پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بهرامی: صنعت پرداخت باید از سیستم بانکی جدا شود
رشد بانکداری الکترونیکی در کشور ما همهجانبه بوده است. این را مسعود بهرامی میگوید که از نگاه او، اکنون مهمترین نقش مشهود در بانکهای کشورمان همان فرایند دریافت و پرداخت است درحالیکه بانک در نوع تکاملیافته باید بحثهای اعتباری، راهاندازی کارخانجات، توسعه کشور و اشتغالزایی را در لیست وظایف اصلی خود قرار دهد. در ادامه متن گفتگو با مسعود بهرامی معاون طرح و برنامه و فناوری اطلاعات بانک صادرات آمده است.
.
بانک صادرات تاکنون برای ارائه سرویسهای نوین و عملیاتی کردن روشهای نوین بانکداری چه راهکارهایی داشته است؟
در بانکداری، شبکه بانکی بهصورت متعادل با هم پیش میرود و نمیتوان گفت که یک بانک، پیشران و پیشرو بوده است چون عمدتاً ارائه سرویسها بهصورت تقریباً متمرکز انجام میشده و درواقع میتوان گفت که گامبهگام و پابهپای هم پیش میروند. بعضاً پیش آمده که بانکهایی حرکتهایی انجام دادهاند. مثلاً در بحث پرداخت بدون کارت شاید بتوان گفت ما اولین بانکی بودیم که در کشور این سرویس را راهاندازی کردیم تا مشتریان در شرایط اضطراری بتوانند بدون کارت، امکان انتقال وجه داشته باشند همچنین کدهای QR یا همان بارکدخوان سهبعدی هم محصولی بود که اخیراً آن را در بانک صادرات تست زدیم و بهزودی آن را عمومی میکنیم.
بهطورکلی با توجه به کارهای خوبی که در سطح کلی جامعه شده فکر نمیکنم که خیلی عقبتر از تکنولوژی روز دنیا و کشورهای توسعهیافته صنعتی باشیم؛ یعنی میشود گفت که بانکداری الکترونیکی ما تقریباً پابهپای دنیا پیش میرود اگرچه شاید مفاهیم آن در میان مردم خیلیخوب جا نیفتاده باشد و مردم بیشتر عادت کردهاند که بهطور رایگان از آن استفاده کنند اما بهطورکلی در سطح سرویسدهی حتی بعضاً خیلی از کشورهای دیگر به ما نرسیدهاند، چراکه همین دغدغه پذیرش مردم نسبت به مقوله کارمزد یا زمانبری انجام تراکنشها را دارند.
.
همانطور که اشاره کردید مشتریان ایرانی عادت کردهاند هزینهای بابت خدماتی که از بانک دریافت میکنند نپردازند. به نظر شما نقش رگولاتوری و بانکها در ایجاد فرهنگ پذیرش نظام کارمزدی به همان شکل که در دنیا رایج است چیست؟
شاید اگر بخواهیم تمام مسئولیت این موضوع را به دوش خود بانکها بگذاریم کار برای بانکها کمی سخت شود. بههرحال در مقاطع زمانی مختلفی هجمههای گوناگون از طرفهای بهخصوصی بهسمت بانکها هست. معمولاً گاهی برخی افراد، تفکرات عوامفریبانهای را رایج میکنند تا به یکسری اهداف تبلیغاتی خود برسند اما واقعیت این نیست.
نگاه کنید؛ اگر قرار باشد مردم دانشی را کسب کنند باید بهای آن را هم بپردازند اما در ایران یک مجله تخصصی را با قیمت 10 یا 20 هزار تومان قیمت میگذارید کما اینکه در خارج از کشور بهای یک مجله تخصصی بسیار بیشتر از این است یا اگر بخواهید یک لوح فشرده تهیه کنید به لحاظ کپیرایت که در آنجا اعمال میشود قیمت آن کمتر از 40 یا 50 دلار نیست. متأسفانه در کشور ما مردم به سمتی برده شدند که باید کار هنری یا علمی و خدمات عمومی به رایگان در اختیار آنها قرار داده شود و این مسئله شاید اصولاً مسبب نابودی منشأ و چشمه خدمت باشد؛ به قول باباطاهر، اگر مهربانی دوطرفه نباشد پایدار هم نیست. به همین خاطر قانونگذاران باید به مسئولان بانک مرکزی و مسئولان بخش پرداخت کمک کنند تا به قصد توسعه و تعالی و بهتر کردن خدمات بانکها، بحث کارمزد را به مردم آموزش بدهند و به آنها بفهمانند که اگر سطح مطلوبی از کیفیت را میخواهند باید هزینه بخشی از آن را هم پرداخت کنند.
