پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کشورهای جدید ظهور کردند، اما ریال به تومان تبدیل نشد
حدود یک دهه است که حذف چهار صفر از پول ملی جزء دغدغههای بانک مرکزی به حساب میآید، اما هنوز به مرحله اجراییشدن نرسیده و احتمالا عمر دولت کنونی هم برای رسیدن به مقصد کفاف نخواهد داد. این در حالی است که اگر زمینههای اقتصادی تبدیل ریال به تومان فراهم شود، هزینههای نظام پرداخت کاهش پیدا میکند و نفعش به مردم میرسد
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۵ / تصمیمگیران نظام اقتصادی ایران تقریبا به اندازه عمر شکلگیری کشور کوزوو وقت داشتند تا ماجرای حذف صفر از پول ملی را به سرانجام برسانند، اما هنوز موفق به انجام این کار نشدهاند؛ حدودا 10 سال پیش، درست در روزهایی که تحولات سیاسی کشور صربستان به مرحله جدایی کوزوو در جنوب اروپا نزدیک شده بود، دولت وقت ایران تصمیم گرفت برای جلوگیری از کاهش بیشتر ارزش پول ملی، اقدام به حذف تعدادی صفر از اسکناسها کند، اما این اتفاق تا امروز به مرحله اجرایی نرسیده است.
در تازهترین تحول، اوایل خردادماه 1399، شورای نگهبان، لایحه مجلس درباره حذف صفرها را بهدلیل وجود برخی ابهامات رد کرد تا یک بار دیگر سرانجام این قانون در گرداب کشمکشهای سیاسی فرو برود. موافقان معتقدند تبدیل ریال به تومان باعث کاهش هزینههای چاپ و امحای اسکناس و همچنین تسهیل در عملیات نقلوانتقال مالی میشود و ارزش پول ملی را در بازارهای خارجی افزایش میدهد، اما مخالفان میگویند اکنون که اقتصاد ایران در رکود شدید به سر میبرد و با کسری بودجه بیسابقهای دستوپنجه نرم میکند، وقت مناسب برای تغییر واحد پول ملی نیست. دغدغه این روزهای جامعه ایرانی هم بیش از همه، گرانی و کاهش ارزش سرمایههاست، نه کمشدن تعداد صفرها از اسکناسها. کارشناسان اقتصادی معتقدند حذف صفرها باید در زمان درست انجام شود.
آن زمان است که تاثیر خود را بر بخشهای مختلف اقتصادی از جمله نظام پرداخت خواهد گذاشت؛ مهمترین تاثیر میتواند رفع پیچیدگیها در کار با ارقام درشت و تسهیل نقلوانتقال مالی باشد که نتیجه آن کاهش هزینههای جاری و افزایش سودآوری است.
ماجرا چیست؟
موج حذف صفر از پول ملی ایران، تقریبا از اواخر دهه 80 شمسی وارد فضای سیاسی کشور شد؛ این یعنی اقتصاد کشور حداقل یک دهه است که بار تورم لجامگسیخته را بیش از گذشته احساس میکند. موافقان حذف صفرها، بعضا از کاهش تورم به واسطه تبدیل ریال به تومان حرف زدهاند، اما منطق اقتصادی، این موضوع را رد میکند، چون ریشه اصلی تورم در رشد نقدینگی است که به جای حرکت به سمت تولید، سر از بازارهای غیرمولد درمیآورد.
طی دو سال گذشته که تحریمهای آمریکا علیه ایران شدت بیشتری به خود گرفته است، راههای اصلی کسب درآمد توسط دولت یعنی فروش نفت و فرآوردههای نفتی، تقریبا بسته شده و شیوع ویروس کرونا در ماههای اخیر هم اجازه نداده تا برنامههایی از قبیل اخذ مالیات به سرانجام برسد. در چنین شرایطی تورم به حدود 40 درصد افزایش پیدا کرده و نقدینگی نیز از مرز 2200 هزار میلیارد تومان گذشته است.
با این وضع، کاهش هزینهها در بخشهای مختلف، مهمترین اقدامی است که دولت باید انجام دهد. مهمترین نتیجه حذف صفرها را میتوان در مواردی مانند «ایجاد تاثیر روانی مثبت در جامعه»، «تسهیل مبادلات ارزی»، «بهبود ارزش پول ملی» و «کاهش هزینههای چاپ اسکناس» خلاصه کرد.
