پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
محمدرضا جمالی: رگولاتورها باعث شدهاند فناوری بلاکچین تبدیل به معضل شود / خصولتیها و نهادهای خاص در عرصه رمزارزها مانور میدهند
معرفی محمدرضا جمالی کار چندان سادهای نیست. کارشناس و متخصص در حوزه بانکداری و ابزارهای پرداخت است که اتفاقاً مدیریت شرکتی فعال در حوزه فناوریهای قانونگذاری را نیز عهدهدار است، اما نکته مهم احاطه و آگاهی او در خصوص ابزارهای نوین پرداخت در جهان و نگاه ۳۶۰ درجهای به فناوریهای جدید است که میتواند گفتههایش را جذاب و شنیدنی کند.
حالا کمتر ایرانی است که نام بیتکوین به گوشش نرسیده باشد، اما شمار کسانی که دقیق بدانند بیتکوین یا هر ارز رمزنگاریشده دیگر به چه معناست شاید بسیار اندک باشد.
این عدم آگاهی در شرایطی است که دستگاههای ماینینگ در حال فعالیت سفت و سخت در ایران هستند و در سایه برق یارانهای و قیمت بالای بیت کوین، ایران به بهشت استخراج کنندگان تبدیل شده است. وی در پاسخ به این سئوال که آیا تصمیم دولت برای به رسمیت شناختن استخراج ارز دیجیتال، میتواند پایانی برای مشکلات این حوزه باشد، می گوید: این ابتدای راه است.
محمدرضا جمالی برای توضیح در خصوص آنچه در جهان میگذرد از مثالهای ویژه بهره میگیرد. شاید این جمله او برای خوانندگان در ابتدا گنگ به نظر برسد، اما وقتی میخواهد از شرایط استخراج بیتکوین در ایران بگوید، این عبارت را به کار میگیرد که «دوست ندارم بیتکوینی باشم که در ایران متولد میشود. » برای روشن شدن منظور گوینده از این جمله لازم است مصاحبه اخیر خبرآنلاین با او را بخوانید.
.
آقای جمالی، این روزها بسیاری با واژه ارزهای رمزنگاریشده یا معرفترینشان، بیتکوین در ایران آشنا شدهاند اما از ماهیت دقیق آن اطلاع چندانی ندارند، به عنوان کارشناسی که سابقه تدریس دردانشگاه و معلمی دارید، با زبانی ساده درباره مفهوم ارزهای رمزنگاریشده توضیح دهید.
سادهترین عبارت برای توضیح این است که اینجا، در حوزه ارزهای رمزنگاریشده، شما با پول سروکار دارید و این هم پول است.
.
آیا جهان با بهکارگیری نوعی تازه از پول در حال ورود به دوران جدیدی است؟
ببینید ماهیت ارز دیجیتال همان ماهیت پول است. در حقیقت «پول» با سه مفهوم سروکار دارد. یک دفتر کل، دو ارزش و سوم روش تبادل، در پولهای رایج، مؤلفه اول یعنی دفتر کل در اختیار بانک مرکزی است، در مورد مؤلفه دوم نیز ارزش داشتن و قابل تبادل بودن اهمیت دارد، بدان معنی که باید قدرت نقدشوندگی پول بالا باشد و پشتوانه ارز آن نیز گاهی طلا و نقره است و گاهی تولید ناخالص داخلی کشورها و تضمین دولت و موارد دیگر است. سوم ابزار تبادل که در حقیقت همان سکه و اسکناسهایی است که مبادله میشوند و در سالهای اخیر پول الکترونیکی هم مشاهده میکنیم.
ببینیند: مسیر پر پیچوخم رمزارزها در ایران
حالا فرض کنید ما و دوستانمان دور هم جمع شویم و بخواهیم یک واحد پولی به نام «چوب» ایجاد کنیم. این چوب میتواند پشتوانهاش طلا، ریال یا هر ارز یا فلز ارزشمندی باشد. ما اینها را در اختیار یک نفر قرار میدهیم و بهعنوان مثال معادل یک کیلو طلایی که داریم ۱۰ هزار واحد چوب ضرب میکنیم.
حالا اگر کل پول ما ۱۰ هزار چوب باشد، طبیعتاً یک پشتوانهای را داراست و اگر تعداد چوبها را با پشتوانه ثابت ۲۰ هزار چوب کنیم، چه اتفاقی رخ میدهد؟ با این کار در عمل ارزش پول نصف میشود تنها در صورتی با افزایش تعداد چوبها ارزش پول کاهش نمییابد که همزمان با افزایش تعداد چوبها، پشتوانه آن را نیز افزایش دهیم.
