راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

حرکت در مه / گزارشی در باب خروج یکی از مدیران وی‌سی از کشور

اگر یک یا دو استارت‌آپ موفق شده‌اند یا حداقل اینطور وانمود می‌کنند، نمی‌توان نسخه یکسانی برای همه پیچید؛ نوشداروی اقتصادمان را باید در چیزهای دیگر جست‌وجو کنیم.

یکی از مدیران شرکت‌های VC از کشور خارج شد. برای کسانی این موضوع تعجب‌آور بود که پشت زرق و برق استارت‌آپ‌ها پنهان شدند. عده کثیری را با شعار کارمند نباش و خودت برای خودت کار کن، کارآفرین باش نه کارمند، وارد دنیایی کردند که شاید برای خیلی از آنها زود بود. ولوله ایجاد کردند تا عده‌ای بدون سابقه کاری و مدیریتی و بدون اینکه تجربه‌ای درخصوص راه‌اندازی کسب‌وکار داشته باشند، وام‌های میلیونی و میلیاردی بگیرند، سر ماه چشم باز کنند و ببینند باید حقوق چندین میلیونی چندین نفر را بدهند. بنیانگذاران این استارت‌آپ‌ها با همین شعارها در دنیای کارآفرینی غوطه‌ور شدند، سرآخر به آرزوها و آمالشان که مطابق با شعارها بود نرسیدند، سرخورده موج مهاجرت دیگری را برای خروج از کشور آغاز کردند و یا در بهترین حالت، عطای کارآفرینی را به لقایش بخشیدند.

ببینید: سقوط دسته‌جمعی استارت‌آپ‌ها / در پنل پایان استارت‌آپ‌ها چه گذشت؟

.

نگاهی بر آنچه این چند سال بر اکوسیستم رفت

مهرماه سال گذشته بود که سورنا ستاری اعلام کرد: «سیستم استارت‌آپی کشور با وام جلو نمی‌رود و سیستم فکری ما این‌طور نیست هرچند آلوده آن شده‌ایم. این سیستم با سرمایه‌گذاری خطرپذیر شکل می‌گیرد و باید روی آن کار کرد و روی شرکت‌ها ارزش‌گذاری انجام داد.»

ستاری همان روزها بود که در کمال تعجب و پس از دادن وام‌های میلیونی و میلیاردی دولت و بانک‌ها گفت: «وام دادن به استارت‌آپ‌ها خیانت به آنهاست، معاونت علمی پیش‌ازاین از طریق صندوق‌های وابسته به بیش از دو هزار شرکت وام داده است؛ اما امروز اثرات آن را می‌بینیم. بسیاری از این شرکت‌ها شکست‌خورده‌اند و امروز باید وام‌هایی که گرفته‌اند را پس بدهند.»

این پرداخت‌ها شبکه بانکی را هم تحت تاثیر قرار داده؛ بر اساس گزارش بانک مرکزی که اسفندماه سال گذشته منتشر شد، شبکه بانکی کشور در 9 ماه منتهی به آذرماه سال 1397، به 626 شرکت دانش‌بنيان؛ معادل 51994 ميليارد ريال تسهيلات (به طور متوسط به هر شرکت 83 ميليارد ريال) پرداخت کرده است.

در حال حاضر بیش از چهار هزار و ۲۰۰ شرکت دانش‌بنیان در ایران مشغول به فعالیت هستند که طبق آمار بانک مرکزی از این تعداد به هزار و ۴۰ شرکت تسهیلات داده شده که مانده کل تسهیلات اعطایی به این شرکت‌ها در پایان آذرماه ۱۳۹۷ چیزی حدود هفتاد هزار میلیارد ریال (میانگین به هر شرکت ۶۷.۵ میلیارد ریال) بوده است.

