پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
راهکارهایی برای کاهش هزینه عملیاتی شعب بانکها در اولین نشست کافه ATM
اولین نشست تخصصی از مجموعه نشستهای «کافه ATM» به میزبانی شرکت ایران ارقام با موضوع «کاهش هزینه عملیاتی شعب بانکها» با همکاری «راه پرداخت» عصر روز دوم خرداد سال جاری برگزار شد. در این نشست 2 ساعته که با حضور امیرحسین فتاحی مدیر شرکت ایران ارقام، احمد میردامادی کارشناس صنعت پرداخت، شهرام رشتی مدیرعامل شرکت مبنا فرتاک کیش و مازیار عربشاهی مدیر توسعه و کسبوکار ایران ارقام، رضا قربانی بنیانگذار راه پرداخت و سروش صاحب فصول از فعالان مطبوعاتی کشور برگزار شد در خصوص راهکارهایی جهت کاهش هزینه عملیاتی شعب بانکها صحبت و تبادلنظر شد. متن کامل این گزارش در ادامه آمده است.
صاحبفصول: به اقتضای اینکه سال 96 سال اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال نامگذاری شده عنوان اولین میزگرد تخصصی کافه ATM، «کاهش هزینههای عملیاتی شعب بانکها» با استفاده از روشهای نوین فناورانه بانکداری و پرداخت است. بخشی از هزینهها برای تجهیز شعب بانکی که باعث افزایش هزینهها میشود، هزینههایی است که بانکها بهصورت سربار برای کارکنان شعب و بهطورکلی برای تجهیز منابع پرداخت میکنند.
طی سالهای اخیر اقدامات خوبی در جهت استفاده از تکنولوژی چه در حوزه پرداخت و چه در حوزه بانکداری صورت گرفته است تا برخی از این هزینهها کاهش یابد و بهتبع آن قیمت تمامشده پول در شبکه بانکی هم کاهش پیدا کند. برای بررسی این فرآیند و اینکه تا چه میزان این اتفاقها افتاده است و موانع و چالشهای کاهش هزینههای عملیاتی و تجهیز منابع چیستند، تصمیم بر آن شد که تا زمان زیادی از شروع سال 96 نگذشته این نشست انجام شود و این مسائل از زوایای مختلف از طریق متخصصان حاضر تحلیل و بررسی شود.
.
تغییرات فناوری و تغییر توقعات مشتریان
میردامادی: قبل از پرداختن به موضوع نشست اشاره کنم که برگزاری چنین نشستهایی تأثیر بسزایی در صنعت بانکداری و پرداخت کشور خواهد داشت. در خصوص موضوع صحبت این نشست باید بگویم که دو مقوله تغییرات فناوری بهعنوان گردانندگان اصلی و تغییر نظرات و توقعات مشتریان خدمات بانکی بر صنعت پرداخت تأثیر زیادی دارند.
تغییر نظر و توقعات مشتریان بر سه محور اصلی تأثیر میگذارد؛ اولی حوزه فرآیندی قواعد است که فرآیندهای سیستم پرداخت باید متناسب با تغییرات بازار تغییر کنند. دومی حوزه ابزارها است که ابزارها نیز باید متناسب با نیاز مشتریان و بازار تغییر کنند تا بتوانند پاسخگوی نیازها باشند. حوزه سوم فضای پرداخت است که جوامع مدرنتر دچار آن هستند؛ به عبارتی فضاهای پرداخت باید از حالت کلاسیک و سنتی قدیمی که منحصراً فقط در حوزه پرداخت و تبادلات بانکی بود به سمت فضاهای بازتر و چندمنظوره پیش بروند.
سه محور بیان شده به نحوی موردقبول اجماع جهانی است که صنعت پرداخت و بانکی را مورد تأثیر قرار میدهند. شرکت ایران ارقام و دیگر مجموعههای فعال در این حوزه، میتوانند در بالندگی این صنعت مؤثر باشند زیرا در برابر تغییرات پاسخ دارند. همچنین فرصتی است برای ایجاد فضای تجاری جدید هم برای صنایع ریشهدار و هم برای نسل صنایع جدیدی که وارد این صنعت میشوند که با توجه نیازها و تغییرات فضای کاری جدید را باز کنند.
.
