پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بانکداری، بازار بکر استارتآپهای ایران
رضا قربانی / برخی میگویند کارآفرینی در ایران با آمدن سرمایهگذاران خطرپذیری مثل سرآوا شروع شد و برخی دیگر تاریخ این ماجرا را کمی عقبتر میبرند و به جاهایی مثل پرشینبلاگ اشاره میکنند. شاید بشود کمی آنسوتر رفت و به جاهایی مثل توسن و همکاران سیستم اشاره کرد؛ یا مثلاً فناپ که همه آنها زمانی شرکتهایی نوپا بودند و امروز به غولهای فناوری ایران تبدیل شدهاند؛ جالب اینجاست که همه این غولها تلاش میکنند در فضای استارتآپها جایی برای خودشان داشته باشند. توسن با هکاتون، فناپ با تریگآپ، خدمات با اینبانک و شرکت کوچکتری مثل ارتباط فردا هم با فینووا.
در پیگیری تاریخ کارآفرینی در فضای مالی و بانکی ایران البته میشود از این هم دورتر رفت و مثلاً نگاهی انداخت به قبل از انقلاب. برخی تصور میکنند بانکداری الکترونیکی در ایران از سال ۷۰ به بعد شروع شد. یا مثلاً پرداخت الکترونیکی از سال ۸۰ به بعد. البته که این دوستان درست فکر میکنند اما چون ما همیشه دوست داریم تاریخ چیزی خیلی سنگینوزن باشد و پشت هر چیزی سالها سابقه وجود داشته باشد، معمولاً به تَک فعالیتهایی که در پیش از انقلاب برای راهاندازی دستگاههای عابربانک صورت گرفت هم اشاره میکنیم.
با این همه چند سالی است فضای کسبوکارهای فناوری تغییر کرده و احتمالاً در سالهای آتی شاهد تحولات جدیتری خواهیم بود. هر طوری که به فضای کارآفرینی نگاه کنیم و حتی اگر بخواهیم به کسانی که در این سالها با سروصدای زیاد تلاش کردند بزرگتر از آن چیزی که هستند به نظر برسند، باز باید قبول کنیم که در دوران خاصی هستیم. دورانی که ممکن است در سالهای آینده از آن بهعنوان شروع یک انحراف یاد کنیم یا شاید سالهایی که تجربه کردیم و به درک بهتری از کسبوکار رسیدیم. اگر تا خیلی پیش از این کسی چیزی درباره استارتآپ نمیدانست و اگر تا پیش از این همه شروع به مدح و ستایش استارتآپها کردند، به نظرم حالا در روزهایی هستیم که دشمنان استارتآپها هم شروع به صحبت کردهاند و شاید از این فضا آرامآرام به این برسیم که درک بهتر و دقیقتری از کسبوکار بیابیم.
.
جای خالی استارتآپهای مالی موفق
برخی این روزها مشغول حمله بیوقفه به استارتآپ هستند و تصور میکنند ریشه همه مشکلات جوانها استارتآپ است! البته نمیتوان از کسانی که در این سالها از عطش جوانان ایرانی برای استارتآپها سوءاستفاده کردند هم راحت گذشت. از بین داستانهای موفقیتی که درباره استارتآپهای ایرانی گفته میشود کمتر داستانی درباره یک استارتآپ فینتک پیدا میشود.
مامانپز، زودفود، دیجی کالا، اِینتورک، تسکولو، نواک، آپارات، اسنپ، بیهمتا و حامیجو در بسیاری از داستانهایی که تعریف میشوند تکرار شدهاند. در بین استارتآپهای مالی و بانکی هم مسائلی وجود دارد که با استارتآپهای دیگر مشترک است.
.
سرمایهگذاری در چارچوب رگولاتوری
دکتر نیما امیرشکاری پژوهشگر پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی ایران دراینباره میگوید: «مشکل اکثر استارتآپهای بانکی این است که کسی نمیتواند ریسک خارج شدن از چارچوبهای فعلی را برایشان پوشش دهد. همه سرمایهگذاران منتظر میمانند که ببینند بانک مرکزی چه میگوید؛ مثلاً با اتفاقات اخیر صنعت در حوزه پرداخت موبایلی کدام سرمایهگذار حاضر است روی استارتآپهای این حوزه سرمایهگذاری کند؟ هرچقدر هم مدل آن جذاب و کارش خوب باشد، چه کسی تضمین میکند که فردا آن را از ریشه نزنند؟»
.
