پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
4 پیشبینی برای فناوری بلاکچین در سال 2019
با توجه به بازار پرتبوتاب ارزهای رمزنگاری شده در سال 2018 و حواشی پرهیاهوی آن، این سوال پیش میآید که چشمانداز فناوری بلاکچین در سال 2019 چگونه خواهد بود؟ آیا جهان، بلاکچین را با تمام پایبندیاش به وعدههایی که داده بود فراموش خواهد کرد؟
اگرچه ممکن است ورود سیستمهای رگولاتوری به عرصهی فناوریهای مالی در سال 2018، محدودسازی پروژههای ICO و تعیین چارچوبهایی دقیق برای انطباق، به مذاق عدهای خوش نیامده باشد، اما حقیقت امر این است که تمامی اینها، نشاندهندهی بلوغ بازار هستند.
متخصصین و دانشمندان صنعت بر این باورند که این دوره، دورهی گذار است. زمان، عاملی است که طعم رشد و مزایای ملموس این فناوری شگرف را به همگان خواهد چشاند. مطمئنا این زمان، محدود به سال 2019 نمیشود و سالها زمان خواهد برد تا بلاکچین، به وعدههای خود جامهی عمل پوشانده یا شاید هم از برخی از آنها پا پس بکشد. با این حال، بررسی روندهای محتمل فناوری بلاکچین در سال 2019 خالی از لطف نخواهد بود.
روند نخست: ورود توکنهای اوراق بهادار
همزمان با رشد بازار در سال 2018، شاهد افول توکنهای کاربردپذیر (Utility Tokens) در سطح آن بودهایم. اخبار و گزارشات همگی حاکی از ورود توکنهای امنیتی یا اوراق بهادار (Security Tokens) به بازار بودهاند و این میتواند خبر خوبی برای صنایع باشد.
توکنهای کاربردپذیر، توکنهایی فاقد چارچوبهای قانونی مستدل و محکم هستند و عموماً از اصول تست هاوی (Howey Test) که توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (U.S. Securities and Exchange Commission) تنظیم شده است تبعیت نمیکنند. این در حالی است که توکنهای اوراق بهادار، به دلیل ماهیت قانونی خود و پشت سر گذاشتن تائیدیههای تست هاوی، بهعنوان اوراق بهادار شناخته میشوند و عرضه آنها در ICO میتواند برای سرمایهگذاران حاشیه سود قابل تضمینی را به دنبال داشته باشد.
این بازار مدت زمان زیادی است که منتظر ورود سرمایهگذاران گردن کلفت است. با این حال، هنوز هم بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ جهان، از ورود کامل به این عرصه سرباز میزنند.
علت این امر بیشتر به این برمیگردد که در اغلب ICOهای پیشنهادی به سرمایهگذاران، توکنهای کاربردپذیر ارائه میشوند که به دلیل ماهیت غیرقانونی و عدم تضمین سوددهیشان، سرمایهگذاران ترجیح میدهند تا به جای خرید توکنهایی که مشخص نیست چه آیندهای در انتظارشان است، سهام شرکتها را خریداری کنند.
عرضه اولیه سهام (IPO)، اگرچه مفهومی نامآشنا برای بسیاری از ماست، اما زمانی که با فناوری بلاکچین و قابلیتهای خارقالعاده آن در هم میآمیزد، مفهومی فراتر از ماهیت تاریخی خود مییابد و میتواند پیشنهادات جالب توجهی را به سمت سرمایهگذاران مطرح جهان روانه کند. ایده سهام قابل برنامهریزی، چیزی است که میتواند انعطافپذیری، سیالیت و بازدهی فوقالعادهای در عین هزینههای پایین به مشارکتها ببخشد و طبیعتاً زمانی که بتوانیم به منابع هنگفت سرمایه جهانی، از طریق جذب سرمایهگذاران بزرگ جهان، دست پیدا کنیم، فرصت پیادهسازی هر برنامهای را خواهیم داشت.
با این وجود، در حال حاضر ورود توکنهای اوراق بهادار به بازار در حد یک قول است و نمیتوان به این زودیها روی آن حساب باز کرد؛ چرا که زیرساختهای فعلی بازار برای فهرستبندی، ارائه و دادوستد توکنهای اوراق بهادار و داراییهای نظیر آن، هنوز جای کار دارد. اما آنچه که قابل توجه است، بروز تحولاتی است که از سال 2018 نیز شاهد بخشی از آنها بودهایم. قانونگذاریهایی که بسیاری از ارائه دهندگان توکن در سال گذشته را با محدودیتهایی مواجه کرده است و در طول زمان، توسعه یافته و به اوج تکامل خود خواهد رسید.