هزینههای عملیاتی شعب باید از کجا تأمین شوند؟
فتاحی: در خصوص موضوع بحث جلسه قبل از هر چیز باید بگویم که فراتر از وظیفه کسبوکار شرکت، باید بررسی کرد که مأموریتی که شرکت در فضای کسبوکار به عهده دارد چیست؛ زیرا این مأموریت شرکت است که همراه با کسبوکار به صنعت و همچنین به بالندگی شرکت خود نیز کمک میکند. ما و دیگر شرکتهای درگیر در این صنعت باید در حوزه مأموریتهای خود و این مسئولیت اجتماعی به یک همگرایی و همفکری برسیم.
همیشه برای کارهای بانکی و پرداخت، واسطهای به نام بانک وجود داشته اما حالا این ضرورت بهنوعی در حال کاهش است. افزایش خدمات حوزه پولی بدون دخالت بانک، بهطور طبیعی کاهش مراجعه به بانک را در پیش دارد که در ایران هم در حال پیشرفت است. در این صورت، این سؤال پیش میآید که پس کار شعب بانکی چه میشود؟
هنوز هم درصد کمی از افراد هستند که برای کارهای خود به بانکها مراجعه میکنند و پشت باجهها میایستند؛ این در حالی است که آن دسته از سرویسهای بانکی که نیاز به حضور در شعب را دارند نیز رو به کاهش هستند. پس هزینههای عملیاتی بانکها از کجا باید تأمین شود؟
علاوه بر اینها، بانکها ذاتاً علاقهای به فروش شعب ندارند؛ این امری است که در دنیا هم زیاد اتفاق نمیافتد. نظر به فراگیر نشدن فروش شعب و حائز اهمیت بودن تابلو بانکها در خیابانها، مسئله این است که با وجود مراجعه نکردن اغلب مشتریان به شعب و انگشتشمار بودن سرویس یا خدمات خاصی که حتماً باید در شعبه ارائه شوند، هزینه وجود و نگهداری شعب، هزینه کارکنان مشغول در آنها و دیگر هزینههای عملیاتی باید از کجا تأمین شوند؟
صنعت بانکی به دلیل عدم تمایل به واگذاری شعب باید تغییر کاربری دهد. در سیستم سنتی بانکداری، دو میدان داریم یکی مشتری و دیگری کارمند که پیشخوان بین این دو میدان وجود دارد. با توجه به شرایط موجود شعب بانکها عموماً زیانده هستند.
ما بهعنوان شرکتهای حوزه بانکداری و پرداخت چه راهکاری میتوانیم در سر راه بانکها قرار دهیم تا با وجود تمایل به حفظ شعب بتوانند از زیانده بودن خود جلوگیری کنند؟ هدف ما این است که بانکها بتوانند علاوه بر حفظ کردن برند و شعب خود، از حالت زیانده بودن خارج شوند و شرایط کسبوکار و درآمدی آنها بهبود پیدا کند.
.
کوچ از رسوب پول به خدمات کارمزدمحور
عربشاهی: بانکها به جای اینکه بخواهند از طریق رسوب پول کسب درآمد کنند باید به سمت خدمات کارمزدمحور بروند. صنعت بانکداری نیز مثل دیگر صنایع روند تکاملی را شروع کرده است. هر کسبوکار و تجارتی بر اساس سازگارهای اولیه شروع به کار میکند. بحث درآمد بانکها هم بر اساس همین قوانین بنیادی شکل گرفته و جریان پیدا کرده است. عموماً با پیشرفت صنعت بانکی و ابزارها و پیشرفت فناوری شیوه کسبوکاری متفاوت شده است و فرآیندهای دستی به مکانیزه تبدیل شدهاند ولی در نهایت، پیشفرضهای اولیه در جایگاه خودشان باقی ماندهاند. یکی از همین پیشفرضها شیوه کسب درآمد بانکها به روش غیر از دریافت کارمزد عملیات بانکی است.
یکی از دلایل بههمخوردن تعادل در بانکها هم این پیشفرضها هستند که باید تغییر کنند. ما در تلاشیم که بتوانیم پیشفرضهای جدیدی را در نظر بگیریم که مدل جدیدی را ارائه دهیم. مدل جدید صرفاً مکانیزه شدن یک سیستم سنتی نیست. شکل جدیدی خواهد داشت که در صنایع دیگر هم قبلاً مشاهده کردیم.
.