حالا ببینیم در دنیای جدید چه اتفاقی رخ داده است. تکنولوژی به ما این امکان را داده است که با استفاده از فناوریهایی مانند «بلاکچین»، همزمان چندین دفتر کل در اختیار داشته باشیم. همین اتفاق در بانکهای مرکزی با توجه به تحت نفوذ بودن و یا فساد آنها رخ میدهد و پول بدون پشتوانه باعث کاهش ارزش پول میشود.
اینجا حتی دولتها هم ممکن است امانتداری نکنند و یک جاهایی هم مثل دولتهای قدرتمند که ارز آنها حالت جهان شمول پیدا میکند مثل ایالات متحده به نوعی به عنوان ابزار فشار و تحریم هم از ارز قوی مثل دلار استفاده کند.
حال فرض کنید فناوری این امکان را به ما بدهد که این دفتر کلها یک جا نباشد و همه ذینفعان بتوانند این دفتر کلها و میزان پول و تراکنشهای رد و بدل شده را مشاهده کنند. فناوری «بلاک چین» چنین امکانی را فراهم میکند که دفتر کلها به صورت غیر متمرکز وجود داشته باشد. تراکنشها به صورت الکترونیکی انجام شود و پشتوانه پول هم میتواند یک ارز، طلا و یا حتی مثل بیتکوین زحمت کاوش آن باشد.
.
خوب طبیعتاً اینجا دیگر امکان دخل و تصرف نهادهایی مانند بانک مرکزی که دفتر کل در شیوه مرسوم کنونی را در اختیار دارند، فراهم نیست.
همینطور است. ببینید بانکهای مرکزی و بانکها در حال حاضر چه میکنند و پیشتر چه میکردند؟ با خلق پول به صورت برونزا توسط بانک مرکزی که معمولاً به خاطر فشار دولت و کسر بودجه اتفاق میافتد؛ باعث کاهش ارزش پول میشوند و یا با نظارت نامناسب و اتخاذ سیاستهای غلط بانکی، تولید نقدینگی به صورت درونزا توسط بانکها رخ میدهد که این اتفاق هم باعث کاهش ارزش پول کاهش میشود. حالا در حوزه ارزهای رمزنگاریشده این اتفاق میتواند رخ ندهد.
پشتوانه این ارزها هم میتواند دلار باشد، میتواند طلا باشد، در برخی موارد حتی یورو و حتی کار و فعالیت. حالا منظور چیست؟ مثلاً ارزهای مبتنی بر «ماینینگ» از همین طریق استخراج میشود، بدان معنی که این ارزها از طریق یک فعالیت و کار به صورت Proof of Work استخراج میشوند.
.
این مورد را دقیقتر توضیح دهید؟
ببینید بسته شدن زنجیره تراکنش در اینجا نیاز به جستجوهای سنگین کامپیوتری دارد. این جستجوها با کامپیوترهای مخصوص یا حتی معمولی قابل انجام است. حالا بر مبنای تراکنش انجام شده کاوشگران جایزه میگیرند. حتی هر تراکنش هم کارمزد دارد. پیش از این جایزه یک بلوک بیت کوین، ۵۰ بود، بعد شد ۲۵ و حالا ۱۲.۵ است و درآینده به ۶.۲۵ میرسد و به گونهای تنظیم شده است که از نظر حدی بیش از ۲۱ میلیون بیت کوین تولید نخواهد شد.
حالا روش تبادل نیز الکترونیکی است، به این معنی که با کیف پولهای الکترونیکی تبادل اتفاق می افتد. پس با این توضیح میبینید ما با همان پول روبرو هستیم و فقط فناوری این اجازه را داده که شکل و ظاهر دیگری از پول را با استفاده از فناوریهای جدید مثل زنجیره بلوک ببینیم.
.
این تحول تاریخی را میتوان با تغییر ابزار مبادله از سکه به اسکناس شبیهسازی کرد؟
درست است ما با چنین دوگانهای روبرو هستیم. الان هم همین وضعیت است. عملاً فناوری وارد میدان شده و این امکان را برایمان ایجاد کرده تا از پول قابل لمس به پول غیر قابل لمس برسیم.
با این حال اینجا هم همان تئوریهای اقتصادی و همان قوانین اقتصادی برای حوزه ابزارهای سنتی حاکم است.
.
در این وضعیت بسیاری درباره این نکته صحبت میکنند که ما عقب ماندیم و دنیا جلو رفته است، به عبارت دیگر معتقدند در حوزه آشنایی با پولهای دیجیتال دچار عقبماندگیای شدیم که میتواند به عقب ماندگی تاریخی ما دامن بزند.
مشکل ما تنها عقبماندگی نیست. مشکل ما این است که در برخی موارد افراط کردیم و در برخی موارد دچار تفریط شدیم. تحت همین افراط ابزار سنتی مثل سکه و اسکناس را به شدت تضعیف کردهایم.
