راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

بانک 2.0 چیست؟

تامین مالی جمعی یک روش ابتکاری است که در آن، مردم طی یک حرکت دسته جمعی به منظور تامین بودجه مورد نیاز برای راه‌اندازی یک پروژه جدید، حمایت از کسب و کارهای نوپا و هم‌چنین مشارکت در فعالیت‌های خیریه، اقدام به جمع‌آوری سرمایه حاصل از تجمیع منابع مالی خُرد یا متوسط می‌کنند. صاحبان این منابع، محدود به یک گروه معدود نبوده، بلکه از جمعیت انبوهی تشکیل می‌شوند (Ordinani, 2009). تامین مالی جمعی همگرا کننده تخصیص اعتبارات در راستای کارآفرینی می‌باشد. رویکردی که از یک نظام سلسله مراتبی مسطح برخودار است که در آن صاحبان سرمایه، به طور مستقیم و بدون واسطه به سوی متقاضیان سرمایه هدایت می‌شوند. از این­رو این مفهوم با تعبیر «بانکداری اجتماعی» نیز شناخته می‌شود (Howe, 2008). در این روش (شکل زیر)؛ به جای اینکه منابع مالی مورد نیاز، به شکل بلوک‌های بزرگ سرمایه و از تعداد اندکی سرمایه‌دار تامین گردد، از طریق استمداد از جمعیتی انبوه و با مشارکت مالی آن‌ها (ولو به مقدار اندک)، تامین می‌شود.

کارکرد اولیه تامین مالی جمعی، تجمیع سرمایه‌های اندکی بود که در راستای اعطای تسهیلات برای فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی و هم‌چنین فعالیتهای حوزه هنر به خدمت گرفته می‌شد. به عنوان مثال در حوزه هنر به منظور تکمیل آلبوم‌های موسیقی، توسعه فیلم‌های در حال ساخت و نظایر آن به کار می‌رفت. لکن شکل‌گیری دوره نوینی از تامین مالی جمعی سبب شده است تا دامنه اثر آن از محدوده اعتبارت خُرد فراتر رفته و بلوک‌های بزرگ سرمایه را نیز در بر گیرد؛ به نحوی که پتانسیل بالقوه‌ای از منابع بزرگ مالی را در راستای تقویت کارآفرینی و راه‌اندازی کسب و کارهای نو ایجاد می‌کند.

 

مدل پایه فرآیند تامین مالی جمعی – بانک 2.0

آغاز دوره بلوغ تامین مالی جمعی و روند تکاملی آن در نتیجه بهره‌گیری از پتانسیل اینترنت حاصل شده است (Howe, 2008). در واقع به مدد ارتباطات برخط و پیشرفت‌های حاصل از تکنولوژی وب است که این امکان برای مصرف ‌کنندگان به وجود آمده است که ضمن تعامل با دیگر کاربران به ایجاد، تغییر و توسعه محتوا از طریق شبکه‌های اجتماعی بپردازند (Ordanini et al., 2011). به تَبَع این امکان و فعالیت فاصله زمانی جمع‌آوری سرمایه و ارتباط بین سرمایه‌داران و متقاضیان سرمایه کوتاه شده است. مضاف بر اینکه قابلیت به خدمت گرفتن «هوش جمعی تحت وب» (Bastiaens et al., 2010) نیز برای تامین مالی جمعی از طریق این امکان محقق شده است. این مهم در راستای قِوام تصمیم‌گیری مشارکت­­‌کنندگان و تضمین نسبی موفقیت در امر سرمایه‌گذاری برای فرصت‌های انتخاب شده، نقش به سزایی داشته است.

در این رویکرد شاهد تلاش «دسته جمعی مردمی» هستیم که به منظور سرمایه‌گذاری و پشتیبانی از فعالیتهای آغاز شده توسط سازمان‌ها و یا افراد دیگر به مشارکت می‌پردازند. جریانی که فضای مشارکت را برای مردم به نحوی فراهم می‌کند تا آنها از وضعیت معمول و سنتی خویش به عنوان یک مصرف‌کننده صِرف، فراتر رفته و با مشارکت در تامین سرمایه ولو به مقدار اندک و هم‌چنین پذیرش موفقیت یا عدم موفقیت سرمایه‌گذاری، در راستای تولید و ترویج خدمت- محصول، نقشی اثربخش ایفا می‌کنند (Ordanini et al., 2011).