برای مثال، اخیراً گفتند که میخواهند قیمت بنزین را متفاوت کنند اما برای جایگاهها؛ یعنی سرویسگیرنده باید بهای خدمت خوبی را که به او عرضه شد، بپردازد. اینکه همه رایگان و مساوی باشند، عدالت نیست. متأسفانه شاید این موضوع برمیگردد به تفکراتی که اوایل انقلاب داشتیم و بعضی اقتصادهای خاص که معمولاً نگاه یکسان به همهچیز دارند. شاید این معنی واقعی عدالت نباشد. ما تعابیر زیادی از عدالت داریم. در اینجا عدالت به معنای پرداخت مساوی نیست؛ بلکه به نسبت کیفیت سرویس و خدماتی است که ارائه میشود.
.
فکر میکنید بانکداری الکترونیکی ما چه اندازه آمادگی ورود به دوره پساتحریم و شرایط جدید اقتصادی دارد؟ بانک صادرات برای همگامی خود در این زمینه چه اقداماتی انجام داده و یا در دست انجام دارد؟
من فکر میکنم بانکها شاید بیش از یکسال پیش در حال آماده کردن خود برای ورود به این دوره بودند. تا جاییکه اطلاع دارم، بانک مرکزی، مطالعات خود و تنظیم مقررات و درواقع تطابق دادن سیستم بانکی با قوانین و پروتکلهای بینالمللی را شروع کرده است. در مباحث ریسک شاید حدود پانزده یا بیست سال از دنیا دور بودیم و در این مدت، قوانین مربوط به آنها را خیلی رعایت نکردیم اما اکنون این اصول، سرلوحه بانک مرکزی قرارگرفته است. در بخش پرداخت، مقرراتی که اکنون اعمال میشود و نظامنامههایی که در حال حاضر در بخش پرداخت ایجاد میکنند همه نشان از این دارد که ما میخواهیم به سمت پذیرشهای بینالمللی و تطبیق قوانین خود با قواعد بینالمللی پیش برویم.
بههرجهت، زمینه فراهم شده و چند بانک ازجمله بانک صادرات اعلام آمادگی کردهاند. ما در بانک صادرات زمینههای همکاری خود را مشخص کرده و با چند بانک در حال مذاکره هستیم. بههرحال این یک امر اجتنابناپذیر است. اگر درها بسته باشند و صرفاً محدود به مسائل و سرویسهای داخلی باشیم هیچوقت رشد نخواهیم کرد؛ بهخصوص بانکی مثل بانک صادرات که اولین شبکه بانکی خصوصی کشور قبل از انقلاب بوده و اکنون بزرگترین بانک خصوصی کشور محسوب میشود و بهعنوان یک بانک بینالمللی حدود سال 1342 اولین شعب خارج از کشور خود را تأسیس کرد.
داشتن بیش از 27 شعبه و نمایندگی خارج از کشور، این ضرورت را برای ما به وجود میآورد که خود را برای پذیرش بانکهای خارجی آماده کنیم و آمادگی آن را هم داریم. بانکهای مختلف هم قطعاً خواهند آمد. شرایط گلخانهای حاکم بر فضای کنونی بانکها نمیتواند موجبات رشد ما را فراهم سازد. وجود بانکهای خارجی اگرچه رقیبی برای ما خواهد بود ولی موجبات توسعه و تعالی بانکها را به وجود میآورد.
.