علیرغم اینکه بازار این قبیل توکنها هنوز در نخستین روزهای تولد خود قرار دارد، اما شواهد و قراین حاکی از این هستند که میتوانیم به باز شدن صرافیهایی در سال 2019 امیدوار باشیم که فرایندهای عملیاتی خود را بر مبنای توکنهای اوراق بهادار طراحی کردهاند. هرچند که به دلیل نوپایی، نمیتوان انتظار سیالیت چندانی از آنها داشت.
موفقیت توکنهای اوراق بهادار، مشروط به پویایی و تلاش صرافیهایی است که در حوزه داراییهای دیجیتال فعالیت میکنند.
صرفنظر از صرافیهای ارزهای رمزنگاریشدهای همچون کوینبیس (Coinbase)، بایننس (Binance) و لیک (Lykke) که به دنبال گریز از رگولاتوری توکنهای اوراق بهادار هستند، نقشآفرینان سنتی این حوزه، نظیر نزدک (Nasdaq)، بورس لندن (London Stock Exchange) و بورس سوئیس (Swiss Stock Exchange) را نیز میتوان مشاهده کرد که با توسعه پلتفرمهای مبتنی بر داراییهای دیجیتال، خبر از راهاندازی بازار این توکنها در نیمه دوم سال 2019 میدهند.
با توجه به تثبیت فرایندها و آدرسدهی به برخی از نگرانیهای رگولاتوری، انتظار میرود که تعدادی از پروژههای استیاو (STO projects) تا پایان سال 2019 راهاندازی شده و در سال 2020، شاهد سیالیت و فعالیت بیشتر آنها باشیم.
روند دوم: افزایش کلاسهای دارایی جایگزین، انتقال از داراییهای رمزنگاری شده به دیجیتال
اشاره برخی از معیارها و شاخصهای مالی به امکان نزول بازارهای سهام و اوراق قرضه در سال آتی، بسیاری از سرمایهگذاران را بر آن داشته است تا به دنبال جایگزینی برای کلاسهای دارایی فعلی باشند.
با توسعه بازار توکنهای اوراق بهادار، امکان توکنسازی حجم قابل توجهی از داراییهای کارآمدی که قبل از این فاقد سیالیت بودند، وجود دارد. کافی است شرکتهای کوچک و متوسط سالم و همچنین داراییهای مربوط به املاک و مستغلات را در نظیر بگیرید که میتوانند بازدهی فوقالعادهای از خود نشان دهند و صرفاً به دلیل عدم دسترسی به بازار، از قافله عقب ماندهاند.
اگرچه امکان عرضه عمومی چنین داراییهای وجود ندارد، اما باز شدن درهای بازار جهانی به روی چنین شرکتهایی میتواند سرمایهگذاران را به سمت آن جذب کرده و سیل عظیمی از سرمایه را به سوی آن روانه کند که کمکی غیر قابل انکار برای توسعه یک کسبوکار به شمار میرود. با توجه به اینکه بیش از 90 درصد کسبوکارهای حال حاضر دنیا، در فهرست شرکتهای کوچک و متوسط دستهبندی میشوند، فرصت ایجاد شده از این طریق، آثار قابل ملاحظهای را در پی خواهد داشت.
روند سوم: ایجاد پلتفرمهای مبتنی بر اکوسیستم غیرمتمرکز و مدلهای کسبوکاری جدید
از میان تمام راهکارهای ارائه شده برای مهار قابلیتهای منحصربهفرد بلاکچین، شاید بتوان موفقترین مدل را توسعه اکوسیستمهای شرکت به شرکت به مشتری (B2B2C: Business to Business to Consumer) دانست که توانسته است در سطح صنایع و حتی به شکل بروزنمرزی، اعتماد بسیاری از شرکتها و کسبوکارها را جلب کند.
مکنزی (McKinsey) طی انتشار نتایج مطالعهای که در سال 2017 داشته است، روی اهمیت این قبیل اکوسیستمها در سالهای آینده تاکید کرده و اذعان میکند که به احتمال زیاد، اکوسیستمهای جدیدی در بسیاری از صنایع سنتی ایجاد خواهند شد که میتوانند تا سال 2025، درآمدی بالغ بر 50 تریلیون دلار را از آن خود کنند.
