پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا شهرهای الکترونیک در ایران شکست خوردهاند؟ در گفتوگو با دکتر علیاکبر جلالی
علیاکبر جلالی را همه میشناسند، نامش با نام شهرهای الکترونیکی در ایران گره خورده است، هرجا نامی از شهر الکترونیکی باشد عنوان او نیز آنجاست. هر چند طی این سالها هنوز پروژههایش به نتیجه نرسیده اما ناامید نیز نشده است. هنوز امیدوار است بتواند یک شهر الکترونیکی نمونه در کشور پیاده کند. او این بار تمام انرژی خود را روی شهر الکترونیکی گرگان گذاشته و امیدوار است بتواند در یک دوره زمانی کوتاه این طرح را به نتیجه برساند. با او در خصوص چرایی پروژههای شکستخورده شهر الکترونیکی به گفتوگو نشستهایم که در زیر میآید:
تقریبا از سال ۷۹ پروژه شهر الکترونیکی کیش کلید خورد اما چرا پس از گذشت این مدت هیچ دستاورد قابل توجهی نداشته است؟
بله. در سال ۸۰ ما همایش جهانی شهر الکترونیکی را در کیش برگزار کردیم که در نوع خود بینظیر بود و بحث شهر الکترونیکی در همانجا کلید خورد. حدود ۱۵۰۰ نفر از مسئولان کشوری و متخصصان و کارشناسان جمع شدیم و به این نتیجه رسیدیم که کیش بهترین جایی است که میتواند پذیرای این طرح باشد.
تمام مدیران بانک و مدیران ارشد نیروهای انتظامی و امنیتی در آن همایش حضور داشتند. در آن زمان مدیریت منطقه آزاد کیش آقای یزدانپناه بود که حمایت خوبی از این طرح کردند اما پس از آن دکتر قاسمی به جای ایشان روی کار آمدند که علاقهای به شهر الکترونیکی نداشتند.
از سوی دیگر دانشگاه صنعتی شریف وارد این پروژه شد و در راستای احداث شعبه در کیش گام برداشت. با نفوذی که این دانشگاه داشت این پروژه را هم از دانشگاه علم و صنعت تحویل گرفت و اسما یک مشاور خارجی نیز استخدام کرد تا بودجهای هم بگیرد ولی در واقع هیچ دستاوردی نداشت.
متاسفانه یکی از مشکلات ما این است که دانشگاههای معروف در کشور به صرافت کسب و کار و تجارت افتادهاند و منابع و بودجه میگیرند و هیچ خروجیای هم ندارند. دکتر قاسمی یک میلیارد تومان برای این پروژه گرفت و هیچ کاری هم انجام نداد. عملا کسانی مثل ما که شروعکننده این کار بودیم کنار گذاشته شدیم.
.
بعد از آن هم این طرح کنار گذاشته شد؟
بله عملا. البته گهگاه نام این طرح سر زبانها میافتاد اما عملا هیچ اتفاقی نیفتاد. حتی بعدا دانشگاه شریف همایشی برگزار کرد که نتوانست حتی صد نفر شرکتکننده گرد هم بیاورد. آن زمان پیش از اینکه ما همایش برگزار کنیم، اینترنت جزیره کیش، قبل از آنکه امکانات کابل و شبکه امروز وجود داشته باشد، ۳۰ مگابیت سرعت داشت و مردم هم به رایگان از آن استفاده میکردند. بانکها کاملا الکترونیکی شده بودند و کارتی تحت عنوان ثمین وجود داشت که اولین کارت اعتباری در ایران بود.
پمپبنزین کیش الکترونیکی و دو حلقه فیبر نوری دور جزیره کشیده شده بود. کارهای زیربنایی خوبی انجام گرفت که اگر این رانتبازیها وجود نداشت شهر الکترونیکی کیش میتوانست نهتنها در کشور بلکه در جهان یک نمونه موفق باشد. شروع آیتی کشور از کیش بود. چون در سال ۱۳۸۲ بود که دولت یک اطلاعیه صادر کرد و به سمت دولت الکترونیکی رفت.
.
قرار بود کارتی برای شهروندان کیش ارائه شود.
بله. الان هم کارت کیشوندی وجود دارد اما تفکر یکپارچهسازی خدمات الکترونیکی دیگر وجود ندارد. ببینید هدف ما چیز دیگری بود. دانشگاه شریف دنبال احداث دانشگاه در کیش بود و از این فرصت شهر الکترونیکی استفاده و اعضای هیات علمی خود را وارد مدیریت منطقه آزاد کیش کرد و در نهایت هم موفق شد. اما اصل پروژه مغفول ماند و انشاءالله روزی جوابگوی تاریخ خواهند بود که چرا یک طرح ملی که میتوانست چندین سال کشور را جلو بیندازد، به دلیل منفعتطلبی این دانشگاه در نطفه خفه شد.
