پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در بلندمدت کسبوکارهای آنلاین بر کسبوکارهای آفلاین چیره میشوند
از دیجیکالا تا اسنپ، روزی نیست که رشد کسبوکارهای آنلاین و موفقیت استارتآپها خبرساز نشود؛ اما روی دیگر این ماجرا، تهدیدی است که از جانب آنها متوجه بازار سنتی میشود. دیجیکالا، رقیب خردهفروشیها میشود و اسنپ رقیب مؤسسات کرایه اتومبیل.
به گفته امید اخوان، مربی و مشاور مدیریت، این موضوع کاملاً طبیعی است. او که چندین سال در IBM در آمریکا فعالیت داشته، آمازون را بهعنوان مثالی از شکست بازارهای آفلاین در مقابل آنلاین مطرح میکند که به تعطیلی کتابفروشیها در آمریکا انجامید. باوجود موانع موجود و ازجمله مقاومت اصناف، اخوان معتقد است که اگرچه شاید توسعه کسبوکارهای آنلاین کمی زمان ببرد، اما در بلندمدت آنها برنده هستند.
این دانشآموخته مهندسی صنایع که اکنون به بسیاری از استارتآپهای متوسط و بزرگ ایرانی مشاوره میدهد و سابقه مشاوره به شرکتهایی چون دیجیکالا و مربیگری در تیم کمپ را دارد، میگوید یک مانع اساسی موجود بر سر راه کسبوکارهای آنلاین، قدیمی بودن قوانین این حوزه است و ازجمله قانون تجارت الکترونیک که به 10 سال قبل برمیگردد.
اخوان از لزوم اصلاح قوانین با رویکرد حمایتگرایانه میگوید و برای کسبوکارهای آفلاین نیز پیشنهادی را مطرح میکند: از برخوردهای سلبی دست بردارند و با استارتآپها تعامل و همکاری داشته باشند تا بتوانند بازار خود را حفظ کنند. مشروح گفتوگوی تجارت فردا را با امید اخوان، مشاور مدیریت، مدرس و مربی در ادامه میخوانید.
.
در حال حاضر اعتراضهای مختلفی از سوی اتحادیهها و انجمنهای صنفی در مورد فعالیت استارتآپها و اپلیکیشنهای ارائهکننده خدمات بر گوشی تلفن همراه و بهطورکلی کسبوکارهای مبتنی بر پلتفرم در کشورمان مطرح میشود. چرا فعالان کسبوکارهای سنتی این نوع کسبوکارها را تهدید میبینند؟
هنگامیکه در دنیا استارتآپها در حال شکلگیری بودند، کلایتون کریستین نظریه نوآوری (فناوری) مختلکننده (Disruptive innovation or technology) را در سال 1995 مطرح کرد. این پروفسور آمریکایی در آن مقطع پیشبینی کرد استارتآپها با توجه به قدرتی که در آینده به دست خواهند آورد میتوانند بازارهای آفلاین یا سنتی را مختل کنند و بازارهای جدید با بازیگران تازه ایجاد کنند. دیگر بازیگران سنتی بازار نمیتوانند اثرگذاری چندانی بر قیمتها و روند بازار داشته باشند؛ بهعبارتدیگر در دنیا بسیاری از بازارهای آفلاین از بین رفتهاند و بازارهای آنلاین جایگزین آنها شدهاند.
بهطور مثال از زمانی که شرکت آمازون وارد عرصه فروش کتاب شد پس از مدتی کتابفروشیهای شهرهای مختلف آمریکا تعطیل شدند چون هر کسی کتاب نیاز داشت به سایت آمازون مراجعه میکرد و سفارش اینترنتی میداد. این اتفاق برای بسیاری از کسبوکارهای آفلاین در آمریکا رخ داده است. بگذارید کمی عقبتر برویم. در طول سالها شاهد بودیم هر تکنولوژی و فناوری جدید که آمد به سرعت جایگزین تکنولوژی قبلی شد و تکنولوژی قدیمی به فراموشی سپرده شد.