شعبه فعلا حذف شدنی نیست
رشتی: بانکها قاعدتاً از هزینههایی که شعب و بانکداری سنتی دارد، آگاه هستند اما درعینحال به رفتن سمت سیستمهای الکترونیکی هم تمایل دارند. در ایران فضای پرداخت و تراکنشهای الکترونیکی به نسبت دیگر بخشهای دنیا نوپا است. به همین دلیل بحث محاسبات در ایران کمرنگ است. تعدادی ریسک میکنند و وارد فضاهای کسبوکاری استارتآپی میشوند به امید اینکه کسبوکارهایی مانند اسنپ و تپسی راهاندازی کنند که بهسرعت رونق بگیرد.
حداقل در ایران قرار نیست شعب بانکها از چرخه بانکداری حذف شوند؛ تنها ممکن است شاهد کاهش شعب بانکها باشیم تا زمانی که بانکداری الکترونیک در ایران جا بیفتد. شعب بهعنوان ویترینی برای بانکها باعث میشوند افراد و اصولاً انسانها با مشاهده برند بانک بتوانند اعتبار بیشتری به آن دهند و اعتماد بیشتری کنند.
این روند تا زمانی که ما بتوانیم بانکداری الکترونیک و نوای جدید بانکداری را در ایران رواج دهیم، ادامه دارد. کششی در مورد بانکداری الکترونیک در بانکهای ایران در حال حاضر وجود دارد اما هنوز آنقدر سنجیده نیست که بتوانند اقدام جدی در مورد آن انجام دهند.
.
قربانی: چه بخشی از قیمت تمام شده پول در ایران صرف هزینههای عملیاتی سنتی بانکی میشود؟
رشتی: محاسبه این موارد بهوسیله بانکها کار دشواری است اما برای مثال خرید شعبه در شهری مانند تهران بیشتر از شهرستانها است. سواد تهرانیها به نسبت شهرستانهای کوچکتر بیشتر است و استقبال تهرانیها از اپلیکیشنها، نرمافزارها و فناوریهای جدید خیلی بیشتر است اما بانکها هنوز به محاسبات دقیق دراینباره نرسیدند که مستند بتوانند بگویند فرضاً در استان خراسان رضوی چه تعداد موبایل هوشمند وجود دارد و اگر قرار باشد که در بحث NFC خدمتی را در این استان ارائه کنند تا چه میزان قابلیت دارند و چه حجمی از گوشیهای هوشمند این منطقه میتوانند به NFC متصل شوند. من با همه بانکها همکاری نکردم شاید در برخی بانکها این تمرکز بیشتر باشد اما در برخی بانکها به دلیل درگیری زیادی که در دیگر مسائل دارند، درصد خطای محاسبات اینچنینی زیاد است.
.
گریزی به عدم پیشرفت NFC در ایران
قربانی: حرف از NFC شد؛ در ماههای اخیر هم تلاشهای زیادی در این خصوص انجام شده است؛ در مورد چالشها و علل کندی در روند توسعه شیوههای پرداخت مبتنی بر NFC در ایران برایمان بگویید.
رشتی: در مورد بحث NFC ما دو حوزه متفاوت آنلاین و آفلاین را داریم که در واقع بحث آنلاین تکنولوژی ساده و بازار متفاوتی نسبت به آفلاین دارد. آنلاین موردی است که بهراحتی میتواند جایگزین کارتهای بانکی فعلی شود. خودپردازهایی که دارای قابلیت NFC هستند میتوانند با برنامهریزی و نوشتن نرمافزارها بهراحتی در همان بسترهای موجود مورد استفاده قرار بگیرند.
در بانکداری معضلی به نام بازار پول خرد داریم که چند شاخص اقتصادی بسیار مهم دارد که یکی بخش حملونقل عمومی، دیگری کالاهایی که صف در آنها ایجاد میشود مثل نانواییها و بخش دیگر بخشی مانند سوپرمارکتها و بقالیها که در آنها پرداختهای خرد انجام میشود و افراد میخواهند بهسرعت وارد این مکانها بشوند و کارشان انجام شود و خارج شوند. در هر کدام از این بخشها زمان ملاک بسیار مهمی است که در پرداختهای آنلاین زمان استفاده برای یک پرداخت بسیار بیشتر از بحث آفلاین است؛ زیرا در پرداخت آفلاین شما نیازی به برقراری ارتباط از طریق کارتخوان با هیچ کدام از بخشهای دیگر ندارید و در کمتر از یک ثانیه پرداخت شما انجام میشود درصورتیکه برای وصل شدن به شبکه آنلاین حداقل بین ۵ تا ۱۵ ثانیه وقت لازم است.
