پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیبیام و استلار باید جایگزین سوئیفت شوند
در طی سالهای اخیر ایالات متحده از سوئیفت به عنوان سلاحی در جهت تخریب اقتصادی استفاده کرده است. آیبیام (IBM) و استلار (Stellar) میتوانند به این موضوع پایان دهند.
این مقاله را باید با بیان یک جمله، که در راستای شفافسازی است، شروع کنم:
من از نزدیک تحریمها را لمس کردهام و معتقدم که چندان اثربخش نیستند.
تحریمها زندگی افراد معمولی ساکن در کشورهایی مانند ایران و سودان را به جهنم تبدیل میکنند؛ در حالیکه فاسدان اصلی و آقازادهها سوار بر مرسدس بنز کلاس جی خود خوش میگذارنند و در ماه رمضان برای سپری کردن تعطیلات به شهر لندن سفر میکنند.
خوب، بهتر است مقدمهچینی را کنار بگذاریم و به بیان دقیقتر این موضوع بپردازیم که چرا به اعتقاد من، آیبیام و استلار در حال برداشتن گامهای محکمی در جهت فاصله گرفتن از سیستم سنتی 50 سالهی معیوب و ارائهی راهکار مناسبتری برای بانکداری بینالمللی هستند.
1944
هفتاد و چهار سال قبل، در سال 1944، 730 نماینده از 44 کشور جهان در نیو همپشایر دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند دلار آمریکا (که در آن زمان توسط طلا پشتیبانی میشد)، به عنوان ذخیرهی ارزی جهانی در راستای حلوفصل معاملات بین مرزی و تقویت تجارت بینالمللی به کار گرفته شود.
این قرارداد که با نام توافق برتون وودز (Bretton Woods Agreement) شناخته میشود، ما را به جایی که اکنون هستیم رسانده است.
آن 730 نماینده تصور میکردند که با امضای توافقنامهی تبدیل شدن دلار آمریکا به ذخیرهی ارزی جهانی، گام بزرگی را در راستای رشد اقتصادی بین کشورها برمیدارند.
دههی 1960
سری میزنیم به 20 سال بعد از امضای توافقنامه. ایالات متحده به دلیل جنگ با ویتنام و کاهش نرخ رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، اقدام به چاپ دلارهای بیشتری گرفته؛ بهطوریکه طلای کافی برای پشتیبانی از آن وجود ندارد.
در فرانسه، توافق برتون وودز به نام (امتیاز گزاف آمریکا) مشهور شده بود و به درستی نیز همینگونه بوده است.
ایالات متحده تنها با صرف سه سنت برای جوهر و کاغذ، اسکناسهای 100 دلاری چاپ میکرد.
در همین حال، فرانسه و سایر کشورهای جهان اگر میخواستند آن اسکناس 100 دلاری را به دست بیاورند، باید در بخش تولید ناخالص داخلی، کالایی به ارزش 100 دلار تولید کرده و در طی انجام معامله با ایالات متحده، آن را دریافت میکردند.
آیا از نظر شما هم این فرآیند غیر معقول به نظر میرسد؟ بله، من هم اگر فرانسوی بودم خیلی از این موضوع ناراحت میشدم.
در سال 1965، شارل دو گول (De Gaulle)، رئیس جمهور فرانسه، در طی اقدامی، به جای اینکه در قبال کالای صادراتی خود، دلار دریافت کند، تقاضای طلا کرد.
هر چه باشد، در سال 1944 توافق شده بود که هر دلار توسط طلا پشتیبانی میشود؛ پس این نباید خواستهی بزرگی باشد.
اما حقیقت این است که در آن زمان، دلار دیگر توسط طلا پشتیبانی نمیشد. در سال 1966، ایالات متحده 14 میلیارد دلار در بانکهای مرکزی خارجی به ودیعه داشت، ولی مقدار طلای ذخیره شده در این کشور برای پشتیبانی از این مبلغ دلار، تنها 3 میلیارد دلار بود؛ بنابراین با مشکل مواجه شد.
1971
در سال 1971، توافق برتون وودز در معرض نابودی به سر میبرد. آلمان غربی و سوئیس از آن خارج شده بودند و سایر کشورها نیز در صدد بودند که از توافق بیرون بروند.
