راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

آیا به بلاکچین نیاز داریم یا نه؟ / از زبان کریس اسکنر بشنوید

قبلا هیچ‌وقت در مورد نیاز به بلاکچین مقاله‌ای ننوشته‌ام. به نظرم دلیل این عدم انگیزه برای پرداختن به موضوع بلاکچین، خسته کننده بودن این مقوله است. البته منظورم از خسته کننده بودن، وعده‌ها و کاربرد‌‌های فوق‌العاده فناوری بلاکچین و دفتر کل توزیع‌شده نیست، بلکه اغراقی است که در مورد قابلیت‌های این فناوری نوین به وجود آمده و البته آمار بالای شرکت‌‌هایی است که مدام ادعای پشرفت‌‌های غیرمنتظره در حوزه بلاکچین دارند.

با این حال، وقتی امروز صبح با تیتر اصلی مقاله بلومبرگ (Bloomberg) با عنوان «آیا بلاکچین آینده انتخابات است؟» مواجه شدم، مجبور به کلیک روی مقاله و مطالعه کامل آن شدم. مقاله‌ای که به موضوع استفاده از فناوری بلاکچین در انتخابات در سال‌‌های آتی پرداخته است. داستان مربوط به حذف انتخابات میان‌دور‌‌ه‌ای در ایالات متحده آمریکا و رای‌گیری از شرکت کنندگان در قالب یک برنامه مبتنی بر فناوری بلاکچین است. اسکات وارنر (Scott Warner)، به‌عنوان ستوان یکم ارتش ایتالیا از شهر ویسنزا (Vicenza) از جمله نخستین افرادی است که توانسته با استفاده از این برنامه، از طریق تلفن همراه هوشمند خود در انتخابات شرکت کند. وی می‌گوید:

«هم‌زمان که می‌توانستم ویدئوی موردنظر خود را از یوتیوب پیدا کرده و تماشا کنم، باید به وظیفه مدنی خود نیز عمل می‌کردم».

البته قبلا در مورد استفاده از فناوری بلاکچین در خدمات مالی مقاله‌ای را منتشر کرده‌ بودم، اما این مقاله به سال‌‌های 2015 و 2016 برمی‌گردد و اکنون زمان نسبتا زیادی از روی آن می‌گذرد. مقالاتی که پس از آن نگارش شده‌اند نیز بیشتر معطوف به روند رشد فناوری‌ها و چگونگی نیازمندی و بهره‌مندی شرکت‌ها از این فناوری‌ها بوده است و این‌که استفاده از این فناوری‌‌های نوین، مستلزم تغییر مدل‌‌های کسب‌وکار از سوی شرکت‌ها است.

اما اینک نسبت به واقعیت نیاز به بلاکچین و موارد استفاده دیگر این فناوری، خارج از محدوده سرویس‌‌های مالی، نظیر استفاده از آن به منظور جلوگیری از تقلب در انتخابات، علاقه‌مند شده‌ام. مثال دیگری که می‌توانم بیاورم، سمیناری است که اخیرا با محوریت ارائه پلتفرم کوردا (Corda) توسط شرکت فن‌آور آرتری (R3) در فنلاند برگزار شده است. پلتفرم کوردای شرکت آرتری، به خودی خود سیستم بلاکچین نیست، بلکه سیستمی‌ الهام گرفته از فناوری بلاکچین است. دلیل تمرکز اغلب شرکت‌ها روی فناوری‌‌های مبتنی بر بلاکچین، همه‌گیر شدن ارز رمزنگاری‌شده بیت‌کوین است که باعث شده دریابند، برای ایجاد یک دفترکل توزیع‌شده، حتما نباید به زنجیره بلوک وصل شوند.

بر این اساس، دلیل این‌که در مورد فناوری دفتر کل توزیع‌شده (distributed ledger technology) صحبت می‌کنیم، توانایی فعالیت دفتر کل توزیع‌شده با بلاکچین یا بدون آن است. درحقیقت، برای اجرای بلاکچین نیازی به ارز‌‌های رمزنگاری‌شده ندارید، همان‌طور که اجرای دفتر کل توزیع‌شده بی‌نیاز از بلاکچین است. گیج‌کننده بودن این موضوع چندان هم دور از انتظار نیست، چراکه بلاکچین قادر است تمام ندانسته‌‌های ما در مورد فناوری را با تمام ندانسته‌‌های ما در مورد امور مالی گرد هم آورد.