در حوزه بانکداری الکترونیک دچار افراط هستیم. این که برای پرداخت ۲ هزار تومان و ۵ هزار تومان و مبالغ خرد از کارت استفاده کنی در هیچ کجای جهان مرسوم نیست. ما با زیادهروی در این حوزه، هزینه بین ۱۵ تا ۷۵۰ برابری به سیستم بانکی و اقتصاد کشور تحمیل کردهایم و نتیجهاش تبدیل پول به شبهپول و در نهایت پرداخت سود به حسابها و کارمزد سنگین از جیب بانکها برای خدمات بانکداری الکترونیک شده است.
در رابطه با فناوریهای جدید نیز این موضوع صادق است و میزان مصرف برق و هزینه هر تراکنش بیتکوین همین الان برابر با هزاران تراکنش مستر و ویزا است. به عبارتی این فناوریها هنوز راه زیادی دارند که اقتصادی شوند و قابل رقابت حتی با ابزارهای الکترونیکی کنونی شوند.
دنیا با مکانیزم درست سعی میکند که این فناوری هزینههای خودش را تأمین کند و در جایگاه خودش قرار گیرد. در حالی که ما با قانونگذاری نامناسب حتی میبینیم که کاوش رمز ارزها با توجه به سوبسید پرداختی به انرژی و اینکه سبد انرژی برق کشور بیشتر فسیلی است هم مشکلات زیست محیطی زیادی ایجاد میکند و هم هزینه زیادی به اقتصاد کشور وارد میکند.
.
هزینه مستقیم این افراط در کشور محاسبه شده است؟
بله. در یک قلم ما ۱۳ هزار میلیارد تومان کارمزد پرداختهای خرد در شبکه بانکی را به اقتصاد و بانکداری تحمیل کردهایم. جالب است بدانید ۸۰ درصد پرداخت الکترونیک ما به مبالغ کمتر از ۲۵ هزارتومان اختصاص دارد که میتواند با هزینه کمتر از یک صد میلیارد تومان با سکه و اسکناس صورت گیرد و و حتی آستانه سودی برای بانک مرکزی داشته باشد.
نزدیک به ۹۳ درصد پرداختهای الکترونیک کمتر از صد هزار تومان است. حالا این هزینه را چه کسی میدهد؟ طبیعتاً نظام بانکداری و نتیجه آن نیز افزایش شدید قیمت تمام شده پول است و این وسط بانک مرکزی بیش از ۲ هزار میلیارد تومان درآمد برای شرکتهای تابعه خود ایجاد کرده است. همه این هزینهها در نهایت با کاهش ارزش پول و نرخ بهره به مردم تحمیل میشود و به نوعی شاخص که بین همه مشاع است مورد سوء استفاده بانک مرکزی قرار گرفته در حالی که بانک مرکزی باید از نرخ بهره و هزینه تمام شده پول صیانت کند.
سوی دیگر ماجرا چیست؟ شما با ابزاری به نام کارتخوان طرف هستی که میتوان با آن از صد تومان تا ۵۰ میلیون تومان مبادله انجام داد. این ابزار به راحتی برای پولشویی به کار میرود و به راحتی درتبادلات ارزی در کشورهای همسایه و حتی کشورهایی مانند کانادا استفاده میشود و به نوعی مشکلات زیادی را در حوزه ارزی برای کشور ایجاد میکند.
نکته مهم اینجاست، سیاست گذار باید بازاری را ایجاد کند که اقتصادیترین، مقرون به صرفهترین و کم ریسکترین شیوه را برای انواع مبادلات مالی ایجاد شود که سیستم به سمت نقطه بهینه از نظر ریسک، هزینه و شاخصهای اقتصادی حرکت کند نه اینکه یک فناوری خاص انحصاری که ایجاد کرده است را حمایت کند و خودش مثل بانک مرکزی ما وارد بازی شود و نه تنها با هزینه بالا نظامهای پرداخت را اداره کند بلکه ریسکهای اقتصادی و امنیتی زیادی را هم به کشور تحمیل کند.
مثل این میماند که ما همه حمل و نقل مسافر و بار را با هواپیما انجام بدهیم. درست است که در زمان، صرفهجویی میشود، اما آیا از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه است؟ شما میبینید که با افراط در توسعه ابزارهای الکترونیکی در حقیقت با یک بحران مهم نیز روبرو شدهاید و آن هم به هم ریختن ترکیب سپردهها در بانکها است.
قبلاً ۴۰ درصد حسابهای بانکی حساب جاری بود، ۱۰ درصد قرض الحسنه، ۱۰ درصد کوتاه مدت، ۱۵ درصد بلند مدت و ۱۵ درصد میان مدت. بقیه نیز پول نقد اما امروز سهم حسابهای جاری به حدود ۱۰ درصد رسیده است، سهم حسابهای قرض الحسنه حدود ۵ درصد، سهم پول حدود ۲ درصد و سهم حسابهای کوتاه مدت ۳۰ درصد شده است. سهم سپردههای بلند مدت نیز به ۵۰ درصد رسیده است. معنی و مفهوم این اتفاق پرداخت سود بیشترتوسط بانکها به صاحبان حسابها و افزایش نقدینگی درون زاست.
