پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
5 نکته و پیشنهاد درباره سبد کالا
توزیع سبد کالا بحثهای زیادی را در جامعه ایجاد کرده است؛ عدهای راضیاند و گروهی ناراضی. فارغ از بحثهای سیاسی که همیشه در هر موضوعی وجود داشته است، از آنجا که قرار است این اقدام در آینده نیز تکرار شود، درباره سبد کالا نکات زیر را میتوان ذکر و دربارهشان تأمل کرد:
- اصل ارائه کمک به خانوادهها، در شرایطی که معیشت مردم به شدت در مضیقه است، امری شایسته و قابل تقدیر است. این مسأله درباره خانوادههایی که از نظر اقتصادی جزو طبقات ضعیفتر جامعه هستند، صدق بیشتری دارد. چنین اقداماتی اگر برای طبقات بالا بی اثر و برای قشر متوسط کمک حال باشند، برای دهکهای پایین درآمدی، حیاتی هستند. لذا اصل کمک را نمیتوان مورد مناقشه قرار داد مگر از سر سیری!
- توزیع سبد کالا، قاعدتاً باید معطوف به کسانی باشد که بدان نیاز مطلق یا حتی نسبی دارند، اما واقعیتی که بارها تجربه شده این است که شناسایی دقیق و بدون خطای افرادی که مستحق برخورداری از این کمکها هستند، میسر نیست. این امر، باعث ایجاد نارضایتیهایی شده است چه آن که بعضاً در یک کارگاه، کارفرما مشمول سبد کالا شده و کارگرش نه! نظام اقتصادی کشور نیز به گونهای طراحی نشده که دستکم در کوتاه مدت، شفافسازی اقتصادی محقق شود. به نظر میرسد بهترین کار در خصوص سبد کالا، این است که بگویند این سبد به کسانی که ماهانه زیر فلان رقم – میتواند درمناطق مختلف متغیر باشد – درآمد دارند، تعلق میگیرد و هر کس که در این بازه درآمدی، نیاز دارد، ثبت نام کند و سبد را بگیرد. مبنا هم خود اظهاری باشد، با توضیحاتی که خواهد آمد. این کار چند فایده دارد: هم اکنون تعدادی از افراد متمول که مشمول سبد کالا شدهاند، برای گرفتن آن اقدامی نمیکنند و نخواهند کرد. طبیعتاً کسی که ثروتمند است – مثلاً یک پزشک ، یک مدیر ، یک کارمند عالیرتبه – ولو این که مشمول سبد کالا شده باشد، وقت خود را برای گرفتن این کمک دولتی، صرف نمیکند و ای بسا، برای خودش شایسته هم نداند که بگیرد. به عنوان مثال، رئیس جمهور سابق و رئیس کنونی شورای شهر تهران، جزو کسانی هستند که بی آن که خود بخواهند، نامشان در فهرست مشمولان دریافت سبد کالا آمده است؛ حتماً اینها برای دریافت سبد اقدام نخواهند کرد. لذا اگر از اول، مکانیزم ثبت نام اجرا شود، چنین افرادی ثبت نام نمیکنند و نیازی هم عملیات فنی و مالی شارژ سبد برای اینها نیست. چون مکانیزم، بر مبنای ثبت نام افراد و خوداظهاری است، دیگر کسی به دلیل نگرفتن سبد ناراضی نخواهد بود. در مجموع، با اجرای این روش، میلیونها نفر ثبت نام نخواهند کرد و بار مالی اجرای طرح به شدت کاهش مییابد.
- از آنجا که قرار است اعطای سبد کالا استمرار یابد، پیشنهاد میشود زمان تحویل کالا، بیشتر شود تا نیازی به صفهای طویل و اذیت شدن مردم نباشد.
