پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا آمریکا نمیخواهد چین بر بازار رمزارزها مسلط شود؟ / قدرت از دست رفته دلار
توسعه توان زیرساخت تبادلات مالی دیجیتال در چین به این کشور اجازه داده تا بهسرعت بتواند یک رمزارز قدرتمند بر پایه یوآن را در این کشور ایجاد کند. بینالمللیشدن استفاده از این رمزارز، سلطه آمریکا بر بازارهای جهانی مالی را از بین میبرد و همزمان باعث مشکلات مالی و اقتصادی شدید برای واشنگتن خواهد شد. نهایتاً زمانی که بحران ویروس کرونا تمام شود، یک سؤال حیاتی بالای سر ساختار نظام مالی جهانی باقی خواهد ماند؛ بعد از این چه میشود؟
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۴ / درست مانند بحران مالی ۲۰۰۸، اثر دومینویی سقوط مالی، باعث میشود اشکالات موجود در ساختار نظام مالی عیان شود. بازارهای وحشتزده، بانکهای مرکزی را مجبور میکنند تا بستههای انگیزشی بیسابقه پولی برای تحریک بازار تزریق کنند. بلافاصله بعد از این اقدام یک دوره سقوط ارزش پول پیامد طبیعی آن است که باعث میشود دولتهای صادرکننده از این رویداد منفعت ببرند و بقیه متضرر شوند. در نتیجه وقتی بعد از فروکشکردن شیوع کووید ۱۹ کشورها برای ازسرگیری فعالیتهای اقتصادی آماده میشوند، دوره جدیدی از محدودیتهای تجاری برای جلوگیری از اوجگرفتن واردات اعمال میشود.
درست مانند سال ۲۰۰۸ تنشها باعث میشود تا مطالبه برای تغییرات اساسی در ساختار نظام مالی بینالمللی افزایش پیدا کند. همزمان اعتماد به دلار بهعنوان ارز پایه بینالمللی، مقابل یک آزمایش جدی قرار میگیرد. در چنین شرایطی عرضهکنندگان ارزهای دیگر و نسل جدید عرضهکنندگان ارز غیردولتی برای پر کردن شکافهایی که بر اثر بیاعتمادی به دلار ایجاد میشود، وارد عمل میشوند. هدف مشترک تمامی این ارزها این است که به نبرد با اسکناسهای سبزرنگ دلار بروند و بتوانند سلطه این ارز بر تجارت و تراکنشهای مالی را پر کنند.
با ظهور دوران نظام مالی چندقطبی، دیجیتالیکردن ارز احتمالاً مهمترین عامل در موفقیت یک اقتصاد خواهد بود. در حال حاضر چین با اختلاف بسیار زیادی پیشتاز مسابقه ارزهای دیجیتال است و به نظر میرسد که ایالات متحده نمیتواند به این زودیها به چین برسد و اگر به همین شیوه ادامه دهد، قطعاً جنگ را میبازد.
بسیاری از مردم آمریکا اولینبار زمانی با یک ارز مستقل دیجیتال روبهرو شدند که قانونگذاران کنگره تصمیم گرفتند در پیشنویس توزیع کمکهای فدرال به شهروندان برای جبران مشکلات مالی حاصل از پناهگرفتن در خانه بر اثر شیوع کووید ۱۹، از یک نوع دلار دیجیتال روزنمایی کنند، اما اولین گامها در این مسیر پیش از این هم برداشته شده بود.
پژوهشگران ارزهای دیجیتال در ۵۰ بانک مرکزی جهان در کنار تعداد زیادی از فعالان در پروژههای رمزارزهای غیرمتمرکز و همچنین شرکتهای خصوصی در حال رقابت برای تعریف عصر نوینی از پولهای قابل برنامهریزی هستند، اما فدرال رزرو تازه در حال شروع کار است. در واقع میتوان گفت که آمریکا در قطب مخالف بانک خلق چین قرار گرفته که از پنج سال پیش کار روی ارز دیجیتال را آغاز کرده بود.
شباهت ماهوی با بیتکوین
قدرت تحولزای ارز دیجیتال چین با مدیریت متمرکز که با عنوان «پرداخت الکترونیک ارز دیجیتال» (DCEP) نامگذاری شده است، ریشه در شباهتهای ماهوی آن با بیتکوین دارد. بیتکوین یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز است که از این لحاظ بسیار با ارز دیجیتال دولتی چین متفاوت خواهد بود، اما شباهت اصلی در اینجاست که رمزارز چین مشابه بیتکوین و دیگر رمزارزها به علاوه ارزهای باثبات مانند لیبرای فیسبوک یک ابزار واریز دیجیتال در وجه حامل است.
درست مانند اسکناسهای بانکی که در حال حاضر اصلیترین ابزار فیزیکی در وجه حامل هستند، هر دو طرف یک تراکنش مالی از طریق چنین رمزارزهایی بلافاصله همزمان با تبادل، تسویهحساب میکنند. در مقابل، همه پرداختهای بدون اسکناس دیگر مانند کارتهای بانکی، انتقال بینبانکی، چک و اپهای دیجیتال مانند ونمو، همزمان با انجام تراکنش، تسویهحساب بلافاصله انجام نمیشود، یعنی اینکه ممکن است تراکنش برگشت بخورد و دو طرف باید صبر کنند تا بانک تمامی عملیات ثبت، مبادله و تسویهحساب را انجام دهد تا بدهکاری و بستانکاری دو طرف معامله صاف شود.