رئیسکل بانک مرکزی اخیرا در حمایت از لایحه حذف چهار صفر از پول ملی گفته است: «هماکنون هشت میلیارد اسکناس داریم که پنج میلیارد آن کمتر از دو هزار تومان است. مسکوکات هم از رده خارج شده که این امر نامطلوبی است، چون اگر احیا شود، استهلاک آن کم است، از سوی دیگر ما سالی یک میلیارد اسکناس امحا میکنیم که هزینه سنگین 400 میلیارد تومانی را به همراه دارد.»
عبدالناصر همتی تاکید کرده است: «افت حیثیت ملی پول کشور بسیار مهم است. اکنون در رابطه با پول ملی ریال محاسبه میشود که در قیاس با دلار یا یورو به میزان رقم وحشتناک 0.000006 اختلاف دارد، از سوی دیگر سرانه اسکناس در کشور بین سایر کشورها با سرانه 102 بالاترین بوده، اما برعکس در مورد مسکوکات از سرانه 26 برخوردار هستیم؛ در حالی که کشورهای اروپایی از سرانه حتی سهرقمی برخوردار هستند؛ بنابراین این اقدام به احیای مسکوکات کمک میکند.»
تاثیرات حذف چهار صفر بر نظام پرداخت
حذف چهار صفر از پول ملی فعلا به سرانجام نرسیده و احتمالا عمر دولت فعلی هم برای این اتفاق کافی نخواهد بود؛ اقتصاددانان میگویند اگر بسترهای مناسب برای تبدیل ریال به تومان فراهم شود، آن موقع حتما باید این کار را انجام داد، چون تاثیرات مثبتی روی بخشهای مختلف اقتصادی خواهد گذاشت. یکی از این بخشها، حوزه نظام پرداخت است.
مدیرعامل شرکت نبضافزار با بیان اینکه اقتصاد ایران هم به شکل درونزا و هم برونزا با افزایش نقدینگی روبهروست و تورم بالا باعث شده طی چهار دهه گذشته، ارزش پولی ملی کاهش قابل توجهی پیدا کند، میگوید: «در این شرایط حذف چهار صفر از پول ملی میتواند مفید باشد، به شرط اینکه همزمان اصلاحات مورد نیاز در سیستمهای پرداخت الکترونیکی و سنتی، مدل درآمد بانکها، بودجه دولت و همچنین رابطه دولت با بانک مرکزی مورد توجه قرار بگیرد.»
محمدرضا جمالی ادامه میدهد: «اگر حذف چهار صفر درست انجام شود، میتواند بهسادگی نقلوانتقالات مالی؛ بهخصوص در بحث پرداختهای خرد انجام شود و اثر ضدتورمی داشته باشد. ما در بخش پرداختهای خرد با تورم بالا روبهرو هستیم، چون این بخش از ساماندهی مناسب برخوردار نیست. عدم وجود واحدهای پولی خرد باعث میشود قیمتهای خرد به بالا گرد شود که باعث ایجاد تورم میشود. این در حالی است که در شرایط کنونی به بهانه بیشتر بودن هزینه ضرب واحدهای پولی خرد نسبت به ارزش اسمی آنها، سکههای 100، 200 و 500 تومانی ضرب نمیشود.
در ایالات متحده نیز هزینه ضرب هر سکه یکسنتی حدود دو سنت و هر سکه پنجسنتی حدود 7.5 سنت است. با این وجود، فقط در سال 2018 وزارت خزانهداری آمریکا 7.5 میلیارد سکه یکسنتی و 1.2 میلیارد سکه پنجسنتی برای تسهیل پرداخت نقد ضرب و توزیع کرده است.»
به گفته او برای شروع این اصلاحات، باید از ابزارهای مدلسازی و شبیهسازی در طراحی سیستمهای پرداخت استفاده شود. مدلسازی و شبیهسازی، ابزارها و روشهایی است که میتواند در ساختاردهی مجدد و اتخاذ تصمیم درست مورد استفاده قرار گیرد، اما متاسفانه از این ابزارها در بانک مرکزی استفاده نمیشود.