.
پس از کیش این طرح به کجا رفت؟
پس از فرصت مطالعاتی که برایم پیش آمد، از شهرداری مشهد با من تماس گرفتند. بین دانشگاه علم و صنعت و شهردار مشهد قراردادی بسته شد به نام سند راهبردی توسعه شهر الکترونیکی مشهد. این سند هنوز هم یکی از بهترین سندهای موجود است که همین امروز هم دست به دست میگردد. سند دیگری هم با رانت نوشته شد و میلیاردها تومان هزینه برد ولی به جایی نرسید و مورد قبول شهرها واقع نشد. در حالی که قرار داد ما با شهرداری مشهد تنها ۸۰ میلیون تومان بود. به هر حال جای خوشحالی بود که حداقل قراردادی وجود داشت.
یعنی اول سند راهبردی را نوشتید؟
بله در سال ۸۲ این سند نوشته شد و در مرحله اجرا سفارت چین پیشنهاد داد تمام زیرساختهای لازم را به صورت رایگان بسازد. دکتر معتمدی وزیر وقت هم بسیار استقبال کرد.
در آن هنگام قرار بود جلسهای با حضور شهرداری مشهد، وزیر ارتباطات و سفیر چین برگزار کنیم ولی با عوض شدن شهردار مشهد تمام برنامههای ما به هم خورد. شهردار جدید گفت در حالی که زبالههای مردم پشت در خانهها مانده، نیازی به شهر الکترونیکی نداریم. این بار هم جابهجایی مدیریت یک برنامه ملی را بر هم زد.
مدیران کوتاهقد و ضعیف که پست میگیرند و فهمی از فناوری ندارند و بعضا ضد آن هم هستند، مانع پیشرفت اصلی دانش و فناوری کشور میشوند.
با این وجود ما باز هم دست به کار شدیم، سایتی را طراحی کردیم به نام emashhad.ir و ساعتها وقت صرف سخنرانی برنامههای تلویزیونی و فرهنگسازی در مشهد شد. فضای فرهنگی خوبی ایجاد و شهر برای اتفاق بزرگی آماده شده بود. ولی این پروژه تنها در حد سند راهبردی باقی ماند.
.
بعد از آن فعالیتهای شهر مشهد چگونه ادامه پیدا کرد؟
پس از آن شهرداری مشهد واحدی تاسیس کرد که مربوط به شهر الکترونیکی بود و فعالیتهایی انجام دادند؛ مثلا اپلیکیشنهایی هم ارائه دادند، هرچند شهردار مخالف بود. جالب است بدانید روزی که همین شهردار مخالف جابهجا شد، گفت اگر میدانستم تنها کاری که انجام میدادم اجرای طرح شهر الکترونیکی بود. یعنی چند سال گذشت تا متوجه مزایای این طرح شود و این نشان میدهد چقدر دانش مدیران ما در این زمینه پایین است و آنها به جای اینکه کمکدهنده باشند، نقش ترمز را ایفا میکنند.
.
طرح مشهد سال ۸۲ شروع شد اما چرا انجام آن ۱۰ سال طول کشید؟
بله ۱۰ سال طول کشید و اکنون هم صاحب خاصی ندارد.
.
به نظر شهرداری متولی آن است.
بله شهرداری مشهد برخی خدمات را به صورت الکترونیکی ارائه میدهد. به هر حال طرحهایی که پایهگذاری کردیم به طور کامل از بین نرفت و دهها پایاننامه کارشناسی و دکترا در مورد آن نوشته شد و ادبیاتی در دانشگاههای ما برای این مساله به وجود آمد که نمیتواند از بین برود و دانش آن مانده است. در تمام دنیا تنها کشوری که در حوزه شهرهای الکترونیکی تا این حد ادبیات دارد، ما هستیم. کشورهای دیگر یا چنین فناوریای ندارند یا آنقدر پیشرفته هستند که در این مرحله نماندهاند. ولی چون در کشور ما سطح سواد دیجیتال پایین است، ناچاریم از روستا شروع کنیم و به شهر برسیم تا فضای لازم به وجود بیاید.
.
بعد از شکست پروژه شهر مشهد سراغ سمنان رفتید؟
پس از مشهد تصمیم گرفتم کارهای دولتی و تماس گرفتن با دیگران را قطع کنم و با تیم تحقیقاتیای که در دانشگاه داشتیم تصمیم گرفتیم طرح یکپارچهای به نام شهرهای الکترونیکی ایران تهیه کنیم؛ یعنی ریلی بگذاریم که دیگر یک شهر یک شهر پیش نرویم بلکه تمام شهرها را به صورت اپلیکیشن روی آن پیاده کنیم.
