پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بررسی وضعیت چهار گروه از مردم در برابر نوسان قیمت ارز
برای کارآفرینان نوسان قیمت دلار بیشتر آسیب میزند تا خود قیمت دلار؛ چرا از فناوری برای مهار آشوب استفاده نمیکنیم؟
ارز به ماجرایی سیاسی در ایران تبدیل شده است و در این ماجراجویی سیاسی این مردم عادی هستند که ضرر میکنند. بیایید ببینیم در ماجراهای ارز چه گروههایی داریم.
1. سرمایهداران
این دسته خود دو گروهاند. بخش اول کسانی هستند که سرمایهدار کارآفرین نیستند؛ بلکه آنها سرمایهای دارند و این روزها تصور میکنند ممکن است آمریکا ایران را تحت فشار بگذارد و برجام را پاره کند؛ آنها فقط به این فکر میکنند که سرمایهشان را از کشور خارج کنند. این بخش احتمالا دو پاسپورت هم در جیبشان دارند و حتی ممکن است با بخشی از حاکمیت هم ارتباط و مناسبات قوی برقرار کرده باشند و از طریق رانتهای اطلاعاتی و سوءاستفاده، نقش زالو را در اقتصاد ایران بازی میکنند. این افراد صرفا به این فکر میکنند که ریالهایی را که در ایران به دست آوردهاند، به دلار یا یورو تبدیل و از کشور خارج کنند.
این دسته چه دلار ۴۲۰۰ تومان باشد و چه دلار ۱۰ هزار تومان، فرقی به حالشان نمیکند. آنها فقط به این فکر میکنند که سرمایههایی را که در همین کشور به دست آوردهاند، به کانادا و اروپا منتقل کنند. اینها همان گروهی هستند که پیش از این خانواده را فرستادهاند خارج از ایران و مترصد فرصتی هستند که خود نیز به آنها بپیوندند. در حالت خوشبینانه این افراد از راههای قانونی این پولها را به دست میآورند و در حالت بدبینانه این افراد با استفاده از رانتهای اطلاعاتی در حال چپاول کشور هستند؛ اما اینجا بخش دیگری هم داریم؛ سرمایهدارانی که صرفا سرمایه ندارند، بلکه کارآفرینانی هستند که دل در گرو این مملکت دارند. آنها ممکن است با جهان تعامل داشته باشند، اما به این فکر نیستند که در اولین خطری که متوجه ایران میشود، هرچه دارند را به دلار و یورو تبدیل کنند و ببرند. این بخش را در دسته بعد بررسی میکنیم و ما نام کارآفرین بر آنها میگذاریم.
۲. کارآفرینها
کارآفرینها یا با سرمایه خودشان یا سرمایه دیگری در ایران فعالیت میکنند. این افراد ممکن است برای واردات کالا یا خدمت یا اساسا هرگونه تعاملی با دنیا نیازمند دلار و یورو باشند. این دسته به مهمترین چیزی که احتیاج دارند، ثبات است. گاهی وقتها در کوچه و بازار تحلیلهایی میشنویم که دوبی را ایرانیها ساختند یا مثلا اینکه آنها چیزی از خودشان ندارند و الخ؛ اما کمتر کسی میگوید دوبی و بهطور کلی امارات سرزمینی است که در ۲۵۰ سال گذشته نه یک کودتا در آن انجام شده و نه ترور یک حاکم در آن صورت گرفته است؛ خانواده آل مکتوم نزدیک به ۲۰۰ سال است که در این کشور حکومت میکنند.