به هر حال، یکی از شرکت‌‌های مورد علاقه من، شرکت اورلدگر (Everledger) است که چندی پیش نیز موضوع یکی از مقالاتم بود. استارت‌آپی که با بهره‌مندی از پیشرفته‌ترین و قدرتمندترین فناوری‌‌های نوظهور جهان نظیر بلاکچین، قرارداد‌‌های هوشمند و بینایی ماشین (machine vision)، سیستم‌‌های بانکداری و مالی، موسسات بیمه و بازار‌‌های آزاد را محافظت و مدیریت می‌کند. به‌عبارتی، کلید اورلدگر اثبات منشا دایموند (Diamond) و کلید بلاکچین، اثبات منشا هرچیزی و ایجاد اینترنت مبتنی بر اعتماد است.

یکی دیگر از حوزه‌‌های مورد علاقه من در مورد نیاز به بلاکچین و استفاده‌‌های آن امور خیریه است.

این ایده برای نخستین بار از سوی آنت فایننشال (Ant Financial) مطرح شد. شرکتی که به جرات می‌توانم آن را پیشتازترین شرکت در ثبت اختراعات حوزه فناوری بلاکچین در میان شرکت‌‌های دیگر جهان قلمداد کنم و این ادعا را اوایل سال جاری نیز طی گزارشی به ثبت رسانده‌ام. آنت فایننشال دارای موسسه خیریه‌ای با عنوان آنت لاو (Ant Love) است که با بهره‌مندی از فناوری بلاکچین، بودجه خیریه را ردیابی می‌کند. ارمغان چنین سیستمی‌ برای موسسات خیریه شفافیت است. بدون وجود این شفافیت، چیزی که در مورد اغلب مدیران چنین موسساتی می‌بینم، پر کردن جیب‌‌های‌شان با استفاده از بودجه‌ای است که با اهداف خیرخواهانه به این مراکز تزریق می‌شود.

ضمن این‌که علی‌بابا (Alibaba)، پروژه‌‌های مبتنی بر بلاکچین جالب و جذاب دیگری نیز در دست اجرا دارد. استفاده از فناوری بلاکچین در ارتقای شفافیت زنجیره غذا، از این دست پروژه‌‌های جذاب است. مطمئنا شگفت‌انگیز است که با استفاده از بلاکچین بتوانید روش صید تن ماهی خریداری شده از سوپرمارکت محلی خود را شناسایی کرده و درستی یا غلط بودن ادعای فروشنده در مورد منشا این محصول را تشخیص دهید.

مثال‌‌های زیادی از نحوه پیشرفت این فناوری وجود دارد.

حق مالکیت معنوی، که در آثار هنری و موسیقیایی نیز به وضوح می‌توان تاثیر و اهمیت آن را مشاهده کرد، از دیگر جوانب نیاز به بلاکچین است. این فناوری نه تنها می‌تواند اثبات کند که خالق اثر کیست و چه کسی دارای حق مالکیت یک موسیقی است، بلکه پرداخت مستقیم هزینه مربوط به اثر را نیز در هنگام دانلود برای صاحب اثر تضمین می‌کند. همان‌طور که در گزارش وایرد (Wired) با عنوان «ساختارشکنی بلاکچین در کسب‌وکار موسیقی و فراتر از آن» نیز اشاره شده است:

از جمله نوآوران اولیه این عرصه جرمی‌ وینینگ (Grammy Winning)، خواننده بریتانیایی به همراه ایموگن هیپ (Imogen Heap) ترانه سرا است که برای نخستین بار در سال 2015 از پلتفرم یوجو (Ujo) برای عرضه آهنگ انسان کوچک (Tiny Human) خود به ارزش 0.60 دلار به ازای هر دانلود استفاده کردند. این پلتفرم بر اساس ارز رمزنگاری‌شده اتریوم مبتنی بر بلاکچین طراحی شده و توانست انقلابی در عرصه موسیقی برپا کند. وی هم اکنون در حال کار روی سیستم مبتنی بر بلاکچین انحصاری خود با عنوان مای‌سلیا (Mycelia) است که با ارائه فضای تجاری بی‌طرفی به خوانندگان و موزیسین‌ها، این امکان را به آن‌ها می‌دهد تا کنترل بیشتری روی چگونگی پخش آثار و اطلاعات‌شان در میان طرفداران و سایر هنرمندان داشته باشند.