آیا اکنون بسترهای فنی و حقوقی ورود فناوریهای نوین به نظام بانکی کشورمان به اندازه کافی مهیاست؟ بهلحاظ حقوقی ما چقدر آمادگی این را داریم که نوآوریهای بانکهای خارجی را در کشور خود بپذیریم؟
بههرحال ما باید خودمان را آماده کنیم. ازلحاظ فنی میتوان گفت که خیلی عقب نیستیم و زیرساختها تقریباً آماده است. خدمات سیستم بانکی ما تا حد زیادی همگام با سیستم جهانی و بهروز است؛ البته در برخی حوزهها جای کار بیشتری دارد. یکسری پروتکلها و قوانین بینالمللی نیز هست که باید آنها را بپذیریم. تا حدودی به اصلاحاتی در قوانین نیاز داریم که همین رفتوآمدها و حضور ریاست بانک مرکزی در بانکها و مجامع مختلف بینالمللی نشان از پیگیری تحقق این امر دارد تا هم خارجیها شرایط را برای حضور ما مهیا کنند و هم ما برای آنها.
همین بحث پیشنهاد حضور در WTO توسط خانم موگرینی که چندی پیش در سفرش به تهران مطرح کرد هم ضرورت حضور و تعامل ما را با دنیا گوشزد میکند. اینها اجتنابناپذیر است. ایران باید به تجارت جهانی متصل شود و لازمه وصل شدن به تجارت جهانی این است که سیستم بانکی ما متصل به سیستم بانکی دنیا باشد. برای تحقق این امر، یکسری قوانین و بحثهای حقوقی حوزه بانکداری و زمینهها و پروتکلهای آن و استانداردهایی وجود دارند که باید بپذیریم. بحث امضای دیجیتال را هم پیشرو داریم که باید ازلحاظ حقوقی آماده شود و ضرورتی هم ندارد که حتماً در مجلس مطرح شود و با قانونگذاریهایی در حد بانکهای مرکزی امکانپذیر است.
.
نظرتان درباره استفاده از شبکههای اجتماعی بهعنوان شعبههای بانکی چیست؟
لایه دوم تخصصی بانکها، استفاده از فناوریهای نوین است که نه فقط ما بلکه خیلی از کشورها هنوز به آن ورود پیدا نکردهاند. اگر نخواهم خیلی تخصصی بگویم واقعیت این است که در آینده دیگر بانکداری منحصر به بانکها نیست و بانکداری، بدون بانک انجام میشود؛ یعنی این کاری که ما الآن در سیستم بانکی در حوزه پرداخت انجام میدهیم از بانکها رخت برمیبندد و توسط شرکتها و سازمانهای غیربانکی انجام میشود. اتفاقاً همین حالا هم نمونههایی داریم که تعداد انگشتشماری از شرکتها و سازمانها تحت زیرساختهای شبکههای اجتماعی، کار پرداختهای خرد را انجام میدهند. نمونه خیلی ساده آن، جیرینگ که رهاورد مخابرات است و وابسته به بانک نیست و خردهپرداختها را بدون بانک جابهجا میکند.
در این لایه، شبکههای اجتماعی قطعاً میتوانند مفید باشند؛ یعنی روزی که هم بانکها به یک رشد زیرساختی مطلوب رسیده باشند و هم مردم ازلحاظ فرهنگی به آن سطح از تفکر رسیده باشند که نباید برای کارهای سادهای مانند دریافت و پرداخت خود به بانکها مراجعه کنند و این خدمات را بهراحتی در گوشی موبایل و در اشیای زندگیشان بگیرند؛ مثلاً تلویزیون شما باید بتواند کار دریافت و پرداخت البته نه بهصورت فیزیک پول بلکه درواقع همان جابهجایی یا انجام تراکنشهای مالی و غیرمالی شما را انجام هد.
شاید تصور این موضوع که روزی خودنویس ما بتواند کارهای ما را در مبالات پولی انجام دهد در حال حاضر سخت باشد. البته اینها را بهعنوانمثال میگویم و وقتی حرف از اینترنت اشیا است یعنی همه اشیا و همه امکانات خانه شما هم از راه دور و هم نزدیک در تسهیل مبادلات مالی شما نقش داشته باشند. آن زمان قطعاً شبکههای اجتماعی هم میتوانند بسیار مفید و کمککننده باشند و بانکها بیشتر به واقعیت اصلی و ذاتی خودشان نزدیک میشوند، یعنی صرفاً به بخش اعتباردهی تسهیلات و خدماتی میپردازند که در جهت توسعه و ایجاد اشتغال حرکت میکند. قطعاً در چنین روزی مباحث امنیتی شبکههای اجتماعی مهمترین زیرساختی است که باید ایجاد شود و تا زمانی که ما نتوانیم خودمان یک شبکه اجتماعی مستقل برای خودمان داشته باشیم که همه مراکز داده آن در اختیار خودمان باشد شاید نتوانیم بهراحتی اسناد محرمانه یا تراکنشهای مالی خود را در این بستر انجام دهیم. اگر این شرایط فراهم شود ما نیز میتوانیم از شبکههای اجتماعی که کاربری آن بهوفور رایج و رایگان است و شاید بیش از این هم توسعه پیدا کند، بهترین استفاده را داشته باشیم و باید خود را آماده کنیم تا به اینجا برسیم.
