راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

هربار که معنی فین‌تک را فهمیدم، عوضش کردند / فناوری‌های مالی با استفاده از خرد فلاسفه بزرگ

هفته گذشته در رویداد فیناپ که به همت دوست خوبم علیرضا هوشمند و دوستانش برگزار می‌شود سخنرانی کوتاهی داشتم. قرار بود در این سخنرانی درباره آنچه در کنگره موبایل بارسلون درباره زنجیره بلوک دیدم صحبت کنم؛ اما در آخرین لحظات و به دلیل این‌که این سخنرانی در روزهای پایانی سال برگزار می‌شد موضوع سخنرانی را تغییر دادم و درباره برخی دردهایی صحبت کردم که گریبان گیر ماست. این دردها ممکن است فراتر از بانکداری، پرداخت، فین‌تک، اینشورتک، ولث‌تک و اساساً هر تک دیگری باشد. این دردها دردهایی است که گریبان توسعه را گرفته است. دردهایی است که سال‌هاست با ماست و به عادت‌هایی در رفتار ما تبدیل‌شده است. بیان این دردها از زبان من به این معنا نیست که بنده از افقی مافق افق بقیه به امور می‌نگرم و خودم از دایره این موضوعات بیرون هستم. مطمئن هستم که خود من هم در مواردی دچار این دردها و آفت‌ها شده‌ام. گاهی ندانسته در مسیرهایی قدم برداشته‌ام که نباید پا در آن مسیرها می‌گذاشتم. خطاکار بودن و نبودن من موضوع حاشیه‌ای است و به نظرم موضوع مهم این است که درباره این دردها فکر کنیم و تلاش کنیم بدون اداواطوارهای معمول این دردها را درمان کنیم. در ادامه متن سخنرانی‌ام در این رویداد را تقدیم می‌کنم.

وقتی پایان سال می‌رسد می‌خواهیم خیلی سریع سال را مرور کنیم. ببینیم در این سال چه گذشت و همه رویدادهای خوب و بد را یک جا ببینیم. هدف نیزاین است که از همین نقطه نیم‌نگاهی بیندازیم به سال بعد. معمولا هم شروع می‌کنیم به خیلی سنگین برنامه‌ریزی کردن و در سال بعد می‌خواهیم همه رکوردها را جابجا کنیم. نتیجه در بیشتر مواقع فاجعه‌بار است و بعد از یک سال متوجه می‌شویم تغییر خاصی رخ نداده است. یک سال دیگر از عمر ما تمام شده و بیشتر به مرگ نزدیک شده‌ایم و هیچ تغییر محسوسی حاصل نشده است. البته طبیعی است که به صورت عادی اوضاع تغییر می‌کند اما آن چیزی که توقع داریم معمولا رخ نمی‌دهد. متاسفانه شروع سال هم همراه است با تعطیلاتی سنگین که روزهایی از جنس بطالت است و هیچ نتیجه‌ای برای ما به ارمغان ندارد. تعطیلات سنگین هم چنان اینرسی بر همه حاکم می‌کند که تا یکی دو ماه بعد از پایان تعطیلات همه در شوک تعطیلات هستند و اگر از بازاری‌ها بپرسید به شما می‌گویند که بازار تازه از اواخر خرداد خودش را پیدا می‌کند. می‌شد بیایم و دستاوردهای سال ۹۶ را مرور کنم و از آن چه که به دست آمد بگویم. می‌شد به سال جدید پرداخت و این که در سال جدید چه باید کرد. بارها در راه پرداخت و هفته‌نامه شنبه و ماهنامه عصر تراکنش به مهم‌ترین روندهای فین‌تک ایران در سالی که گذشت پرداخته‌ایم و درباره پیش‌بینی‌ها برای سال جدید هم نوشته‌ایم. اینجا می‌خواهم برخی برداشت‌های نسبتا شخصی درباره فضای کسب‌وکار استارت‌آپ‌های فین‌تک ایران را بیان کنم. این موارد برداشت‌های شخصی من است و ممکن است کاملا درست نباشد. منتها دیدگاهی است که من در این سال‌ها نسبت به این فضا پیدا کرده‌ام و شاید در طول زمان تغییر کند.

 