یک مثال خوب سیر ارسال پیغام از تلگراف به تلکس و فکس و ایمیل و اپلیکیشنهای موبایل مانند تلگرام است یا سیر دوربین از مدلهای آنالوگ قدیمی به مدرن و سپس دیجیتال و نهایتاً موبایل که باعث شد فروش دوربینهای دیجیتال غیرحرفهای به حداقل برسد.
میتوانیم نتیجهگیری کنیم که همواره در طول زمان تکنولوژیهای جدید و نوآوری پیروز شده است و مسیر خود را به هر طریقی در جوامع باز کرده است.
باید بپذیریم در دنیای امروز استارتآپها یا کسبوکارهای اینترنتی به هر شکلی میتوانند جایگزین کسبوکارهای سنتی شوند. ممکن است کمی زمان ببرد یا با موانع و مشکلاتی مواجه شوند اما در بلندمدت برنده میدان کسبوکارهای آنلاین و استارتآپها هستند. بههرحال کسبوکارهای آفلاین به خوبی آگاهاند که اگر بخواهند روند فعلی را ادامه دهند دیر یا زود کسبوکارهای آنلاین جایگزین آنها خواهند شد؛ بنابراین طبیعی است که آنها احساس خطر کنند و با کسبوکارهای آنلاین مقابله کنند.
.
با توجه به اینکه منافع گروههایی در جوامع با پیشرفت کسبوکارهای آنلاین به خطر افتاده است و عمدتاً نیز این گروهها از قدرت زیادی برخوردارند حتی شاهدیم در برخی کشورها با لابی کردن موفق شدهاند که فعالیت برخی از استارتآپهای بزرگ را متوقف کنند. این موضوع چقدر میتواند باعث ایجاد اختلال در فعالیت کسبوکارهای آنلاین شود؟
هرچقدر هم کسبوکارهای سنتی قوی و پرنفوذ باشند بازهم در طولانیمدت نمیتوانند مانع جدی بر سر راه کسبوکارهای آنلاین ایجاد کنند. ممکن است در مدت کوتاهی بتوانند مانع فعالیت برخی کسبوکارهای آنلاین شوند اما همانطور که گفتم در بلندمدت کسبوکارهای آنلاین پیروز میدان هستند؛ بنابراین نمیتوان مانع رشد استارتآپها شد و فعالیت آنها را بهطورکلی متوقف کرد. درست است که هر فناوری جدیدی برای ورود به بازار با سختیها و ریسکهای خاص خود مواجه است اما دیر یا زود جای خود را در بازار پیدا میکند.
.
اما در ایران شاهدیم فشارها علیه فعالیت استارتآپها بسیار افزایش یافته است و این نگرانی وجود دارد که ممکن است فشار اتحادیهها و انجمنهای صنفی باعث توقف فعالیت برخی از آنها شود. نمونه آن اپلیکیشن دیوار است که حتی رئیس اتحادیه مشاوران املاک اعلام کرده است دیوار را تخریب خواهد کرد.
در ایران به شکل غیرقابلباوری کسبوکارهای آنلاین طی سالهای اخیر با رشد چند برابری مواجه شدهاند. این مسئله مانند زنگ خطری برای کسبوکارهای سنتی بوده به همین خاطر آنها نسبت به آیندهشان نگران شدهاند. وقتی میبینند سهمشان از بازار در حال کاهش است و بازیگران جدید وارد بازار شدهاند به علت جذابیتهایی که برای مشتری دارند، تجربه و ارزش بهتری که به مشتریانشان میدهند و حتی قیمتها را شکستهاند و با طیف جوان جامعه ارتباط بیشتری برقرار کردهاند، احساس خطر میکنند و به همین دلیل به هر طریقی تلاش میکنند تا فعالیت آنها را متوقف کنند.