.
آیا نظام بانکداری الکترونیکی در کشور ما تنها در بخش پرداخت خود رشد داشته یا اینکه چون این بخش پرکاربردتر از بخشهای دیگر است نمود بیرونی آن محسوستر به نظر میرسد؟ نقش بانک در معرفی مزایای خدمات نوین بانکداری الکترونیکی به جامعهای که هنوز تمام ابعاد بانکداری الکترونیکی را بهخوبی نشناخته چیست؟
کار شده. شاید نمود آن به آسانی در جامعه دیده نشود؛ مثلاً پرداخت اعتباراتمان را از طریق اینترنت انجام میدهیم یا مراحل تکمیل آن را بر این بستر پیگیری میکنیم. شاید برخی از این پیشرفتها خیلی در جامعه محسوس نباشد. سروکار مردم بیشتر با همین خردهپرداختهاست که عینیت و تکامل آن را میبینند. موبایل، تلفنبانک و یواِساِسدی (USSD) آمدهاند و این نمودها در جامعه بهخوبی دیده میشوند؛ ولی این جریان در بخشهای دیگر بهآسانی قابلرؤیت نیست.
بحث این است که بانکداری باید خودش را از خردهبانکداری و پرداخت، آزاد کند. صنعت پرداخت باید از سیستم بانکی جدا شود. اکنون مهمترین نقشی که در بانک میبینیم، همان فرایند دریافت و پرداخت است. بانک در نوع تکاملیافته باید بحثهای اعتباری، راهاندازی کارخانجات، توسعه کشور و اشتغالزایی را در لیست وظایف اصلی خود قرار دهد. شما اگر حجم واردات سنگینی از کشورهای دیگر داشته باشید باید بخشهای اعتباری و صدور LC خود را در بانک انجام دهید و در آنجا چیزی به نام پرداخت نخواهیم داشت و پرداختهای روزمره باید از بانک جدا شود اما اکنون هنوز این بخش جزئی از بانک دیده شده و تکامل یا توسعه بانکداری الکترونیکی در آن دیده میشود و اگر این را جدا کنید دیگر هیچچیزی در پیشرفت بانکداری الکترونیکی کشور نخواهید دید. شما در بانکداری الکترونیکی، یک مدیر بانک را خواهید دید که برای مذاکره با او به یک لابی خواهید رفت و مشاورهای خواهید گرفت و درواقع بیشتر، کارهای اعتباری خود را انجام میدهید.
.
بانکداری الکترونیکی میتواند بهنوعی حامی و حافظ محیطزیست نیز باشد، بانک صادرات در این مورد چگونه نقش خود را ایفا میکند؟
ابزارها و تکنولوژیهای جدید اگر نتوانند همهجانبه فکر کنند و صرفاً در پی نفع و سود یا هر کار دیگری باشند درواقع نمیتوانند توسعه چندانی یافته و در تمام لایههای اجتماع نفوذ و رسوخ پیدا کنند. درحقیقت یکی از دلایلی که بانکداری الکترونیکی توانست در جامعه نشر پیدا کند آثار سازنده آن در حفظ محیطزیست بود. تولید حجم انبوهی اسکناس و درختانی که بابت تولید کاغذهای آنها قطع میشوند در بحث بانکداری الکترونیکی و با حذف پول کاغذی، کاهش مییابد. همچنین حدود 20 یا 25 سال پیش که هیچکدام از امکانات امروز وجود نداشتند شما باید حتماً با یک وسیله نقلیه از یک سمت شهر بهسوی بانک مورد نظر حرکت میکردید و با صرف وقت و عمر خود در این مسیر و در صفهای طولانی بانکی به پرداخت قبوض خود اقدام میکردید اما امروزه بدون مراجعه به بانک و بدون اینکه از منزل خارج شوید پرداختهای خود را بدون هیچ فیشی ثبت میکنید.
