راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

تنوع دلپذیر راه‌های پرداخت الکترونیک برای خرید کتاب الکترونیک / گفتگو با محمد صدوقی مدیرعامل طاقچه

پای استارت‌آپ‌ها که به بازار کسب‌وکار و حوزه اقتصادی در ایران باز شد، کارآفرینان به جنب‌وجوش افتادند تا سراغ حوزه‌هایی بروند که در آنها بیشترین خلأ وجود داشت. گروهی فضای حمل‌ونقل را هدف قرار دادند و دیگران فروش اینترنتی کالا یا غذا را به عنوان حوزه خود برگزیدند. در این میان کسب‌وکارهای نوپای زیادی هم بودند که حوزه فرهنگ را برای فعالیت انتخاب کردند. طاقچه یکی از آنها است.

این استارت‌آپ که از زیرمجموعه‌های هولدینگ حصین محسوب می‌شود، یکی از فروشگاه‌های کتاب الکترونیک آنلاین در کشور است و برای کتاب‌خوان‌ها نام آشنایی به حساب می‌آید. طاقچه از سال 93 به بازار عرضه شده است و از همان زمان تاکنون این برنامه یک میلیون و 650 هزار بار از طریق مجراهای مختلف دانلود و نصب شده است. اما طاقچه چطور فعالیت می‌کند؟ چه ارتباطی با ناشران، مخاطبان و حتی شرکت حصین دارد؟ و تجربه برنامه‌های تبلیغاتی تلویزیونی چه دستاوردی برای آنها داشته است؟ با محمد صدوقی، مدیرعامل طاقچه به گفتگو نشستیم و پاسخ این پرسش‌ها را از او گرفتیم که در ادامه می‌خوانید.

 

حصین، دیوار پشت طاقچه

مدیرعامل طاقچه، محمد صدوقی است. او سال 66 متولد شده و مدرک مهندسی شیمی خود را از دانشگاه تهران دریافت کرده است. صدوقی درباره نحوه شروع فعالیت طاقچه می‌گوید: «ایده اولیه طاقچه تابستان 92 کلید خورد. ما در هولدینگ حصین و در زیرمجموعه آن، شرکت حصین همراه، تجربه فروشگاه نرم‌افزاری مایکت را داشتیم و می‌خواستیم از این تجربه در حوزه‌های دیگر نیز استفاده کنیم.»

از دل این تصمیم، طاقچه با حوزه فروش آنلاین کتاب الکترونیک و گرامافون با حوزه فروش آنلاین موسیقی بیرون آمد. پس از مدتی پروژه گرامافون متوقف شد چراکه بررسی‌ها نشان می‌داد فضا برای ورود استارت‌آپ موسیقی آمادگی زیادی ندارد. اما طاقچه مذاکرات خود را با ناشران از پاییز 92 شروع کرد و نسخه آزمایشی نرم‌افزار خود را توسعه داد و در نهایت هم به قوت خود باقی ماند و توسعه پیدا کرد.

عکاس: احسان خان‌محمدی

در حال حاضر 32 نفر در طاقچه فعالیت می‌کنند و حوزه کاری آنان به سه بخش اصلی تقسیم می‌شود. بخش اول بازرگانی طاقچه است که وظایفی چون ارتباط با ناشران، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و مدیریت و توسعه برنامه‌های تبلیغاتی را به عهده دارد. بخش دوم بخش فنی‌ است که توسعه نرم‌افزاری طاقچه را در دست دارد و در نهایت هم بخش تولیدمحتوا است که مسئولیت تبدیل فرمت‌ نوشتاری متون دریافتی به فرمت مخصوص طاقچه را برعهده دارند. این سه بخش به صورت دائم و مستمر، در حال توسعه هستند.

به گفته صاحبان این کسب‌وکار، اگر امروز، طاقچه با بسیاری از مشکلات روبه‌رو نیست، به علت وجود زیرساخت‌هایی است که حصین در اختیار آنها قرار داده است. طاقچه معتقد است بدون وجود حصین راهی که یک استارت‌آپ فروش کتاب دیجیتال باید طی می‌کرد تا به جایگاه کنونی‌اش برسد، بسیار سخت‌تر و طولانی‌تر بود.