برای مثال اگر یک حسگر دیجیتال در یک مزرعه احساس کند که کود بیشتری برای خاک در یک بخش زمین وجود دارد، میتواند بهصورت مستقیم پرداخت دیجیتال به شرکت تولیدکننده کود انجام دهد که بلافاصله بعد از انجام تراکنش کود را دریافت کند. با استفاده از ارزهای دیجیتال تمامی این فرایند میتواند بدون دخالت یا با کمترین مداخله انسان انجام شود.
تحول پولهای قابل برنامهریزی اجازه میدهد تا اقتصادهایی که اول به آن روی آوردهاند، از مزیت برخوردار باشند. چین بهسرعت DCEP را در صدها پروژه بلاکچین خود ادغام خواهد کرد؛ پروژههایی که هر یک بهصورت مستقل اجازه میدادند حسگرها و تجهیزات الکترونیکی بهصورت مستقیم کنترل جابهجایی پول را برعهده بگیرند. حذف واسطههای انسانی در این تراکنشهای دستگاه به دستگاه باعث میشود که چین بتواند یک شبکه زیرساخت وسیع از اکوسیستم اینترنت اشیا را خودکار کند و راندمان شهرهای هوشمند، زنجیره تأمین و شبکه توزیع انرژی خود را بهبود ببخشد.
چین در مرحله بعد میتواند پرداخت دستگاه به دستگاه از طریق DCEP را در ۶۰ کشور عضو ابتکار «یک کمربند یک راه» رواج دهد. پکن میتواند کل قاره آفریقا را متقاعد کند که با وابستهکردن پولهای ملیشان به ارزش دیجیتال یوآن، کل اقتصاد این قاره را مبتنی بر DCEP متحول کنند.
بر کسبوکارهای غیرچینی که تمایلی به پذیرش این ارز ندارند، بهویژه در کشورهایی که ساختار قضایی به حکومت کمونیستی چین اعتماد ندارد، خودشان به سمت ارزهای قابل برنامهریزی میروند که بهصورت مشخص بر مبنای یک ساختار بدون دلار و کمریسک ایجاد شدهاند.
در آینده واردکنندگان خارجی و صادرکنندگان چینی میتوانند تراکنشهایشان را از طریق یک شبکه بلاکچین غیرقابل دسترسی از سوی دو طرف انجام دهند، به شکلی که پرداختهای قابل تأیید امکانپذیر شود، پول در یک شبکه بسته ذخیره شود و زمانی که کالا به دست وارد کننده رسید، برای استفاده صادرکننده آزاد شود و اگر نرسید به پرداختکننده بازگردد. این ساختار غیرمتمرکز اجازه خواهد داد که کسبوکارهای بینالمللی بدون نیاز به دلار و بدون نگرانی از نوسان نرخ برابر ارزهای ملی به مبادله با چین بپردازند.
چرا آمریکا باید اقدام فوری کند؟
پیروزی چین در مسابقه ارزهای دیجیتال چندین اثر منفی برای ایالات متحده آمریکا بهصورت اخص و سرمایهداری غربی در مجموع خواهد داشت. اگر کسبوکارهای بینالمللی بتوانند ساختار محافظتی بانکداری آمریکا را دور بزنند، دولت ایالات متحده آمریکا توانش را برای تحریم اقتصادی دیگر کشورها از دست میدهد.
همزمان اگر کسبوکارهای بینالمللی دیگر با ریسک نوسان نرخ تبادل ارز مواجه نباشند، آنگاه بانکهای مرکزی جهان نیازی ندارند که پشتوانه پولی خود را ذخایر دلاری تعیین کنند. نتیجه این میشود که تقاضا برای اوراق قرضه دولت آمریکا کاهش پیدا میکند و در نتیجه نرخ بهره بانکی بالا میرود. در این شرایط قیمت هر نوع استقراضی در آمریکا؛ از وامهای تجاری گرفته تا وام مسکن، کارتهای اعتباری و استقراض دولت فدرال از خزانهداری بالاتر خواهد رفت.
رئیس پیشین کمیسیون تجارت آینده کالا، «کریستوفر جیانکارلو» از جمله مدیرانی است که خواستار اقدام فوری ایالات متحده آمریکا شده است. او معتقد است که دولت آمریکا با استناد به متمم چهارم قانون اساسی در مورد تضمین حریم خصوصی میتواند دلار دیجیتال را در موقعیتی برتر نسبت به یوآن مجازی قرار دهد. به گفته این مقام پیشین آمریکایی؛ نگرانیها از تبدیل این رمزارز چینی به یک ابزار جاسوسی دولتی، اصلیترین بهانه استفاده از متمم چهار قانون اساسی است.
به گمان من راهبرد آمریکا نباید بهتنهایی بر ایجاد یک دلار مجازی استوار باشد. آمریکا برای تحقق جایگاه یک رمزارز با احترام به حریم خصوصی کاربران به جای استفاده از دلار دیجیتال میتواند سرمایهگذاری در فناوریهای رمزنگاری را بر مبنای «دانش صفر» تقویت کند.
این فناوریها به قانونگذاران و سیاستگذاران اجازه میدهد که هر زمان بخواهند اطلاعات در مورد میزان ریسک تجمیعشده در بازار پولی را استخراج کنند، اما هرگز اجازه نمیدهد تا به اطلاعات مربوط به تبادلات و تراکنشهای شخصی شهروندان دسترسی داشته باشند. جوامع توسعه رمزارزها، در خط مقدم چنین پژوهشهایی قرار دارند و دولت ایالات متحده آمریکا باید سرمایهگذاری و توجه به این فناوریها و کسبوکارهای نوپای مبتنی بر این خدمات را افزایش دهد.
واقعا فوق العاده و منطقی بود این مطلب. مطمئنا سرمایه گذاری روی ارزهای دیجیتال و حتی فناوریهای مربوط به اون یک کار پر سود خواهد بود.