.
حجم معاملات نقدی در حال حاضر چه میزان است؟
حداقل ۳۰۰ هزار میلیارد تومان با توجه به برداشتهای نقد از خودپرداز و فرض اینکه این پول تنها در یک معامله به کار میرود که البته بیشتر است و پول چندین بار دست به دست میشود. به عبارتی هنوز هم پول نقد جایگاه خودش را دارد.
.
حالا با توجه به توسعه استفاده از ابزارهای الکترونیک و تغییر سهم سپردهها، بانکها چقدر سود بیشتر پرداخت میکنند؟
اگر با همین حجم نقدینگی، به جای سال ۱۳۹۶ در سال ۱۳۷۵ بودیم، یعنی ابزارهای الکترونیک تا این میزان توسعه نیافته بود، سیستم بانکی ۶۷ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان سود کمتر پرداخت میکرد.
حال حساب کنید این مورد با قیمت دلار در سال ۹۶ که حدود ۴۰۰۰ تومان در نظر بگیریم حدود ۱۵ میلیارد دلار میشود و ببینید چقدر بانک مرکزی مجبور شده است ارز و سکه به بازار تزریق کند که جبران این هزینه اضافه شود که البته ریشه این موضوع سیاستگزاری غلط خودش در استفاده از فناوریهای بانکداری و پرداخت الکترونیک بوده است. یک تراکنش برداشت وجه شتابی ۲۰۰ هزار تومانی بیش از ۲۴۰۰ تومان کارمزد به سیستم بانکی کشور تحمیل میکند و رشد قارچگونه خودپردازها و کارت خوان با مدل غلط را شاهدیم.
.
آیا تغییر در مکانیزم پرداخت سود کوتاهمدت از سوی بانک مرکزی در این عرصه تاثیرگذار نیست؟
ببینید این مساله دو رو دارد یکی اینکه سود پرداخت نمیشود و یک روی آن این است که این سپردهها به سپردههای بلند مدت ممکن است تبدیل شود. هر دو وجه مناسب است. به عبارتی بزرگترین مساله حسابهای کوتاه مدت، سرعت گردش بالای آنها بود و حجم بسیار زیادی از نقدینگی سرعت بالایی پیدا میکرد که هر بازاری را در کوتاه مدت میتوانست تحتالشعاع قرار دهد. این کار بانک مرکزی خوب بود ولی کافی نیست. ما ۱۱ مورد را در گذشته اعلام کردهایم که باید توسط بانک مرکزی اصلاح شود تا اثرات سو رشد نامتوازن ابزارهای پرداخت کاهش یابد.
ببینید: در پنل «ماینینگ در ایران» بررسی شد / ماینرها از چالشهای خود در کشور گفتند
.
تأثیر این وضعیت بر قیمت تمام شده پول چیست؟
قبلاً قیمت تمام شده پول بدون هزینه عملیات در سال ۷۵ در حدود ۴ تا ۵ درصد بود، اما در حال حاضر با احتساب سود ۱۷ تا ۲۰ درصدی برای سپردههای بلند مدت و تغییر سبد سپردهها به حداقل ۱۳ درصد رسیده است. این رقم بدون هزینههای سربار عملیاتی و آنچه باید سپرده بانک مرکزی شود محاسبه شده است.
.
حالا برسیم به ارزهای رمزنگاری شده، امروزه برخی از واژه بحران برای توصیف وضعیت استفاده میکنند و برخی دیگر نیز میگویند عقب ماندیم.
ماجرا پیچیده است. مشکل ما ارزهای رمزنگاریشده نیست. بهطور کلی فناوری نیست و عقب یا جلو افتادن نیست. مشکل اصلی این است که ما در این حوزه قانونگذاری درست انجام ندادیم و فناوری رشد مناسب خود را نه تنها نخواهد داشت بلکه ممکن است تبدیل به یک تهدید و معضل شود.
میخواهیم طبق سنت قبلی، متولی داشته باشیم. وزارت نیرو با استناد به برق مصرفی میگوید که من برق نمیدهم به خاطر کاوش ارزهای رمزنگاری شده من مشکل پیدا کردهام. بانک مرکزی یک جایی میگوید که غیرقانونی است یک جایی در مورد کاوش ارزهای رمز نگاری شده صحبت نمیکند و آن را صنعت میداند در حالی که خلق پول و هزینه تمام شده مهم هستند. صدایی از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به گوش میرسد و آنها هم صحبتهایی میکنند که مجوز باید از ما گرفته شود.