 

دو میلیارد تومان فروش، سهم طاقچه از بازار کتاب

صدوقی درباره آمار و ارقام فعالیت‌های طاقچه در سال‌های گذشته می‌گوید: «طاقچه از ابتدا تاکنون یک میلیون و 650 هزار بار دانلود و نصب شده است. در این مدت توانستیم حدود 500 هزار جلد کتاب به ارزش دو میلیارد تومان به فروش برسانیم. البته این رقم در مقایسه با بازار فروش کتاب‌های چاپی زیاد نیست. سالانه در کشور نزدیک به هزار میلیارد تومان کتاب به فروش می‌رسد. جدا از مسئله فروش، چیزی حدود شش میلیون و 400 هزار فایل به صورت کتاب، روزنامه و مجله از طاقچه دریافت شده است که نشان می‌دهد رایگان بودن محتوا، با استقبال مردم برای دریافت آن رابطه مستقیم دارد. در این میان، با بیش از 500 ناشر و مؤلف مذاکره و با آنها قرارداد همکاری امضا کردیم.»

در حال حاضر طاقچه 22 هزار محتوا دارد که از این میان، 9 هزار مورد از آنها را کتاب تشکیل می‌دهد. حدود 10 درصد از کتاب‌ها و مجلات طاقچه رایگان است و روزنامه‌ها همگی به رایگان در اختیار کاربران قرار می‌گیرند. میانگین قیمت کتاب‌هایی که رایگان نیستند پنج هزار تومان است و میانگین فروش آنها در طاقچه چیزی بین چهار تا 4500 تومان اعلام شده است.

 

فایل رمزنگاری شده به‌جای نبود قوانین کپی‌رایت

طاقچه فضای ساده و مرتبی دارد. مانند فروشگاه‌های دیگرِ کتاب الکترونیک، برای حفظ کپی‌رایت و حقوق معنوی آثار، کاربران می‌توانند کتاب‌های خریداری شده را تنها در این نرم‌افزار مطالعه‌ کنند. زمانی که کاربران، کتابی را دانلود می‌کنند، فایل epub کتاب روی دستگاه کاربر بارگیری می‌شود. با این همه به گفته صدوقی حجم کتاب‌ها زیاد نیست و شاهنامه با همه حجم و بزرگی خود تنها دو مگابایت فضا می‌گیرد. او درباره فواید دانلود کتاب در طاقچه می‌گوید: «زمانی که شما کتابی را دانلود می‌کنید برای مطالعه آن نیازی نیست حتماً آنلاین باشید. همچنین با یک بار خرید کتاب، آن را همیشه در اختیار دارید. بنابراین اگر زمانی تلفن همراه خود را تعویض کنید، با نصب طاقچه و ورود به حساب کاربری، دوباره به همه کتا‌ب‌هایتان دسترسی خواهید داشت.»

هر نسخه کتابی که از سرورهای طاقچه وارد تلفن همراه هوشمند کاربران می‌شود، رمزگذاری می‌شود. با وجود چنین رمزی دسترسی به این فایل خارج از طاقچه ممکن نیست. حتی یک حساب کاربری دیگر در طاقچه هم نمی‌تواند آن را باز کند. ضمنا کاربران نمی‌توانند با بیش از سه دستگاه به صورت همزمان وارد طاقچه شوند. این مسئله برای جلوگیری از در اختیار گذاشتن عمومی یک حساب کاربری در طاقچه است. صدوقی درباره حساسیت‌هایی که در این زمینه وجود دارد توضیح می‌دهد: «باید قواعد و قوانین سخت‌گیرانه‌ای برای حفاظت از حق کپی‌رایت کتاب‌ها وجود داشته باشد تا کسی سراغ سؤاستفاده از فایل آثار نرود. اگر قوانین محکم و ضمانت اجرایی خوبی داشتیم، ما نیز به راحتی فایل‌های دانلود شده را به صورت باز در اختیار کاربران قرار می‌دادیم تا آنها در هرفضایی و از هر طریقی که بخواهند مطالعه کنند. اما به علت ضعف در اجرای قوانین در این زمینه، به‌ناچار باید دسترسی دیگران را به فایل کتاب محدودتر کنیم.»

با این همه این برنامه فضایی برای کاربران به وجود می‌آورد که مطالعه را برای آنها ساده می‌کند. کتاب‌ها در طاقچه فهرست هوشمندی دارند که با انتخاب فصل، به آن بخش از کتاب منتقل می‌شوند. همچنین می‌توان در کتاب جست‌وجو کرد، فونت و رنگ متن را به دلخواه تغییر داد و بخشی از کتاب را برگزید و به اشتراک گذاشت.