تنها ضعف بحث پرداختهای آفلاین نسبت به آنلاین این است که شما ضلعی به نام اپراتور را وارد میکنید زیرا باید بستر برای تبادل اطلاعات وجود داشته باشد. دسترسی به این بستر باعث کند شدن این فرآیند میشود چون هریک از اپراتورها بالاخره یک دولت کوچک و هر بانک یک دولت بزرگ بهحساب میآید و ما میخواهیم بانکها، اپراتورها و شرکتهای ارائهدهنده راهکارهای پرداخت (PSP) را با هم دور یک میز بنشانیم و این کار دشواری است. ما از روز اول این مسئله را داشتیم که هر یک از اپراتورها میخواستند صاحب حساب کیف پول شوند این در حالی است که آنها فقط باید بستر پرداخت را فراهم کنند.
.
برخی شفافیت را نمیپسندند
میردامادی: واقعیت این است که در صنعت بانکداری و پرداخت ایران چالشهایی وجود دارد که این چالشها گاهی خیلی واضح است و گاهی برخی مسائل در پشت پرده پنهان میماند و یا اینکه ما سعی میکنیم با مقداری ملایمت با این چالشها برخورد کنیم تا بتوانیم مقاومتها را بشکنیم. نمونه این چالشها در حوزه حاکمیت این است که پرداخت الکترونیک باعث شفافیت میشود که بخش اعظمی از بازار ما به دلایل مختلف این شفافیت را نمیپسندد.
مورد بعدی در مورد شعب بانکها بهخصوص بانکهایی که شعبههای بزرگ دارند این است که خودشان میدانند اندازهٔ خدماترسانیهایی که در شعبه انجام میشود بیش از اندازه معقول است؛ اما اینکه یک مدیر بخواهد و توانایی و حسرت این را داشته باشد که شعبههای خود را به سمت بانکداری الکترونیک ببرد نوعی توانایی و آگاهی میخواهد که شاید خیلی این توانایی در مدیران دیده نمیشود.
چالش دیگر در این حوزه همگراییهای واحدهای مختلف است. مثلاً وقتی بحث پرداخت آفلاین میآید نیاز به همگرایی در حوزههای مختلف مانند بانک مرکزی، اتاق بازرگانی، مالیات و دیگر بخشها است. این همگرایی هنگامیکه سیستم پرداخت دائماً در حال تغییر است کار دشواری است.
این همگرایی تا میزانی دشوار است که حتی ممکن است درون هر سازمانی هم بهتنهایی وجود نداشته باشد. برای مثال وقتی وارد سایت شهرداری تهران میشوید برای دریافت طرح ترافیک روزانه با یک نام کاربری وارد میشوید و وقتی بخواهید طرح ترافیک سالانه نیز دریافت کنید با نام کاربری جداگانه وارد میشود این در حالی است که قرار است همان خدمات به شما ارائه شود. این موضوع برای این که باعث سردرگمی و اختلال در تبادل اطلاعات میشود، نشان میدهد که درون سازمان باید بهنوعی همگرایی وجود داشته باشد.
این چالشها در بخش حاکمیت در بخش سازمانها و بازارها هستند که در تغییر رویهها حائز اهمیت و تأثیرگذارند.
ما در تلاشیم که شعب را کاهش دهیم اما اینکه بانکی بخواهد به سمت حذف شعب یا کاهش خیلی زیاد شعب برود جسارت خاصی میخواهد. واقعیت این است که اگر امروز کاری در این مورد نکنیم در آیندهای نزدیک با فشار استارتآپها یا جریانهای جدید در این روند قرار میگیریم و مواجهه با آن برای ما سختتر خواهد شد.
در حال حاضر هم، به توفیق نرسیدن یک بانک تمام الکترونیک در این است که آیا بازار آن وجود ندارد و یا فشار لایههای بانکداری سنتی است که جلوی این توفیق را گرفته است.
فشار لایههای بانکداری سنتی بسیار زیاد است هرچند اگر در آن زمان بازارها هم آمادگی تغییر را نداشته باشند اما تأثیر لایههای سنتی بیشتر است. با وجود فشار لایههای سنتی حتی با تسلیم شدن بانکداری سنتی اما بعد از به توفیق نرسیدن بانک تمام الکترونیک نیز هیچ تلاشی در این راستا انجام نشده است.