در این حوزه وزارت صنعت هم حرفهایی دارد و میگوید کاوش ارزهای رمزنگاری شده صنعت است. گمرک هم که رویکرد دیگری دارد. میدانید چرا؟ چون هر بخش نیامده است حوزه مرتبط با خودش را تعیین تکلیف کند. دائم دنبال متولی بودیم. خوب کسی هم نیست دانشی برای نگرش به تمامی جنبهها داشته باشد. اصولاً دولت ما به تولیگری علاقمند است نه قرار گرفتن در نقش خود یعنی رگولاتوری. در عمل هم حوزه اجرا هم از حوزه سیاستگذاری راحتتر است.
.
حالا در چنین شرایطی فعالیت برای استخراج بیتکوین رونق گرفته است و ورود دستگاههای ماینر و کاوش این حوزه همین را نشان میدهد.
بله. اما یک نکته. همین حالا من میتوانم از درگاه شاپرک بیتکوین میخرم، این ماجرا به نفع کیست؟ مطمئناً به نفع کشور نیست چون هزینهای را تحمیل میکند در حالی که در دنیا برای عملیات تبدیل ارز فیات به ارز مجازی کارمزد گرفته میشود و این گردش حتی پول آنها را تقویت میکند ولی ما به عنوان مثال اگر خریدی هم از درگاه شاپرک انجام میدهیم تازه ۲۵۰ تومان به بانکها کارمزد تحمیل میکنیم.
.
رسیدیم به نقطه جذاب بحث. استخراج هر بیتکوین چقدر هزینه روی دست کشور میگذارد؟
برای پاسخ به این نکته لازم است ببینیم حجم یارانه پرداختی به برق چقدر است؟ با توجه به حجم یارانهای که برق میدهیم استخراج هر بیت کوین در ایران مشمول دریافت یارانهای حدود ۳ تا ۶ هزار دلار است.
.
علت این فاصله قابل توجه چیست؟
اگر فقط هزینه سوخت را در نظر بگیریم یارانه میشود سه هزار دلار اما اگر کلانتر نگاه کنیم و هزینه توسعه نیروگاه را نیز در نظر بگیریم به عددی در حدود ۶ هزار دلار میرسد.
ببینید ما همواره با کمبود برق روبرو هستیم. رشد مصرف برق در بخش خانگی، از رشد مصرف برق در بخش صنعت پیشی گرفته است به این ترتیب ما با کمبود واقعی در این بخش روبرو هستیم. تصور کنید قرار باشد ۱۰ هزار بیت کوین استخراج کنیم. استخراج هر بیت کوین مستلزم مصرف ۱۵ هزار متر مکعب گاز طبیعی است که برق حدود ۵۵ مگاوات ساعتی مورد نیاز برای استخراج آن تولید شود.
به این ترتیب هزینه استخراج ۱۰ هزار بیت کوین با احتساب سی میلیون دلار سوبسید گاز و ۳۲ میلیون دلار هزینه توسعه ۶۵ مگاوات نیروگاه انرژی با فرض هر مگاوات حداقل ۵۰۰ هزار دلار است. در این شرایط افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند، به نوعی در حال استفاده از سوبسیدها هستند و در آمد برای آنهاست و هزینه سوبسیدها برای کشور است.
پس بینید تأثیر تا کجاست، وقتی من رگولاتوری درستی در دست ندارم چنین اتفاقی رخ میدهد که فرد با صرف هزینه حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلار برق برای استخراج هر بیت کوین، صاحب ۱۰ هزار دلار میشود اما حداقل ۳ هزار دلار از این رقم را از جیب من و شما پرداخت کرده است چرا که از یارانه اعطایی به صنعت برق و گاز بهره برده است.
.
طبیعتاً پرداخت این هزینه از جیب من و شما و با استفاده از یارانهها میتواند تورمزا باشد.
اگر کسر بودجه بیشتر اتفاق بیفتد منجر به تورم میشود. اصل ماجرا این است که وقتی بازی را درست طراحی نمیکنیم، در بازی ناپایدار قرار میگیریم. این تجربه را قبلاً هم داشتیم. سال ۱۳۹۰ ایران یک میلیون دستگاه کارتخوان داشت اما الان هفت و نیم میلیون دستگاه؛ چرا؟ چون بازی درست طراحی نشده است. الان هم در خصوص کاوش ارزهای رمزنگاری شده یک بازی ناپایداری شاهدیم.
.
خوب یک نکته مهم، در حال حاضر ماینینگ تهدیدی جدی برای صنعت برق است؟
همین حالا، حجم ماینینگ آن قدر زیاد نیست و مشکل برق کشور الان ماینینگ نیست. ببینید بین ۸۰ هزار تا ۳۰۰ هزار دستگاه تقریبی است که الان از تعداد دستگاهها در کشور وجود دارد.
