پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
رویدادی که لغو شد و امیدهایی که بر باد رفت
- این روزها کتاب «صد سال دگر: اقتصاددانان پیشرو آینده را پیشبینی میکنند» را میخوانم. کتابی که ایگناسیو پالاسیوس هوئرتا گردآوری کرده و توسط انتشارات امآیتی منتشرشده است. هوئرتا در مقدمه کتاب جرقههایی که باعث شدند دست به گردآوری این کتاب بزند را بیان میکند یکی از انگیزههای او برای خلق این اثر پدر بودن اوست. او مانند هر پدری نگران آینده فرزندانش است. در زمانهای که کم نیستند کسانی که از آینده وحشت دارند و تولد نوزادی جدید را یک گناه بزرگ میدانند، او میخواهد بداند آیا آینده جهان بدتر از حال خواهد بود یا اوضاع بهتر میشود؟
- شاید اکنون نوشتن درباره رویدادی که ماه پیش لغو شده دیر باشد، اما امروز فرصتی است که کمی از دور این واقعه را تحلیل کنیم. رویدادی که تعدادی ذینفع داشت و به نفع برخی که از برگزار نشدن آن نفع میبرند لغو شد. تعداد کدام بیشتر بود؟ ذینفعان برگزاری یا ذینفعان لغو رویداد؟ به بازیگران رویداد که نگاه میکنیم، از مجریان رویداد تا شرکتهای داخلی و خارجی که قرار بود در نمایشگاه حضورداشته باشند تا کسانی که بهصورت انفرادی از آن سر دنیا آمده بودند تا در رویدادی در کشوری با پتانسیلهای بالا شرکت کنند همه و همه چهره دارند، ولی آن بیچهرههایی که مانع برگزاری رویداد شدند به نظر میرسد گروه اندکی هستند. کدام بازیگر صنعت از برگزاری رویدادی که قرار بود محلی برای نشان دادن پتانسیلهای ایران در حوزه پرداخت باشد ضرر میکرد؟ ما شاهد بودیم حتی شرکتهای داخلی که کارشان تولید است هم از حضور رقبای خارجی استقبال کردند. به نظر میرسد تعداد ذینفعان برگزاری رویداد بیشتر از تعداد متضرران آن بود.
- اینجا بحث دموکراسی و رأیگیری نیست که بخواهیم تعداد افراد دو طرف را بشماریم و بعد نتیجه بگیریم که حق با کیست. اینجا بحث دیگری مطرح میشود. برگردیم به کتاب صد سال دگر، یکی از ده اقتصاددانی که برای این کتاب دستبهقلم شده دارون عجماوغلو، استاد اقتصاد دانشگاه امآیتی است که تحقیقات و نظریات او در مورد نقش نهادها در اقتصاد چند سالی است که نهتنها در محافل دانشگاهی بلکه در میان مخاطبان عام نیز محبوبیت زیادی یافته است. عجماوغلو در بخشی از مقاله خود از نهادهای اقتصادی بهرهکش نام میبرد. او ویژگیهای این نهادها را اینگونه برمیشمارد: عدم حفاظت از حق مالکیت اکثریت جامعه، اعمال زور و تهدید، نبود آزادی با هدف محروم ساختن منابع از اکثریت با هدف بهره رساندن به گروه اقلیت برگزیده، ناهموار ساختن زمینبازی به نفع همان گروه برگزیده اغلب بهوسیله ایجاد موانعی برای کسبوکار و اشتغال که به انحصار امتیازات برای برگزیدگان میانجامد و … .
- شوربختانه برخی از این ویژگیها برای ما کاملاً آشناست. طی سالها افرادی تلاش کردهاند تا مردم و کسبوکارها را از یوغ نهادهای بهرهکش نجات دهند. اوضاع حتماً بهتر شده است اما ما هنوز هم در کشورمان تحت چنین نهادهای بهرهکشی فعالیت میکنیم. بیایید تصور کنیم در فرانسه گروهی از برگزاری رویداد تراستک یا همان کارتس متضرر میشوند این بخش را شاید بتوان تصور کرد ولی بخش بعدی ماجرا که لغو تراستک توسط این گروه باشد را حتی نمیتوانیم تصور کنیم. اصلاً بیایید کمی نزدیکتر به خودمان در همین خاورمیانه مثلاً رویداد کارت و پرداخت را تصور کنیم که چنین شرایطی برای آن به وجود آید بازهم تصور لغو این رویداد به دلیل انحصارگرایی عدهای سخت است.
- کتاب صد سال دگر را هنوز تمام نکردهام اما به نظرم درنهایت جمعبندی این است که جهان صد سال دیگر برای نوادگان ما جهانی بدتر نخواهد بود. بااینحال ما در محیطی با چنین انحصارگرایی و با چنین قدرتهای پشت پرده همچنان احساس ناامنی در کسبوکار را خواهیم داشت. برای تحلیل باید واقعیتها را باهم در نظر بگیریم، رتبه نهچندان جالب 120 ایران در شاخص سهولت انجام کسبوکار در میان 190 کشور جهان، وضعیت مهاجرت مغزها و عدد و رقمهای دیگر آیندهای روشن را به ما نشان نمیدهند. ما روزبهروز از کشورهایی که زمانی به حسابشان هم نمیآوردیم ازنظر اقتصادی و شاخصهای رفاه اجتماعی عقب میمانیم و هنوز هم عدهای در میان ما که خودشان را فرهیخته میدانند چوب لای چرخ کسبوکارها میکنند.
- من مادر دختری سه ساله هستم و فرزند دومم هم بهار آینده متولد میشود. مانند هر پدر و مادر دیگری نگران آینده و شرایط زندگی فرزندانم هستم، بنابراین بیش از سایر همسنوسالهایم که فرزندی ندارند به آینده فکر میکنم. به نظرم جهان صد سال دیگر جای بهتری است برای زندگی اما در مورد ایران با این روند، امید اوضاع بهتر را ندارم؛ البته من هم مانند ایگناسیو پالاسیوس هوئرتا امیدوارم بتوانم کاری کنم که ایران به جای بهتری تبدیل شود. با شعار دادن و فرهنگسازی هم ایران جای بهتری نمیشود. باید قدر کسانی را دانست که کار و ارزشآفرینی میکنند.
بابا شما هم دلتون خوشه… والا تو کارت و پرداخت دبی که فقط دنبال این بودن واسه محصولاتشون بازار ایران بگیرن و قطعا اگه ایران هم می آمدند همین دنبال میکردند و دریغ از یک اعلام همکاری به نفع اقتصاد ایران… کاش بخش مشتریان شرکت های ایرانی هم مثل اونا دنبال فروش بود باور کنید سه بار طرف اومده بود تو غرفه نبودم و آخر کارتش گذاشته بود به من زنگ بزنید.
اگر منظورتون آشنایی با تکنولوژی هاست که این دیگه هر شرکتی میدونه وقتی کسی به غرفه اش مراجعه میکنه اطلاعات حساس نده اطلاعات غیر حساس هم که تو اینترنت در دسترس همه هست