- میتوان با اصلاح روش توزیع کنونی، رفته رفته، یارانه نقدی را به سمت سبد کالا هدایت و بدان تبدیل کرد. این کار چند فایده دارد: توزیع نقدینگی حاصل یارانه نقدی، متوقف و به تبع آن، تورم کاهش مییابد. شاید گفته شود در نظام یارانه نقدی، این امکان وجود دارد که هر کس هر چه میخواهد خریداری کند، ولی در اینجا باید کالا بگیرد. این سخن درست است اما نکته اینجاست که در سبد کالا، دقیقاً همان چیزهایی وجود دارد که اغلب خانوادههای ایرانی در طول ماه میخرند، مانند برنج، تخم مرغ، روغن، پنیر، مرغ، قند، شکر و … (برخی از اینها در سبد کنونی وجود دارند و برخی دیگر را میتوان در تناوب کم و زیاد کرد). بنابراین وقتی این اقلام اساسی و فراگیر به رایگان توزیع شوند، مردم با پول آنها میتوانند نیازهای دیگرشان را برآورده کنند. وقتی یارانه، نقدی باشد همه برای دریافت آن راغب میشوند، اعم از این که فقیر باشند یا غنی؛ چون واریز شدن خودکار پول به حساب، ولو اندک، برای همه جذابیت خاص خودش را دارد. اما اگر اعلام شود که یارانه ویژه کسانی است که بدان نیاز دارند – و اساساً تعریف یارانه همین است – و این یارانه به طور کالا ارائه میشود، اکثر کسانی که نیازی بدان ندارند، از گرفتنش خودداری میکنند. صاحب یک بنگاه معاملاتی بزرگ خودرو را در نظر بگیرید که هم اکنون هر ماه حدود 200 هزار تومان به حسابش ریخته میشود. اگر به او بگویند به عنوان کسی که واقعاً نیازمند دریافت کالاست ثبت نام کند و ماه به ماه به فروشگاهی برود و برنج، روغن، قند و شکر بگیرد، به احتمال بسیار زیاد، این کار را نخواهد کرد. در اغلب کشورهای دنیا که سیستم حمایت از اقشار کم درآمد وجود دارد، نیز چنین است و کسانی که واقعاً نیاز دارند، با مکانیزمهایی کالای مورد نیاز خود – و مشخصاً موادغذایی اصلی – را دریافت میکنند. اما در اینجا چون پول نقد به حساب میریزند، تقریباً همه افراد (حتی ایرانیان مقیم خارج و برخی اموات) میگیرند و این در حالی است که بسیاری واقعاً نیازی بدان ندارند. یکی از میلیاردرهایی که یارانه نقدی میگیرد، با طعن و تمسخر میگفت که یارانهای که میگیرد را صرف غذای سگهایش میکند. آیا شایسته است کسی که پورشه و بنز آخرین مدل سوار میشود همانند کسی که به نان شب محتاج است، یارانه نقدی بگیرد؟ در حالی که اولی، یارانههای به مراتب بیشتری را به طور غیرمستقیم دریافت میکند. در هیچ نظام یارانهای در هیچ جای جهان، چنین چیزی وجود ندارد چون همه میدانند که مساوات با عدالت بسیار متفاوت است. تبدیل تدریجی یارانه نقدی به یارانه کالایی – بعد از برطرف شدن اشکالات نظام توزیع – بهترین راه برای برون رفت از چاه ویل یارانه نقدی است تا از یک سو، ثروتمندان، یارانه بیخود نگیرند و از دیگر سو، اقشار نیازمند، از حمایتهای واقعی برخوردار شوند. ملاک هم همان گونه که گفتیم، باید خوداظهاری افراد بر مبنای حداقل درآمد و ثروتی باشد که اعلام میشود. در برخی کشورها که مردم باید اموال خود را اظهار کنند، این ضمانت اجرا وجود دارد که اگر کسی دارایی خود را کتمان کرد، در صورت کشف این پنهانکاری، مالک آنچه کتمان کرده نیست.
- تخصیص هوشمندانه سبد کالا به اقشار نیازمند در قالب یارانه، میتواند به تولید داخلی کمک ویژهای کند، بدین شکل که بسیاری از کالاها مانند گوشت، مرغ، تخم مرغ، پنیر، حبوبات، قند، ماکارونی، برنج ایرانی، چای ایرانی و … مشمول خرید تضمینی شوند و توسط دولت خریداری و بین افراد مشمول یارنه توزیع میشوند. با این سیاست، تولید کنندگان داخلی به طور ویژه مورد حمایت واقعی قرار میگیرند و حجم اشتغالزایی به طرز محسوسی افزایش مییابد.
نکته پایانی اما بسیار مهم و جدی است: باید اقتصاد ملی به سمتی برود که همه مردم بتوانند با 8 ساعت کار، زندگی آبرومندانهای را برای خود و خانوادههایشان تأمین کنند و نیازمند یارانه، چه نقدی و چه غیر نقدی نباشند. آنچه در سطور فوق گذشت، صرفاً ناظر به بهتر اداره کردن یک وضعیت بد بود.
منبع: عصر ایران