در ایران نیز ممکن است که برای مدت کوتاهی اتحادیهها و اصناف با توجه به قدرت و نفوذی که دارند بتوانند در ادامه فعالیت استارتآپی مانع ایجاد و علیه آن جوسازی کنند.
نمونه آن فشارهای زیادی است که طی سالهای اخیر بر شرکت دیجیکالا که درزمینهٔ فروشگاه اینترنتی فعالیت میکند از سوی صاحبان اصناف، وارد شده است. بااینحال با وجود مقاومتهای بسیار بازار سنتی دیجیکالا متوقف نشد و هر سال درحال توسعه فعالیتهایش است و بیشترین سهم را در بازار فروشگاههای آنلاین در اختیار دارد.
حتی در مقطعی لابیهایی بین اصناف صورت گرفت که تأمینکنندگان عمده کالاها در بازار را تحتفشار قرار میدادند که با دیجیکالا همکاری نکنند. دراینبین رشد سریع دیجیکالا باعث شد بازار سنتی دست از مقاومت بردارد. اکنون نیز شاهد هستیم در کنار دیجیکالا برخی شرکتهای جدید چون بامیلو شکل گرفتهاند و سهم خردهفروشی از بازار آنلاین در ایران تاکنون با رشد بیسابقهای مواجه شده است.
به این نکته توجه کنید ضریب نفوذ تلفن همراه و اینترنت و همچنین تعداد افراد زیر 30 سال در بازار ایران بسیار بالاست. این ویژگیها را حتی برخی کشورهای اروپایی ندارند به همین جهت بازار آنلاین در ایران مزیتهای بالقوهای دارد که گروههای صنفی سنتی نمیتوانند در مقابل این بازار برای مدت طولانی مقاومت کنند. درست است در دنیا برخی استارتآپها متوقف شدهاند نمونه آن توقف اوبر در برخی کشورها یا شهرهاست اما در بازار ایران وضعیت فرق دارد و آنقدر تقاضا در این عرصه بالاست که به آسانی نمیتوان مسیر رشدی را که در عرصه آنلاین در ایران باز شده است، متوقف کرد. شاید برای کوتاهمدت گروههایی که منافعشان با رشد استارتآپها به خطر افتاده است بتوانند اختلالاتی ایجاد کنند اما پایدار نخواهد بود.
.
دولت درزمینهٔ توسعه تجارت الکترونیک و حمایت از استارتآپ چه نقشی دارد؟
یکی از مشکلات بر سر راه توسعه تجارت الکترونیک قدیمی بودن قانون در این عرصه است. حتی در بسیاری از زمینههای تجارت الکترونیک قوانین و مقررات نداریم که استارتآپها اگر وارد این حوزهها شدند باید چگونه عمل کنند. نبود قوانین و مقررات بهروز و کارآمد باعث بروز مشکل در توسعه تجارت الکترونیک میشود.
وقتی قانون جامع در این عرصه وجود ندارد قطعاً حمایت چندانی هم از شرکتهایی که درزمینهٔ تجارت الکترونیک فعالیت میکنند انجام نمیشود. البته کار به جایی رسیده است که بارها فعالان استارتآپها گفتهاند انتظار ندارند دولت از آنها حمایت کند بلکه تنها انتظار دارند محدودیت و موانع برای فعالیتهای آنها ایجاد نشود. دولت بهتر است در این عرصه با تدوین قوانین و مقررات کارآمد مسیر را برای توسعه تجارت الکترونیک و رشد استارتآپها فراهم کند.
.
مسائلی چون ضعف امنیت باعث شده استارتآپها بهرغم اینکه سرویسهای مورد دلخواه مشتریان را ارائه میکنند همیشه در مظان اتهام باشند. بهطور مثال بانک مرکزی به علت ضعفهای امنیتی چندی قبل برخی از استارتآپهای فینتک را فیلتر کرد.
