پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
۵۰۰ کلمه تا ۵۰۰ درصد / هنر کاری نکردن!
بسیاری تصور میکنند استراتژی یعنی این که بدانیم چه کار باید بکنیم. واقعیت این است که استراتژی یعنی بدانیم چه کاری نباید بکنیم. به همین خاطر کاری نکردن گاهی اوقات (و شاید بیشتر اوقات) بسیار مهمتر از کاری کردن باشد. هزینه فرصت چیزی است که خیلی از ما به آن دقت نمیکنیم. وقتی کاری میکنیم مهم نیست در این کار چقدر سود و ضرر میکنیم؛ این که در کارهای دیگری که به خاطر انجام این کار آنها را رها کردهایم چقدر سود (و حتی ضرر) میکنیم بسیار مهمتر است. هر راهی را که انتخاب میکنیم رفتن در راههای پرشمار دیگری را از دست میدهیم. هر انتخابی یعنی از دست دادن بسیاری از فرصتهای دیگر. به این میگوییم هزینه فرصت.
در روزهایی که بورس و اقتصاد «داغان» میشود همه میخواهند یک کاری بکنند و نهایتا در بازار بورس صفنشین میشوند. در حالی که روزهای اصلاح قیمت و ریزش روزهای رها کردن است. هنر ظریف رها کردن در بورس خیلی کاربرد دارد. مثل درختی که کاشتهایم و سالها باید به حال خودش رها کنیم. درباره درخت گردو حتما زیاد شنیدهاید که این درخت بین ۸ تا ۱۰ سال طول میکشد که بار بدهد. بورس هم این طوری است.
برخی در بورس هستند که به آنها میگوییم تیغزن! تیغزنها در یک روز میخرند و ممکن است در همان روز هم بفروشند! تیغزنی نوعی سفتهبازی خیلی کوتاه مدت است و تیغزنها این طوری عمل میکنند که در یک روز با پایینترین قیمت یک سهم را میخرند و همان روز با بالاترین قیمت میفروشند. کاری سخت و طاقتفرسا. بیشتر ما سفتهبازها و حتی سرمایهگذارها زمانهایی شده که چنین کارهایی هم کردهایم. منتها حتی سفتهبازهای حرفهای هم خیلی اهل تیغزنی نیستنند؛ خصوصا در بورس ایران. روحیه تیغزنی را بیشتر در تازهواردهای بورس دیدم.
تیغزنی یعنی در لحظه تصمیم گرفتن. منتها بورس این طور نیست. برای این که در بورس موفق باشیم باید بتوانیم بلندمدتتر فعالیت کنیم. برای این موضوع بورسباز حرفهای دامنه زمانی برای خودش در نظر میگیرد و تفاوت سرمایهگذارها در همین دامنه زمانی است.
بیایید این طوری به ماجرا نگاه کنیم. الان روزهای ابتدایی خرداد است. فرض کنیم خرداد سال بعد شاخص میشود ۲ میلیون. شاخص کل بورس تا یک میلیون هم رفته بود که این روزها اصلاح شده است. تصور کنید شاخص خرداد سال بعد بشود ۲ میلیون. یعنی از الان تا سال بعد ۱۰۰ درصد بازدهی. چه کار میکنید؟
حالا در این مسیر بالا و پایین زیاد وجود دارد. چه کار میکنید؟ در هر پایین رفتنی غصه میخورید یا سبد را به حال خودش رها میکنید تا زمان بار دادنش برسد؟ شما در یک بازه یک ساله میخواهید ۱۰۰ درصد بازدهی بگیرید و بروید برای برنامه بعدی.
ولی حتی من هم چند بار در معاملات طلا و بیتکوین این بلا را سر خودم آوردم؛ مدتها بود در زمینه طلا و بیتکوین معاملهای نکرده بودم و میخواستم دوباره فعالیتی کنم. در هر دو هم بار با ضرر قابل توجهی خارج شدم. با توجه به سرمایهای که این سالها به دست آوردهام این ضررها صرفا برای من کلاس درسهایی گران قیمت بودند ولی برای بقیه ممکن است به معنای از دست دادن کل داراییشان باشد.
هیچ گاه بدون برنامه خروج وارد هیچ جایی نشوید؛ بورس بدترین جا برای آزمون درستی این ایده است.
یکی از بزرگان میگفت که باید پاسخی برای این پرسش بیابیم که آیا تعداد احمقها از تعداد سهام بیشتر است یا تعدد احمقها از تعداد سهام؟
پاسخ این سوال ما را در زمینه حبابهای بازار سهام به جوابهای خوبی میرساند.
رئیسجمهور مجارستانی در سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ ارپاد گونز بود؛ میگفت که تغییر دادن نظام سیاسی هفت ماه زمان میبرد، تغییر نظام اقتصادی حداقل هفت سال. تغییر نگرش مردم ممکن است حتی هفتاد سال به طول بینجامد!
بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ بورس مجارستان که بورس کم عمقی هم هست سالهای پرحادثهای را طی کرد که به همه توصیه میکنم تاریخ آن روزهای بورس مجارستان را بخوانند. اندکی شبیه حال و روز این روزهای بورس تهران است.
منتها سر حباب با هم توافق نداریم. توضیح میدهم.