پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
عصر تراکنش، نقطه عطف تاریخ بانکداری ایران
رضا قربانی؛ ماهنامه عصر تراکنش / در چند ماه گذشته حجم فعالیتهای انجامشده مرتبط با فینتکِ ایران بهصورت نمایی رشد یافته است؛ استارتآپهای فینتک زیادی شکلگرفته که نوید آیندهای درخشان را میدهد. حتی در حوزههایی مانند بیمه (اینشورتک) و بورس (ولثتک) هم شاهد شروع فعالیتهای جدید هستیم. دولتیها و نهادهای ناظر هم در چند ماه گذشته فعالتر شدهاند. اگر از ماجرای تلخ فیلترینگ ۴ کسبوکار نوپای پرداخت بگذریم، در ماهگذشته تقریباً همه نهادهای حاکمیتی میخواستند کاری برای فینتک بکنند. از مرکز ملی فضای مجازی گرفته تا بانک مرکزی؛ از دولت و وزارت فناوری ارتباطات و اطلاعات گرفته تا نهادهای صنفی مانند سازمان نظام صنفی رایانهای.
برخی هم که از قافله جامانده بودند سعی کردند با خطونشان کشیدن و توسل به الزام چیزی به نام «مجوز» وجود و حضور خودشان را اعلام کنند. بااینوجود تقریباً کسی نبود که علیه فینتکها چیزی بگوید. در فینتکها هم کسی نبود که در مقابل الزام به رعایت قانون حرفی بزند. همه پذیرفتهاند که تابع قوانین باشند و انتظار فعالیت قانونی را دارند و البته مجوز زدایی و تدوین چارچوبهای فعالیت.
اتفاق خوب ماه گذشته در ساختمان آبیرنگ میرداماد رقم خورد. در ماه گذشته بانک مرکزی برای تدوین چارچوب فعالیت کسبوکارهای نوپای پرداخت که به آنها «پرداختیار» میگوید برخی از بنیانگذاران کسبوکارهای نوپا را به بانک مرکزی دعوت کرد که طرح پیشنهادیاش را پیش از ابلاغ به آنها نشان دهد. در دو جلسه بحثهای فنی متنوعی درباره موضوع انجام شود. مهمتر از محتوای بحثها این است که بانک مرکزی کسبوکارهای نوپایی که در برابر ابعاد سرسامآور بانکها موجودیت قابلذکری ندارند را جمع کرد و نظر آنها را پرسید. این موضوع احتمالاً رخ نمیداد اگر کسبوکارهای نوپای فینتک ایران کنار هم جمع نمیشدند.
این کنار هم جمع شدن تجربه ارزشمندی است که هم کسبوکارهای بزرگ پرداخت و هم بانکهای دولتی و خصوصی میتوانند از آن درس بگیرند. در سالهای گذشته نه کسبوکارهای پرداخت ایران توانستند صدای واحدی داشته باشند و نه بانکهای ایرانی. همیشه هم بهانههایی وجود داشت که مهمترین آنها این بود که رگولاتور بانکداری و پرداخت ایران تمایلی ندارد کسبوکارهای بانکداری و پرداخت ایران کنار هم جمع شوند. واقعیت اما این است که تجربه فینتکها نشان داده که اگر کسبوکارها بر منافع مشترکشان تأکید کنند و کنار هم بایستند شاید رگولاتور هم حرف آنها را بشنود. بانکهای بزرگ علیرغم وجود نهادی مانند کانون بانکها از قبل انقلاب و دو نهاد دیگر بعد از انقلاب هرگز صدای واحدی نداشتند. همه فعالیتهایی هم که با منشأ دولتی و حاکمیتی برای کنار هم جمعکردن بخشهای مختلف انجام میشود محکومبه شکست است، چون این جمع شدن از دل نیازهای کسبوکاری بیرون نیامده است.
میتوانیم بیاییم سرمان را در برف کنیم و بگوییم خبر نداشتیم در جلسه بانکهای دولتی و خصوصی با رئیسکل بانک مرکزی چه گذشت. میتوانیم خودمان را به ندیدن بزنیم و بگوییم خبر نداریم در چند ماه گذشته که لرزه بر بانکداری ایران افتاده بود کدام بانکها سعی کردند از این فضا علیه دیگر بانکها سوءاستفاده کنند. میتوانیم چشمان را بر این هم ببندیم که چگونه شرکتهای بزرگ پرداخت ایران نمیتوانند زیر یک سقف جمع شوند که منافع مشترکشان را دنبال کنند. میتوانیم چشم بر پدیده شومی مانند کارمزد خواهی ببندیم و خیلی چیزهای دیگر. ولی نمیتوانیم بر موفقیت هرچند کوچک کسبوکارهای نوپای پرداخت ایران در تعامل با رگولاتور چشم ببندیم. این تازه ابتدای راه است. کسبوکارهای نوپای فینتک ایران در تمامی زمینهها این پتانسیل را دارند که در ساختن عصری از تاریخ کنار هم بایستند. آنهم نه با هدایت دولت و حکومت و به دنبال حرفهای دهان پرکن، بلکه برای دنبال کردن اهداف کسبوکاری. نهفقط کسبوکارهای نوپای پرداخت بلکه همه ۹ دسته فینتک میتوانند کنار هم بایستند و برای منافع مشترکشان فعالیت کنند. ۱۳۰ سال از ورود بانکداری مدرن به ایران میگذرد و ما ۷ دوره تاریخی را پشت سر گذاشتهایم.
اکنون در هشتمین دوره تاریخی بانکداری در ایران یعنی در عصر تراکنش ایستادهایم که احتمالاً از تمام ۷ دوره قبلی هیجانانگیزتر خواهد بود. در تمام دورههای قبلی انبوهی از اختلافها و به سرانجام نرسیدنها وجود داشت. ما میتوانیم در دورهای زندگی کرده باشیم که بعداً از آن بهعنوان یک نقطه عطف تاریخی یاد کنند. دورهای که در آن بانکداران ایرانی در خدمت اقتصاد و منافع مردم ایران کنار هم ایستادند و بانکداری را از نو تعریف کردند. فراموش نکنیم که اقتصاد ایران بدون بهبود در وضعیت بانکداریاش احتمالاً توسعه نمییابد و ما در تاریخیترین دوره تاریخ کوتاه بانکداری ایران ایستادهایم.