راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

از سرمایه‌گذاری در افغانستان تا ایران / چگونه پای محسن پهلوان به پدیده شاندیز باز شد؟

محسن پهلوان، مدیرعامل و رییس هیات مدیره شرکت پدیده شاندیز، هر اندازه در ایران سرمایه‌گذاری کرد به همان میزان هم پول‌هایش را به افغانستان برد. به‌خصوص در دوره‌ای که شهرهای افغانستان میان طالبان، دولت حاکم و نیروهای آمریکایی دست‌به‌دست می‌شد، پهلوان با روش توزیع پول، نبض همه شهرها را به دست گرفته بود.

اگر تا ده سال قبل به هر دلیلی مسافری راهش به مشهد می‌افتاد، از مردم عادی گرفته تا مسئولان دولتی با ماشین‌های کولر روشن به سمت ساختمان‌های عظیم پدیده شاندیز می‌رفتند، با دقت آن را به مهمانشان معرفی می‌کردند و خبر می‌دادند چند سال بعد مشهد یکی از قطب‌های تجاری ایران خواهد شد. شاهد این ادعا هم دیوارهای بتنی بود که کنار هم چیده و بالا رفته بود. حالا همان ساختمان‌ها، همان دیوارهای بتنی و همان پروژه عظیم به عنوان نماد عبرت به مسافران و مهمانان معرفی می‌شود. ساختمان و دیوارها همان است ولی روایت‌های مردم لحظه‌به‌لحظه تغییر کرده است.

.

حاکم و محکوم

برای یک دهه او حاکمی در آشفته بازار همسایه شرقی ایران بود. پول‌هایش را به افغانستان می‌برد، ساختمان می‌ساخت، انحصار بیلبوردهای تبلیغاتی آنها را می‌گرفت وحتی کارخانه می‌ساخت. در منطقه شایعه شده بود که به دستور او تمام مقامات دولتی و غیر دولتی به خط می‌شوند و برای اینکه پروژه‌هایش را افتتاح کنند، سر و
دست می‌شکنند. یکی از مدیران ارشد وزارت راه که مدتی قبل غضب پهلوان دامنش را گرفته بود، نقل می‌کرد او چنان در شرق ایران قدرت دارد که عالی‌ترین چهره‌های سیاسی هم حاضرند برایش پا پیش بگذارند و وساطت کنند.

محسن پهلوان هر اندازه در ایران سرمایه‌گذاری کرد، به همان میزان هم پول‌هایش را به افغانستان برد. به‌خصوص در دوره‌ای که شهرهای افغانستان میان طالبان، دولت حاکم و نیروهای آمریکایی دست‌به‌دست می‌شد، پهلوان با روش توزیع پول، نبض همه شهرها را به دست گرفته بود. او حتی به نیابت از ثروتمندترین نهاد شمال شرق ایران هم سرمایه‌گذاری‌هایی در افغانستان انجام داد و تعداد زیادی را به خودش بدهکارکرد.

.

از زلمی خلیل زاده تا شاندیز تهران

کار پهلوان در افغانستان بیش‌از ایران مشتری و اهمیت داشت. بعد از اینکه طالبان بخشی از خاک اغانسات را رها کردند، پهلوان سرمایه‌اش را برداشت و راهی کابل و هرات شد. خودش گفته بود: «آن دورانی که من به افغانستان رفتم، از ساعت شش بعدازظهر در کابل حکومت نظامی بود و سروصدای درگیری‌های پراکنده هم در حاشیه کابل شنیده می‌شد. در آن وضعیت، من با شهردار کابل مذاکراتی داشتم و توانستم چهار هزار متر زمین بگیرم.» این ابتکار پهلوان نبود بلکه رانتی بود که از طریق پرداخت رشوه به دست آمده بود. چند سال بعد از آنکه افغانستان وضعیت بهتری پیدا کرد و دولتی حاکم شد، اکونومیست در گزارشی نوشت که از ۴۰ مقام دولتی افغانستان حداقل ۳۰ نفر رشوه می‌گیرند. او در کابل رستورانی تأسیس کرد که با ساختارهای آن زمان افغانستان همخوانی نداشت و دقیقاً به تنها پاتوق سیاسی منطقه تبدیل شد.