این سرزمینی است که ثباتی حتی طولانیتر از آمریکا دارد. کارآفرینان به ثبات احتیاج دارند. تغییرات ناگهانی و شوکهکننده بدترین آسیبی است که به کارآفرینان وارد میشود. اینکه دلار ۴۲۰۰ تومان باشد، یا شش هزار تومان یا حتی هفت هزار تومان، کمتر آسیب میزند تا اینکه دلار در یکشب شش هزار تومان باشد و صبح فردای آن شب ۴۲۰۰ تومان. متاسفانه کلیت دولت در ایران بهسختی تغییر را میپذیرد و در کمال تعجب شاهد تغییرات یکشبه هم هستیم؛ به عبارتی دولت در ایران گاهی اوقات از در دروازه نمیگذرد، اما همین دولت برخی مواقع از سوراخ سوزن هم عبور میکند. همین موضوع باعث میشود کارآفرین ایرانی هیچ تصوری از آینده نداشته باشد و کسی که میخواهد سرمایهاش در ایران باشد و در ایران کار کند، ممکن است از نظر ذهنی یا حتی مالی کم بیاورد و ناخواسته به دسته اول وارد شود و به این فکر بیفتد که اندک سرمایهای را که برایش باقیمانده، به دلار و یورو تبدیل و از کشور خارج کند و بهجاهای باثباتتری مانند کانادا و اروپا ببرد. آن وقت مانند دسته اول فقط میخواهد سرمایه ریالیاش را به دلار تبدیل و از کشور خارج کند.
۳. مردم عادی، توریستها و کسانی که با اهداف کسبوکاری مسافرت میکنند
این دسته مهمترین بازندگان تغییرات قیمت دلار هستند. همانطور که افزایش تعرفه عوارض خروج از کشور (که گاهی به آن به شوخی جریمه خروج از کشور هم میگویند)، بیشترین آسیبش را به این طیف وارد میکند که عموما متعلق به طبقه متوسط هستند، عدم دسترسی به ارز در زمان مناسب نیز بیشترین آسیب را به این دسته میزند. تعدادی هم هستند که به دلایلی مجبورند برای عضو دیگری از خانوادهشان در خارج از ایران پول بفرستند. این گروه نیز جزء ضررکنندگان هستند. شاید بهترین گزینهای که این دسته پیش روی خود میبینند، این باشد که همیشه بخشی از دارایی نقدیشان را به ارزهایی مانند دلار و یورو تبدیل کنند و در مواقع لزوم و برای نیاز به هزینه در یک مسافرت، این گروه میتوانند از این ذخیره استفاده کنند و مجبور نباشند برای گرفتن اندکی دلار یا یورو ساعتها در صف بایستند. این گروه بازیگران اصلی این بازار نیستند؛ منتها توان بالایی در تشدید شایعهها و خبرهای مختلف دارند.
۴. عامه مردم
دسته چهارم بهصورت مستقیم با ارز سروکار ندارند. این گروه در ایران فعالیت میکنند و ممکن است ارتباط مستقیمی هم با خارج از ایران نداشته باشند. این گروه یا مصرفکننده کالاها و خدمات خارجی هستند یا بهصورت غیرمستقیم از طریق تولیدکنندگان کالاها و خدماتی که مصرف میکنند، با خارج از ایران تعامل دارند. این گروه به شکل تورم یا افزایش قیمتها بار اصلی این نوسانها را بر دوش میکشند. در این دسته هم ممکن است کسانی باشند که برای جلوگیری از کاهش ارزش سرمایهشان بخشی از آن را به دلار تبدیل میکنند؛ منتها این دسته هم در این بازار نقش جدی ندارند.
آنهایی که سرمایههای ایران را به غارت میبرند
در این چهار دسته بدترین افراد کسانی هستند که سرمایهای را که در ایران به دست آوردهاند، به دلار و یورو تبدیل و از کشور خارج میکنند. در حال حاضر صرافیها و بهطور کلی بازار آزاد، شرایط دسترسی بیحدوحصر افراد به ارز را فراهم میکنند و همین صرافیها هر روز بازی تازهای رو میکنند. گفته میشود تنها پنج درصد بازار دلار ایران، بازار اسکناسهای کاغذی است؛ یعنی چیزی حدود ۱۵ میلیارد تومان از دلارها در ایران اسکناس است و از طریق صرافیها معامله میشود. همین پنج درصد که در دست صرافان، واسطهگران و دلالهاست، با انواع ترفندها و تلاشها دچار نوسان صعودی میشود و همین موضوع آرامش روانی جامعه را بر هم میزند.