اگر همان ۸۰ هزار دستگاه در نظر بگیریم، الان ۱۶ صدم درصد از برق مصرفی ما به ماینینگ اختصاص دارد اما همان طور که گفتم بازی ناپایدار است. این حجم میتواند افزایش قابل توجه پیدا کند. همین حالا ۱۶ صدم درصد، میشود برق مصرفی ۱۳۶ هزار نفر. خوب این رقم طبیعتاً سه تا شهر چهل هزار نفری ماست.
پس میبینید همین حالا برق ۱۳۶ هزار نفر صرف ماینینگ میشود و این در شرایطی است که ما کمبود برق داریم. در ضمن فناوری هنوز به جایی نرسیده که وقتی یک تراکنش انجام میشه ۲۵۰۰ جا با هزینه کم ثبت شود. بیت کوین از نظر قدرت پوشش تراکنش در ثانیه هفت تا هشت تراکنش را میتواند پوشش دهد. در حالی که همین حالا ساعت ۱۰ صبح سه هزار تراکنش در شتاب ثبت میشود و حجم ثبت تراکنش در مستر کارت بین ۴ تا ۵ هزار در ثانیه است.
.
کم نیست شمار کسانی که از هزینههای زیست محیطی بیتکوین میگویند. در این مورد توضیح میدهید؟
بسته به این دارد که انرژی ۵۵ مگاواتی برای استخراج هر بیتکوین چگونه تأمین میشود. ببینید بیش از ۷۴ درصد انرژی برای کاوش ارزهای رمزنگاری شده در دنیا از انرژیهای تجدیدپذیر است در حالی که در ایران تنها ۸ درصد تجدیدپذیر استفاده میشود.
به عبارتی هر بیت کوین در ایران حدود ۱۰ برابر بیشتر از سطح جهانی آلودگی زیست محیطی دارد و اگر ناکارایی نیروگاههای ما را در نظر بگیریم تا ۱۵ برابر هم میرسد. اگر حدود ۱۰ هزار بیت کوین در کشور تولید شود سالانه ۳۸۵ هزار تن دی اکسید کربن تولید میشود که این حدود ۶ صدم درصد کل دی اکسید کربن تولید شده در ایران است. تصور کنید تولید به ۱۰۰ هزار بیت کوین برسددر نتیجه آلودگی تولید شده به حدود ۶ دهم درصد میرسد. این در حالی است که ما تعهد دادهایم که حتی در شرایط تحریم ۴ درصد تولید گازهای گلخانهای را مطابق با کنفرانس پاریس در سال ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۳۰ کاهش دهیم.
بعضیها حتی مساله اشتغال را مطرح میکنند در حالی که برای یک مزرعه ۳۰۰۰ دستگاهی تنها ۶ تا ۹ نفر استخدام میشوند و هزینه سوبسیدها بین ۳۰۰۰ تا ۶۰۰۰ دلار معادل ۵۰ تا ۱۰۰ درصد وامی است که دولت میتواند در اختیار بخش خصوصی قرار دهد که با متوسط ۶۰ میلیون تومان یک شغل تولید کنند. این در حالی است که هر شغل تولید شده توسط ماینرها حدود ۱.۳۴ میلیارد تومان از یارانههای سوخت استفاده میکند. به عبارتی هر شغل فرصت ایجاد حداقل ۲۰ شغل را از بین میبرد. تازه در نظر داشته باشید که وام به دولت برگردانده میشود و سوبسید برگشتی ندارد.
.
شما از بازی ناپایدار سخن گفتید، آیا جهان هم به واسطه ارز دیجیتال در بازی ناپایدار قرار دارد؟
آنها وقتی قانونگذاری درست انجام میدهند و از نظر پولشویی، قوانین بازار سرمایه، قوانین بانک مرکزی و همچنین مصرف انرژی مشکلی ندارند وبرق یارانهای به این فعالیت نمیدهند این مسائل برایشان ایجاد نمیشود و زنجیرههای تأمین و شرکتهای دانش بنیان خوبی شکل میگیرند.
.
به هر حال برخی معتقدند گسترش ارزهای رمزنگاریشده منجر به کاهش سیطره بانکهای مرکزی در جهان میشود.
ببینید قانونگذارن و رگولاتورها به دنیا میآیند تکامل پیدا میکنند. با هم ترکیب میشوند و ممکن است زمانی هم مرگ آنها فرا برسد. سیطره رگولاتورها زمانی خواهد بود که آنها در نقش اصلی خود نباشند و قواعد را رعایت نکنند و یا وارد بازی شوند. با این ابزارها حتی رگولاتورها در جایگاه مناسب خود میتوانند قرار گیرند و با استفاده از دادهها نظارت دقیقی بر روی تراکنشها داشته باشند.