اینها درواقع همه در جهت حفظ محیطزیست است، هم در صرفهجویی کاغذ و هم در صرفهجویی وقت و رفتوآمد اضافی که بر حجم ترافیک و آلودگی هوا هم مؤثر است. در سطح خیلی بالاتر هم میتوان راهکارهایی اندیشید که کار بیشتری برای محیطزیست صورت گیرد.
همین دغدغههای شما و این دلایلی که شما مطرح میکنید انگیزههایی میشود که بخش پیشران و متفکران و افراد خلاق ما که بخش پژوهشهای ما را انجام میدهند این را هم در نظر بگیرند. بههرحال بخش کارشناسان ما بهطور مداوم در حال رایزنی راجع به همین مسائل هستند تا محصول خلق کنند و اگر جامعه به موضوعی مانند محیطزیست حساس باشد دغدغههای بیشتری مییابند که به سمت محصولات و خدماتی بروند که بخشی از آن حل معضلات زیستمحیطی است.
.
اینطور به نظر میرسد که بانکهای ما به تکرار ایده ارائهشده توسط یک بانک میپردازند که این امر درنهایت منجر به همسانشدن خدمات بانکها میشود و جو رقابتی را در حوزه نوآوریهای متفاوت از بین میبرد.
حقیقتی که در روی همه کالاها و محصولات جدید وجود دارد این است که درواقع هر محصول یا خدمتی یک چرخه عمر دارد و نمیتوان این خلقت و انحصار را بیش از 6 ماه ادامه دهید. مثلاً یک امکان روی گوشی شما میآید اعم از ضبط صدا یا گرفتن عکس. این را نمیتوان در یک محبس نگه داشت که تنها همان شرکت، ارائهدهنده آن بماند. بالاخره دانش و تکنولوژی نشت پیدا میکند و سازمان یا شخص باید یک دوره طلایی برای محصول خود بنویسد و اعلام کند که من حداکثر استفاده از این محصولم یکسال است و بعد از آن حتی خودش آن را در اختیار دیگران بگذارد. پس از آن در شرایط تکاملی با هم پیش میروند، یعنی هر ایده جدیدی که بر آن افزوده شود در مسیر تکامل کارهای قبلی است. برفرض شما در خیلی از صنایع میبینید همزمان با اینکه در آمریکا پیش میرود در آلمان هم در همان سمت در حال حرکت رو به جلوست و در روسیه هم همینطور.
در نظام بانکی کشورمان، همین بحث پرداخت بدون کارت را که بانک صادرات شروعکننده آن بود بعد از مدتی بانکهای دیگر هم تبلیغ کردند و ما هم خیلی نگران نبودیم که چرا این اتفاق افتاد و آن را در انحصار نگرفتیم. همچنین ما در بانک صادرات، محصول بسیار خوبی داریم به نام «گنجینه سپهر» که شاید یکی از بهترین محصولات سیستم بانکی برای تشویق خانوادهها به پسانداز در پس از انقلاب بهحساب میآید و کاری بود که ما توانستیم برای اجرایی شدن آن، قوانین را تطبیق داده و مسائلش را حل کنیم و خیلیخوب هم جا افتاد.
ما دو سه سال این کار را بهصورت انحصاری انجام میدیدیم ولی بانکهای دیگر هم کمکم وارد این عرصه شدند و محصولاتی با عناوین دیگر و با همین کارکرد ارائه دادند؛ اما این برای ما نگرانی ایجاد نکرد. اگر محصول خوبی در جامعه در حال اثرگذاری است و قدرت پسانداز افراد را در جامعه ارتقا میدهد و مورد استقبال قرار میگیرد چرا عمومیت نیابد؟! در همان چرخه عمر محصول که به آن اشاره کردم باید وقتی محصول در سراشیبی قرار گرفت به فکر ارائه محصولی بهتر از آن باشیم؛ یعنی باید خلق یک محصول بهتر، دغدغه و انگیزه ما باشد.