تا زمانی که بخشهای متنوع و پر بازدهی برای سرمایهگذاری وجود دارد، سرمایهگذاران به آن سمت سوق پیدا میکنند؛ زیرا همیشه یک ترس و واهمهای در سرمایهگذاران برای از دست دادن سرمایه وجود دارد.
شاید بانکها به دلیل ارائه خدمات سنتی و روش سنتی در شعب چندان مورد توجه نباشند اما باید تغییر کاربری دهند تا مشتری با حالت کلاسیک وارد شعبه نشود و با وجود پیشخوان خدمات دریافت نکند. به این معنی که بانکها همه شعب خود را نگه دارند ولی آنها را تعدیل کنند و از حالت سنتی خارج شوند.
هنوز هم میتوان خدماترسانی را بهگونهای انجام داد که مشتریان جذب شعب شوند اما نباید بهنوعی باشد که کارمند بانک از پشت شیشه ارائه سرویس کند. برخی از خدمات بانکی مانند افتتاح حساب، دریافت تسهیلات، احراز هویت، چک و دیگر خدمات از قبیل اینها هنوز هم نیاز به حضور در شعب دارد اما باید نحوه برخورد کارمند بانک با مشتری تغییر پیدا کنند. هنوز هم برخی از کارهای بانکی باید در فضای خشک شعب انجام شود این در حالی است که شعب با تغییر فضا میتوانند به محلی امن برای تبادلنظر و ملاقاتهای تجاری تبدیل شوند که افراد بدون دغدغه اینکه در چه محیطی هستند و اطرافشان چه میگذرد علاوه بر انجام امور بانکی به کارهای شخصی و تجاری خود نیز برسد. تلاش شرکت ایران ارقام و شرکتهای دیگر این است که شعب بتوانند خدمات متنوعی در اختیار مشتریان قرار دهند که هم شعب حفظ شوند و هم از حالت سنتی خارج شوند.
.
خدمات خاص در شعب باید برای مشتری جذابیت پیدا کند
عربشاهی: وجود شعب بانکها الزامی است اما باید سطح خدمات ارائه شده توسط شعب بانکها افزایش پیدا کند تا بتوانند مشتریان را برای حضور در شعب جهت انجام امور بانکی جذب کنند.
.
پتانسیلهای موجود را دست کم نگیریم
صاحبفصول: آیا بانکها و شعب آگاهی لازم برای تغییر روند خدماترسانی و افزایش سطح خدمات داخل شعب را دارند؟
عربشاهی: ممکن است که بانکها برای برخی از این تغییرات آمادگی داشته باشند اما باید علاوه بر بستر آن نگرش بانکها نیز در مورد ارائه خدمات تغییر کند. در برخی از موارد مشاهده میشود که بانکها خود پیشنهاد سرویسی جدید و ارائه خدمت جدید را به مشتریان میدهند. در واقع تغییر رویه در خدماترسانی بانکها نیازمند چرخهای است که از خود بانکها شروع میشود اما نیاز به همزمان شدن تمام تغییرات و تغییر نگرشها نیز هست.
بانکها، هم از نظر امکانات و هم از نظر توانایی در حال حاضر امکان ارائه خدمات نوین را تا حد بسیار زیادی دارند. برای مثال با روی کار آمدن دستگاههای خودپرداز بحث دریافت وجه، از شعبه کمتر و از طریق دستگاههای خودپرداز بیشتر انجام میشود.
در مورد سرویسها و خدمات دیگر هم با راهاندازی سیستمهای جدید مراجعه به شعب کمتر میشود و استفاده از فناوریها افزایش پیدا میکند.
.
رشتی: در مورد هزینه کارمزدهای بانکی که به دوش بانکها است و برای ارائه خدمات psp بانکها هزینه میکنند باید بگویم که در مورد کارمزد بانکی باید زمان و پیشرفت ایجاد شده در فضای کسبوکار کشور را در نظر گرفت. به نظر من، سیستمهای بانک مرکزی در مورد صندوق مشاء کاملاً صحیح بوده است. در کشورهای مختلف کارمزد بانکی بین بخشهای مختلف تقسیم میشود. به دلیل کاهش نقدینگی در بین مردم تراکنشهای بانکی افزایشیافته و مردم پذیرفتهاند که باید کارمزد پرداخت کنند.