از خارجی‌ها نترسیم و نترسانیم

امسال باهمتا در فضای کسب‌وکارهای استارت‌آپی فین‌تک ایران موفق شد سرمایه خارجی جذب کند. این تازه شروع راه است و می‌توان امیدوار بود که در سال‌های آینده بتوان تعامل بهتر و اثربخش‌تری با خارج از ایران داشت. متاسفانه در سال‌های اخیر به دلیل جو امنیتی که بر فضای کسب‌وکار و اقتصاد سایه افکنده است تعامل با خارج از ایران کمی سخت و مشکل شده است. هم از آن طرف آمریکایی‌ها و دشمنان ایران به دیگران فشار می‌آورند که با ایران کار نکنند هم از طرف داخلی هم به کسب‌وکارها فشارهایی وارد می‌شود که آنها را مجبور می‌کند در تعامل با خارجی‌ها محتاط باشند. متاسفانه شرایط انقدر بد است که کافی است کسی تهمتی مثل جاسوسی و ارتباط با بیگانه به یک کسب‌وکار بزند و کسی توجه نمی‌کند که این تهمت‌ها بر چه مبنایی است. به راحتی می‌توان تهمت زد و رقبا را اذیت کرد. فضای اقتصاد و کسب‌وکار فضای کار اطلاعاتی و امنیتی نیست. کسب‌وکارها باید قوانین روشن و شفاف را رعایت کنند و نمی‌توان بیشتر از قوانین رسمی کشور انتظاری از آنها داشت. کاش امسال یک مقدار حساسیت‌ها در تعامل با خارجی‌ها کمتر شود؛ وگرنه بیماری درخودماندگی اقتصاد ایران بیشتر می‌شود و در صورتی که ما نمی‌توانیم از درخودماندگی خارج شویم نمی‌توانیم انتظار روزهای بهتر را داشته باشیم.

 

دروغ نگوییم

متاسفانه دروغ در ایران هزینه ندارد. یک فردی که سابقه درخشان اقتصادی ندارد و حتی در برهه‌ای از زمان از نظر قضایی محکوم شده است و مدتی در زندان بوده به آسانی از فضایی که در اطراف پدیده‌هایی مانند ارزهای رمزنگاری شده خلق شده سواستفاده می‌کند و ادعاهایی پوچ و واهی طرح می‌کند و رسانه‌ها هم با هیجان آن‌ها را منتشر می‌کنند. در صورتی که فضای دروغ و ادعاهای پوچ و بی‌اساس فراگیر شود در نهایت همه کسانی که سوار این کشتی شده‌ایم دچار مشکل می‌گردیم. هرگز دیده نشده که یک اکوسیستم موفق برمبنای دروغ شکل گرفته باشد. از آن طرف قوانین بیمه و مالیات در ایران به گونه‌ای است که عدم شفافیت را تشویق می‌کند و هر کدام از ما در اطراف‌مان ده‌ها و صدها مورد فعال تجاری را می‌شناسیم که غیرشفاف عمل می‌کنند و از منظر هزینه‌های بیمه و مالیات بسیار موفق‌تر از استارت‌آپ‌هایی هستند که از روز اول شفاف عمل کردند.

 

از شوآف دست برداریم

متاسفانه در کشورهای کم‌تر توسعه یافته وقت و انرژی زیادی بر سر شو‌آف هدر می‌رود. در کشورهای توسعه یافته هم نمایشگاه و رویداد همایش و … وجود دارد و اتفاقا هزینه‌های سنگینی هم انجام می‌شود. منتها باید توجه داشت که شو‌آف معادل بازاریابی و تبلیغات و روابط عمومی نیست. ما در ایران مدیرانی را داشتیم و داریم که صبح تا شب مشغول تولید محتوا درباره خودشان هستند و این موضوع وقتی برای جلو بردن کسب‌وکار باقی نمی‌گذارد.

 

کتاب بخوانیم

نمی‌دانم این چه دردی است که نمی‌خوانیم. علاقه‌ای نداریم که وقت بگذاریم و مطالعه کنیم. دیدن افرادی که در کشورهای اروپایی و آمریکایی در مترو و اتوبوس و خیابان‌ها کتاب چاپی یا کتاب‌خوان الکترونیکی دارند و از هر فرصت کوتاهی که پیدا می‌کنند برای خواندن استفاده می‌کنند را همه تجربه کرده‌ایم. در ایران هم می‌خوانیم منتها مدام در حال خواندن مطالب کوتاه کانال‌هایی هستیم که معمولا تولیدکننده حرفه‌ای محتوا نیستند و مطالبی کاملا جذاب و کاملا توخالی را باز نشر می‌کنند. خواندن کتاب چه به صورت چاپی و چه به صورت الکترونیکی بسیار متفاوت با خواندن متن‌های کوتاه سرگرم‌کننده است. متاسفانه ما مردم ایران حافظه تاریخی ضعیفی داریم و جامعه کلنگی یا کوتاه مدتی هستیم. برای این که تغییر کنیم چاره‌ای نداریم که مطالعه کنیم. اگر می‌دانستیم اوضاع چقدر خراب است و آینده در صورت عدم تغییر ما چقدر وحشتناک خواهد بود لحظه‌ای فرصت را از دست نمی‌دادیم.

 

همیشه در حالت بتا بمانیم

فضای وب‌ ۲.۰ مفهومی را وارد دنیای کسب‌وکارها کرد به نام حالت بتا. در حالت بتا هیچ نرم‌افزاری به حالت نهایی خود نرسیده است و هنوز در حال تست و بررسی است. امروز هیچ نرم‌افزار یا کسب‌وکاری نمی‌تواند ادعا کند که به کامل‌ترین حالت خود رسیده و دیگر در فرایند تکاملی به پایان خط رسیده است. چیزهایی که به نظر ثابت می‌آیند گاهی وقت‌ها روزانه در حال تغییر و تحول هستند. این که احساس کنیم همیشه باید تغییر کنیم یکی از مهم‌ترین مواردی است که نمی‌توان به آسانی از کنار آنها گذشت.

