پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
قبل از تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در یک استارتآپ، این 7 فاکتور را بسنجید
برای سرمایهگذاران فرشتهای که میخواهند شرکتی عالی پیدا کرده و در آن سرمایهگذاری کنند، یک خبر خوب داریم و یک خبر بد. در ابتدا خبر بد را میگوییم: سرمایهگذاری در هر شرکتی ریسک دارد و هیچ شرکتی وجود ندارد که از همه لحاظ عالی باشد. اما خبر خوب: شما با پرسیدن سوالات صحیح و یافتن پاسخهای مناسب، میتوانید سطح ریسک را کاهش دهید.
سوزان پرستون، یک سرمایهگذار فرشته موفق است و یکی از شرکای تضامنی صندوق کالکف کلین انرژی انجل به شمار میرود. او اخیرا وبیناری را در همین موضوع برای انجمن انجل کپیتال برگزار کرد. پرستون یکی از مربیان موسسه انجل ریزورس محسوب میشود و در این وبینار، راهنماییهای خوبی در مورد انتخاب یک شرکت مناسب برای سرمایهگذاری ارائه داد.
نویسنده این مقاله، دیدگاههای ارائه شده توسط پرستون را با نتایج تحقیقات و صحبتهایی که با سایر سرمایهگذاران فرشته داشته، ترکیب کرده و در نهایت، هفت فاکتور برتر را برای شناسایی شرکتهای مناسب برای سرمایهگذاری معرفی کرده است:
1. چنین شرکتی مقیاسپذیر است
این فاکتور بدان معنی است که شرکت مربوطه باید بتواند به سرعت و همزمان با پایین نگه داشتن هزینهها، درآمد خود را افزایش دهد و حاشیه سود مناسبی برای خود ایجاد کند. در بعضی از مدلهای کسبوکاری، این کار به راحتی شدنی است؛ ولی برای گروهی دیگر از کسبوکارها که نیازمند تعداد بالایی از پرسنل هستند، چنین امری امکانپذیر نیست. به عنوان نمونه، تولید تیغ ریشتراش، کسبوکاری است که به راحتی میتواند توسعه پیدا کند. تولید این تیغها کمهزینه است و فروش آنها آسان است. در مقابل، شرکتی که در مرحله نصب تجهیزات و مشاوره نیاز به سطح بالایی از تخصص یا سفارشیسازی دارد، به این زودیها گسترش پیدا نخواهد کرد.
2. چنین شرکتی از جذابیت بالایی برای کسب مالکیت برخوردار است
اکثر بنگاههایی که نسبت به کسب مالکیت کسبوکارهای نوآور پرریسک اقدام میکنند، به دنبال شرکتهایی با رشد بالا و مقیاسپذیر هستند که حاشیه سود بالایی داشته باشند و محصولاتی را عرضه کنند که با استراتژیهای آنها همسو باشد. مهم است که یک شرکت از همان ابتدای کار، استراتژی خروج داشته باشد. سرمایهگذاران کسبوکار در کنار سایر ملاحظات، باید بررسی کنند که در آینده، چه نهادی به سمت آن کسبوکار جذب خواهد شد، به چه علت آن را خریداری خواهد کرد و بازه زمانی پیشبینیشده برای این کسب مالکیت چقدر است.
3. این خروج احتمالی، باید سود مورد نیاز شما را فراهم کند
در هر خروج احتمالی، چند موضوع وجود دارد که باید در مورد آنها حساب و کتاب کرد. میزان سود حاصل از مبلغ سرمایهگذاری شده، ارزش شرکت قبل از تزریق سرمایه، مقدار سهام سرمایهگذار و قیمتی که بابت کسب مالکیت پرداخت میشود، مواردی هستند که باید مورد ارزیابی قرار بگیرند. بنابراین، در کنار پیشبینی مبلغ فروش شرکت، باید به مقدار پولی که سرمایهگذاری میکنید نیز فکر کنید و همچنین این سناریو را نیز بررسی کنید که آیا در مراحل بعدی جذب سرمایه، درصد مالکیت شما کاهش پیدا خواهد کرد یا خیر.
اگر من به دنبال سود ده برابری از سرمایهگذاریام باشم، یکی از روشها این است: با شرکتی وارد همکاری شوم که احتمال جذب سرمایههای دیگر توسط آن کم باشد. بدین ترتیب، به راحتی میتوانم حساب کنم شرکت باید به چه مبلغی به فروش برسد تا من به سودی که از سرمایهگذاریام انتظار دارم، دست پیدا کنم. البته لازم به ذکر است تمامی این توضیحات، نظری هستند و در عمل، اغلب پیشبینیهایی که در مورد خروج از بازار انجام میگیرند، اشتباه از آب درمیآیند. (اگر پیشبینیهایمان کاملا دقیق از آب درمیآمدند، عالی میشد!)
4. چنین شرکتی از یک گروه مدیریتی عالی بهرهمند است
شرکتهای مناسب برای سرمایهگذاری، توسط یک گروه باتجربه، استوار، متخصص و ماهر مدیریت میشوند. این گروه مدیریتی، باید از توانایی کافی برای ایجاد یک فرهنگ کاری عالی برخوردار باشد و همزمان با رشد شرکت، بتواند این فرهنگ را حفظ کند. تعداد بالایی از سرمایهگذاران فرشته ترجیح میدهند با گروههایی کار کنند که از پیش، تجربه کارآفرینی داشته باشند، ولی سرمایهگذاران فرشتهای نیز وجود دارند که از کارکردن با کارآفرینان تازهکار و دیدن اشتیاق و انرژی آنها لذت میبرند. لازم به ذکر است کارآفرینان تازهکار زمانی میتوانند توجه سرمایهگذاران فرشته را به سمت خود جلب کنند که در داخل شرکت از کارمندان باتجربه استفاده کرده و در بیرون شرکت، از راهنماییهای مشاور بهرهمند شده باشند. چنین گروههایی باید یک برنامه تجاری واقعبینانه داشته باشند و از نظر مالی، یک مسیر شفاف برای رسیدن به سودآوری ترسیم کرده باشند.