طاقچه سه نسخه اندروید، iOS و وب دارد، با این تفاوت که در نسخه وب امکان دانلود کتاب نیست. البته در این استارت‌آپ برنامه‌هایی وجود دارد که در طی آن بتوان از طریق فضای ابری و تنها به صورت آنلاین در نسخه وب مطالعه کرد.

این استارت‌آپ همچنین تلاش دارد در ادامه، شبکه اجتماعی وسیعی با محوریت کتاب طرح‌ریزی کند. اکنون بخشی از این شبکه قابل دسترسی است. کاربران می‌توانند کتابی را رتبه‌بندی کنند، درباره آن نظر بدهند و به نظرات دیگران هم پاسخ دهند. اخیراً توانایی به‌اشتراک‌گذاری بخشی از کتاب نیز فراهم شده است اما به گفته صدوقی، طاقچه در برنامه‌ریزی‌های خود می‌خواهد قابلیت نوشتن بیوگرافی کاربران را به این شبکه اضافه کند و کابران بتوانند لیست کتاب‌های مورد علاقه یا کتاب‌هایی که می‌خواهند آنها را مطالعه کنند، به اشتراک بگذارند.

 

تنوع دلپذیر راه‌های پرداخت الکترونیک

مدیرعامل طاقچه می‌گوید: «با هر مدل درگاه پرداختی که در کشور وجود دارد، حداقل یک بار مذاکره کرده‌ایم و در حال حاضر به درگاه‌های پرداخت اینترنتی بانک‌های پارسیان، پاسارگاد و سامان دسترسی داریم. البته اینطور نیست که خود کاربر درگاه را انتخاب کند. هرکدام از آنها در آن لحظه سرویس‌دهی بهتری داشته باشند، به نوبت بالا می‌آیند تا ترافیک کنترل شود.»

طاقچه به درگاه پرداخت USSD آپ نیز دسترسی دارد و خریداران محصولات این فروشگاه مجازی می‌توانند از این راه نیز خرید خود را انجام دهند. آنها حتی برای خریداران خارج از کشور نیز درگاه paypal در نظر گرفته‌اند. راه دیگر پرداخت که در این استارت‌آپ موردتوجه قرار گرفته است، پرداخت DCB یا اپراتوری است که در میان اپراتورها فعلا درگاه رایتل راه‌اندازی شده است.  این روش پرداخت هنوز چالش‌های خود را در کشور دارد و رونق زیادی پیدا نکرده است، اما آینده خوبی برای آن پیش‌بینی می‌شود. در کنار پرداخت اپراتوری از طریق قبض تلفن همراه، پرداخت از طریق تلفن ثابت نیز مورد بحث و گفت‌وگو است و معایب و مزایای خود را دارد. هرچند تسویه قبض‌های تلفن ثابت منظم‌ تر از تلفن‌های همراه است، اما از طرفی احراز هویت در آن کار مشکلی است و احتمال دارد کاربر جایی باشد که لزوما تلفن متعلق به او نیست و این موضوع مشکلاتی را به وجود خواهد آورد.

طاقچه کیف پول هم دارد و کاربران می‌توانند آن را شارژ کنند تا دیگر مجبور نباشند برای هر کتاب یک پرداخت مجزا انجام دهند. محبوبیت کیف پول طاقچه به قدری است که 40 درصد از فروش کتاب‌ها در این فروشگاه از طریق کیف پول انجام می‌شود. این کسب‌وکار نوپا، با چالشی در این زمینه از سوی رگولاتور مواجه نیست. صدوقی در توضیح می‌گوید: «مشکلی که کیف پول‌ها می‌توانند ایجاد کنند و در نتیجه منجر به برخورد بانک مرکزی با آنها می‌شود، نوعی خلق پول است که در طاقچه چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد.»

جدا از درگاه‌های پرداخت اینترنتی، پرداخت‌های موبایلی هم راه دیگری هستند که توجه بسیاری از اپلیکیشن‌ها را به خود جلب کرده‌اند. طاقچه با آنکه موافق چنین پرداختی است، اما جوانب دیگر آن را هم بررسی می‌کند. مدیرعامل طاقچه می‌گوید: «در پرداخت به روش درگاه موبایلی، شماره کارت کاربر ذخیره می‌شود و تنها رمز دوم از او درخواست می‌شود. این در مقایسه با درگاه‌های پرداخت بانکی سادگی و راحتی بیشتری دارد. اما مسئله اینجاست که بسیاری از کاربران متوجه نمی‌شوند که طاقچه عملیات پرداخت را مدیریت نمی‌کند. امکان دارد تصور کنند این برنامه اطلاعات کارت آنها را ذخیره کرده است و حالا هم رمز دوم آنها را می‌خواهد. برای فراگیر شدن این راه نیاز به فرهنگ‌سازی بیشتری است.»