مدیرعامل شرکت نبضافزار با بیان اینکه در سیستم پرداخت کشورهای توسعهیافته، تمام ابزارهای سنتی، الکترونیکی و بانکی تحت مدیریت یکپارچه قرار دارد، اما در ایران اینگونه نیست، میگوید: «برای مثال ابزارهای چک، ساتنا و پایا جزء نظامهای پرداخت است، اما اسکناس و مسکوکات زیر نظر دبیرکل است. باید توجه کرد که با بهینهسازی محلی، بهینهسازی کلی انجام نمیشود و لازم است تمام سیستمهای پرداخت بهصورت یکپارچه ارزیابی شوند.
وجود یک مدل جامع از شبکه پرداخت، جهت دستیابی به یک سیستم پرداخت کارا، موثر است. در شرایط کنونی، بهدلیل عدم وجود چنین مدلی هزینههای گزافی به شبکه بانکی و اقتصاد کشور تحمیل میشود.»
جمالی به موضوع کارمزد بانکها اشاره میکند و ادامه میدهد: «بیش از 50 درصد تراکنشهای شاپرک مربوط به پرداختهای خرد کمتر از 10 هزار تومان است که هزینه زیادی را به بانکها تحمیل میکند. برای جبران این خسارت باید مدل درآمد بانکها و شرکتهای پرداخت تغییر کند.
مدلی که در حال حاضر جریان دارد، مربوط به دهههای 70 و 80 میلادی است؛ در حالی که در کشورهای توسعهیافته، بانکداری بر محور کارمزد میچرخد. اهمیت کارمزد زمانی مشخص میشود که سود یکی از بانکهای دولتی در حدود نصف کارمزدی باشد که این بانک پرداخت میکند؛ یعنی بانک نهتنها درآمدی از کارمزدها کسب نمیکند؛ بلکه هزینه زیادی هم متحمل میشود، در حالی که اگر هزینهای بابت کارمزدها پرداخت نمیکرد، میتوانست 300 درصد سود بیشتر به دست بیاورد.
با وجود این مشکلات، بانک مرکزی به جای اصلاح نظام کارمزدها، درگیر مسائل دیگری از جمله رمز پویاست که سالانه صدها میلیارد تومان هزینه جدید روی دوش بانکها میگذارد و نسبت به مسائل مهمی مانند اصلاح کارمزد و درآمد شرکتهای پرداخت منفعل مانده است.»
حذف صفر، دغدغه مردم نیست
«برای من که روزی 100 هزار تومان هم درآمد ندارم، چه فرقی میکند چهار صفر از اسکناسها حذف شود یا پنج صفر اضافه؟ مگر درآمد من تغییری میکند؟» این حرف را علی میزند که در غرب تهران بساط فروش ظروف مسی دارد. او خبرهای مربوط به حذف صفرها را شنیده، اما چون فکر میکند این کار تاثیری در کاهش قیمتها ندارد و هزینههایش را کمتر نمیکند، اهمیتی به ماجرا نمیدهد. این بیاعتنایی تقریبا در اقشار مختلف جامعه دیده میشود. خصوصا افرادی که از نظر درآمدی شرایط مناسبی ندارند و در دهکهای اول تا چهارم درآمدی جای گرفتهاند.
سعید راننده تاکسی است. او میگوید سالها پیش که بانک مرکزی ترکیه اقدام به حذف تعدادی صفر از پول ملی کرد، در این کشور حضور داشت، اما بعد از مدتی دوباره شاهد کاهش ارزش لیر بود: «آن موقع برای کار به ترکیه رفته بودم. اوایل که صفرها را حذف کردند، قیمتها تا حدودی پایین آمد، چون مردم فکر کردند همه چیز ارزانتر شده است، اما بعد از چند ماه گرانی برگشت. الان هم برای من که باید روزی 12 ساعت دنده و کلاچ عوض کنم، اما دست آخر 200 هزار تومان هم درآمد نداشته باشم، فرقی نمیکند ریال را به تومان تبدیل کنند یا نه.»
