راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

135 میلیون دلیل برای ایمان آوردن به معجزه‌ی بلاکچین

در مقاله‌ی حاضر، به توضیح این موضوع می‌پردازیم که چگونه 135 میلیون دلار پول به باد رفته، می‌تواند شما را مجاب کند تا زودتر از آنچه تصور می‌کردید، در شیوه‌ی کسب‌وکار خود بازنگری کنید و هم‌چنین به بیان این موضوع می‌پردازیم که چرا باید از نیروهای ساختارشکن استقبال کرده و آن‌ها را به خدمت بگیریم؟

من از همان روزهای کودکی، با داستان‌های مقدسین، فرشتگان و معجزه‌ی تبدیل آب به شراب عیسی مسیح بزرگ شده‌ام و کاملا به معجزه ایمان دارم؛ ازاین‌رو، اکنون‌که اغلب مردم تنها مشکلات را بیان می‌کنند، من به شناسایی فرصت‌های احتمالی می‌پردازم.

در مراسم سال نوی میلادی، کشیش‌ها، راهبه‌ها و مادر مادربزرگم ، همواره در مورد امیدواری و رخ دادن اتفاقات موفقیت‌آمیز در آینده با من صحبت می‌کردند؛ نداشتن ایمان به این وعده‌ها، تهدید بزرگی است. مومنان به بهشت وعده داده شده‌اند، ولی کسانی که ایمان ندارند در جهنم جای خواهند داشت.

چندی پیش خواندم که تا پایان دهه‌ی جاری، «مرگ به یک گزینه‌ی اختیاری تبدیل خواهد شد.» در همان موقع این پرسش به ذهنم رسید که بدون وعده‌ی زندگی بعد از مرگ، چه بر سر مذهب و دین خواهد آمد؟ کوتاه‌ترین و صریح‌ترین پاسخ این است: «انگیزه‌ها و رفتارها دستخوش تغییر خواهند شد.»

به‌تازگی اخباری منتشر شد، مبنی بر این‌که یک کارآفرین حوزه‌ی ارزهای رمزنگاری‌شده فوت کرده و رمز دسترسی به 180 میلیون دلار کانادا (135 میلیون دلار امریکا) ارز رمزنگاری‌ شده را با خود دفن کرده است. این مبلغ، به کلی از دسترس خارج شد، ولی چرا؟

زیرا وعده‌ی بلاکچین درست از آب درآمده و به هیچ وجه نمی‌توان آن را هک کرد. شبکه‌ی بلاکچین، به میزان 100% قابل اعتماد است.

بر طبق گزارش‌های منتشر شده، جرالد کوتون (Gerald Cotton) که مدیر عامل اجرائی یک شرکت مبتنی بر ارزهای رمزنگاری‌شده است، در همان بازه‌ی زمانی که در حال ساخت یک یتیم‌خانه در کشور هند بوده، در گذشته است. متاسفانه، او تنها کسی بوده که کد دسترسی به میلیون‌ها دلار ارز رمزنگاری‌شده‌ی متعلق به سرمایه‌گذاران را در اختیار داشته است.

گروهی معتقدند که این کار، کلاه‌برداری است و جرالد کوتون زنده بوده و با پول‌ها فرار کرده است. با این‌که، اگر این خبر تایید شود، عواقب ناخوشایندی در پی خواهد داشت، ولی در اصل موضوع مورد بحث ما، چندان تفاوتی ایجاد نمی‌کند: هنگامی‌که به یک تکنولوژی اعتماد کامل می‌کنید و افرادی مانند آقای کوتون، در آن دخالت می‌کنند، چه اتفاقی می‌افتد؟

این سوال را به یک شکل دیگری نیز می‌توان مطرح کرد: زمانی که دیگر نمی‌توانید از نقاط قوت کلیدی و گزاره‌های ارزش منحصربه‌فرد خود (در این مورد: اعتماد)  نهایت بهره‌ را ببرید چه اتفاقی می‌افتد؟

پاسخ این است: درست مثل اختیاری شدن مرگ که از میزان اهمیت وعده‌ی بهشت و ترس از جهنم می‌کاهد، در این صورت نیز مفهوم ایجاد اعتماد، دیگر مانند گذشته، شگفت‌انگیزی قبل را برای شما نخواهد داشت (اگر یک نفر، یک شبه بخش عمده‌ای از سرمایه‌ی کسب‌وکاری شما را از دسترس خارج می‌کرد، شما نیز همین‌طور فکر می‌کردید).

 

تغییر در مفهوم اعتماد

تمامی صنایعی که میلیون‌ها کارمند را استخدام کرده‌اند، بر پایه‌ی اعتماد ساخته شده‌اند. می‌توانید به منظور مصون ماندن از اتهام، به وکیل خود اعتماد کنید. می‌توانید به منظور مصون ماندن از جریمه، به حسابدار خود اعتماد کنید. می‌توانید به منظور حفاظت از پول خود، به بانک اعتماد کنید. می‌توانید از نظر پایبند ماندن به تعهدات بیمه‌نامه، به شرکت بیمه‌گر خود اعتماد کنید.

ولی روزی ناگهان پی می‌برید که لزومی ندارد به این افراد اعتماد کنید، چرا؟ چون تکنولوژی می‌تواند تمامی وظایف آن‌ها را برای شما انجام دهد.

تکنولوژی بلاکچین، تراکنش‌ها و داده‌های شما را امن نگه می‌دارد و هیچ کسی نمی‌تواند به آن‌ها دسترسی پیدا کند، مگر این‌که خودتان به وی اجازه دهید.

