پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چالش رسانهها در انتقال دانش بانکداری الکترونیک
احسان رسولی نژاد؛
انتقال دانش، یک بخش مهم از فرایند آموزش بانکداری الکترونیک در هر کشور است و هدف آن، تبادل ایدههاست. و البته رسیدن به این هدف، منوط به ایجاد مهارت در رسانههای تخصصی این حوزه خواهد بود.
در کشور ما، اثربخشی رسانههای تخصصی، بهویژه مجلات مربوط به بانکداری نوین مورد توجه قرار نگرفته و در نتیجه با گذشت زمان، سطح دانشی که میتواند به واسطه رسانهها مرتبط با بانکداری به مخاطبان منتقل شود، پایین بوده، بهطوری که میتوان گفت سواد جامعه در این حوزه پیشرفت زیادی نداشته است. در این نوشتار، این مهم به عنوان چالشی بنیادین در حوزه رسانههای بانکداری الکترونیک مورد توجه قرار گرفته و اجمالاً نقطه چرخش و بهبود این چالش بیان میشود.
1ـ یکی از مهمترین موانع انتقال دانش در این حوزه، عدم تدوین و طراحی چارچوب یکسان و پیوسته در حوزه بانکداری الکترونیک است. ساختار ذهنی بانکداری الکترونیک در متخصصان این حوزه با یکدیگر متفاوت است و هر یک به فراخور رشته و سطح دانش خود، تلقی و برداشت خاص و گاه تعمیمناپذیری از بانکداری الکترونیک دارند. گاهی از دید یک متخصص فناوری اطلاعات و گاه از دید یک مدیر و یا اقتصاددان، چهره و نمای بانکداری الکترونیک متفاوت میشود. این مسأله به شکل ساختاربندی متفاوت و عدم یکپارچگی در مطالب رسانهای همچون مجله مربوط به بانکداری الکترونیک رخ مینمایاند و به دلیل نبودن خط مشی مشخص در تصویرسازی این حوزه، همسویی لازم بین رسانه و مخاطب شکل نمیگیرد.
بهطور کلی باید گفت رسانه تخصصی بانکداری الکترونیکی، یک مجموعه تصادفی از عناصر یا مطالب تشکیلدهنده آن نیست، بلکه یک سازوکار ساختاریافته از بخشهای مرتبط به هم (با وابستگی متقابل) است. در یک مجله موفق در حوزه بانکداری الکترونیک، تمام مطالب، منابع، پیشگفتار و دیدگاهها همسو هستند. همسویی، از ماهیت تلقی مخاطب از بانکداری الکترونیک و قابلیتهای رسانه در تشخیص دانش موردنیاز پرورش این تلقی ایجاد میشود. در این مفهوم، ایجاد تناسب میان مطالب مجله نیز قابلتوجه است. منظور از تناسب، روشی است که به تقویت و تاثیرگذاری مطالب منجر میشود. تناسب مطالب یک رسانه، سبب افزایش اعتبار محتوایی آن است.
2ـ نکته مهم دیگری که به شکلگیری چنین چالشی منجر میشود، کمتوجهی به این نوع بانکداری نوین در بسیاری از بانکهای کشور است. بسیاری از کارشناسان حوزه بانکی و مدیران ارشد بانکی، «فناوری اطلاعات» و «بانکداری الکترونیک» را همسان و یک معنا میدانند؛ به همین دلیل، حتی در برنامهریزیهای بلندمدت خود با نادیده گرفتن ابعاد مختلف بانکداری الکترونیک (همچون چهار بُعد کارت امتیازی متوازن(مالی، مشتری، فرآیند، رشد و یادگیری) تنها حوزه فناوری اطلاعات را تعریف میکنند. در چنین فضایی که جاذبهای از سوی بانک برای افزایش سطح دانش بانکداری الکترونیک وجود ندارد، هر میزان محتوای مطالب یک رسانه، خوب و مفید باشد، نفوذ و اثربخشی آن کاهش مییابد. لذا پیشنهاد میشود رسالتی به نام «خلق و تفهیم» در رسانههای مربوط به بانکداری الکترونیک شکل بگیرد، بهگونهای که سه مرحله انتقال دانش را به صورت «ذوب، انتقال، انجماد» مدنظر قرار دهند. این نوع راهبرد را ـ با رصد و پایش محیط داخلی شبکه بانکی ـ میتوان ارزشآفرین و توانافزا طراحی کرد.
3ـ نگاه اغلب کارشناسان و مدیران بانکی به مسائل، نگاه کاربردی و اجرایی است؛ به این معنا که به دنبال راهکارهایی برای رشد منابع شعب و افزایش کارایی واحدهای صف خود هستند تا سودآوری و بهرهوری سیستم بانکی. از این رو تاکید داریم که رسانهها میتوانند با بررسی و انجام پژوهشهای کاربردی، راهکارهای اجرایی بانکداری الکترونیک در شبکه بانکی را فارغ از تعریفهای کلیشهای و تکراری ارائه دهند و از این منظر، توجه کارشناسان و مدیران بانکی را به این موضوع و دانش مربوط به آن جلب کنند.