گردشدن قیمتها به بالا و افزایش قیمت از درب کارخانهها، دو نگرانی اصلی برخی شهروندان؛ خصوصا فروشندههاست. آنها میگویند وقتی صفرها حذف شود، شرکتهای تولیدی راحتتر میتوانند قیمتهایشان را افزایش بدهند، چون در ظاهر همه نرخها کوچکتر شده است، در حالی که نتیجه این کار، گرانی بیشتر در آینده است. البته شرایط اقشار پردرآمد فرق میکند؛ خصوصا آنها که با ارقام درشت سروکار دارند.
کامران مدیر حسابداری یک کارخانه تولید تیرهای بتنی برق است. میگوید: «روزانه باید صدها میلیون تومان فاکتور را حسابوکتاب کنم. وقتی صفرها حذف شود، کار من هم راحتتر میشود، چون ارقام کوچکتر میشوند و آن زمان راحتتر میتوان ضرب و تقسیم کرد.»
بررسیهای میدانی «عصر تراکنش» از اقشار مختلف نشان میدهد که حذف صفر، دغدغه مردم نیست و آنها بیش از همه به رفع گرانی و افزایش اشتغال فکر میکنند تا کمشدن صفرها از اسکناسها؛ چراکه مردم همین حالا هم که تصویب قانون حذف چهار صفر از پول ملی در کشاکش بین مجلس، دولت و شورای نگهبان گرفتار شده، به ریال تومان میگویند.
تجربه حذف صفرها در کشورهای دیگر
تاکنون بیش از 50 کشور دنیا این راه را رفتهاند و برخی از آنها با کاهش تورم روبهرو شدهاند؛ ترکیه، نمونه موفق آن بوده و ونزوئلا نمونه شکستخورده آن. مهمترین تفاوت این دو تجربه متضاد هم در یک چیز نهفته است؛ «ترکیه پیش از حذف صفرها، تورم را بهطور کامل کنترل کرده بود، اما ونزوئلا راه درمان تورم را در حذف صفرها دیده بود.»
رئیسکل بانک مرکزی پیش از این به عدم تاثیرگذاری حذف صفرها بر تورم تاکید کرده و درباره تبدیل ریال به تومان گفته بود: «اصلاح نرخ برابری پول ملی از طریق حذف صفرها، وجهه پول ملی را در صحنه بینالمللی ارتقا میبخشد و اقدامی است که در بسیاری از کشورها در کنار سایر اقدامات، سرآغازی برای اصلاحات جدی اقتصادی است.»
اشاره همتی به کشورهایی نظیر ترکیه است. این کشور در سال 2005، شش صفر از پول ملی خود را حذف کرد. تورم در ترکیه از ابتدای دهه 80 آغاز شد و با شتاب پیش رفت. تعداد بیشمار صفرها در ارقام اقتصادی و مبادلات که گاه تا چند تریلیون لیر میرسید، مشکلات زیادی در مسیر عملیات حسابداری و نگهداری حسابها به وجود آورده بود. با آغاز سال 2005، اسکناسهای جدید ترکیه با عنوان لیر جدید منتشر شدند و در یک مرحله شش صفر از اسکناسها حذف شد.
این اقدامات البته بعد از مهار تورم با نظارت و دستورالعملهای صندوق بینالمللی پول انجام شد؛ به نحوی که این کشور بهعنوان یک نمونه برگزیده در مهار تورم از سوی این نهاد بینالمللی معرفی شد.
حذف صفر از پول ملی نمونه ناموفق هم داشته است؛ مثلا ونزوئلا. این کشور حدودا شش ماه پیش، پنج صفر از پول ملی خود را حذف کرد، اما تاثیر آنچنانی دربر نداشت؛ بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول، تورم ونزوئلا در آیندهای نزدیک به یک میلیون درصد خواهد رسید.
اقتصاددانان چه میگویند؟
حرف اصلی اقتصاددانانی که مخالف حذف چهار صفر از پولی ملی هستند، این است که «این اقدام در حال حاضر ضرورت ندارد، چون ایران در شرایط بیثباتی اقتصادی به سر میبرد.» یک اقتصاددان بانکی میگوید: «برای حذف صفر، شرایطی نیاز است که هماکنون در اقتصاد ایران وجود ندارد؛ مثلا نباید حداقل برای یک سال، تورم لجامگسیخته وجود داشته باشد و رونق و تعادل به اقتصاد برگشته باشد؛ این در حالی است که اکنون تورم بالای ۴۰ درصد است و تحریمها نیز همچنان ادامه دارد.