5. محصول چنین شرکتی توسط مشتریان تایید شده و از پس امتحانهای دیگر برآمده است
یکی از مهمترین مسائلی که در زمان تصمیم گرفتن برای سرمایهگذاری باید مدنظر قرار داد، این است: چه کسی این محصول را خریداری خواهد کرد؟ سرمایهگذاران باید با مشتریان حقیقی و احتمالی وارد رابطه شوند و اطمینان حاصل کنند که آنها، محصول شرکت را خواهند خرید.
آیا محصول تولید شده توسط شرکت، یکی از مشکلات اساسی مشتریان را رفع میکند؟ این محصول در مقایسه با محصول شرکتهای رقیب، چه مزایایی دارد؟ شرکتی که به راحتی بتواند توضیح بدهد چرا محصولش از محصول رقبای فعلی و آتی بهتر است، گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری محسوب میشود. موارد بسیار دیگری نیز وجود دارند که باید مورد سنجش قرار بگیرند؛ از جمله این مسائل میتوان به نحوه تولید و حقوق مالکیت معنوی اشاره کرد. اگر میخواهید در شرکتی سرمایهگذاری کنید، ابتدا مطمئن شوید که آن شرکت یک نقشه راه واقعگرایانه برای تولید محصول دارد، هزینههای واقعی تولید را محاسبه کرده و تمهیدات لازم برای تحویل کالا به مشتری را اندیشیده است.
6. چنین شرکتی یک بازار بزرگ را هدف قرار داده و یک استراتژی قوی برای ورود به بازار دارد
اگر میخواهید شانس بالایی برای افزایش درآمد داشته باشید، شرکتی را انتخاب کنید که بازار بزرگی را هدف قرار داده باشد. طبیعتا، شرکتی که بازاری 500 میلیون دلاری را هدف قرار داده، بهتر از شرکتی عمل میکند که در یک بازار پنج میلیون دلاری فعالیت میکند. شرکتی که انتخاب میکنید باید یک استراتژی بازاریابی شفاف داشته باشد.
شرکای شرکت چه کسانی هستند؟ فرآیند ارائه محصول به بازار به چه شکل خواهد بود؟ از دستاندرکاران شرکت بپرسید طول چرخه فروش چقدر است و این نکته را در نظر داشته باشید که در اکثر مواقع، طول چرخه فروش، از آنچه کارآفرینان تصور میکنند، بیشتر است. بازار و محصول چه تعاملی با یکدیگر خواهند داشت؟ به عنوان نمونه، پرستون میگوید زمانیکه میخواسته برای اولین بار در حوزه انرژی پاک سرمایهگذاری کند، تصور میکرده مردم محصول دوستدار محیط زیست را خریداری خواهند کرد، چرا که کار صحیح همین است؛ ولی بعدها متوجه شده اشتباه فکر میکرده است. او در اینباره میگوید: «مادامی که محصول قیمت رقابتی نداشته باشد و سودی که به مشتری میرساند، به اندازه کافی قانعکننده نباشد، هیچ فردی آن را خریداری نخواهد کرد.»
7. فرصتی که چنین شرکتی فراهم میکند، با سلیقه شما همخوانی دارد
انتخاب شرکت مناسب یک تصمیمگیری شخصی است و سرمایهگذاران فرشته، به مرور زمان فهرستی از ویژگیهای مدنظرشان تهیه میکنند. اغلب سرمایهگذاران فرشته کارشان را با سرمایهگذاری در صنعتی شروع میکنند که به چموخم آن آشنایی دارند. برخی دیگر نیز موقعیت جغرافیایی، مرحله رشد، میزان سرمایه مورد نیاز و چندین و چند فاکتور دیگر را مدنظر قرار میدهند. شاید هیچ دو سرمایهگذار فرشتهای وجود نداشته باشد که به طور کامل شبیه هم باشند، اما در حالت کلی، بهترین سرمایهگذاران فرشته، از یک استراتژی سرمایهگذاری پیروی میکنند که با سلایق و اولویتهای آنها همسو باشد.
این که شما به کدام یک از هفت فاکتور مطرحشده وزن بیشتری بدهید، انتخاب خودتان است. حین برگزاری وبینار، یک شرکتکننده از پرستون پرسید گروه مدیریتی اهمیت بیشتری دارد یا بازار و محصول. در ادامه، پاسخ پرستون را میخوانید که برای نویسنده مقاله بسیار جالب بوده است:
تعداد زیادی از افراد، گروه مدیریتی را مهمترین فاکتور در ارزیابی یک شرکت میدانند، ولی من به این نتیجه رسیدهام که نمیتوان به طور مشخص گفت یک فاکتور نسبت به بقیه از اهمیت بیشتری برخوردار است. به تجربه من، همگی فاکتورها مهم هستند.
سوزان پرستون
سرمایهگذاران فرشته هیچگاه یک شرکت عالی پیدا نخواهند کرد که از همه نظر برای سرمایهگذاری عالی باشد. هر شرکتی ریسکهای مربوط به خودش را دارد. کار شما به عنوان سرمایهگذار این است که سطح این ریسک را ارزیابی کنید و با توسعه یک رویکرد هوشمند و حرفهای، بین ریسکهای کسبوکار و سودی که در نتیجه سرمایهگذاری در آن شرکت نصیبتان میشود، تعادل برقرار کنید.