ممکن است توسعه ارزهای دیجیتالی منجر به کاهش سیطره بانکهای مرکزی شود اما آنها را از میان نمیبرد. مثل اینکه در برخی کشورهای جهان به واسطه کمی جرم و جنایت نیروهای پلیس کمتر هستند و کشوری را نداریم که نیروی پلیس نداشته باشد.
نگرانیها از ابعاد مختلف در رابطه با ارزهای رمز نگاری شده وجود دارد که بحثهای پول شویی از مهمترین آنها است ولی در مقایسه با صد دلاری کثیف، این ابزارها امکان ردیابی بیشتری دارند و فناوری میتواند باعث کاهش اثرات منفی اسکناس شود.
همین حالا در ایالات متحده، رمزارزها قواعدی مانند مؤسسات مالی و اعتباری دارند، در چین، در داخل کشور ممنوع و برای مبادلات خارج از کشور آزاد است. مواضع مختلف رگولاتورهای آنها مشخص است و به مرور هم قوانین را اصلاح میکنند. رویکرد ما ولی رویکرد درستی تا الان نبوده است.
فلسفه اصلی ارزهای رمزنگاریشده دموکراسی در اقتصاد است که بانکهای مرکزی و دولتها از پول به عنوان ابزار قدرت استفاده نکنند. کشورهای قوی مثل ایالات متحده از ارز قوی خود برای تحریم استفاده میکند و کشورهای ضعیف و جهان سوم با ارز ضعیف خود و تورم به نوعی از مردم مالیات غیر مستقیم میگیرند و هزینه بی کفایتی خود را به ملتشان تحمیل میکنند. ارزهای رمز نگاری شده فلسفه درستی دارند.
قرار نیست وضعیت را بدتر کنند و قرار نیست حتی آلودگیهای زیست محیطی داشته باشند. قرار است عدالت و جهانی سبزتر و آزادتر را به ارمغان بیاورند که در دو نفر در دنیا بتوانند با هم تبادل مالی انجام دهند و یک کفاش در اندونزی بتواند کفش و تولیدش را به یک دانشجو در هلند بفروشد.
.
برای ایران، توسعه ارزرمزها اتفاق مثبتی است؟
در کشور ما یک سوم شدن ارزش پول دقیقاً به معنای دریافت مالیات سیصد درصدی است و بانک مرکزی ما با این وضعیت ریال نمیتواند مدافع ملت باشد و آنها را از وارد شدن به این حوزه منع کند. حالا ارز رمزنگاری شده میخواهد زمینه دخالت سیاسی در اقتصاد را کاهش دهد.
به نظر من که مواضع بانک مرکزی در این رابطه درست نیست و بانک مرکزی باید وقتی ریال بیمار است و گردش آن در خرد و کلان باعث آسیب بیشتر اقتصاد کشور میشود از سیاستهای چند ارزی و همچنین استفاده از ارزهای مجازی حمایت کند. ما در بهترین حالت یکی از ناکارآمدترین نظامهای پرداخت و بانک مرکزی دنیا را داریم اگر نخواهیم فساد سیستماتیک را به وضعیت کنونی رگولاتور پولی و بانکی نسبت دهیم.
از طرفی چون رگولاتوری درست انجام نشده نه در حوزه استفاده و در حوزه کاوش فرصت مناسبی برای ما رقم نخورده است و ضررهایش بیشتر از نفع آن است.
مسائل زیست محیطی و استفاده از یارانههای کاوش را هم که صحبت کردیم و بحث مربوط به اشتغال منفی آن را هم با این مدل کسب و کار دیدیم. حتی زنجیرههای تأمین داخلی هم با این مدل کسب و کار و قانون گذاری صورت نمیگیرد.
تا زمانی که قانونگذاری درست انجام ندهیم این فناوری برای ما دستاوردی نخواهد داشت.
.
این بازار برای دور زدن تحریم کارایی دارد؟
متاسفانه برخی بزرگنمایی میکنند، میگویند که دور زدن تحریم با استفاده از این ابزارها صورت میگیرد. در این فضا صدای کارشناسان هم شنیده نمیشود. این حرف کلاً نادرست است. م در بهترین حالت ۱۵ درصد باقیمانده را در اختیار بگیریم، میشود به قیمت امروز ۴ تا ۵ میلیارد دلار.
پس میبینید برای کشوری چون ایران این حجم بسیار اندک است در حالی که ما در سال دهها میلیارد دلار صادرات نفتی داریم. برای پرداخت خرد میتواند ابزار مناسبی باشد ولی در کلان در نهایت یک جایی باید این پول تبدیل به ارزهای فیات شود که فرایندهای KYC یا همان شناخت مشتری سنگینی توسط صرافیها برای مبالغ بالا صورت میگیرد.
در ضمن ما هزینه مشخص در قبال درآمد نامشخص داریم. قیمت بیت کوین قیمت ثابت و قابل پیش بینی نیست. هر ارز رمزنگاری شده دیگر هم همین وضعیت را دارد و کاوش حداقل روشی برای دور زدن نیست اگر چه استفاده از ارزهای رمز نگاری شده میتواند باشد.