رئیس جمهور نیکسون به تلویزیون رفت و اعلام کرد که (موقتا) توافق برتون وودز را تعلیق میکند. کشورها دیگر نتوانستند دلارهای خود را با طلاهای ایالات متحده معاوضه کنند و در بین کوهی از دلارهای کاغذی که ایالات متحده ارزش آنها را کاهش داده بود، گیر افتادند.
تا سال 1973، تمامی تلاشهایی که در جهت اصلاح توافق برتون وودز انجام میگرفت، با درب بسته مواجه شد.
در نتیجه، دنیایی به وجود آمد که در آن، دلار آمریکا عنواندار ذخیرهی ارزی جهانی است و هیچ پشتوانهای هم ندارد.
دلار همانند هر ارز دیگری از جمله پوند سودان، یک ارز بیپشتوانه محسوب میشود و تنها پشتیبان آن، اعتماد مردم جهان مبنی بر توانایی دلار آمریکا در پرداخت پول تولید ناخالص داخلی آنهاست.
مشکل دنیای امروز
74 سال گذشته و هنوز هم دلار آمریکا ذخیرهی ارزی جهانی به شمار میرود.
چرا باید اینگونه باشد؟
این ارز که هماکنون بیش از 50 سال است توسط تکنولوژی سنتی بانکداری مورد استفاده قرار میگیرد را میتوان یکی از بدترین انتخابهای ممکن دانست.
اینجاست که بحث سوئیفت (مخفف عبارت انگلیسی جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی) به وسط کشیده میشود.
دلار آمریکا، ذخیرهی ارزی جهانی به شمار میرود و ماموریت اصلی سوئیفت، آن بوده که پرداختهای بینالمللی و برون مرزی را از طریق این ذخیرهی ارزی جهانی مدیریت کند. سوئیفت تنها و تنها با هدف انجام محاسبات ریاضی مربوط به حسابهای بانکی موجود در بین کشورهای مختلف بوجود آمده و هیچگاه قرار نبوده که وارد مشکلات سیاسی بین کشورها شود.
متاسفانه، ایالات متحده سوئیفت را به عنوان یک سلاح اختصاصی در راستای تخریب اقتصادی به کار گرفته است
شاید برایتان سوال پیش بیاید که مگر سوئیفت فقط به حلوفصل مسائل محاسباتی نمیپردازد؟ پس چگونه میتواند به عنوان سلاحی سیاسی در راستای تخریب اقتصادی کشورها به کار گرفته شود؟
پاسخ شما این است که منظور از مسائل محاسباتی، پول واقعی است.
برای مثال، ایالات متحده، در اوایل تابستان کشور ایران را به تحریم، بیرون راندن از بانکهای آمریکایی و خروج تدریجی از چرخهی گردش جهانی دلار تهدید کرد؛ در نتیجهی این تهدید، ارزش ریال ایران، یک شبه، سقوطی 12/5 درصدی را تجربه کرد.
بله درست متوجه شدید، یک شبه!
حتی اگر با استانداردهای رمزنگاری هم به این موضوع نگاه کنیم، باز هم نمیتوانیم چنین روندی را قابل قبول بدانیم.
برای یک لحظه تصور کنید که چه بر سر مردم ایران آمده؛ قدرت مردم برای خرید دارو، گاز، غذا و تمامی وسایل مایحتاج روزمره در حال کاهش یافتن است و بسیاری از مردم ساکن در این کشور، به علت ترس از تحریم و عدم دسترسی به پول رایج تجاری جهانی، به صفهای خرید دلار هجوم بردهاند.
و دلیل تمامی این مشکلات، آن است که تنها یک کشور در کل جهان، کنترل ذخیرهی ارزی جهانی را در دست دارد.
کشور روسیه تهدید شده بود که در سال 2015 از شبکهی سوئیفت بیرون رانده خواهد شد. تحقق این امر میتوانست کسبوکارها، صنعت بانکداری و اساسا کل اقتصاد این کشور را منزوی کند و از داد و ستد با بزرگترین شریک تجاری این کشور، یعنی اروپا باز دارد.
زمانی که من در خاورمیانه کار میکردم، متوجه شده بودم که کشورهای شرقی به خوبی از این مشکل آگاه هستند و به شکلی فعالانه، به دنبال راهکار میگردند.