با این همه در همه انواع فرآیندهای پرداخت به قدری ساده‌سازی انجام شده است که از هزار و یک راه می‌توان کتاب خرید.

 

نیمچه تاریخچه‌ای برای طاقچه

بعد از سال 92 که طاقچه قدم‌های نخست خود را برمی‌داشت، از ابتدای 93 تغییرات فنی این نرم‌افزار را شروع کرد و در نهایت هشت ماه بعد، در آبان‌ماه همان سال، از طاقچه در همایش ملی نشر الکترونیک به صورت رسمی رونمایی شد. صدوقی درباره فعالیت‌‌های پس از آن می‌گوید: «پس از رونمایی، فعالیت‌های تبلیغاتی زیاد و گسترده‌ای نداشتیم، چرا که محتوای برنامه هنوز به سطح دلخواه و مورد نظر نرسیده بود و بنابراین تبلیغات و معرفی آن نتیجه مناسبی نداشت. می‌خواستیم زمانی خود را  به  کاربران معرفی کنیم که با ورود به طاقچه به منبع قابل ‌توجهی دسترسی داشته باشند. در نتیجه تمام تلاش و تمرکز ما تا اواخر سال 93 تنها روی جمع‌آوری محتوا بود.»

اردیبهشت 94، طاقچه نخستین پروژه تبلیغاتی خود را در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تجربه کرد. صدوقی در توضیح می‌گوید: «تجربه خوبی بود، با ناشران زیادی دیدار داشتیم و خودمان را به آنها و عموم مردم معرفی کردیم. همچنین در زمینه تولید محتوا نیز اتفاق‌های خوبی رخ داد و همکاری‌های زیادی شکل گرفت.»

پاییز همان سال، چیستا یثربی نویسنده داستان و نمایشنامه، داستانی را به صورت سریالی در صفحه اینستاگرام خود منتشر می‌کرد که طرفداران زیادی نیز پیدا کرده بود. پس از اتمام این مجموعه با مذاکراتی که طاقچه با این نویسنده داشت، کل داستان همراه با چند دست‌نوشته دیگر به صورت رایگان در طاقچه  گذاشته شد. با معرفی این اپلیکیشن توسط یثربی طی دو روز نزدیک به چهل هزار نفر به طاقچه پیوستند. یک تجربه تبلیغاتی موفق دیگر!

 

برنده مسابقه بخون و ببر

اواخر تابستان بعدی، طاقچه مسابقه کتابخوانی بزرگی در برنامه تلویزیونی خندوانه آغاز کرد که سروصدای زیادی به پا کرد. در این برنامه ده کتاب معرفی شد که  مردم می‌توانستند آنها را از طاقچه و یا از کتاب‌فروشی‌ها و به صورت چاپی تهیه کنند. خوانندگان کتاب، پس از مطالعه آن به سایت طاقچه مراجعه می‌کردند و در مسابقه ثبت‌نام می‌کردند و به پرسش‌ها جواب می‌دادند. صدوقی می‌گوید:‌ «مسابقه کتابخوانی طاقچه و خندوانه بزرگ‌ترین پروژه تبلیغاتی ما بود. حدود یک ماه جلسات زیادی با آقای جوان و سایر همکاران او برگزار کردیم تا در نهایت طرح نهایی تصویب شد و مسابقه بخون و ببر به مرحله اجرا رسید.»

طاقچه برای برندگان مسابقه پاداش یک میلیارد تومانی در نظر گرفته بود که  همین مسئله باعث پیدایش موج واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی شد. هرچند صدوقی به صورت ضمنی اشاره کرد بخشی از این موج واکنش‌ها را خود گروه طاقچه مدیریت می‌کرده است!

در بازه زمانی این مسابقه 300 هزار نصب اپلیکیشن رخ داد و 230 هزار جلد کتاب تنها از طریق طاقچه به فروش رسید که در مجموع 900 میلیون تومان ارزش داشت. همچنین فروش کتاب‌های نسخه چاپی این مسابقه 120 هزار جلد و به ارزش یک میلیارد تومان بود. بنابراین به سادگی می‌توان گفت برنده اصلی این رویداد ناشران بودند.