به گفته پهلوان خودش وزرای افغانی و حتی حامد کرزای هم به رستوران مالیات او می‌رفتند. خودش در گفت‌وگوی مدعی شده بود «زلمی خلیل زاد»، سفیر وقت آمریکا در افغانستان هم سر از رستوران او درآورده است. حامد کرزای برای ۲۰ سال انحصار تبلیغات بیلوردی در افغانستان را به او داد. او به رسم خانوادگی شروع به ساختمان‌سازی در افغانستان کرد و آستان قدس رضوی هم به سرعت به شریک او تبدیل شد. خودش ترکیب سهامداران را این‌طور گفته بود: «ایران افغان- رضوی. 40 درصد من 30 درصد استان قدس، ۳۰ درصد هم دولت افغانستان.»

گفته می‌شود پرونده او شش سال است که روی میز دستگاه قضایی قرار گرفته است. اما چطور پهلوان باتمام اعتماد به‌ نفسی که از خودش بروز داده بود و ثروتی که بهم زده بود، حکم حبس ابد گرفت؟

.

بچه تهران، تاجر مشهد

افرادی که به او نزدیک هستند نقل می‌کنند یک عنصر در پهلوان برجسته‌ترین است: «اعتماد به نفس». او با این ویژگی تقریباً از پس هر بحرانی برآمده بود. خانواده او در کار ساختمان‌سازی بودند. پدربزرگش هم در مشهد کاشی‌کاری بخشی از حرم و بقعه خواجه ربیع را انجام داده بود.

حوالی سال ۱۳۷۶ اعتماد به نفس زیاد کار دستش داد. او پول چندانی در بساط نداشت ولی روش مذاکره و مدیریت را به صورت غریزی می‌دانست. یکی از تفریحاتش گشت‌وگذار در منطقه شاندیز مشهد بود. در همان جا با رستوران‌داری آشنا می‌شود و پایه‌های رفاقت و شراکت را با او می‌ریزد: «یک روز در یکی از باغ‌هایم در شاندیز نشسته بودم. جمعی از دوستان بودیم و شهردار شاندیز هم بود.او من را دعوت کرد، فردای آن روز به دفتر شهردار بروم. روز بعد شهردار شاندیز به من گفت که یکی از پارک‌های شاندیز، تبدیل شده به پاتوق معتادان. از من خواهش کرد در این پارک سرمایه‌گذاری کنم. من اصلاً در آن موقعیت نمی‌خواستم در ایران تجارت کنم؛ اما همین طوری حرف زدیم و رسیدیم به جایی که ۲۰۰ میلیون تومان در این پارک سرمایه‌گذاری کنیم و به مدت ۱۷ سال، از این فضا استفاده کنم، پس از ۱۷ سال هم، همه چیز را به شهردار شاندیز تحویل بدهم. شوخی کار را آغاز کردم و یک دفعه تبدیل شد به جدی‌ترین پروژه‌ای که در دست دارم. آلوده کار شدم.»

پهلوان که در زمان دادگاهش اتهام اخلال هشت هزار میلیارد تومانی را مقابلش می‌دید، اولین کار بزرگ زندگیش راه‌اندازی یک رستوران شراکتی در تهران بود. البته او ارمغان بهزیستی به عنوان اولین روش بخت‌آزمایی پس از انقلاب را نیز راه‌اندازی کرد و از این ابتکارش هم ثروت بسیاری به جیب زد.

.
شاکیان ملی

خطای استراتژیک پهلوان عبور از مرزهای شهرت بود. او به محض اینکه کارخانه سیمان، مجتمع‌های صنعتی،
مجتمع‌های ساختمانی و چند بنای گردشگری را افتتاح کرد، به یاد یگانه عنصری افتاد که از دست داده است:
«شهرت». محسن پهلوان مقدم که با مدرک تحصیلی دیپلم دهه قبل میان تمامی خانوادهای غیر معروف، عموم مردم و جمع فعالان اقتصادی جایگاهی نداشت یکباره دشمنان بسیاری پیدا کرد. استدلال یکی از همکاران صنعتی پهلوان این دشمنی را روشن می‌کند: «می‌گفتند او بدون رانت هیچ کاری انجام نمی‌دهد.» قضاوت در مورد صحت این ادعا در دادگاه پهلوان قابل رصد و تحلیل بود. پهلوان بعد از آنکه حکومت به دلیل دارایی‌های مالی‌اش او را در افغانستان محکوم کرد از طریق ارتباط ویژه مالی با مقامات قبیله‌ای و دولتی این کشور به یگانه مجری انحصاری قراردادهای اقتصادی تبدیل شد و تصمیم اشتباهش را در ایران گرفت.