ترکیه، ایران، روسیه، چین، قطر و سایر کشورهای حاضر در این منطقه، تمایل بسیاری به کنار گذاشته شدن دلار آمریکا از جایگاه ذخیرهی ارزی جهانی و جایگزینی آن با یک روش دیگر دارند.
این تمایل از زمانیکه رهبر ایالات متحده تصمیم گرفته سوئیفت را به عنوان یک سلاح علیه جمعیت استفاده کند و بدین طریق، تغییرات دلخواهش را در رهبری کشورهای دیگر اعمال کند، شدت پیدا کرده است.
علت تسریع پیشرفت چین در حوزهی بلاکچین نیز به همین موضوع برمیگردد. بانک مرکزی خلق چین (People’s Bank of China) در طی سال گذشته، 41 ثبت اختراع با محوریت بلاکچین را به ثبت رسانده و رئیس جمهور پوتین هم قصد راهاندازی یک ارز رمزنگاریشدهی روسی را دارد.
شرق نیازمند یک راهکار پرداخت بین مرزی جدید است و مسئولان مربوطه، به خوبی از این موضوع آگاه هستند.
راهکار آیبیام و استلار
پیش از شروع این بحث باید عنوان کنم تعداد پروژههایی که بر روی روشهای پرداخت بین مرزی کار میکنند، زیاد است و من نمیتوانم اظهارنظر کنم که کدام یک موفق خواهد شد و کدام یک شکست خواهد خورد. صحبتهای مطرح شده در این مقاله، جنبهی مشاورهی سرمایهگذاری ندارد.
علاقهی من به آیبیام و استلار جنبهی انسانی دارد.
اکثریت مردم در استفاده از خدمات آیبیام و استلار چندان مقاومتی از خود نشان نمیدهند و این چیز بدی نیست. مردم خدمات این شرکتها را امتحان میکنند و اگر از آن راضی باشند، به مشتریان دائمی تبدیل میشوند؛ درست مثل بانکداری.
من فرد بسیار علاقهمندی هستم و در اوقات فراغتم گاهی دوست دارم که موسسهی ارزش کسبوکار آیبیام (IBM Institute for Business Value) را دانلود کنم، مطالعه کنم و از کارهای آنها سر در بیاورم.
آنچه مرا به تحقیق و مطالعه در این حوزه ترغیب کرد، نتایج یک نظرسنجی بود که در سال 2016 و توسط آیبیام انجام گرفت. در این نظرسنجی، که 200 بانک از 16 کشور مختلف شرکت داشتند، این نتیجه به دست آمد:
91 درصد از بانکها اعلام کردند که تا سال 2018، نسبت به سرمایهگذاری در بلاکچین اقدام خواهند کرد.
جالب است. درست است که کمی عقب هستیم، ولی بانکها چند سال است که فعالیت در حوزهی بلاکچین را آغاز کردهاند.
92 مورد از 100 بانک برتر جهان، هنوز هم از بزرگرایانههای آیبیام استفاده میکنند.
این بزرگیارانهها، مشابه همان رایانههایی هستند که ناسا به کمک آنها، نیل آرمسترانگ را به کرهی ماه فرستاد.
کامپیوترهای مورد استفاده در بانکهای بزرگ و مطرح جهان، بسیار قدیمی هستند و با این حال، هنوز هم که هنوز است، برای انجام محاسبات ریاضی بکار گرفته میشوند.
آیبیام با اغلب بانکهای بزرگ دنیا تعامل دارد و اگر تاکنون توانسته راهکارهای مناسبی را برای تکنولوژی 50 سالهی این سازمانها ارائه کند، چرا باید بانکها از مشارکت با این شرکت چشمپوشی کنند؟
بانکهای بزرگ آیبیام را میشناسند و قدمت رابطهی آنها به بیش از 50 سال میرسد. در طول این مدت، سود بسیاری عاید این بانکها شده است.
وقتی آیبیام اعلام کرد با استلار همکاری خواهد کرد، من با خودم پنداشتم: این همکاری به یک روش پرداخت بین مرزی جدید برای مصرفکنندگان خواهد انجامید.