برخلاف تجارت الکترونیک در دهه نود، که با توسعه استفاده از اینترنت و خارج شدن آن از حیطه دانشگاهی و نظامی و ورودش به زندگی روزمره کاربران، کسبوکارها و موسسات مالی را بر آن داشت تا با ارائه فرایندهای اطلاعرسانی و عملیاتی از طریق این بستر، مدلهای تجارت الکترونیک را راهاندازی کرده و به اوج رونق برسانند، پتانسیل رشد و ساختارشکنی از طریق اکوسیستمهای همتا به همتای توزیع شده، نیاز به بررسی بیشتری دارد.
در فعالسازی تراکنشهای همتا به همتای کارآمد در سایه رابطهای برنامهنویسی کاربردی (API: Application Programming Interface) اشتراکی، نمیتوان از پتانسیل اکوسیستمهای غیرمتمرکز مبتنی بر قراردادهای هوشمند غافل شد. ضمن اینکه، امکان طراحی و ایجاد مدلهای کسبوکار جدید در چارچوب مشارکت بهجای رقابت نیز در چنین رویکردی وجود دارد و شرکتها، علیرغم رقابت دیرینهای که با یکدیگر داشتهاند، برای شکلدهی اکوسیستمهای متصلکننده نقشآفرینان مختلف از حیطههای چرخه حیات محصولات متنوع و تحویل اند تو اند (end-to-end delivery) یا خدماتی از این دست گرد هم میآیند.
اگرچه پیشتر، در سال 2018 نیز شاهد برخی راهاندازیهایی از این قبیل بودهایم، اما اغلب پیادهسازیها به جای نیل به موفقیت صرفاً آزمایشاتی آموزنده قلمداد شدهاند که میتوانند طی سالهای آتی مورد استفاده و استناد قرار گیرند. از جمله آموزههایی که چنین پیادهسازیهای آزمایشی در پی داشته است، لزوم وجود مدلهای دولتی کسبوکاری است که اجازه میدهند تمام اعضای اکوسیستم، فارغ از رهبران آنها، حرکتی همصدا و همگام داشته باشند.
بیشک، درس گرفتن از چنین آزمایشهای بیثمری میتواند دروازههای پیشرفت در سال 2019 را بگشاید؛ با حجمهای از اکوسیستمهای توزیعشده جدید و نوآورانه که میتوانند تا پایان سال، توسعه یافته و حوزه خدمات مالی را متاثر سازند.
روند چهارم: برندگان حقیقی، مدلهای هیبریدی
در اینکه بلاکچین اینجا است تا بماند شکی نیست. با وجود اینکه در سال 2018، بلاکچین در شیب سرخوردگی چرخه هایپ گارتنر (trough of disillusionment on Gartner’s hype cycle) قرار داشت، اما شاهد سیلان سرمایهگذاری به سمت این فناوری، توسعه و همچنین ارتقای وضوح رگولاتوری آن بودهایم.
علیرغم اینکه بلاکچین، سال 2018 را به عنوان پرهیاهوترین و محبوبترین فناوری نوظهور جهان پشت سر گذاشته است، اما هنوز هم دارای ابهاماتی است و برای بسیاری از شرکتها، کسبوکارها، دولتها و کاربران به طور کامل قابل درک نیست؛ ضمن اینکه این فناوری، تازهواردترین عضو عرصهی محافظهکارانه فناوری است و برای اینکه بتواند قابلیتهای خود را نشان دهد، به زمان بیشتری نیاز دارد.
برندگان حقیقی سال 2019، شرکتهایی خواهند بود که بتوانند بین دنیای رمزنگاری و فیات پلی ساخته و ارتباط دیجیتال بین این دو جهان متفاوت را ممکن کنند. این پیوند، میان تمام صنایع، از ذخیرهسازی، داد و ستد و مدیریت داراییهای دیجیتال گرفته، تا کاربردهای ملموس فناوری در دنیای واقعی نظیر رایگیری و ثبت زمین (land-registry) حیاتی است.
پایان سال 2018، پایان اغراق رمزنگاری در جهان است و ما، با عبور از سراشیبی روشنگری، پا به قله تولید گذاشته و به فاز جدیدی از توسعه داراییهای دیجیتال خوش آمد خواهیم گفت.
منبع: Forbes