دولت هم با کسری بودجه درگیر است که باعث میشود هر سال بین نیم تا یک صفر برگردد؛ بنابراین حذف چهار صفر از پول ملی در حال حاضر هیچ ضرورتی ندارد و ممکن است به افزایش تورم هم منجر شود. این احتمال نیز وجود دارد که برخی شرکتهای بزرگ، قیمتهایشان را افزایش دهند، چون مبالغ در ظاهر کوچک شده است. حتی اگر این اتفاق هم نیفتد، ممکن است شرکتها دیگر تمایلی به پایینآوردن قیمت تولیداتشان نداشته باشند.»
بهاءالدین حسینی هاشمی ادامه میدهد: «نباید فراموش کنیم حذف چهار صفر حتما به معنای ارزانشدن قیمتها نیست. در حال حاضر این نگرانی وجود دارد که با اجرای سیاست حذف صفرها تورم بیشتر رشد کند و صفرها دوباره برگردد، چون باعث کاهش بیشتر قدرت خرید مردم میشود. حذف صفر از پول ملی باید در یک اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد شکل بگیرد؛ نه در اقتصادی که بخشهای مختلفش در انحصار دولت است.»
به گفته این اقتصاددان بانکی، حذف چهار صفر از پول ملی اقدامی است که حتما باید انجام شود، اما در شرایطی که ثبات اقتصادی وجود داشته باشد. او تاکید میکند: «حجم پول اکنون زیاد است و محاسبات را خیلی سخت کرده است. وقتی صفرها حذف شود، این محاسبات سادهتر میشود. همچنین هزینههای چاپ اسکناس هم کاهش پیدا میکند.
استفاده از مسکوکات هم که در حال حاضر عملا کارایی ندارند و ارزش ذاتیشان بیشتر از ارزش رقمیشان شده است، دوباره رونق میگیرد. با همه اینها حذف صفر باید زمانی اتفاق بیفتد که تورم بالا نباشد و اقتصاد به ثباتی نسبی رسیده باشد. این شرایط در حال حاضر در اقتصاد ایران وجود ندارد.»
بسترهای لازم تغییر پول چیست؟
بانک مرکزی پیش از این اعلام کرده بود که حذف چهار صفر از پول ملی به بازه زمانی دو تا پنجساله نیازمند است. فعلا همه چیز متوقف شده، اما اگر قرار بر اجراییشدن این تصمیم باشد، حتما باید بسترهای مورد نیاز آن در اقتصاد ایران فراهم شود که البته به نظر نمیرسد با توجه به شرایط اقتصادی بیثبات حاکم، این اتفاق رخ بدهد.
رئیسکل اسبق بانک مرکزی با بیان اینکه تغییر واحد پول ملی باید در چارچوب و بهعنوان جزئی از یک برنامه جامع اصلاح اقتصادی و رفرم پولی و مالی انجام شود، میگوید: «تنها در این صورت میتوان نسبت به موفقیت آن امید بالایی داشت. در واقع تغییر واحد پولی زمانی ضرورت پیدا میکند که کشوری دچار تورم لجامگسیخته سهرقمی یا دورقمی بالای ۵۰ درصد، طی سالهای مدیدی شده باشد.
وقتی مثلا حدود یک دهه کشوری دچار تورم لجامگسیخته شود و نرخ برابری پول با ارزهای خارجی به میلیون و چند ده میلیون و تریلیون برسد و معاملات روزمره مردم را بهطور جدی دچار اختلال کند، آنگاه باید به فکر چاره بود. چاره آن هم فقط تغییر پول ملی نیست؛ بلکه تدوین و اجرای بسته جامع اصلاح اقتصادی و رفرم مالی و پولی است و تغییر واحد پول برای تکمیل کار امری مفید تلقی میشود.»
