باید مقرراتگذاری به سمت ایجاد زیرساختهای دومنظوره میرفت. مثلا امکان احداث نیروگاه، چه رمز ارز قانونی شود و چه نشود، زیرساختی موردنیاز است. پس گاهی پابرجایی یعنی دومنظوره سازیها.
مشارکت بازیگران مختلف
استخراج رمز ارز نمونه یک مسئله سخت و پیچیده است. رمز ارز بهعنوان ابزار تراکنش در حوزه مأموریتهای بانک مرکزی، از حیث پروانه بهرهبرداری و صنعت بودن ذیل مأموریتهای وزارت صنعت، از حیث بهکارگیریاش و پتانسیلش برای اقتصاد سیاه یک مسئله امنیتی و از حیث منبع اصلیاش که برق است ذیل وزارت نیرو قرار داشت. پس باید از ابتدا مشارکت ذینفعان را با اجماعسازی پیش میبردیم. شاید در اینگونه مسائل همه راضی نباشند؛ اما ارزش این مسائل در رسیدن به راهحل، در خلال فر آینده گفتوگو است؛ نوعی مذاکره در داخل.
بههرحال این قطار بخشی از مسیر را آمده است و بخشی را خواهد پیمود. تلاش من و همکارانم آن بود که تجربه تلخ ممنوعیت یک فناوری را این بار کمی تغییر داده باشیم. اینکه شاید وزارت ارتباطات میتوانست به دلیل آن که خارج از حیطه وظایف اوست، با عافیتطلبی کنار بنشیند؛ اما راحتطلبی نکرد و سعی کرد بازیگری کند؛ سعی کرد به فناوری خوشامد بگوید ولی در آن هضم نشود؛ و در یککلام: سعی کردیم از تجربیات پیشینیان خود درس بگیریم.