صدوقی می‌گوید:‌ «آقای جوان در برنامه خود، اپلیکیشن طاقچه را بارها به مردم معرفی ‌کرد. قیمت کتاب‌ها در طاقچه کمتر از قیمت کتاب‌های چاپی بود و دسترسی و تهیه آنها نیز سادگی بیشتری داشت. با همه اینها، مردم از نسخه‌های چاپی کتاب هم استقبال خوبی کردند.» از این مسئله می‌توان نتیجه گرفت حاکمیت هنوز با کاغذ است و ناشران نباید نگران رقابت با نسخه‌های الکترونیکی باشند.

طاقچه پس از تجربه خندوانه تلاش کرد با برنامه‌های تلویزیونی دیگر نیز همکاری خود را ادامه دهد اما به گفته صدوقی هیچ‌کدام تأثیر مسابقه کتابخوانی «بخون و ببر» را نداشتند. یکی از این تجربه‌ها همکاری با شبکه‌ استانی کرمانشاه بود و دیگری که اکنون در حال پخش است، برنامه تلویزیونی کتاب‌باز است که از شبکه نسیم پخش می‌شود و سروش صحت مجری آن است.

 

فروشگاهی آنلاین کتاب برای مردمی که مطالعه نمی‌کنند

مسابقه خندوانه اطلاعات با ارزش زیادی برای ادامه کسب‌وکار طاقچه به این استارت‌آپ عرضه کرد. صدوقی تجربیات خود را اینگونه بیان می‌کند:‌ «دریافتیم بخشی از مردم با هر ترفندی حتی با پاداش مالی هم جذب مطالعه نمی‌شوند، برخی با مسابقه تشویق می‌شوند ولی پس از اتمام آن دیگر انگیزه‌ای برای مطالعه ندارند و در این میان تنها درصد کمی کتابخوان به عنوان مخاطب داریم که آنها هم دو نوع هستند. دسته کوچکی که همیشه و در همه حال با مسابقه یا بدون آن مطالعه دارند و دسته دیگر زمانی از مطالعه استقبال می‌کنند که روی کتاب‌ها تخفیف گذاشته شود یا جشنواره‌ای در میان باشد. سرانه مطالعه نیز همیشه رقم متفاوتی اعلام می‌شود. گاهی کتاب‌های درسی و مطبوعات در این شاخص در نظر گرفته می‌شوند و رقم تغییر می‌کند. در نتیجه نمی‌توان به درستی فهمید وضعیت مطالعه در کشور به چه صورتی است. اما چیزی که مشخص است این‌که وضع مطالعه‌ کتاب، حال و روز خیلی خوبی ندارد.»

چالش دیگر این استارت‌آپ ناشران هستند. با وجود همکاری‌های زیادی که این استارت‌آپ توانسته است به مرور زمان با ناشران مختلف ایجاد کند، اما کم نیستند ناشرانی که فروشگاه‌های کتاب الکترونیک را رقیب خود می‌دانند. استدلال آنها این است که با توسعه و رشد این فروشگاه‌ها، مؤلفان و صاحبان آثار به صورت مستقیم با این فروشگاه‌ها تعامل خواهند کرد و نقش ناشر در این میان کم‌رنگ و محو می‌شود.

صدوقی در توضیح این چالش می‌گوید:‌ «چیزی که ناشران در نظر ندارند، این است که حضور در فضای مجازی به رشد برند و نام ناشر کمک می‌کند و مطابق روال همیشه، مردم کتابی تهیه می‌کنند که ناشر مطرحی آن را منتشر کرده باشد. به همین دلیل طاقچه هیچ‌وقت سیاستی اتخاذ نمی‌کند که شرکای استراتژیک خود را از دست بدهد. از سویی اگر ناشران با ما همکاری نکنند، مردم لزوما به خرید قانونی کتاب‌ها پایبند نخواهند ماند و قطعا نسخه‌های دیجتال به صورت غیرقانونی دست به دست خواهد چرخید. در نتیجه همکاری با فروشگاه‌های کتاب الکترونیک می‌تواند بهترین روش برای مقابله با چنین بحرانی باشد.»

