پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
عبدالله لطفی، فعال صنعت بیمه و صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر / استارتآپها در صنعت بیمه نیز مانند دیگر حوزهها ورود کردهاند و موجب سهولت در دسترسی بیمهگذاران و تا حدودی نیز افزایش شفافیت شدهاند که بیشک، این حضور، مغتنم و لازم است و با توسعه کمی و کیفی استارتآپهای بیمهای، امید میرود آنها سهم قابلتوجهی از فروش صنعت را به عهده بگیرند از فاز فعلی تمرکز روی بخشی از یک رشته بیمهای اجباری و پرتقاضا (اتومبیل) عبور کرده، وارد فروش دیگر رشتهها و بلکه دیگر حوزههای فنی، صدور، مالی، مدیریت بازار و مشتریان و…نیز شوند.
و اما مسئلهای که نوشتن این یادداشت را موجب شد، اقدامات غیرحرفهای برخی از استارتآپهای فروش بیمه در فضای رسانهای است که علیالظاهر در قالب یک مطالبه کسبوکاری و جریان رسانهای، ارائه شده، اما با توجه به ابعاد قضیه، بیشتر یک بازی و سوءاستفاده تبلیغاتی میکند و چون بیم آن میرود که اگر ابعاد قضیه باز و عیان نشود، احیانا به سمت شانتاژ و زیادهخواهی پیش خواهد رفت، لذا مختصرا به موضوع میپردازیم.
لازم به ذکر است، هم قبلا از این دست رقابتهای ناسالم ازجمله در قالب تبلیغات جنسی از برخی بازاریابهای آنلاین سرزده و هم در حال حاضر، نقایص و ضعفهای فنی بسیاری اعم از فناوری و بیمهای، در سامانهها و نحوه فروش دوستان وجود دارد که باید در مجالی دیگر به آن پرداخت.
و اما؛ اخیرا و در فاز جدید برنامههای تبلیغاتیشان، برخی بازاریابهای آنلاین، ضمن طرح ادعاهایی غیرمستند از ارقام فروش و غیرواقعی از مسائلی که حل کردهاند یا خواهند کرد، نقلقولهای غیرقابل استنادی از نمایندگان بیمه ذکر میکنند که معلوم نیست چه کسی، کی و کجا و در چه رسانه معتبری چنین سخنی گفته و یا خبر از هشدار و تهدید خود توسط نمایندگان بیمه میدهند و بعد بر اساس آن حرفهای غیرقابل استناد و این تهدیدهای مشکوک، به بهرهبرداری تبلیغاتی و جریان سازی رسانهای میپردازند. درحالیکه تاکنون هیچ اقدام صنفی از سوی انجمنهای صنفی نمایندگان بیمه بهعنوان مرجع و سخنگوی رسمی نمایندگان و یا از سوی شرکتهای بیمه، در مخالفت با تأسیس و فعالیت بازاریابهای آنلاین مشاهده نشده و گذشته از این، با مفروض دانستن صحت تهدیدها و اظهارات مخالف خوان و حذف خواهانه نمایندگان، واکنش آنلاینها خیلی غیرمتناسب و غیرمتعارف است و ظن تبلیغاتی بودن این واکنشها را تقویت میکند. متأسفانه همین واکنشها نیز بدون دانش و تخصص لازم و بعضا با ادبیاتی نامناسب مطرح میشود و حتی در سطح مطبوعات که انتظار رفتار حرفهای از آنها میرود، ورودی غیرکارشناسی به موضوع میشود؛ نشریهای که فرق بین بیمهگذار و بیمهگر را تشخیص نمیدهد، چطور به خود اجازه میدهد در یک مسئله فنی و تخصصی اظهارنظر کرده و رای نیز صادر کند!؟
دیگر دستمایه بهرهبرداریهای تبلیغاتی دوستان به این صورت است که دستورالعمل فنی یک شرکت بیمه را سند مخالفت و زمینهچینی بیمهگران برای حذف خود اعلام میکنند؛ درحالیکه دوستان آنلاین خود مدعیاند که صرفا پلتفرم تسهیلگرند و قاعدتا نباید کاری به آییننامههای فنی شرکتهای بیمه داشته باشند؛ بلکه صرفا کانالی برای خرید سهلتر و نسبتا شفافتر محصول تولیدی بیمهگر توسط بیمهگذار ایجاد کردهاند. اگر هم خود را فروشنده بیمه نیز میدانند که لاجرم باید تابع مقررات فنی شرکت عرضهکننده محصول بیمهای باشند و نباید از مصوبات فنی که متضمن تنظیم بازار و نرخها و رقابت سالم است، برآشفته شوند. یا اینکه خود مجوزات لازم برای تأسیس شرکت بیمه را اخذ نموده، آنگاه مختار خواهند بود بهعنوان بیمهگر و پذیرنده ریسک، در مورد مواردی چون نرخ شکنی، شرایط عمومی بیمهنامه و دمپینگ تصمیمگیری کنند.