درحقیقت، برای پیشرفت‌‌های مبتنی بر بلاکچین مثال‌‌های بی‌شماری وجود دارد، هرچند همان‌طور که متذکر شدم، بسیاری از آن‌ها مبتنی بر بلاکچین نیستند. به عبارت بهتر، برخی از این پیشرفت‌ها صرفا الهام گرفته از این فناوری نوظهورند.

متاسفانه از تمامی‌ این فرایندها با عنوان بلاکچین یاد می‌شود و به همین علت نیز دچار سردرگمی‌ می‌شویم.

دلیل این‌که بلاکچین یک فناوری همه‌کاره قلمداد می‌شود، این‌ است که گمان می‌شود این فناوری قادر به حل مشکلاتی چون بی‌خانمانی یا فقر نیز هست. نمی‌گویم که این فناوری خارق‌العاده، لزوما نمی‌تواند وارد چنین حوزه‌‌هایی شده و عملکرد مناسبی در این حوزه‌ها از خود ارائه دهد، اما کار زمانی سخت می‌شود که از خود بپرسیم کی و چرا به استفاده از بلاکچین نیاز است؟ آیا اصلا نیاز است؟

برای پاسخ به این سوال، سری به وبلاگ سباستین مونیر (Sebastian Meunier) و نمودار زیر از ورلد اکونومیک فروم (World Economic Forum) می‌زنیم که در آن، تعدادی از سوالاتی که لازم است قبل از قدم گذاشتن در مسیر بلاکچین از خودمان بپرسیم در آن آمده است (برای وضوح بیشتر روی تصویر کلیک کنید).

نیاز به بلاکچین
نمودار پرسش‌هایی که تعیین کننده سطح نیاز به بلاکچین هستند

بلاکچین یک حیطه بسیار جذاب است، اما باید بدانید که نمی‌توان آن را نوش‌دارویی برای همه‌چیز قلمداد کرد. به همین خاطر است که من همیشه از مثال اسب برای بلاکچین و دفتر کل توزیع‌شده استفاده می‌کنم. صرف داشتن اسب نمی‌تواند کافی باشد و نیاز به طراحی و ساخت چیزی داریم که بتوانیم اسب را به آن متصل کنیم. منظورم همان گاری است! البته تزئینات و تجهیزات مورد نیاز برای اتصال این دو نیز نباید از قلم بیفتند.

همه ما به این حقیقت واقفیم که بله، بلاکچین و دفتر کل توزیع‌شده می‌توانند در بسیاری از حوزه‌‌هایی که نیازمند اعتماد هستند کمک کننده باشند، اما نه در مورد همه چیز و نه در همه جا! ضمن این‌که باید یادآور شوم اکنون یکی از مهم‌ترین فرصت‌ها برای پیشرفت بلاکچین در منطقه دبی است. کشوری که قصد دارد در ایجاد دولت مبتنی در فناوری بلاکچین در جهان پیشتاز باشد. اگرچه این کشور در رقابت سختی با چین قرار دارد.

در مجموع باید گفت که در حال حاضر ما در دوره‌ی تغییرات و پیشرفت‌‌های شگرف بلاکچین قرار داریم. چیزی که مجله هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review) از آن با عنوان یک فناوری بنیادی یا پایه‌ای (foundational technology) یاد می‌کند:

بلاکچین یک فناوری بنیادی است: این فناوری، پتانسیل ایجاد پایه‌‌های جدید برای سیستم‌‌های اقتصادی و اجتماعی ما را دارد. اما با وجود این‌که تاثیرات بسیار عمیق خواهند بود، زمان زیادی طول خواهد کشید تا بلاکچین وارد زیرساخت‌‌های اقتصادی و اجتماعی‌مان شوند.

البته تا زمانی که بتواند در مقابل رایانش کوانتومی‌ (Quantum computing) مقاومت کند.

منبع: Thefinanser

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.