محمدحسین عادلی ادامه میدهد: «تغییر اسمی واحد پول هیچگونه تغییری در ارزش ماهوی پول و روند کاهشی آن ایجاد نمیکند. منظور از اصلاحات اقتصادی میتواند ایجاد سازوکار برای سرمایهگذاری و رشد اقتصادی و نیز بهبود فضای کسبوکار و بهینهکردن سوبسیدها از یک طرف و رفرم مالی و پولی؛ یعنی ایجاد نظم و کنترل هزینههای دولت و هدفمند کردن آنها و کنترل نقدینگی و نرخ سود و مدیریت نرخ ارز باشد.
در واقع اول باید برای هزینههای دولت، سوبسیدها، کسری بودجه و سیاست پولی و نرخ سود و شیوههای کنترل نرخ ارز و نیز عوامل تراز پرداختها و اصلاح بانکها برنامهریزی کرد و سپس مبادرت به تغییر اسمی واحد پول کرد.»
یک استاد اقتصاد دانشگاه تهران هم با بیان اینکه حذف صفر از واحد پول ملی معمولا در کشورهایی اتفاق میافتد که تورم بالایی دارند و ارزش پول ملیشان کاهش پیدا کرده است، میگوید: «این اتفاق در تاریخ اقتصادی دنیا آنچنان تکرار نشده و نتایج متفاوتی هم در پی داشته است، اما در مجموع باید گفت بهتنهایی به کاهش تورم منجر نمیشود و تنها سودش این است که حسابوکتاب ارزی با ارقام کوچکتر و صفرهای کمتر انجام میشود و بهنوعی صرفهجویی نوشتاری اتفاق میافتد. از طرفی این قبیل طرحها در ایران به شکل بدی اجرا میشود، چون معمولا بستر مورد نیاز آن مهیا نیست.
با نگاهی به واحد پولی کشورهای دیگر متوجه میشویم که ایران در این موضوع برعکس عمل کرده است؛ مثلا دلار واحد بزرگتر و سنت واحد کوچکتر است، اما در کشور ما ریال بهعنوان واحد پولی در نظر گرفته شده، در حالی که مردم با تومان سروکار دارند. این موضوع نشان میدهد چقدر در تعریف یک واحد پولی ملی سهلانگاری شده است.»
آلبرت بغزیان تاکید میکند: «میتوان گفت حذف صفر باعث همگامشدن واحد پولی ایران با سایر کشورها میشود و مفید است، اما در مجموع تاثیری روی شاخصهای مهم اقتصادی مانند تورم، اشتغال و تولید ندارد. فقط شاید بهدلیل کوچکتر شدن ارقام، تاثیر روانی بگذارد، خصوصا روی اقشار کمدرآمد جامعه که قدرت خریدشان در یک سال گذشته افت بالایی داشته است. البته این اتفاق هم پایدار نیست، چون عملا تغییری روی شاخصهای اصلی اقتصادی رخ نداده است.
حذف صفر زمانی اتفاق میافتد که پول ملی دائما ارزش خود را در برابر ارز خارجی و تورم داخلی از دست بدهد. در کنار این اقدام باید سیاست پولی متناسبی که تورم را مهار کند به اجرا گذاشت. نرخ ارز هم باید مشخص شود و نظارت قویتری بر قیمتها اتفاق بیفتد.»
این استاد دانشگاه زمان حاضر را برای تغییر ریال به تومان، مناسب نمیداند و میگوید: «مسئولان هنوز موفق نشدهاند قیمت برخی اقلام را کنترل کنند. ابتدا باید این موارد اصلاح شود، بعد به ظریفکاری پرداخته شود. زمان مناسب برای حذف صفر وقتی بود که هدفمندی یارانهها اتفاق افتاد، چون آن زمان اقتصاد ایران باثباتتر بود. در حقیقت باید بسترهای آن را فراهم کرد و به حذف صفر بهعنوان عاملی تاثیرگذار در کاهش تورم نگاه نکرد، چون این اتفاق با حذف صفر رخ نمیدهد و نیازمند اصلاحات ساختاری در اقتصاد است.»
حذف چهار صفر از پول ملی همچنان بلاتکلیف باقی مانده است؛ با این دست فرمان، احتمال دارد در آینده، کشورهای جدید دیگری هم ظهور کنند، اما همچنان ماجرای حذف صفرها در ایران به نتیجه نرسیده باشد.