به این ترتیب محورهای مهمی که در این مساله باید در نظر گرفته شود، یکی رشد ناپایدار در این حوزه است که اگر قانون گذاری درست صورت نگیرد آسیب زننده خواهد بود. بحثهای زیست محیطی آن است که با توجه به برق آلایندهای که ما داریم توجیه ندارد. مساله دیگر هم بحث اشتغال منفی و تورم با مدل کسب و کار کنونی است که وقتی مقیاس بزرگ شود اثرات آن مشهود خواهد شد.
هر چیزی باید در جای خود سنجیده شود نه در قیاس با دیگر موارد. بیت کوین کاوش شده در ایران به اندازه کافی کثیف هست چون حداقل ۱۰ برابر دنیا آلودگی ایجاد میکند و اثرات اقتصادی نامطلوب با رگولاتوری نامناسب دارد. برخی میگویند پراید آلودگی ایجاد میکند و استاندارد نیست، من میگویم بیتکوین تولیدی در ایران هم به اندازه پراید مشکلزا و مشکلساز است.
به همه این دلایلی که گفتم دوست ندارم بیتکوینی باشم که در ایران به دنیا میآیم و البته کاوشگران مقصر نیستند حاکمیت و رگولاتورها مقصرند که به گونهای بستر این کشور را ایجاد کردهاند که یک فناوری خوب هم تبدیل به معضل میشود.
.
با توجه به وضعیت موجود پیشنهاد شما چیست؟
پیشنهاد من این است از قانونگذاری شروع کنید. وقتی قانونگذاری نادرست صورت میگیرد، مشکل ایجاد میشود. بازی در این حوزه بازی فیلها نیست. دولت ما عادت کرده به جای قانونگذاری وارد اجرا شود و سکان بازی را در دست بگیرد در حالی که باید از ورود به بازی پرهیز کند.
.
در شرایط کنونی آیا حضور چینیها در ایران برای استخراج ارزهای رمزنگاریشده صحت دارد؟
من در جلساتی که برخی شرکتهای چینی حضور داشتند و پیشنهاد آورده بودند حضور داشتم، مشاوره من این بود که با توجه به مواردی که در بالا گفتم این کار در راستای منافع ملی نیست و شاید برای خودشان سود داشته باشد ولی به ضرر کشور است. متاسفانه پولهای ما از چین هر دفعه به نوعی با خودپرداز، کارتخوان، اجناس نا مرغوب و الان سرمایه گذاری در حوزه کاوش ارزهای رمزنگاری شده و دستگاههای مربوطه به کشور برگردانده میشود.
.
به این ترتیب چنین چیزی صحت ندارد؟
صدای ما که شنیده نشد. صحت دارد و ظاهراً خصولتی ها و نهادهای خاص با این توجیه که راه کاری برای دور زدن تحریمهاست وارد شدهاند. تنها نکتهای که میدانم این است که استخراج بیت کوین و ارز دیجیتالی عرصه فعالیت بخش خصوصی نیست و متاسفانه این خصولتیها و نهادهای خاص هستند که در این عرصه مانور میدهند و در مقیاس بزرگ واردات انجام دادهاند و از برق یارانهای استفاده میکنند و حتی گمرک را دور زدهاند.
.
به این ترتیب سهم مساجد و مدارس و غیره چندان نیست؟
هر جایی میشود ارز دیجیتال استخراج کرد. وقتی در استودیوی صدا و سیما این کار انجام شود، در زیرزمین دانشگاه و مسجد دور از ذهن نیست اما همان طور که گفتم عرصه در دست خصولتیها و سازمانهای خاص است.
.
شما خودتان تاکنون نسبت به استخراج ارز دیجبتال اقدام کردید؟
بله. ما به لحاظ موقعیت کاری باید آشنایی کاملی با این فرایند پیدا میکردیم. من شخصاً در حدود ۴ هزار دلار سرمایهگذاری شخصی کردم و با بیش از ۱۵۰ نوع ارز مختلف کار کردم. پایان نامههای لیسانس و فوق لیسانس در این حوزه تعریف کردیم و حتی دفتر کل بیتکوین را هم مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهایم.
در رابطه با ماینینگ هم به مدت یکماه آزمایشی بر روی چند دستگاه شرکت ارزهای بیتکوین و مونرو و چند نوع ارز دیگر را در سطح محدود کاوش کردیم که به این طریق بر موضوع تسلط بهتری پیدا کنیم. به طور کلی ما تا ابعاد مختلف یک فناوری را بررسی نکنیم در مورد آن اظهار نظر نمیکنیم و در حال حاضر دانش خوبی نسبت به ابعاد مختلف ارزهای مجازی داریم.