واضح است که بانکها، مستقیما و به سرعت، بلاکچین را نخواهند پذیرفت و تراکنشهای جهانی 5 تریلیون دلاری خود را وارد استلار لومن (Stellar Lumen) نخواهند کرد. یک دورهی گذار باید طی شود تا دلار آمریکا آمادگی وارد شدن به شبکهی استلار را پیدا کند و در نتیجه سرعت تراکنشها افزایش یابد.
یکی از مشکلاتی که در استفاده از ارزهای رمزنگاریشده برای پرداختهای بین مرزی پیش میآید و بانکها نیز به آن اشاره میکنند، احتمال کاهش ارزش آن ارز رمزنگاریشده در طی زمان تسویه است.
حجم تراکنشهای بینالمللی بانکها به میلیاردها دلار میرسد و حتی افت اندک ارزش نیز میتواند به ضرر این موسسات بینجامد.
از این رو، بانکها به منظور انجام پرداختهای خود به یک منبع ارزش پایدار نیاز دارند.
انتظارات برای حل این مشکل، دیری نپایید و آیبیام در گام بعدی خود، با استرانگهولد (Stronghold) وارد همکاری شد.
در نتیجهی این همکاری، آیبیام توانست برای انجام پرداختهای بین مرزی در شبکهی استلار، سکهی پایدار استرانگهولد یواسدی (Stronghold USD) را به کار بگیرد.
و سرانجام، راهکاری جدید و مناسبی در پیش روی مشتریان سازمانی قرار گرفت.
ولی اقدامات آیبیام به اینجا خلاصه نمیشود.
همانند والمارت (Wal-Mart) که به منظور کسب اطمینان از ایمنی غذاها، از بلاکچین هایپرلجر آیبیام (IBM hyperledger blockchain) استفاده میکند، آیبیام نیز تیمی متشکل از بانک مونترآل (Bank of Montreal)، کاشابانک (Caixabank)، ارسته بانک (Erste Bank) و کومرتسبانک (Commerzbank) را ایجاد خواهد کرد و سیستم جهانی جدیدی را بوجود خواهد آورد که کالاها را ردیابی میکند و زمانی که در مقصد به دست گیرنده تحویل داده میشوند، پرداخت را به صورت خودکار انجام میدهد.
آیبیام از بلاکچین استلار به عنوان رابطی برای تسهیل پرداختهای بین مرزی و از بلاکچین هایپرلجر آن برای ردیابی کالاها در سراسر جهان استفاده میکند.
سکههای پایدار بر پایهی دلار ایالات متحده، راهحل دائمی نیستند
با مشاهداتی که از قارهها و فرهنگهای مختلف داشتهام، به این نتیجه رسیدهام که مردم تا حدود زیادی شبیه به یکدیگر هستند. اکثر قریب به اتفاق مردم با روندی که به آن عادت کردهاند، احساس راحتی میکنند و تا زمانیکه مشکلی به وجود نیاید، همان روال قدیمی را ادامه میدهند.
مردم از تغییر هراس دارند و تا زمانی که اتفاق بدی برایشان رخ ندهد و احساس نکنند که با تغییر دادن شرایط، اوضاعشان بهتر میشود، گامی در جهت تحول برنمیدارند.
100 بانک برتر جهان و بانکداران مشغول به کار در آنها، مثل همهی مردم، دارای این خصلت انسانی هستند.
درست است که بانکداران نسبت به بلاکچین کنجکاو هستند و به عنوان گام بعدی اقتصاد جهانی، بر روی آن فعالیت میکنند، ولی واقعیت این است که اغلب آنها با روال مرسوم امروزی احساس راحتی میکنند و تمایل چندانی به تغییر آن ندارند.
برای بانکداران بسیار دشوار و حتی ناممکن است که جهشی ناگهانی از دلار آمریکا به یک ارز وابسته به بلاکچین داشته باشند.
اگر همچنین امری محقق شود، عالی میشود و مسیر ما به سوی آینده تسریع میگردد؛ ولی هدف آتی ما که رسیدن به یک زخیرهی ارزی جهانی بلاکچین محور و مستقل از دلار آمریکا است، دست نیافته باقی میماند.
