پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا «اسنپ» و «تپسی» وقتی میتوانید با یک هزار تومان «هیچهایک» کنید؟
مینا والی؛ هفته نامه شنبه / چیزهایی مثل اسنپ و تپسی فقط در ایران نیست که بهصورت حبابی در افکار عمومی متورم شدهاند؛ الگوی این کسبوکارها یعنی «اوبر» هم بیشازحد بزرگشده است. همین حالا در چین «دیدی چاکسینگ» هم تقریباً پرسروصداترین استارتآپ چین است. چند روز پیش بود که هفتهنامه تایم مدیرعامل این استارتآپ یعنی ژان لئو را که قبلاً در فضای بانکداری فعالیت میکرد بهعنوان یکی از ۱۰۰ چهره تأثیرگذار سال انتخاب کرد. اسنپ و تپسی متعلق بهگونهای از کسبوکارها هستند که معمولاً با عنوان «اقتصاد مشارکتی» از آنها یاد میشود. رشد اقتصاد مشارکتی، آنهم در اقتصادهای آزاد که مالکیت در آنها نقش مهمی دارد، نشان از تغییر فرهنگ مردم میدهد؛ البته که اقتصاد بازار سرجای خودش است و تغییر سبک زندگی مردم به قول اقتصاددانها رفتاری عقلایی برای استفاده بهینه از فناوری است، منتها این تغییر رفتار بازهم عجیب است. سالها بر مالکیت تأکید شده و اکنون شاهد رشد مشارکت در استفاده از چیزهایی هستیم که قبلاً قابلتصور نبود. البته نقش فناوری را نباید نادیده گرفت، در نبود فناوری امکان پیاده کردن چنین طرحهایی وجود نداشت.
همینالان که تب اوبر و لیفت آمریکاییها را گرفته، برخی در حال امتحان شیوههای جدید برای استفاده از ماشین هستند. از گذشته مفهومی در دنیا وجود داشت به نام Carpool. در این چارچوب ماشینها بهجای اینکه تکسرنشین باشند، چند نفر بهصورت همزمان در آن حضور دارند. برخی شهرها این موضوع را تشویق میکنند. برخی مسیرهای عبور هست که فقط قابلاستفاده برای ماشینهای با چندسرنشین است و رانندههای تکسرنشین از خدایشان هم هست که کسی سوار ماشین شود.
در کنگره موبایل بارسلون یکی از مدیران «ایربیاندبی» گفت که حدود ۵۰ درصد کسانی که الان به کنگره موبایل آمدهاند برای رزرو جا از ایربیاندبی استفاده کردند. خود من بهجای هتل ترجیح دادم از هاستلی که پیشازاین در «تریپادوایزر» و «بوکینگ» درباره آن خوانده بودم، یعنی TOC استفاده کنم. برای اولین بار در نوشتههای منصور ضابطیان دیدم که یک انسان فرهیختهای چون او برای مسافرت به سرتاسر دنیا از هاستلها استفاده میکند و زیر بار هزینههای سنگین هتلها نمیرود. همینکه برای رفتن به بارسلون هزینه کمی برای هاستل دادم را هم فرد فرهیختهای چون رضا جمیلی رد میکند و میگوید چرا «کوچ سرفینگ» نکردم! من تا همین یک سال پیش نمیدانستم کوچ سرفینگ چیست. همینالان هم چیز زیادی درباره آن نمیدانم. ولی گویا جماعتی بخشی از خانهشان را بهصورت رایگان برای زمان محدودی در اختیار همدیگر قرار میدهند. اینکه کسی بپذیرد فردی مهمان او شود معمولاً تابعی از میزان پذیرش فرد در شبکههای اجتماعی کوچ سرفینگ است.
همین چند روز پیش داشتیم آخرین کارهای ماهنامه عصر تراکنش را انجام میدادیم، رسیدیم به مقالهای که در اصل سخنرانی خانمی در رویداد تد است. این خانم، از این میگفت که اپلیکیشن موبایلی طراحی کردهاند به نام «اینونچر» که به کمک آن به افرادی که رتبه اعتباری ندارند و کسی به آنها وام نمیدهد وام میدهند به بخش زیادی از مردم دنیا، به دلیل اینکه هیچ خانه و سند و وثیقهای ندارند هیچ بانکی وامی نمیدهد. احتمالاً بدانید که محمد یونس در بنگلادش کاری را پیش برد که تحولی در زندگی فقرای بنگلادش ایجاد کرد. او برای اولین بار به کسانی که نزولخورها پدر آنها را درآورده بودند، شروع به وام دادن کرد. این وامها، بهمرور شرایط زندگی آنها را تغییر داد. بعداً یونس در دنیا معروف شد. منتها هنوز هم جریانهای اصلی مالی در دست ثروتمندها است. دقت کنید که در حال نفی ثروت و ثروتمندان نیستم؛ در حال نفی پدیده نزولخوری هستم. در حال نفی این پدیده هستم که بسیاری از مردم قابلاعتمادند ولی به دلیل ضعف فناوری در تشخصی افراد غیرقابلاعتماد، هنوز نمیتوانیم به بیشتر مردم اعتماد کنیم.
اوبر و اسنپ و تپسی و اینونچر و کیکاستارتر و فاندوران و دونیت و خیلی از این استارتآپها و پلتفرمها در حال احیای چیزی هستند که در زندگی روزمره ما فراموششده است: اعتماد. تا پیش از اینها تصور میکردیم برای اعتماد به همدیگر نیاز به شرکتها و بانکهای بزرگ وجود دارد ولی اکنون به این نتیجه رسیدهایم که با کمک یک اپلیکیشن ساده میتوانیم به هم اعتماد کنیم. اعتماد اساس کسبوکار است. احتمالاً در سالهای آینده، اگر این اعتماد بیشتر شود و ابزارهای آنهم گسترش بیابد شاهد، توسعه بیشتر کیفیت زندگی باشیم.
عرض سلام و احترام
سرکار خانم والی قدردانی و تشکر از بابت مقاله های خوب و پر محتوای سرکار عالی
متشکریم
سلام
مطلب جالب و مفیدی بود. از شما ممنونم. فقط معنی “هیچ هایک” را متوجه نشدم
سلام
هیچهایک یا رایگان سواری به معنی مسافرت با وسایل نقلیه دیگران بدون پرداخت کرایه است. این نوع مسافرت در اروپا بیشتر جا افتاده و مسافران با یک کوله پشتی برای رسیدن به مقصد مورد نظر راه می افتند و در طول مسیر از وسایل نقلیه ای که هم مسیر آنهاست بدون پرداخت کرایه استفاده می کنند.
“هزینه اعتماد” در ازای دریافت “اعتمادولوژی”
بهای متضرر شدن از این نوع کسب و کار به عهده چه فرد یا نهادیه؟
صرف اینکه از این برنامه ها برای دریافت خدمات استفاده کنیم، به لحاظ امنیتی دچار عارضه یا بروز نقصان در زندگی روزمره نخواهیم شد؟؟
این ربطش به اسنپ و تپسی چیه؟
سپاسگزارم