پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نوروزینیا: فینتکها به دنبال حمایت نیستند، به دنبال همکاریاند
رضا قربانی؛ هفتهنامه شنبه / همانطور که هفته پیش گفتیم، قرار است هر هفته به سراغ یکی از فعالان و متخصصان صنعت فناوری اطلاعات بانکی و پرداخت کشور که اکثراً در فینتک نیز دستی دارند برویم. تلاش خواهیم کرد به سراغ افراد مختلف با دیدگاههای مختلف و تجربیات متفاوت برویم و هم سراغ جوانترها برویم و هم سراغ قدیمیترها. هفته پیش گفتگوی کوتاهی داشتیم با محمدرضا محمودیان که از قدیمیهای فناوری اطلاعات بانکی محسوب میشود و این هفته به سراغ یک شخصیت جوانتر رفتیم؛ بهرنگ نوروزینیا از متخصصانی است که هم سابقه فعالیت در شرکتهای بزرگ فناوری اطلاعات بانکی را دارد و هم سابقه حضور و فعالیت در استارتآپهای فینتکی؛ این شما و این گفتگوی کوتاه هفتهنامه شنبه با بهرنگ نوروزینیا.
.
قبل از هر چیز بگویید دانشگاه چه خواندهاید؟
کاردانی کامپیوتر گرایش نرمافزار در دانشگاه غیرانتفاعی قزوین خواندهام و پس از آن هم کارشناسی ناپیوسته کامپیوتر گرایش نرمافزار در دانشگاه آزاد.
.
پیش از این که کسبوکار خودتان را راه بیندازید در شرکتهای مختلفی کار کردهاید. دقیقاً چه شد که تصمیم گرفتید کسبوکار خودتان را راه بیندازید؟
پیش از آن هم چند تلاش ناموفق برای راهاندازی چند کسبوکار دیگر داشتم. همیشه پدرم میگفت که کار خودت را راه بینداز. از بیستسالگی چندین بار کوشیدم که کسبوکاری را به همراه دوستانم راه بیندازم و همهٔ آنها هم شکست خوردند و هرکدام تجربهای شدند. یکی به دلیل تازهکار بودن و ندانستن راه و روش همکاری، یکی به دلیل قیمتگذاری نادرست، یکی به دلیل برخورد با یک کلاهبردار و چند مورد دیگر.
تازه گرم شده بودم که شرایط زندگیام تغییر کرد و زندگی با همسرم و تغییر هزینههای زندگی باعث شد که به دنبال کاری باثبات باشم. این شد که در سالهای بعد در چند شرکت مشغول به کار شدم. یکی از آنها شرکت توسن بود که چهار سال و نیم هم در آن بودم. در آنجا روی پروژههای مختلفی کار کردم و فراوردههای خوبی هم شدند و چیزهای زیادی هم یاد گرفتم.
توسن سازمان بزرگی بود و تغییر دادن آن هم بسیار دشوار بود و از ساختار پیچیده روابط درون سازمانهای بزرگ هم خوشم نمیآمد. برای بهبود یک فراورده، انرژی زیادی برای همراه کردن بدنهٔ سازمان باید گذاشته میشد و وقتی به کار اصلی میرسیدیم، دیگر انرژیای باقی نمانده بود. به شرکت کوچکتری رفتم به امید اینکه این مشکلات کمتر شوند. شرکت پردازشگران سامان. یک سال آنجا بودم ولی آن هم بسیار سخت گذشت و در پایان هم اخراج شدم! همینجا بود که تصمیم گرفتم دوباره کسبوکاری را راه بیندازم.
.
کارمندی بهتر نبود؟ امنیت شغلی و آرامش فکر بیشتری نداشتی؟
هرکدام خوبیها و بدیهای خودشان را دارند. تجربه هر دو را داشتهام. اگر کارمند باشی، آرامش بیشتری داری و هیجان و استرس کمتر. اگر کسبوکار خودت را راه بیندازی، هیجان و استرس بیشتری داری و آرامش کمتر. باید ببینی که خودت چگونه آدمی هستی. آرامش و هیجان هر دو خوب هستند. کارمند باشی، بیشتر وقت برای خودت داری و به زندگی بیشتر میرسی. کسبوکار خودت را راه بیندازی، کمتر به خودت میرسی ولی بسیار میآموزی.