مثلاً ارائه خدمات در قالب کارتهای اعتباری و ویزا کارت که یک ماه تنفس به کاربر میدهد و از آن ۳ درصد کارمزد از فروشنده برای ارائه سرویس دریافت میکند. در چنین کشورهایی به یک بلوغ رسیدند و مردم عادت کردند که برای انجام کارهای بانکی، خدمات الکترونیکی دریافت کنند و پول نقد دریافت نکنند.
در ایران به دلیل عقبافتادگی بعد از ۱۳ سال شاهد آن هستیم که مردم از کارتخوانها و دستگاههای خودپرداز استفاده میکنند و بانک مرکزی باید با کاهش نقدینگی در کشور به بانکها کمک کند تا همه فشار کارمزد بر دوش آنها نباشد. چراکه بانکها به دلیل فشار کارمزد ناچارند به شبکههای پرداختی فشار بیاورند. به دلیل اینکه بانکها ارائهدهنده سرویسها هستند اگر ضربهای به بانکها وارد شود در نهایت این خدماترسانی دچار مشکل میشود.
درواقع سیاست بانک مرکزی در خصوص کاهش نقدینگی کشور و ترویج بحث پرداختهای الکترونیک به این امر کمک میکند.
میدانیم که تبلیغات گستردهای انجام شد تا مردم تمامی پرداختهای خود را در ایران بهصورت الکترونیکی پرداخت کنند و مسیری پیش گرفته شد که حداقلترین پرداختها نیز الکترونیکی انجام شود. این فراگیری بهگونهای است که حجم وسیعی از فشار به بانکها وارد میشود زیرا با پرداخت مبالغ خیلی اندک از طریق سیستمهای الکترونیکی هزینههای زیادی برای انجام تراکنشها هدر میرود.
.
قوانین باید تغییر کند
صاحبفصول: با این وجود آیا نیاز است که سیاست جدیدی مبنی بر تعیین حداقل مبلغ تراکنش الکترونیکی در نظر گرفته شود؟
میردامادی: چنین فرآیندی احتیاج به همگونسازی بخشهای مختلف دارد. عدم بلوغ صنعت پرداخت در زمانی با اثرات رقابتهای ناسالم در خود این صنعت به وجود بیاید.
چند سال پیش یک بانک بحث کارمزد را کاهش و در نهایت آن را حذف کرد که باعث شد فضای ناسالمی برای رقابت در صنعت پرداخت ایجاد شود که بهتبع آن دیگر شرکتها نیز مجبور به حذف کارمزد شدند و فشار بسیار زیادی به بانکها وارد کردند. این در واقع همان رشد ناهمگون است. در جهت حل این مسئله باید بخشهای مختلف صنعت پرداخت بهصورت هماهنگ عمل کنند. باید تدابیری اندیشیده شود که در آن حداقل میزان تراکنش تعریف شده و بهصورت اتوماتیک روی کارتهای پذیرنده اعمال شود؛ مانند کاری که بانک ملی در راستای پیامکهای تراکنشهای بانکی انجام داد.
ادامه این فرآیند برای بانکها ممکن نیست و باید قوانینی کاملاً واضح در راستای حداقلهای پرداخت الکترونیک و مبلغ کارمزد ارائه شود.
.
ابزارهای نوین برای درخواستهای سنتی
قربانی: با توجه به تعریف یک حداقل مبلغ برای تراکنشهای الکترونیکی، لزوم وجود پول نقد در بین مردم و در دستگاههای خودپرداز احساس میشود. چه روشی میتوان ارائه داد که با کاهش هزینه برای بانکها بتوان میزان نقدینگی کشور را در دست داشت؟
فتاحی: بانکها با توجه به سیاستهای خود میتوانند خودپردازهای مختلف را به شعب نزدیک و یا خزانه بانک مرتبط کنند اما در ایران و همه جای دنیا بحث انتقال پول نقد و تأمین نقدینگی در دستگاههای خودپرداز مسئله هزینهبردار است. با این تفاسیر بانکها علیرغم مبارزه با هزینههای دستگاههای خودپرداز میدانند که با توجه به کارمزدها خودپردازها همچنان هم برای بانکها سودآور هستند. با وجود سودآور بودن دستگاههای خودپرداز برای بانکها این دستگاهها هزینههای بسیار گزافی برای بانکها ایجاد میکنند.