چالش اصلی استارتآپها در حوزه تجارت الکترونیک بر سر همین مسئله است: در مواردی که قوانین و مقررات ندارند آنها باید چه کنند؟ چون قانون وجود ندارد اصلاً نباید وارد این حوزهها شوند؟ اگر وارد آن حوزه شوند پسازآن سیاستگذاران تصمیم بگیرند برای آن حوزه قانون تدوین کنند؟ اگر فعالیت آنها مغایر با قانون بود چه سرنوشتی در انتظار آنهاست؟
در مورد استارتآپهای فینتک که فعالیت آنها در حوزه مؤسسات مالی و بانکداری است بحث بر سر این موضوع وجود دارد چون قانونی در این عرصه در ایران تدوین نشده و اکنون بانک مرکزی که متولی حوزه پرداخت الکترونیک در کشور است نسبت به عملکرد آنها واکنش نشان داده و درصدد است قوانین و مقررات تعیین کند. ممکن است محدودیتهایی برای آنها ایجاد شود؛ بنابراین همانطور که اشاره کردم باید در این حوزه بازنگری در قانون تجارت الکترونیک انجام شود و در حوزههایی که مقررات وجود ندارد باید قوانینی تعریف شود که استارتآپهایی که در حوزههای جدید فعالیت میکنند دچار سردرگمی و مشکل نشوند.
.
درست است ایدههای نوآورانه وقتی پیاده میشوند، نیاز به قاعده و قانون دارند اما این نگرانی هم وجود دارد که با توجه به عقبماندگی رگولاتوری در عرصه فناوری، تدوین قوانین ناکارآمد، مانع رشد و توسعه ایدهها شود. فکر نمیکنید به محض دخالت دولت و نهادهای نظارتی بیشتر محدودیت برای استارتآپها ایجاد شود تا اینکه کمک به رشد و توسعه آنها کند؟
قبول داریم رگولاتوری در ایران از عرصه فناوری عقبتر است. همانطور که اشاره کردم قانون تجارت الکترونیک کشورمان به حدود 10 سال پیش برمیگردد درحالیکه طی 10 سال گذشته تحولات چشمگیری در عرصه فناوری رخ داده است و اکوسیستم استارتآپی شامل مراکز رشد و نوآوری، شتابدهندهها، سرمایهگذاران، انواع استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان در این حوزه به قدری بزرگ شده است که قابل قیاس با 10 سال قبل نیست.
وقتی این اکوسیستم با سرعت عجیب و باور نکردنی در ایران در حال رشد است قطعاً به قوانین و مقررات نیاز دارد. البته باید این قوانین و مقررات با رویکرد حمایتگرانه تدوین شوند. همانطور که گفتم شرکتهای دانشبنیان نیز همچون استارتآپها از دولت انتظار دارند قوانین و مقررات کارآمد تعریف کند تا بدانند چگونه در این عرصه فعالیت کنند. اگر قانون وجود نداشته باشد بهطور حتم هر گروهی از کسبوکارهای سنتی میتوانند به آسانی مانع بر سر راه استارتآپها ایجاد کنند. در نتیجه با وضعیت امروز مواجه میشویم که رئیس یک اتحادیه صنفی از تخریب یک استارتآپ سخن میگوید.
.
چگونه میتوان تعامل سازنده بین استارتآپها با صاحبان کسبوکارهای سنتی ایجاد کرد؟
در حال حاضر تعداد بسیاری از کسبوکارهای سنتی دریافتهاند از برخوردهای سلبی دست بردارند و با استارتآپها تعامل و همکاری داشته باشند تا بتوانند بازار خود را حفظ کنند. در دنیا در این زمینه استراتژیهایی برای کسبوکارهای آفلاین تدوین شده است که در بازار ایران نیز صاحبان کسبوکارهای سنتی میتوانند از چنین استراتژیهایی برای حفظ بازارشان استفاده کنند. یکی از استراتژیها خرید استارتآپها توسط کسبوکارهای سنتی است. اتفاقاً یکی از هدفهای مؤسسان استارتآپها این است که استارتآپ مربوطه را بزرگ و اثرگذار کنند و آنوقت به صاحبان کسبوکارهای سنتی بفروشند.