من اخیرا با یک کارآفرین صحبت کردم که در روندهای ثبت اختراع، تخصص دارد. نظریه‌ی او این است که اختراعات جدید، به شما این امکان را می‌دهند تا از برنامه‌ریزی‌های دو یا سه سال آینده‌ی شرکت‌ها اطلاع پیدا کنید. حدس بزنید او چه کسی را به عنوان بیشترین ثبت‌کننده‌ی اختراع در زمینه‌ی بلاکچین معرفی کرد؟ من یک راهنمایی می‌کنم، پاسخ یک بانک است.

 

به نام تکنولوژی که به آن اعتماد داریم

من کارشناس تکنولوژی نیستم، ولی خوشبختانه با چند نفر از آن‌ها کار می‌کنم. به سراغ جوشا فیلیپس (Joshua Philips)، استراتژیست ارشد فناوری‌مان رفتم و از او پرسیدم بعد از خواندن خبر از دست رفتن 135 میلیون دلار، چه فکری کرده است؟ وی در پاسخ، به نقل قول معروفی از فیلم مرد عنکبوتی اشاره کرد:

«قدرت زیاد، مسئولیت زیادی هم با خود به همراه دارد.»

جوشا چنین توضیح داد تکنولوژی بلاکچین، قابلیت‌های زیر را برای کاربرانش فراهم می‌کند:

  • تبدیل شدن به بانک شخصی خود
  • کسب مالکیت پرونده‌های مراقبت‌های درمانی خود
  • دریافت پول در ازای داده‌های شخصی

او همچنین خاطر نشان کرد که هر کاربر باید از کلید شخصی خودش مراقبت کند.

چیزی که باعث از دست رفتن 135 میلیون دلار پول شد، این بود که سرمایه‌گذاران مربوطه، کوتون را به بانک خود تبدیل کردند و قدرتی که بلاکچین به آن‌ها داده بود را به وی محول کردند.

از آن‌جایی‌که کاربران ارزهای رمزنگاری‌شده می‌توانند به بانک شخصی خودشان تبدیل شوند، نوع تکنولوژی مورد استفاده باید به گونه‌ای باشد که هم ضد دستکاری باشد و هم راهکار ساده‌ای را برای مدیریت دارایی در اختیار افراد قرار دهد.

من یک کتاب نوشته‌ام که پلان دی (Plan D) نام دارد و در مورد ساختارشکنان است. سال‌هاست که مشتریان شرکت‌های بزرگ، هم از ساختارشکنان ترس داشته‌اند و هم آرزو می‌کرده‌اند که مانند آن‌ها قدرتمند و منحصربه‌فرد باشند. اکثریت این مشتریان، به این باور رسیده‌اند که تکنولوژی، ظهور قابلیت‌ها را تسریع می‌کند و احتمال رخ دادن معجزه در کسب‌وکار آن‌ها را افزایش می‌دهد.

معجزه‌ای که من از آن صحبت می‌کنم، به هیچ وجه تصادفی و یا اغراق‌آمیز نیست. به عنوان نمونه، در نظر بگیرید که گوشی‌های موبایل چقدر زندگی ما را تغییر دادند. در ابتدا، مردم فقط برای زنگ زدن به یکدیگر از آن استفاده می‌کردند، سپس ارسال پیام متنی نیز به امکانات این دستگاه اضافه شد. بعد از گذشت مدتی، گوشی‌های موبایل به وسیله‌ای برای گرفتن عکس و فیلم تبدیل شدند. حال در دنیای امروز، پرداخت هزینه‌ی کالا و خدمات، مسیریابی در شهرهای غریب، رزرو بلیت مترو، اتوبوس، گرفتن تاکسی، ذخیره‌ی اطلاعات شخصی، همه و همه توسط همین گوشی‌های کوچک قابل انجام است.

اگر همین کارها را که امروز با موبایل خود انجام می‌دهید، 20 سال پیش انجام می‌دادید، همه آن را یک معجزه می‌نامیدند.

 

زمان موعود برای معجزه‌ی بعدی فرا رسیده است

جوشا و تیم من، معتقدند که تعدادی از رویدادهای معجزه‌آسای آینده، در حوزه‌ی «کیف پول» رخ خواهد داد.

پیش‌بینی تیم ما، در پنج فاز اتفاق می‌افتد:

  • ایجاد یک «کیف پول» هوشمند به منظور ذخیره‌ی آسان و امن ارزهای رمزنگاری‌شده
  • نگهداری عکس‌ها و ویدیوهای شخصی، به جای سپردن آن‌ها به عوامل شخص ثالثی مانند فیس‌بوک، اینستاگرام و …
  • ذخیره‌سازی تمام پسوردها
  • کسب مالکیت تمامی داده‌های سلامتی و پرونده‌های پزشکی الکترونیکی شخصی
  • ذخیره‌سازی امن اسناد هویتی، مانند گواهینامه‌ی رانندگی، پاسپورت، کارت تامین اجتماعی، شناسنامه و در آینده، به‌احتمال‌زیاد: یک کد شناسایی منحصربه‌فرد جهانی.

و بدین شکل، به سمت وب 3/0 (Web 3.0) حرکت خواهیم کرد.

در این قسمت به طرح چند سوال می‌پردازیم که پاسخ داده شوند:

  • چه کسی در آینده، این «کیف ‌پول»ها را خواهد ساخت و چگونه عنصر راحتی در استفاده را در آن‌ها منظور خواهد کرد؟
  • آیا ما مردم، صلاحیت کافی برای کنترل چنین سطح بالایی از قدرت را داریم؟

شاید مهم‌ترین سوال این باشد که: کارشناسان (اعتماد)، چه نقشی در آینده ایفا خواهند کرد؟ معجزه، در انتظار ساختارشکنانی خواهد بود که بتوانند پاسخ مناسبی برای این سوال بیابند.

منبع: Forbes

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.