مجموعه این اقدامات نشان از قصد برخی بازاریابهای آنلاین برای سوءاستفاده از جو عمومی مساعد حمایت از استارتآپها، برای کسب امتیازات ویژه و رانت و در واقع زیادهخواهی و انحصارطلبی، دارد. طبعا مدیران ارشد صنعت تسلیم این بازیها و زیادهخواهیها نخواهند شد، از شبکه فروش نیز انتظار میرود در دام این بازیهای تبلیغاتی نیفتند و قدری حرفهایتر عمل کنند.
به نظر میرسد اقدام بیسابقه تحسینبرانگیز بیمه مرکزی در شناسایی و جواز فعالیت بازاریابهای آنلاین، بهانه را از بازیگردانان گرفت و آنها که به جای تکیهبر تلاش و رقابت سالم برای فروش، روی غوغاسالاری و جوسازی، حساب باز کرده بودند را بر آن داشت تا در نبود موانعی که بتوان برای رفع آن جوسازی و هیاهوی الکی کرد، با دستاویز قراردادن نقلقولهای غیرمستند و رویدادهای کماهمیت و مشکوک، فریاد استارتآپا سرداده و از این رهگذر بهره تبلیغاتی خود را برداشت کنند.
البته نباید نگران بود، چرا که دانش و اطلاعات مردم خیلی افزایش یافته و رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز خیلی زود، پشت پردهها را عیان و عملکردها را شفاف میکنند. با مشکلات ایجادشده و بداخلاقیها نیز نباید کل فعالان و استارتآپ ها را سرزنش نمود یا خواستار عدم ورود استارتآپها به صنعت بیمه شد و نتیجه گرفت که اصل موضوع ورود استارتآپها مشکل دارد؛ بلکه اینها ناشی از عملکرد غیرحرفهای معدودی از آنهاست که انشالله با گذشت زمان و کسب تجربه، هم این عزیزان حرفهایتر عمل خواهند کرد و هم با توسعه حضور متخصصین و حرفهایهای صنعت در حوزه فروش آنلاین، اکوسیستم امیدآفرین استارتآپی، به پویایی خود بر مدار اصول رقابت تجاری ادامه خواهد داد و گردوغبار غوغاها و بازیهای تبلیغاتی فروخواهد نشست و استارتآپها برای مسائل واقعی صنعت راهحل ارائه خواهند داد؛ نه مسائلی که یا وجود ندارند یا ساخته روشهای تبلیغاتی هستند.
شبکه فروش نیز اگر ایراد و نقدی به عملکرد بازاریابهای آنلاین دارد، باید با اقدامات جمعی صنفی در چهارچوب مقررات رقابت، به پیگیری خواستههای خود بپردازد؛ خواستهای بنام عدم ورود یا حذف استارتآپها اگرچه خواسته معدودی از اعضاء شبکه فروش است نه مطلوب است و نه شدنی؛ صنعت بیمه، پیشرو در استفاده از تکنولوژی است؛ اینشورتک لازمه غیرقابلچشمپوشی و استارتآپها آینده صنعت بیمه هستند.