همین الان در جنوب کشوری مانند اسپانیا بسیاری از ایرانیانی که در همین ایران ثروتی به دست آوردهاند، ویلا میخرند. حجم این خریدها در کشورهایی مانند اسپانیا و ترکیه چنان بالاست که حتی وبسایتهای فارسیزبان و افراد مسلط به زبان فارسی، در این حوزه فعالیت میکنند. آیا باورکردنی است؟ در کشوری مانند اسپانیا سرمایههای ایران به ویلا تبدیل میشود تا کسانی که در همین کشور صاحب ثروت شدهاند، آن را از ایران خارج کنند و کشوری که بیشتر از هر زمان دیگری به سرمایهگذاری نیاز دارد، با پدیده خروج سرمایهها مواجه شود. بارها و بارها گفته شده است که ما بدون سرمایهگذاری خارجی نمیتوانیم انتظار توسعه داشته باشیم. اکنون نهتنها در جذب سرمایههای خارجی چالش داریم؛ بلکه کسانی از طریق خلأهای موجود، سرمایههای کشور را هم خارج میکنند. همین امروز این حجم از سرازیری سرمایههای ایرانی به کشوری مانند اسپانیا و بحثهای مرتبط با پولشویی چنان زیاد شده است که در همین کشور محدودیتهایی برای ایرانیها ایجاد کردهاند.
این موارد را بگذارید کنار اینکه در سال گذشته نقدینگی در کشور به مرز 1500 میلیارد تومان رسیده است. وقتی بازارهای مالی در ایران نمیتوانند بهخوبی جاذب این میزان از نقدینگی باشند، نقدینگی در اختیار کسانی قرار میگیرد که بسیار به خبرها و شایعهها حساس هستند. تصمیمهای احساسی این افراد که صاحبان نقدینگی هستند، آثار بسیار مهمی دارد. وقتی آرامش در افکار عمومی حاکم نباشد و میزان نقدینگی موجود در جامعه چنین افسارگسیخته شده باشد، باید شاهد آشوبهای بیشتری باشیم.
چرا از فناوری استفاده نمیکنیم؟
به نظر نمیرسد با توجه به رشد ابزارهای فناورانه، تخصیص ارز به کسانی که هدف مشخصی برای استفاده از آن دارند، کار سخت و پیچیدهای باشد. فقط همت میخواهد و ایستادن در برابر کسانی که موجآفرینی میکنند. البته مشکلاتی که در دسترسی به ابزارهای آنلاین و تعامل مالی آنلاین با جهان وجود دارد و وابستگی به ارز کاغذی هم باعث میشود واسطهها و دلالها نقش مهمی در ایجاد آشوب داشته باشند. کاش حداقل این اراده در دولت وجود داشت که تعامل مالی ایران با کشورهای همسایه برقرار میشد و هرچند وقت یکبار شاهد وعده و وعیدهای مختلف نمیبودیم.
در صورتی که بتوانیم برای تعامل بانکی و پرداختی با باقی جهان از ابزارهای آنلاین استفاده کنیم و مجبور نباشیم از ارز کاغذی استفاده کنیم، مطمئنا تغییرات مهمی رخ میدهد که سادهترین آن توان بالای کنترل دولت بر امور است. البته در این مسیر دو چالش جدی وجود دارد؛ یکی کسانی که خارج از مرزهای ایران سعی میکنند این مسیرها شکل نگیرد و دسته دیگر کسانی که در ایران نانشان را در تحریم میبینند. این عده مدام تبلیغ میکنند که در روزهای تحریم به داد اقتصاد ایران رسیدهاند. فارغ از اینکه حرفشان درست باشد یا غلط، متاسفانه برخی از این افراد به هر ترفندی دست میزنند تا دولت و حاکمیت همیشه به آنها وابسته بماند.
در صورتی که دولت نتواند یا نخواهد از ابزارهای فناورانه استفاده کند و دست دلالها را از این بازار کوتاه نکند، صرفا به کسانی که در حال خارج کردن سرمایههای کشور و فقیر کردن ایران هستند، کمک میکنند. گفتیم که این مسیر قابل اصلاح است؛ اگر همت کنیم و از هیاهوها نترسیم.