بیشترین ارتباط طاقچه در فرایند کسب اجازه، برای انتشار فایل الکترونیکِ کتاب‌ها با ناشران است و طاقچه نمی‌خواهد وارد ارتباط بین ناشر و مؤلف شود. صدوقی توضیح می‌دهد: «از یک نوشته می‌توان به 14 مدل درآمدزایی کرد. از آن کتاب صوتی یا تعاملی درآورد، نمایشنامه نوشت و آن را به فیلم سینمایی تبدیل کرد. در این میان، ناشران در قرارداد با نویسنده مدل‌های مختلفی دارند. در برخی قراردادها نویسنده تنها حقوق ناشی از فروش نسخه چاپی کتاب را واگذار می‌کند. در برخی دیگر نیز به صورت درصدی از فروش هر نسخه با فرمت‌های متفاوت از اثر، درآمد مجزای خودش را دارد. ما تلاش داریم وارد این ارتباط نشویم و بیشتر با ناشران در ارتباط باشیم. البته در قراردادهای طاقچه با ناشران به این نکته اشاره شده است که حقوق پدیدآور یا مترجم اثر باید از سمت ناشران رعایت شود.»

به گفته مدیرعامل طاقچه پیشرفت زیادی در دو سه سال اخیر رخ داده و ذهنیت ناشران نسبت به قبل بهتر شده، اما هنوز راه زیادی تا وضعیت مطلوب باقی مانده است.

 

دسترسی نامحدود به کتابخانه طاقچه با حق اشتراک

درآمد طاقچه از کجا تأمین می‌شود؟ پاسخ یک کلمه است: فروش کتاب. به گفته مدیرعامل این فروشگاه کتاب دیجیتال، قراردادهایی که طاقچه با ناشران امضا می‌کند، همگی 30-70 هستند. طاقچه تنها 30 درصد از فروش کتاب را کسب می‌کند در صورتی که رقیب دیگرش، فیدیبو قراردادهای 50-50 دارد. صدوقی می‌گوید:‌ «ناشران، کتاب یا آثار دیگرشان را به ما ارائه می‌کنند و خود، قیمت‌گذاری را انجام می‌دهند. قیمت نسخه دیجیتالی کتاب همیشه پایین‌تر از نسخه چاپی آن است چرا که هزینه کاغذ، صحافی و غیره را در خود ندارد. اغلب ناشران حدود یک سوم قیمت پشت جلد را برای نسخه دیجیتال اعلام می‌کنند. ما هم پس از تبدیل فرمت، نسخه الکترونیک را در کمتر از چند روز در فروشگاه قرار می‌دهیم.»

شاید فروش کتاب تنها خط کسب‌وکاری موجود در طاقچه باشد، اما آنها برنامه‌های بزرگ‌تری دارند. صدوقی با طرح درآمدزایی از طریق حق اشتراک می‌گوید: «اگر به شما می‌گفتند برای هر کتاب هزینه بدهید و یا ماهانه مثلا 10 هزار تومان بپردازید و دسترسی نامحدود به منابع کتاب داشته‌ باشید، کدام را انتخاب می‌کردید؟ حق اشتراک راه ساده‌تری برای کاربران کتابخوان است که به کتاب‌ها دسترسی داشته باشند و درآمدی مستمر برای طاقچه نیز درنظر گرفته می‌شود.»

به گفته صدوقی اکنون بین هفت تا هشت فروشگاه کتاب دیجیتال وجود دارد، اما تنها سه استارت‌آپ طاقچه، فیدیبو و کتاب‌راه پیشتازند. مدیرعامل این شرکت معتقد است طاقچه سه وجه تمایز با سایر رقبایش دارد. نخست تمایز در محتوا است. صدوقی معتقد است بسیاری از کتابخوان‌های حرفه‌ای هر دو برنامه فیدیبو و طاقچه را در تلفن همراه خود نصب کرده‌اند چرا که می‌دانند همپوشانی وجود ندارد. تمایز دوم در بخش فنی است. صدوقی می‌گوید: «بدون جانبداری باید گفت طاقچه تمیز برنامه نویسی شده و UI و UX بهتری دارد.» در نهایت هم تمایز سوم قراردادهای خوب و منصفانه‌ای است که این فروشگاه با ناشران دارد و به نفع آنها حرکت می‌کند. با اتکا به این سه مورد می‌توان به آینده این کسب‌وکار نگاه روشنی داشت و با نگاه خوش‌بینانه‌تری به دستگاه‌های تلفن هوشمند که کتاب را از جامعه دور کرده‌اند نگاه کرد و امید داشت همان‌ها بتوانند مطالعه را به اجتماع بازگردانند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.