طراحی این نرمافزار پنج سال طول کشید و با توجه به عدم موفقیتهای قبلی به این نتیجه رسیدیم اگر هر شهر به تنهایی این طرح را اجرا کند و جداگانه هزینه شود، به نتیجه نخواهد رسید بنابراین تصمیم گرفتیم همه تجارب را یکجا استفاده کنیم. تا اینکه استاندار سمنان از ما خواست این طرح را در استان سمنان پیاده کنیم ولی هیچ وقت نتوانست قراردادی ببندد زیرا ردیف بودجهای برای شهر الکترونیکی در اختیار نداشت.
با این وجود در سال ۸۹ به مدت یک سال در سمنان فعالیت کردیم و تمام شهرهای استان را به صورت الکترونیکی درآوردیم و حدود ۱۴۴۰ خدمت دولتی ارائه دادیم. در کل فضای خوبی ایجاد شد.
.
با وجود این اتفاقات بار دیگر سراغ استان گلستان رفتید تا طرح خود را در این استان پیاده کنید؟
استاندار این استان با توجه به آشناییاش با فناوری اطلاعات از تیم ما خواست این طرح را در این استان پیادهسازی کنیم. در حال حاضر پس از گذشت هشت ماه تمام شهرهای این استان الکترونیکی شده و سایت آن در حال بارگذاری است. مساله فقط زیرساخت داشتن نیست؛ باید از این زیرساختها استفاده شود. این همه بر پهنای باند تاکید میشود اما با این پهنای باند چه خواهیم کرد؟ کاری را که قرار است انجام شود ما تدوین کردهایم و پنج سال است در حال کار کردن روی آن هستیم و خطاهای آن را برطرف کردهایم.
.
پروژه گلستان الکترونیکی در چه مرحلهای قرار دارد؟
ما در این طرح برای اولین بار استان مجازی گلستان را تعریف کردیم. چهار پروژه را هم در آن به دست گرفتیم. پروژه اول طرح کارورزی مشاغل دانشبنیان کارجویان دانشگاهی استان است. ممکن است ۱۰ هزار نیرو برای طرح شهر هوشمند احتیاج داشته باشیم ولی شاید پنج نفر هم نیروی مفید در اختیارمان نباشد. به همین دلیل ما افراد فارغالتحصیل در استان را طی دورههایی آموزش دادیم و امروزه تعداد آنها به ۲۳۳۳ نفر میرسد که این امر با کمک سازمان فنی حرفهای و وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، آقای جهانگرد و شخص استاندار صورت گرفت.
البته حمایتها معنوی بوده و هنوز هیچ کمک مالیای صورت نگرفته است. آموزش دادن به حدود ۳۰۰۰ نفر در این دورهها با سختی بسیار و بودجه حداقلی انجام گرفت اما میلیاردها تومان ثروت کشور به طرق مختلف به هدر میرود.
پروژه دوم پیادهسازی ویدئو کنفرانس استان مجازی گلستان است، به صورتی که استاندار بتواند با شهروندان ارتباط مستقیم داشته باشد، همینطور جلسات استاندار و معاونان و فرماندار در ادارات به صورت مجازی برگزار میشود. به این طریق کشش زیرساختها هم آزموده میشود.
پروژه سومی که کار کردیم پروژه شهرهای الکترونیکی استان گلستان است که تقریبا به اجرا رسیده.
پروژه چهارم قراردادی است که با شرکت خصوصی بستهایم؛ ۵۰ دستگاه دولتی در استان را زیر پوشش یک سیستم ببریم و خدمات آن را به صورت الکترونیکی ارائه دهیم. تا به حال خدمات پنج دستگاه کامل شده و نام این طرح هم خدمات یکپارچه دولتی است. اگر استان مجازی گلستان راه بیفتد و به تفاهمنامهای که آقای جهانگرد با استانداری سمنان امضا کرده – و بنده هم نماینده تامالاختیار استاندار در این تفاهمنامه هستم – عمل شود و اتفاق خاص دیگری نیفتد، مزایای این طرح برای همه روشن میشود.
فکر میکنم نقطه عطف کار من در این ۲۰ سال راهاندازی طرح مشاغل دانشبنیان است که هم موجب حل مشکل بیکاری میشود و هم کشور را از این رکود خارج میسازد و اقتصاد نیز پویا خواهد شد. توصیه میکنم اگر کسی باز هم متوجه مزایای شهر الکترونیکی نمیشود و این مفهوم هنوز مبهم است سری به سایت استان مجازی گلستان بزند و کمی با تامل از امکانات و قابلیتهای آن در سطح ملی و استانی بازدید کند. البته هر کدام از این بخشها کار بسیاری برده و و هیچ وقت هم تمام نمیشود؛ امیدواریم با انجام این کار راه را برای سایر استانها جهت ارائه سیستم خدمات یکپارچه باز کنیم.
منبع: پیوست
سلام وتشکر مطالب بسیار مختصر ومفید بودند .
دکتر کجا میشه شاگردی شما رو کرد