هیچیک از بانکداران و مخصوصا تصمیمگیرندگان اصلی مشغول به فعالیت در 100 بانک برتر جهان، دوست ندارند که سبک زندگی خود، یعنی داشتن یک حرفهی عالی، تحصیل فرزندانشان در مدارس خصوصی، خانههای مجلل، پرستیژ جهانی و غیره را به خطر بیندازند.
بروز خطا در فرآیند قبول کردن ریسک و پیشگام شدن در کنار گذاشتن دلار آمریکا و بکارگیری ذخیرهی ارزی بلاکچین، به بهای خراب شدن زندگی مرفه این بانکداران تمام خواهد شد.
با در نظر گرفتن این نکته که شبکهی سوئیفت، روزانه 5 تریلیون دلار را بین بانکهای موجود در سراسر جهان انتقال میدهد، بانکداران نمیتوانند چنین ریسکی را بپذیرند.
در سیستم بلاکچینی آیبیام از یک سکهی پایدار که ارزش آن با دلار آمریکا برابری میکند (USD Stable Coin)، استفاده میشود؛ از این رو، اگر دستاندرکاران صنعت بانکداری، سیستم فعلی خود را با راهکار بلاکچینی آیبیام جایگزین کنند و در هنگام پیادهسازی روش جدید اختلالی ایجاد شود (در اجرایی سازی هر سیستم برای اولین بار، بروز اختلال اجتناب ناپذیر است)، شغل خود را از دست نخواهند داد و سبک زندگی مرفهشان در معرض نابودی قرار نخواهد گرفت. هر چه باشد، این سیستم جدید، توسط آیبیام نام آشنایی ارائه شده که بیش از 50 سال است با آن همکاری دارند.
بکارگیری راهکار ارائه شده توسط آیبیام و استفاده از سکههای پایدار بر پایهی دلار آمریکا، گامی است که بانکداران در جهت مدیریت ریسک برمیدارند. (وقتی بخواهیم کسبوکارمان را به روزرسانی کنیم، احتمال زیادی وجود دارد که با مشکلاتی مواجه شویم. از این رو باید از قبل تمهیداتی را بیندیشیم تا در مقابل این مشکلات کمترین آسیبپذیری را داشته باشیم. چنین اقدامی را مدیریت ریسک میگویند.)
آیبیام، استلار و سکهی پایدار بر پایهی دلار آمریکا، راهکار مناسبی را برای زمان گذار در اختیار بانکداران قرار میدهند.
با بکارگیری این راهکار، بانکداران میتوانند از میزان ریسک کنار گذاشتن دلار آمریکا و پذیرش روشهای مبتنی بر بلاکچین بکاهند.
سکههای پایدار، همانند چرخهای کمکی که به هنگام آموزش دوچرخهسواری به کودکان مورد استفاده قرار میگیرند، کاربردی موقتی دارند و همیشگی نخواهند بود. این سکههای دیجیتال بانکها را به دنیای بلاکچین وارد میکنند و مسیر را برای راهکار همیشگی مورد استفاده در آینده، که همان ذخیرهی ارزی بلاکچینی است، هموار میکنند.
همانطور که امروزه، بکارگیری بانکداری موبایلی و داشتن یک آیفون برای انجام کارهای بانکی ضروری به نظر میرسد، در طی یک یا چند دههی آینده نیز ذخیرهی ارزی بلاکچینی چنان با سیستم بانکی آمیخته خواهد شد که تصور انجام پرداختهای بین بانکی و بینالمللی، بدون استفاده از بلاکچین، امکانناپذیر خواهد بود.
ده سال پیش، بانکداری موبایلی یک تکنولوژی نوظهور تلقی میشد و اکثر مردم داشتن یک اپلیکیشن موبایلی بر روی گوشی آیفون 3 را بسیار عجیب میدانستند.
پنجرهی اورتون (Overton Window) معروف، اتفاق مشابهی را برای بلاکچین رقم خواهد زد، ولی این فرآیند زمانبر خواهد بود. تکنولوژی سریعتر از آستانهی تحمل و ریسکپذیری مردم حرکت میکند و این امر، در مقامهای عالیرتبهی بانکی، که عمدتا از افرادی متعلق به نسل قدیمی تشکیل شدهاند، بیشتر نمود پیدا میکند.
با تغییر فرهنگ و شیوهی نگرش مردم، سکههای پایدار بر پایهی دلار آمریکا، در پس ذخیرهی ارزی بلاکچینی، که هدف نهایی جهان فرد است، محو خواهند شد.
