پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تحول دیجیتال؛ نیاز، روند یا هیجان
تحول دیجیتال به گذر زمانی طولانی نیاز دارد. بانکها و شرکتهایی که تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست نیز نیست، از سالها پیش آغاز کردهاند و اکنون دریافتهاند که مسیری بسیار طولانی و ناهموار پیش رو دارند و از همه مهمتر پارامتر فرهنگ و پیادهسازی فرایندهای آن، پیچیدگیها را دوچندان خواهد کرد
فرهاد وکیلیان، مدیرعامل سابینتجارت / در دو دهه اخیر در صنعت بانکداری و پرداخت همواره با رویکردهایی مواجه بودهایم که بعضاً مثبت بودهاند و گاهی هم منفی. بارها با واژه اولین مواجه بودهایم که برخی فریاد برآوردهاند که اولین، آنها هستند، نه اینها. واقعاً سؤال اینجاست: حاصل این اولینها و این رونماییها برای کاربران، بانکها و سرمایهگذاران چه بوده است؟ این میزان حجم سرمایهگذاری که غالباً بر دوش بانکهاست، صرف کنترل هیجان شده یا واقعاً نیازی احساس شده که مطابق با روند روز دنیا طراحی شده است. در این میان نقش رگولاتور پس از هیجان پررنگ بوده یا قبل از آن؟
طی این مدت با واژههایی مثل کیف پول، دستگاه کارتخوان، کارتهای اعتباری، اپلیکیشنهای موبایلی با چاشنی اکوسیستم، کارتهایی با قابلیت چیپست و… مواجه بودیم. در کشور چندین کیف پول و اپلیکیشن موبایلی وجود دارد که همگی یکسان و یکشکل و دارای خدماتی مشابه هستند. آیا تعدد این محصولات مورد نیاز جامعه و مخاطب است؟ سابقه صنعت نشان میدهد که وجود 9 میلیون دستگاه کارتخوان با سطح سرویس یکسان، فاقد خلاقیت و نوآوری؛ از میزان مورد نیاز جامعه بیشتر است.
اکنون مسافر تازهواردی به نام تحول دیجیتال و نئوبانک از راه رسیده است. حال سؤال اساسی اینجاست که آیا این واژه نیز مانند سایر واژههای فوق در طول این 20 سال به سرانجام یکسانی میرسد؟ آیا نیاز است؟ روند است؟ یا هیجان؟
موضوع تحول دیجیتال هم احتمالاً از همین جنس است. نئوبانکها هنوز در دنیا تازهوارد هستند، در حالی که آنها با استاندارد، قوانین، زیرساختها، فرایندها، نیازهای مخاطب و فرهنگ خودشان مشغول به فعالیت هستند. ما در اغلب موارد، نمیخواهیم با تفسیر و حدس و گمان از این قافله عقب بمانیم و با این رویکرد مشغول تحول دیجیتال هستیم.
تحول دیجیتال به گذر زمانی طولانی نیاز دارد. بانکها و شرکتهایی که تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست نیز نیست، از سالها پیش آغاز کردهاند و اکنون دریافتهاند که مسیری بسیار طولانی و ناهموار پیش رو دارند و از همه مهمتر پارامتر فرهنگ و پیادهسازی فرایندهای آن، پیچیدگیها را دوچندان خواهد کرد. اینکه تصور کنیم با تشکیل چند کارگروه و با رونمایی از چند محصول به سمت تحول دیجیتال پیش میرویم، به نظر میرسد دچار هیجان هستیم. تحول دیجیتال باید ابتدا در خود سازمان متحول نهادینه شود که همین موضوع و آموزشهای مرتبط با آن چند سالی زمان میبرد.
در این راستا چند سؤال به اذهان متبادر میشود:
- آیا مدل مشخصی به نام پرداخت دیجیتال در جهان وجود دارد؟
- آیا در مورد مقوله فوق استانداردی وجود دارد که بتوانیم به آن رجوع کنیم؟
- چند بانک و شرکت با رگولاتور بر سر آینده هزینههایی که در تحول دیجیتال میکنند، در حال مذاکره هستند و به نتیجه رسیدهاند؟
برخی بانکها و شرکتها که سالهاست در این حوزه مشغول فعالیت هستند، پاسخ سؤالات فوق را دادهاند و در راستای این روند در حال حرکت هستند و آینده روشنی برای تحول دیجیتال خلق خواهند کرد و برخی دیگر تحول دیجیتال را تفسیر میکنند و قدمهای اولیه را با تفسیرهای خودشان برمیدارند؛ غافل از اینکه پایه این تحول همچنان غیربومی است؛ بنابراین بومیسازی آن در حال حاضر مفهومی ندارد و همانند این است که بخواهیم رمزارز بیتکوین را بومیسازی کنیم؛ چنانچه این دست بانکها و شرکتهای مرتبط با آنها، با عدم اصلاح فرایندهای فعلی خود قدم در راه تحول دیجیتال بگذارند، دچار هیجان شدهاند و برای کنترل آن هزینههای زیادی را باید پرداخت کنند.
به هر حال فراموش نکنیم که همچنان در برخی بانکها برای باز کردن حساب جدید (حتی در بانکی که حساب داریم) تکمیل چندین فرم ضروری است و باز فراموش نکنیم ما همچنان از کارت ملی هوشمند کپی میگیریم.