او تحت تأثیر مشورت‌هایی که از برخی چهره‌های سرشناس مشهدی گرفته بود، به سمت جلب مشارکت‌های مردمی رفت. دقیقاً در دورای که مؤسسات مالی و اعتباری در مشهد پا گرفته بودند، پهلوان هم سهام فروشی را کلید زد. مدتی بعد او با یک گروه تلویزیونی آشنا شد و با پرداخت پورسانت‌های ۲۵ درصدی به این گروه باکس‌های ویژه پخش آگهی را از معاونت بازرگانی سازمان صداوسیما گرفت.

افراد زیادی در رسانه ملی درگیر این توزیع گسترده پول بودند و طی دوره‌ای کوتاه پدیده شاندیز را به تنها آگهی تلویزیون تبدیل کردند که تمام ساعت‌های شبانه‌روز روی آنتن می‌رفت. همزمان پهلوان شعبه رستوران‌های خود را در تهران افتتاح کرد و برای آیین بازگشایی شعبه خیابان جردن خود مراسمی برپا کرد که حداقل تا آن زمان در میان رستوران‌داران تهرانی کم‌نظیر بود. مدتی بعد هم شعبه کیش افتتاح شد.

محمدرضا ریاحی، سعید ورودی طرقبه، علیرضای یزدانی لنگرودی و علی‌اکبر عبدی فریمانی به عنوان بزرگ‌ترین سهامداران هم به پهلوان اضافه شدند. این گروه طی دوره زمانی کوتاه بیشترین تلاش را برای راه‌اندازی شعبه‌های جدید به کار بست. اما مهم‌ترین تدبیر هیات مدیره پدیده شاندیز ارزش سازی صوری برای سهامشان بود. آنها از طریق خریدوفروش‌های صوری، قیمت سهامشان را بالا بردند و هر روز تعداد بیشتری را جذب خودشان کردند. خروجی این تدبیر پهلوان البته مدتی بعد آتش به تمام دارایی‌اش زد.

غلامعلی صادقی، دادستان مشهد آن زمان گفته بود: «به خاطر افزایش‌های به اصطلاح بادکنکی و غیر قانونی سهام، مبالغ میلیاردی جابه جا شده است که این امر حتماً نیازمند شفاف‌سازی است تا هرکسی یک شبه میلیاردر نشود.

.

سبک خاف

یکی از نزدیک‌ترین تصاویر به سریال طنز مهران مدیری ترکیب سهامداران پدیده شاندیز است. از میان ۱۵ سهامدار اصلی این شرکت، ۹ نفر نام فامیل پهلوان داشتند. نام این افراد در تمام هیات مدیره ها تکرار می‌شد. شرکت شبه خانوادگی او طی یک دوره زمانی دولت را وادار به پرداخت یک هزار میلیارد تومان غرامت به سهامداران پدیده کرد. برخی محافل اقتصادی نقل می‌کردند منشأ این خسارت‌ها از چاپ اسکناس‌های جدید بوده است.

پهلوان احتمالاً در دسته فعالان اقتصادی قرار می‌گیرد که روابط سیاسی را نیز آموخته است. به همین دلیل حضورش در دادگاه و صدور کیفرخواستی که رئیس قوه قضانیه آن را بی‌نظیر می‌داند، با پیچیدگی‌های اقتصاد ایران همخوانی ندارد. به خصوص اینکه اولین نهادی که شاکی پرونده پدیده شاندیز شد وزارت راه و شهرسازی بود. پرونده پهلوان با حضور او در دادگاه و صدور حکم به پایان نمی‌رسد.

چندین دهه قبل تمامی افرادی که متهم به فساد می‌شدند سروکارشان به احکامی مانند اعدام می‌افتاد. اما تغییر فضای سیاسی و اقتصادی کشور نوع آرای محاکم را تغییر داده و حتی احتمال «رهایی در اثر خوش‌رفتاری» را هم برای برخی متهمان زنده کرده است.

پدیده پهلوان همچنان در مشهد وجود دارد. ساختمان‌های او، رستوران‌هایش و دفاتر شرکتش کماکان باید فعال باقی بمانند. در مورد این دارایی‌ها هنوز به صورت دقیق اطلاعاتی منتشر نشده و مشخص نیست چه کسانی با نهادهای اداره این اموال را بر عهده می‌گیرند. رازهای پهلوان بیش از نقل‌قول‌های پراکنده‌ای است که در مورد او منتشر شده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.