همچنین طبق گزارش معاونت بررسی‌های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران که اسفندماه سال گذشته منتشر شده است، بیش از 54 درصد مطالبات غیرجاری بنگاه‌های دانش‌بنیان، مربوط به مطالبات مشکوک‌الوصول است که شامل 718 میلیارد تومان می‌شود و کل این مبلغ تنها متعلق به 70 شرکت دانش‌بنیان است. به عبارتی این شرکت‌ها به‌طور متوسط هر کدام 12 میلیارد تومان به شبکه بانکی بدهکار هستند.

اگر سری به گزارش عملکرد صندوق نوآوری و شکوفایی بزنید، آمار جالبی دستگیرتان می‌شود. سرمایه اولیه صندوق نوآوری و شکوفایی، 30 هزار میلیارد ریال بوده و 0.5 درصد از بودجه عمومی سالیانه کشور نیز باید هر سال به این صندوق تخصیص یابد. در لایحه بودجه 1398، بودجه عمومی ۴۷۸هزار میلیارد تومان برآورد شده بود که با این حساب بودجه این صندوق دو هزار و 390 میلیارد تومان است. باید این سوال را پرسید از 334 میلیارد تومان تسهیلات پرداخت شده تا اسفند 1394 و 779 میلیارد تومان تسهیلات مصوب،  این استارت‌آپ‌ها چقدر به اقتصاد کشور کمک کرده‌اند؟

.

شروع ایام خوش اما زودگذر؛ سرگذشت دونیت

دونیت، اولین استارت‌آپی است که در ایران نامش به کراودفاندینگ گره خورده است. استارت‌آپی که جزو اولین هایی بود که از سراوا سرمایه گرفت، اما سرگذشتش به خبری که اردیبهشت‌ماه اعلام کرد، ختم شد. «کمی کمتر از  پنج سال از شروع فعالیت پلتفرم دونیت می‌گذرد. دونیت توانست از یک ایده رشد کند تا به امروز، یکی از بزرگ‌ترین پلتفرم تأمین مالی جمعی (Crowdfunding) در امور عام‌المنفعه در کشور باشد. ماحصل فعالیت پنج‌ساله دونیت را می‌توان در بیش از ۲۰ سرپناه، ۱۰ مدرسه و پنج مرکز درمانی، پنج مرکز فرهنگی ورزشی و … مشاهده کرد.»

ببینید: دونِیت پلتفرم کراودفاندینگ ایرانی، به زودی غیرفعال می‌شود / امکان ایجاد پروژه تا آخر اردیبهشت‌ماه

دونیت از اول خردادماه امکان حمایت به پروفایل‌های شخصی و سازمانی را غیرفعال کرد. از اول شهریورماه امکان هرگونه پرداخت وجه از سیستم دونیت حذف شد، پروژه فعالی وجود نداشت و پروژه جدیدی فعال نشد و از اسفند 1398 وب‌سایت دونیت از دسترس خارج خواهد شد.

پس از اینکه خبر خروج یکی از مدیران VC کشور در فضای مجازی مطرح شد، محی سنیسل بنیانگذار دونیت، در ویرگول متنی نوشت که بسیاری را با خود همراه کرد و کاربران و فعالان حوزه استارت‌آپی، واکنش‌های زیادی به آن داشتند. او نوشت: «شاید سرآوا، برای بنیانگذاران دیگری، نقش یک همراه خوب یا حتی ناجی را داشته باشد، لیکن برای من نه. زمان گذشت و بالاجبار، داستان دونیت پر شر و شور و سرآوا به عنوان سرمایه‌گذار شهره به هم رسید. دقیقاً از آنجا که پس از تلاش من برای جذب سرمایه از سرمایه‌داران گوناگون، به بن بست سرآوا رسید و این شروع ایامی خوش اما زودگذر بود.