وجود یک دستگاه خودپرداز در یک منطقه و دریافت پول از طریق آن بهنوعی به این معناست که این پول نقد قرار است که در همان منطقه تبادل شود و در نهایت طی یک چرخه از طریق شعبه وارد بانک شود. این امر مستلزم وجود یک کارمند بهطور دائم در شعبه بانک است تا بتواند پول را دریافت و به شبکه بانکی برگرداند و از طریق ماشینهای انتقال پول مجدد به دستگاه خودپرداز انتقال یابد. همین فرایند علاوه بر صرف زمان زیاد، هزینههای بسیار زیادی را برای بانکها دارد. طبیعتاً زمانی که تقاضای نقدینگی در دورههای خاص افزایش پیدا کند سرعت عملیات بانکی و هماهنگی بانکها برای تأمین این نیازها کاهش مییابد.
جهت حل کردن بخشی از این مسائل دستگاه recycler در مورد موارد ریالی موردبررسی و تست قرار گرفته که بتواند با استفاده از دستگاههای خودپرداز ساده علاوه بر پرداخت پول نقد اسکناسهای استاندارد کشور را دریافت کند. بهاینترتیب با صرف هزینه کمتر، پولهای پرداختی از طریق این دستگاه جایگزین دریافتیهای آن میشود.
طبق اعلام و تأیید بانکها ماهانه بین دو نیم تا سه میلیون تومان هزینه پولگذاری در هر دستگاه خودپرداز میشود. این میانگین هزینهها است که در مورد خودپردازهایی که دسترسی به آنها سختتر است این میزان افزایش پیدا میکند.
.
نوآوری بخش خصوصی را فدای کندی رگولاتور نکنیم
عربشاهی: رگولاتورها اگر در چارچوبهای منظم وارد بشوند مفید خواهند بود و در صورت خروج از چارچوب مضر میشوند. ورود رگولاتورها برای جلوگیری از ایجاد فضای رقابتی ناسالم نیاز است. مثل زمانی که در مورد کارمزدها فضای رقابتی ناسالم داشتیم. اگر رگولاتورها وارد این بحث میشدند شاید این مسئله به وجود نمیآمد. رگولاتورها نباید برای جلوگیری از پیشرفتهای یک نوع فناوری وارد بشوند بلکه باید در مقابل، تمام حمایتها را از پیشرفتهای فناورانه در صنعت پرداخت الکترونیک انجام دهند. ما باید همزمان با کشورهای دیگر دنیا پیشرفت کنیم و بتوانیم همسو با آنها پیشرفتهای تکنولوژی را دریافت کنیم.
اگر رگولاتورها آمادگی چنین پیشرفتهایی را ندارند بسیار بد است زیرا تمام بخشهای خصوصی اعلام آمادگی کردند و میتوانند در این امور سرمایهگذاری کنند. بانک مرکزی، نهاد ریاست جمهوری، مخابرات و دیگر بخشهای رگولاتورها باید بتوانند بخشهای خصوصی را در جهت پیشرفتهای فناوری حمایت کنند.
در مورد بحث کیف پول اکثر تراکنشها زیر ۱۰۰ هزار تومان است که باید این فرایند به بخش NFC آفلاین منتقل شود تا علاوه بر هزینه کمتر، زمان کمتری نیز صرف شود.
رگولاتورها در مورد میزان و شدت ریسک خود و بخشهایی از ریسکها که بر دوششان است آگاهی ندارند. در مورد هزینهها و درآمدها نیز اطلاعات ندارند. باید هماهنگی صورت بگیرد. با چنین هماهنگیهایی کمکم خود سیستم رشد خواهد کرد.
.
امنیت را فراموش نکنیم
میردامادی: با توجه به اهمیت داشتن آگاهی تمام بخشهای صنعت پرداخت، بیتوجهی به بخش امنیت اطلاعات باعث میشود علیرغم ارائه تمامی خدمات فناورانه طرحها به توفیق نرسند. استفاده مناسب از ابزارهای مناسب و حفظ امنیت اطلاعات عامل موفقیت در صنعت پرداخت است.
فتاحی: ملاک باید این باشد که در صورت ارائه یک سرویس، کیفیت خدمات بالا باشد و هزینهها تا حد ممکن کاهش یابد. اگر سرویسی ارائه شود که میزان هزینهها و کیفیت آن با آنچه مورد انتظار است تطابق نداشته باشد، یعنی ما آگاهی کافی نسبت به موضوع نداریم و مأموریت خود را بهدرستی انجام ندادهایم.