 

استراتژی خروج داشته باشیم

اگر به نقطه پایان رسیدیم تمام کنیم. به نظرم سال ۹۷ باید شاهد خروج بسیاری از استارت‌آپ‌های فین‌تک ایران از بازار باشیم. اگر استارت‌آپی که نتوانسته موفق شود اصرار داشته باشد که ادامه دهد فقط وقت خودش را می‌گیرد. آلبر کامو، فیلسوف فرانسوی اگزیستانسیالیست می‌گوید:  «تنها یک مسئله فلسفی واقعا جدی وجود دارد و آن هم خودکشی است. قضاوت درباره این که آیا زندگی به زیستن می‌ارزد یا نه، در واقع پاسخی است برای این مسئله فلسفی اساسی. تمام مسائل بعدی؛ که این جهان سه بعد دارد و این که ذهن نه یا دوازده طبقه دارد در درجه اهمیت بعدی قرار دارند.» شاید نه به این شدتی که کامو می‌گوید اما کسب‌وکارهای استرات‌آپی ایران لازم است استراتژی خروج داشته باشند. اگر استراتژی خروج نداشته باشیم در نهایت به بدترین شکل ممکن از بازار کنار گذاشته می‌شویم.

 

ریسک کنیم اما قانون را دور نزنیم

فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی می‌گوید که «راز کسب بیشترین ثمر و بیشترین لذت از زندگی، خطرناک زیستن است.» در هیچ کدام از منابع استارت‌آپی توصیه نمی‌شود که استارت‌آپ‌ها قانون را دور بزنند. متاسفانه در سال‌های گذشته ما آسیب زیادی از کسب‌وکارهای بزرگی خوردیم که با اتکا به منابع لایزال بانکی قانون را دور زدند و امروز بسیاری از آثار دور زدن قوانین توسط آنها دامن ما را گرفته است. به عنوان نمونه مسئله کارمزد حاصل دور زدن قانون توسط بخشی از کسب‌وکارهای پرداخت ایران بود که امروز حل این مسئله به موضوعی ملی تبدیل شده است که به آسانی نمی‌توان آن را به نتیجه رساند. کسب‌وکارها باید ریسک کنند منتها این به معنای این نیست که با سر خودشان را به زمین بکوبند.

 

اسیر توهم نشویم

جیاکومو لئوپاردی،  فیلسوف و شاعر ایتالیایی می‌گوید‌ «طبیعت در سیر زندگی انسان چونان مادری مهربان و دلسوز جهت یازی بشر، توهمات و خیال‌ها و رویاها را به او هدیه می‌دهد تا انسان غرق در آرزوها، تلخی و ظلم سرنوشت خویش را درک ننماید.» در این زمینه خواندن کتاب تست مامان توصیه می‌شود.

 

استارت‌آپ بهانه‌ای برای کمک به دیگران

رالف والدو امرسن فیلسوف آمریکایی می‌گوید «یکی از خوبی‌های رفقای قدیمی و صمیمی این است که شما می‌توانید پیش آنها خود خرتان باشید.» استارت‌آپ بهانه‌ای است برای دوست پیدا کردن و در کنار آدم‌های دیگر زندگی کردن و به بقیه کمک کردن. استارت‌آپ مدیران نبرد نیست. متاسفانه ادبیات برخی از کسانی که در فضای کسب‌وکارها فعالیت می‌کنند ادبیات جنگی است و گویی ژنرال‌هایی هستند که در میدان نبرد می‌جنگند. استارت‌‌آپ بهانه‌ای است برای این که به هم کمک کنیم دنیای بهتری بسازیم.

 

گاهی اوقات خلوت کنیم

پل تلیش، استاد الهیات می‌گوید «در زبان ما به زیبایی و ظرافت دو وجه تنها بودن در نظر گرفته شده: از لغت انزوا برای بیان درد تنها بودن و از لغت خلوت برای بیان شکوه تنها بودن استفاده می‌شود.» متاسفانه از بس برخی درباره کار تیمی و برونگرایی گفته‌اند که به نظر می‌رسد اگر کسی تنهایی بخواهد کاری را انجام دهد کار اشتباهی مرتکب شده است. در بسیاری از موارد عمیق شدن در یک موضوع نیاز به خلوت دارد. خلوت خودتان را داشته باشید.

 

هیچ چیز اهمیت ندارد، حتی مواردی که در بالا گفتم

«از منظر جهان هستی حیات یک انسان اهمیت بیشتری از حیات یک صدف ندارد.» این را دیوید هیوم، فیلسوف بریتانیایی می‌گوید. شاید شنیدن این جمله کمی باعث ناراحتی و افسردگی شود منتها کمی که بیشتر فکر کنید متوجه می‌شوید که چه جمله امیدوارکننده‌ای است. گاهی وقت‌ها از بس ذهنمان درگیر برخی چیزها می‌شود که تصور می‌کنیم مهم‌ترین موضوعات جهان هستی آن موضوعات هستند. ناامید نشویم. مایوس نشوید. خسته نشوید و سعی کنید ادامه دهید. راه دور است و بیابان در پیش.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.