اما مکاتبات بی‌جواب زیادی نیاز بود تا من متوجه شوم که من صرفاً یکی از سربازان صفحه شطرنجی بودم که باید به آخر میرسیدم تا اسبی، وزیر شود و قلعه‌ای استوار. این بی‌توجهی سبب می‌شد تا بین جلسات هیئت‌ مدیران دونیت، بعضاً تا 6 ماه فاصله زمانی وجود داشته باشد.»

او داستان حضور آواتک و سرآوا را اینطور شرح می‌دهد: «اما موضوع مهم‌تر این بود که دونیت، برای سه سال، دو هیئت مدیره داشت: هیئت مدیره ثبت شده که آواتک به عنوان شتابدهنده در آن حضور داشت و هیئت غیر رسمی و ثبت نشده که در آن سرآوا بواسطه سرمایه‌گذاری، جای آواتک را گرفته بود.»

سرمایه‌گذاری سرآوا تنها روی دونیت نبوده، اینکه سنیسل این مسائل را مطرح کرده یک بخش قضیه است و بخش دیگر استارت‌آپ‌هایی هستند که سرمایه سرآوا را گرفتند اما این روزها خیلی حال و روز خوشی ندارند: «سرآوا از 10 استارتاپ پذیرفته شده در چرخه اول شتابدهی آواتک، در مدت شش ماه پس از پایان دوره شتابدهی بر روی هفت استارتاپ سرمایه‌گذاری کرد. همگی با حداقل ارزشی برابر 1.3 میلیارد تومان در سال 1394. آیا سرآوا تجربه و منابع لازم برای مدیریت این تعداد از کسب‌وکار جدید در دایره ارزش‌آفرینان خود را داشت؟»

شاید روی صحبت سنیسل اینجا با تمام کسانی است که چند سال پیش در سودای خودت کارفرمای خودت باش، وارد این حوزه شدند اما حالا سرخورده‌هایی هستند که نمی‌دانند باید بروند یا بمانند: «چه کارها که نمی‌توانستیم در کنار هم بکنیم، چه مرزها را که نمی‌شد فتح کرد. همیشه تلاش کردم در جهت بهبود اوضاع، اما خودم زیر سوال رفتم، شخصیتم و توانایی‌هایم.»

.

واژگان و جبهه‌گیری‌های آشنا

«مهاجرت معکوس نخبگان»، «زدن به سیم آخر و بازگشت به کشور»، «رشد غیرقابل تصور اکوسیستم استارت‌آپی»، «بیش از ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری»، «جذب سرمایه‌گذاری 100 میلیون دلاری خارجی»، «آینده اقتصادی کشور در دست استارت‌آپ‌ها است»؛ همه و همه عباراتی بودند که بارها در این چند سال آنها را شنیدیم گو اینکه استارت‌آپ‌ها معجزه‌ اقتصاد ایران هستند.

صحبت‌های این چند روز و گلایه‌هایی که حالا استارت‌آپ‌ها می‌کنند، شکست‌هایی که می‌خورند و راهی که باید از اول طی کنند، قسط‌هایی که طبق آمار موجود موعد آنها رسیده اما اخبار خوشایندی از آنها به گوش نمی‌رسد نشان از این دارد که اگر یک یا دو استارت‌آپ موفق شده‌اند یا حداقل اینطور وانمود می‌کنند، نمی‌توان نسخه یکسانی برای همه پیچید.

ببینید: پایان استارت‌آپ / بررسی هشت سال مسیر استارت‌آپی ایران و اینکه چرا تا امروز راه اشتباه را پیمودیم

چه بخواهیم چه نه این راه اشتباهی طی شده؛ حالا ورق برگشته؛ باید بپذیریم که نوشداروی اقتصاد ما تولید است اما نمی‌خواهیم آن را بپذیریم.

1 دیدگاه
  1. ناشناس می‌گوید

    شما اگر از اسنپ و تپسی به عنوان نمونه های موفق استارتاپی ایران استفاده میکنید و این متن تلخ رو نوشتین، یعنی که فضا رو درک نکردین.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.