استراتژی دیگر این است که کسبوکارهای سنتی خودشان فروش آنلاین طراحی کنند و وارد بازار آنلاین شوند و در بازار سنتی اختلال ایجاد کنند. بهطور مثال در حوزه استارتآپهای فینتک این اتفاق رخ داده است. اگرچه چندی پیش برخی استارتآپهای فینتک توسط نهاد نظارتی در ایران فیلتر شدند اما برخی بانکها و شرکتهای بزرگ در حوزه فناوری با توجه به تقاضایی که استارتآپهای فینتک در بازار ایران داشتند در این عرصه از استارتآپهای فینتک حمایت کردند و دوباره فعالیت آنها از سر گرفته شده است. در حال حاضر حتی شاهدیم بانکهای ایرانی و پیاسپیها درزمینهٔ راهاندازی استارتآپهای فینتک با یکدیگر رقابت میکنند. استراتژی دیگر نیز اینگونه است که کسبوکار سنتی با کسبوکار آنلاینی که یک بازار مشترک فعالیت میکنند باهم همکاری کنند.
بهطور مثال اوبر در سالهای اخیر موفق شده است با اتحادیههای تاکسیرانی در برخی شهرهای بزرگ دنیا همکاری کند اگرچه در برخی کشورها اتحادیههای تاکسیرانی مانع فعالیت اوبر شدند اما در بعضی از کشورها هم همکاریهای بسیار موفقیتآمیزی شکل گرفته است.
در ایران اسنپ نیز درزمینهٔ حملونقل شهری بسیار موفق عمل کرده و شاید بهتر باشد اتحادیه تاکسیرانی بهجای مقاومت و ایجاد مانع بر سر راه این استارتآپ با آن همکاری کند تا حتی بتواند وضعیت آشفته حملونقل شهری را ساماندهی کند و به کاهش ترافیک نیز کمک کند؛ بنابراین تنها چاره کسبوکارهای سنتی این است که تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند و از پتانسیل بازار آنلاین در جهت حفظ بازارشان استفاده کنند.
اگر صاحبان کسبوکارهای سنتی بتوانند با تغییر مدل کسبوکار یا استراتژی بازار، ارزش بیشتری به مشتریانشان بدهند قطعاً در این عرصه برنده خواهند بود اما اگر بخواهند همچنان مقاومت کنند و تحولات جدید را نپذیرند دیر یا زود از بازار حذف خواهند شد. بهطور مثال استارتآپ واو بوک سیستم مشارکتی ایجاد کرده است تا ناشران کتاب با گویندگان کتابهای صوتی و استودیوهای ضبط صدا مرتبط شوند و کتاب صوتی تولید کنند و آن را در اختیار مخاطبان کتابهای صوتی در بازار آنلاین قرار دهند.
در واقع این استارتآپ نهتنها تهدیدی برای کسبوکارهای صوتی مانند ناشران نبوده بلکه فرصت و بازار جدیدی برای آنها ایجاد کرده که بسیار به آن خوشبین هستند. به نوعی این استارتآپ پلتفرمی طراحی کرده است که چند طیف در بازار سنتی را به هم متصل میکند اما محصول و ارزش را بهصورت آنلاین عرضه میکند که در صورت اجرای موفق برای همگی یک رابطه برد-برد است. استارتآپها و صاحبان کسبوکارهای سنتی میتوانند از این نوع ایده برای همکاری با یکدیگر استفاده کنند و به رشد و حفظ بازار یکدیگر کمک کنند.
منبع: هفتهنامه تجارت فردا