برای رسیدن به این دستاورد بانکی و اجتماعی، باید گامهای کوچکی برداشته شود. اگر در روزهای اولیهی اجرایی شدن این سیستم، مشکلی پیش بیاید، بانکها بسیار متضرر خواهند شد و هیچکس نمیتواند آنها را به دلیل اقدام کند و پیشرفت محتاطانه، مورد سرزنش قرار دهد.
از یک سو تعداد خطرها زیاد است و بسیار مهم است که به هیچ وجه اختلالی در جریان تجارت جهانی ایجاد نشود. از سوی دیگر، این طبیعت انسان است که نخواهد چیزی که برای ساختنش زحمت زیادی کشیده را در معرض خطر قرار دهد.
البته این نظر شخصی من است و احتمال اشتباه بودن آن وجود دارد.
در مرحلهی پایانی، نوبت میرسد به تنظیم قوانین و رویههای قضایی. با انجام گرفتن این مرحله، هر دو اکوسیستم پول بدون پشتوانه و بلاکچین، به قوانینی در سطح کشوری مجهز خواهند شد و نیازی به ارزهای رمزنگاریشده با پشتوانهی پولی نخواهد بود، مگر آنکه توسط خزانهداری حاکمیتی، کنترل کاملی بر آنها اعمال شود.
سکههای پایدار خصوصی و تجاری، سرویسهای موقتی هستند که در طول سالهای گذار، توسط نهادهای حاکمیتی و تجاری مورد استفاده قرار میگیرند. اگر این سکهها در طولانیمدت کاربری خود را از دست ندهند و همیشگی باشند، من شگفتزده خواهم شد.
سکههای پایدار بر پایهی دلار آمریکا، ابزاری هستند که مسیر رسیدن به هدف نهایی، یعنی تبدیل شدن بیتکوین (یا هر پروژهی بلاکچینی دیگر) به ذخیرهی ارزش / ذخیرهی ارزی دیجیتال جهانی / طلای دیجیتال و بهکارگیری آن در پرداخت بین مرزی کشورها و نهادهای تجاری را امنتر و قابل شناساییتر میکنند.
جمعبندی از آنچه گفته شد
شرق نیازمند کنار گذاشتن سوئیفت و دلار آمریکا از پرداختهای بینالمللی خود و جایگزین کردن آن با روشی است که سیاستمداران نتوانند نفوذی در آن داشته باشند.
بلاکچین با انجام رمزنگاری، ایمنسازی و غیر قابل تغییر ساختن تراکنشها، روش جایگزی مناسبی برای کشورهای شرقی به حساب میآید.
در شبکهی بلاکچین، هیچ شخص یا سازمانی نمیتواند به زور، فردی را از ارسال وجه به فرد دیگر بازدارد.
آیبیام توسط 92 درصد از 100 بانک برتر جهان مورد استفاده قرار میگیرد و از این رو، گزینهی شناخته شده و معتبری برای متقاعد کردن بانکها در کنار گذاشتن تکنولوژی 50 ساله و روی آوردن به راهکار آیبیام / استلار / استرانگهولد یواسدی است.
بعد از پذیرش این پلتفرم توسط بانکهای برتر، این سوال پیش میآید که آیا کشورهای شرقی نیز از آن استقبال خواهند کرد یا همانند چین، روش انحصاری خودشان را توسعه خواهند داد؟
شاید در سالهای آینده، کشورهای شرقی به توسعهی سیستم پرداخت بین مرزی انحصاری خودشان بپردازند، ولی باز هم به منظور تسهیل بانکداری بینالمللی در سطح تجاری و حاکمیتی، هماهنگسازیهایی در راهکار بلاکچینی کشورهای مختلف انجام خواهد گرفت.
در حالت کلی میتوان ادعا کرد که آیبیام و استلار در حال برداشتن گامهای محکمی در جهت ارائهی راهکار و حل مشکل سوئیفت هستند.
دنیا با کنار گذاشتن پول بیپشتوانهی یک کشور خاص و مجهز شدن به یک روش پرداخت بینالمللی مبتنی بر بلاکچین امن، جای بهتری برای زندگی خواهد بود.
منبع: Medium