تامیـن و توزیع بودجه در تامین مالی جمعی مبتنی بر تمرکز زدایی صورت می­پـذیرد (Ley & Weaven, 2011)؛ بدین معنا که برخلاف الگوهای رایج تامین مالی که یک واسطه در نقش کارگزار و مبتنی بر یک مدل خطی و متمرکز تجمیع منابع مالی و سرمایه‌گذاری عمل می‌کند، در نظام تامین مالی جمعی تامین و مسیر­یابی منابع مالی به سوی فرصت‌های سرمایه‌گذاری و کارآفرینی، از یک مدل شبکه‌ای و توزیع‌شده تبعیت می‌کند. با این توصیف که کارآفرینان و سرمایه‌گذاران در یک بستر مشارکتی که نوع تکامل‌یافته‌ای از شبکه‌های اجتماعی است، به تعامل با یکدیگر می‌پردازند. در یک طرف این تعامل، مجموعه‌ای از فرصت‌های سرمایه‌گذاری در قالب ایده یا پروژه توسط کارآفرینان به منظور تأمین مالی معرفی می‌شوند و در طرف دیگر، جمعیتی از سرمایه‌گذاران که با تکیه بر خرد جمعی و نظام ارزیابی مبتنی بر خرد جمعی شبکه، ضمن تبادل آراء و ارزیابی میزان ریسک و سود هر یک از فرصت‌ها، به رتبه‌بندی و اولویت‌گذاری آن­ها می‌پردازند. در نهایت جمعیت (سرمایه­گذاران) با انتخاب خوش‌ آتیه‌ترین و مطمئن‌ترین فرصت(های) معرفی شده، نسبت به تامین مالی آن مشارکت می‌کنند. این چرخه رتبه‌بندی و مشارکت تا زمانی که آن طرح(های) منتخب به مرحله تامین بودجه کامل نائل و از لیست فر‌صت‌های سرمایه‌گذاری خارج شود، ادامه می­یابد. علاوه بر دو عامل ذکر شده در طرفین این تعامل، بازیگر سومی هم به نام «سازمان تامین مالی جمعی» وجود دارد. لکن این سازمان نه در نقش واسطه و کارگزار، بلکه در نقش ارائه‌کننده بستر مشارکتی که از مجموعه سیستم‌ها، زیرسیستمها و فرآیند‌های گردش اطلاعات و گردش کار تشکیل شده است، در نظام تامین مالی جمعی فعالیت می­کند. این بستر همگرا کننده سرمایه‌گذارانی است که عزم حمایت و مشارکت در تامین مالی طرح‌ها و فرصت‌ها را دارند (Ordanini et al., 2011).

مزیت دیگر توزیع‌شدگی در نظام تامین مالی جمعی کاهش هزینه­‌های تامین مالی برای کارآفرین می­باشد. چون ارتباط بین سرمایه‌گذار و کارآفرین مستقیم و از نوع «همتا به همتا» می‌باشد، در نتیجه هزینه ناشی از دریافت تسهیلات که به کارآفرین تحمیل می‌شود، فشار کمتری در مقایسه با تامین مالی توسط اشخاص حقوقی نظیر بانک یا شرکت سرمایه‌گذاری که در نقش یک واسطه بین ارائه‌کننده و دریافت‌کننده سرمایه هستند، خواهد داشت (Wojciechowski, 2009). هم‌چنین، فاصله تاخیری درخواست سرمایه تا زمان اعطای آن، که به عنوان یکی از گلوگاه‌های کلیدی مرحله راه‌اندازی یک کسب و کار می‌باشد، به حداقل می‌رسد (Ley and Weaven, 2011).

منبع: گروه پژوهشی جمع‌سپاری ایران

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.