در کل صنعت به همین شکل است. نمونه عینی آن همین گوشیها که وقتی سامسونگ از روی اپل کپی میزند جدای از اینکه یکسری بحثهای حقوقی پیش میآورند اپل هیچوقت از این جریان ناراحت نمیشود بلکه به این سمت میرود که ورژن بعدی خود را با ایده جدیدتری همراه سازد.
.
امنیت بانکداری در کشور ما در شرایطی که فضای بانکی ما روزهای جدیدی را تجربه میکند و در شرایط پسابرجام در چه سطحی قرار دارد و آیا با استانداردهای بینالمللی امنیتی روز بانکداری در دنیا همگام هستیم؟
وقتیکه ما ارتباطمان را با دنیا شروع کرده و یا افزایش میدهیم، هم فرصتی است که بتوانیم از شرایط حضور در عرصه بینالملل استفاده کنیم و هم تهدیدها بیشتر میشود. بههرحال گستره کار ما زیادتر میشود و آنها در مباحث هکری پیشرفتهتر هستند و قوانین آنها هم متفاوت است تا بتوانند برمبنای چنین قوانینی، خود را توسعه بدهند. آنها معمولاً هکرها را تشویق میکنند تا حفرههای امنیتی محصولاتشان را کشف کنند که بتوانند بر اساس این شگردها ورژنهای جدیدتر و ایمنتری بیاورند. وقتی ارتباطات قویتر میشود این خطرهای امنیتی هم قطعاً پررنگتر میشوند.
.
آیا در نظام بانکی ما هم امروز این اتفاق میافتد که بانکها از کارشناسان خبره این حوزه یا همان هکرهای سفید برای پیدا کردن حفرههای امنیتی محصولات و خدمات خود استفاده کند؟
اتفاقاً در بانک صادرات، نرمافزاری را برای باشگاه مشتریان تهیه کرده بودیم که انواع تستهای نفوذ را روی آن پیادهسازی کردیم و چند نخبه نرمافزاری را هم برای شناسایی باگهای امنیتی آن دعوت کردیم و از آنها خواستیم هر کاری میتوانند برای نفوذ به آن انجام دهند.
این کار کمک میکند تا ما حفرههایی را که این افراد خلاق و توانمند پیدا میکنند بهدست خودمان از بین برده و ورژن بهتر و ایمنتری از محصول در اختیار مشتریان قرار دهیم. وقتی که ارتباطات بیشتر شود درنتیجه فرصتها و به همان اندازه تهدیدها هم بیشتر میشوند.
درهرحال آنچه که تمام دنیا هم به آن اذعان و اعتراف دارد این است که کشور ما در لایههای امنیتی نه فقط در بانکداری بلکه در تمامی لایهها از وضعیت خوبی برخوردارست. ایران با وجود تمام تهدیداتی که اطرافمان چیدهاند، یکی از امنترین کشورهای خاورمیانه است. سیستم بانکی ما هم بهلحاظ امنیتی یکی از قویترین کشورهاست چون در این حوزه هم تاکنون دشمنان ما آرام ننشسته بودند. باز شدن درها خیلی هم خطری ایجاد نمیکند اما بههرحال ما باید مراقب باشیم و اصطلاحاً مدیریت ریسک کنیم. درهرصورت نمیتوانیم ریسک را حذف کنیم.
ما باید برای این موضوع که روابط بیشتر، فرصتها و تهدیدها بیشتری به وجود میآورد آمادگی داشته باشیم. درها باید باز شوند تا تقویت شویم و برای رشد خود بیشتر تلاش کنیم. درست همانطور که وقتی مهمان به خانه میآید همه تلاشمان را میکنیم تا اسباب پذیرایی فراهم باشد.
.
در پایان اگر نکتهای هست که در صحبتهایمان اشارهای به آن نداشتیم لطفاً بفرمایید.
شبکه بانکی صادرات یکی از قویترین بانکهای کشور در حوزه پرداخت است. ما در حوزههای مختلف پرداخت تقریباً پیشرو هستیم و بیشترین میزان پرداخت تسهیلات بهخصوص وام ازدواج و اشتغالزایی را داشتیم. در اینها صرفاً بحث سودآوری و نفع سازمانی مطرح نیست و نگاهمان به توسعه همهجانبه کشور و ارائه خدمات به آحاد جامعه است.
منبع: ماهنامه دیدهبان فناوری