4ـ مفهوم فرهنگ جامعه در حوزه مطالعه رسانهها نیز یکی دیگر از عناصر چالش انتقال دانش است. بر پایه پژوهشهای صورت گرفته در جامعه ایران، بدون درنظر گرفتن قشر دانشگاهی کشور، تنها 11 درصد از مردم مجلات تخصصی حوزه کاری خود را مطالعه میکنند و بیشتر، متمایل به پیگیری وقایع روز در رسانهها و مطبوعات هستند. در چنین شرایطی، شاید انتظار اثربخشی یک رسانه تخصصی در حوزه بانکداری الکترونیک، نزدیک به واقعیت نباشد؛ لذا پیشنهاد میشود راهکارهای دیگری برای فرهنگسازی و انتقال دانش در حوزه بانکداری الکترونیک اندیشیده شود. استفاده از لوحهای فشرده و یا طراحی مسابقات مختلف از این جمله است.
5ـ عدم تعامل و همکاری دوجانبه رسانههای تخصصی بانکداری الکترونیک با دانشکدهها و کارگاههای آموزشی در رشته مدیریت بانکداری مانند دانشکده مدیریت نهادهای اقتصادی دانشگاه علوم اقتصادی، میتواند هم چالش و هم نقطه چرخش فرصت برای آنها باشد. دانشجویان رشته مدیریت بانکداری که بانکداران آینده کشور محسوب میشوند، گزینههای بسیار مناسبی برای فعالیت در این رسانهها در جهت انتقال و پرورش مفاهیم مربوط به بانکداری الکترونیک بهنظر میرسند. اهمیت مساله در این نکته است که یادآوری کنیم دانشجویان رشته مدیریت بانکداری، در شرایط فعلی تا حدود زیادی با چنین رسانههایی بیگانهاند و این مساله در آینده به چالش دیگری تبدیل میشود.
6 ـ مبحث قابل توجه دیگر، کاربردی کردن دانش بانکداری الکترونیک در رسانههای مربوط به این حوزه است. کاربردی کردن دانش، مبحثی مهم در امر انتقال دانش است. محیط زندگی ما سرشار از اطلاعات پیوسته و گسسته است که تا حدود زیادی نامطمئن هستند. انتقال دانش حوزههای تخصصی همانند بانکداری الکترونیک بدون استفاده از مکانیزمهای خاص به نظر غیرممکن میآید و مجرد سازی یا کاربردی کردن علوم، فرایندی است که طی آن فضای ادراکی پیچیده به یک فضای سادهتر تبدیل میشود. در این صورت، این فرایند توسط عامل رسانه قابل مدیریت خواهد بود. بدیهی است در صورت تحقق این امر، باید محتوای اطلاعاتی فضای ادراکی تا حد امکان حفظ شود. فضای ادراکی حاصل از این فرایند، به نوعی بازنمای سطح بالاتر و یا مجردتر از فضای اصلی خواهد بود.
7ـ چالش دیگری که در این رابطه قابل توجه است، همجریان بودن حرکت دانش حوزه بانکداری الکترونیک و حرکت متغیرهای کلان تاثیرگذار بر این حوزه است. این متغیرها شامل مواردی چون سرمایه بخش فناوری اطلاعات و رشد سواد دیجیتال کشور است. چنانچه این متغیرهای کلان حرکتی کند و آهسته داشته باشند، مطمئناً مانعی بر سر راه حرکت شتابگونه دانش بانکداری الکترونیک خواهند بود. سیاستگذاران برنامههای کلان کشور لزوماً باید این مهم را مورد توجه قرار دهند و با نگاهی چندبُعدی به مقوله بانکداری الکترونیک، به دنبال تقویت عزم ملی برای تحقق این مساله مهم باشد.
8ـ ضعف بنیادین دیگری که در رسانههای تخصصی حوزه بانکداری الکترونیک مشاهده میشود و پایهگذار چالش انتقال دانش است، عدم توجه به تفاوت «اطلاعرسانی» و «انتقال دانش» است. معمولاً در رسانههای تخصصی، «اطلاعات» با «دانش» یکسان و همتراز در نظر گرفته میشود؛ در صورتیکه دانش، نه داده است و نه اطلاعات؛ هرچند که به هر دو مربوط است؛ اما تفاوت آنها لزوماً ماهوی نیست، بلکه از نظر مراتب، بهکلی با هم متفاوتند. دانش، ترکیبی سازمان یافته از «داده»هاست که با مجموعهای از قواعد، رویهها و عملیات آموختهشده از طریق تجربه و تمرین درونسازی شده است؛ بنابراین «دانش» را «درک»، «آگاهی» یا «شناختی» تعریف کردهاند که در طول زمان از طریق مطالعه، تحقیق، مشاهده و تجربه به دست میآید. دانش تلفیق تفکر با اطلاعات است و در واقع تفسیری فردی از اطلاعات بر پایه تجربیات، مهارتها و توانمندیهای شخصی است. حال با توجه به این تفاوت، یک رسانه تخصصی باید ترکیبی بهینه از اطلاعرسانی و دانشرسانی را به مخاطب ارائه کند تا جریان دانش به درستی و در جایگاه واقعی خود شکل بگیرد.
احسان رسولی نژاد، کارشناس مرکز تحقیقات، برنامهریزی و تحول بانک صادرات ایران؛
منبع: نشریه شماره 33 بانکداری الکترونیک – مرکز فابا