.
الآن روی چه چیزی کار میکنید؟
الآن بیشتر زمانم را روی «باهمتا» گذاشتهام. سرویسی که کار دریافت و پرداخت پول را سادهتر میکند. برای هرکسی که از او پول میخواهید یک قبض میسازید و گیرنده یک پیامک میگیرد و با رفتن به لینک درون آن، میتواند پرداختش را انجام دهد و دریافتکننده هم بیدرنگ از پرداخت آگاه میشود.
کار من هم بیشتر فنی است ولی در یک برآغاز (استارتآپ) همه باید همه کاری را انجام دهند. کارهایی مانند پشتیبانی مشتریها، برنامهنویسی، بهبود فراورده، نشست با سرمایهگذاران، گفتگو با همکاران، پیدا کردن نیروهای تازه برای همکاری، نگهداری از سرورها، پشتیبان گیری و آمادگی برای بحران، نوشتن بلاگ، بازنگری متنهای بهکاررفته در سایت، آزمودن نسخههای جدید و بسیاری کارهای ریزودرشت دیگر.
بخش دیگری از زمانم را هم در آدانیک هستم که آنجا روی راهکارهای بانکی کار میکنیم و چند فراورده مانند کیلید (بهترین و سادهترین موبایل بانک با پشتیبانی از حسابهای چند امضایی)، کاریز (لایه سرویس بانکی) و بومرنگ (API باز بانکی) را ساختهایم.
.
به نظرتان فینتک در ایران یک حباب شده است؟
اتفاقاتی در حال رخ دادن هستند و عوامل بسیاری تأثیر گذارند. هرکدام ممکن است در نتیجهٔ نهایی تأثیر بگذارند. مثلاً اگر دستورالعمل مرکز توسعه تجارت نهایی شود، حباب است. اگر بتوانیم به همکاری با سازمانهای قانونگذار برسیم، وضعیت خوبی خواهیم داشت. اگر رابطهٔ بهتری با کشورهای دیگر داشته باشیم، حتی شاید بتوانیم به بازار کشورهای دیگر هم دست پیدا کنیم و فینتک رشد بسیار بیشتری کند.
.
بانکهای زیادی میگویند که میخواهند از فینتک حمایت کنند. منظورشان چیست؟ به این حرفها چقدر خوشبین هستید؟
بانکها کسبوکارهای گوناگونی را تاکنون تجربه کردهاند و شاید این تجربه باعث شده تا اکنون برخی از آنها حرف از حمایت بزنند، بهجای اینکه بخواهند خودشان یک شرکت در زمینهٔ مثلاً جمع سپاری مالی راه بیندازند. البته برخی هم هنوز خودشان میخواهند اینگونه کارها را انجام بدهند.
شرکتهای فینتک، به دنبال حمایت نیستند، بلکه به دنبال همکاری هستند. همکاری از نوعی که باعث ارائه سرویس بهتر با ارزشافزوده بیشتر به مشتری نهایی شود. امیدوارم منظورشان از حمایت این نوع همکاری باشد. اینکه بتوانند سرویسهای گوناگون بانکی را ارائه دهند تا شرکتهای فینتک بیشتری بتوانند شکل بگیرند و نوآوریهای بیشتر و بهتری داشته باشند.
.
به نظرتان فینتکها رقیب بانکها هستند؟ اگر نه، چطور قرار است کنار هم زندگی کنند؟
بستگی دارد. مثلاً اگر فینتکی ابزاری بسازد که پول را از کسی که دارد بگیرد و آن را به کسی که نیاز دارد بدهد و سود آن را نیز پس از مدتی به نفر اول بدهد و کارمزد خودش را بردارد، بهسرعت رقیبی برای بخشی از بازار بانکها میشود. البته که این کار خیلی دشوار است و مشکلات خود را دارد.
در بخشی که رقابت وجود دارد، هر چه شود، مشتری نهایی سود میبرد. در بخشی که رقابت نیست، میتوان با همکاری بازار را بزرگتر کرد تا سود هر دو بیشتر شود. هرکدام توانمندیهای خود را دارند. اگر تواناییهای خود و طرف دیگر را بشناسند، میتوانند به یک همکاری برد-برد برسند.