برای موفقیت باید شکست خورد
کورش عباسی از فعالان فضای کسبوکارهای پرداخت الکترونیکی دراینباره میگوید: «موفقيت یک استارتآپ خيلي وقتها در شكست در مرحله جستجو است. مرحلهاي كه هيچ ارتباطي به رشد و بازاريابي ندارد و اتفاقاً برعكس فقط در فكر پيدا كردن و حفظ و نگهداشت مشتري هستند. مشكل اينجاست كه اكوسيستم فعلي در ايران به اين باور غلط رسيده كه استارتآپها بايد سريع رشد كنند و سودآور باشند. بسیاری از آنها مدل كسبوكار درستي هم ندارند اما در مرحله جستجو، خيلي چيزها بهدست ميآورند. بسیاری كه الآن در اين مرحله هستند، هم خودشان بهاشتباه و هم ديگران انتظار اشتباهي از آنها دارند. مراحل رشد استارتآپها را فراموش نكنيم. خيليهايشان در مقطع زماني خاصي نبايد سودده باشند و شايد بايد شكست بخورند.»
مشکل اکثر استارتآپهای بانکی این است که کسی نمیتواند ریسک خارج شدن از چارچوبهای فعلی را برایشان پوشش دهد. همه سرمایهگذاران منتظر میمانند که ببینند بانک مرکزی چه میگوید؛ مثلاً با اتفاقات اخیر صنعت در حوزه پرداخت موبایلی کدام سرمایهگذار حاضر است روی استارتآپهای این حوزه سرمایهگذاری کند؟
.
گاهی باید نیاز را ایجاد کرد
مهدی عبادی از دیگر فعالان صنعت پرداخت الکترونیکی ایران هم دراینباره معتقد است: «استارتآپ به شرکت یا پروژهای گفته میشود که بر اساس یک ایده خلاقانه شکل میگیرد و با عدم قطعیت فراوان در موفقیت یا عدم موفقیت و با سرمایه شخصی کارش را شروع میکند و در مراحل بعدی کسبوکار خودش را بهبود میدهد و برای این کار شروع به جذب سرمایه میکند. الزاماً بر اساس یک نیاز هم به وجود نمیآید؛ مثلاً اینستاگرام برای رفع مشکل و یا نیازی به وجود نیامد. بلکه یک نیاز جدید به وجود آورد. استارتآپها بهاحتمال خیلی قوی در طول ۵ سال اول هیچ موفقیت مالی کسب نخواهند کرد؛ مثلاً دیجی کالا بعد از تقریباً شش هفت سال شد دیجی کالا.»
.
گاهی همه چیز فقط یک نمایش است
حمیدرضا نورصالحی هم که از فعالان فضای کسبوکارهای مالی است دراینباره به تجربه جالبی اشاره میکند: «در کشور ما چند سالی است که در ایام هفتهی پژوهش و همزمان با برگزاری نمایشگاه دستاوردهای پژوهش و فناوری، رویدادی به نام فن بازار برگزار میشود؛ اما بیشتر شبیه نمایشگاه است تا فن بازار و برنامهریزی درستی برای جلب نظر سرمایهگذاران برای حضور در این رویداد ملی صورت نمیگیرد و سرمایهگذار در این رویداد حضور ندارد. فن بازار همانطوری که از اسمش پیداست محلی است که بستر را برای تبادل فناوری مهیا میکند و باید لینک ارتباطی درستی بین صاحب فناوری، مشتری و سرمایهگذاران ایجاد کند؛ ولی در این میان گویا سرمایهگذاران ما هم تخصص لازم برای ورود به حوزه استارت آپی را ندارند و علیرغم اشتیاق فراوان صاحبان ایده، سرمایهگذاران بیشتر به دنبال هیاهو و تبلیغات هستند تا کار جدی.»
.
در دل سردرگمیها
در این بحثها گاهی تعریف استارتآپ را فراموش میکنیم. ناصر غانمزاده از فعالان استارتآپی و مدیر فینووا درباره تعریف استارتآپ میگوید: «استارتآپها نوعی از شرکتهای نوپا هستند که بهسرعت رشد میکنند، ولی در ابتدای کار با عدم قطعیت بسیار دستوپنجه نرم میکنند بهگونهای که در آغاز حتی در مورد اینکه مشتریشان کیست، چه محصولی میخواهند تولید کنند و اینکه چگونه پول درمیآورند سردرگم هستند.»
.
استارتآپ یا کسبوکار کوچک؟
تفاوتی بین استارتآپ و شرکت یا کسبوکارهای کوچک وجود دارد. بعضی از کسبوکارها کوچک هستند و شاید تا ابد هم کوچک بمانند و رشد سریع هم نداشته باشند. بیایید شرکتهای زیر ۵۰ نفر را کوچک، بین ۵۰ تا۵۰۰ نفر را متوسط و از آن بیشتر را شرکتهای بزرگ در نظر بگیریم. موضوع نسبتاً مهم بحث مقیاسپذیری است. در شرکتهای بزرگ هم چالش مقیاسپذیری داریم؛ چه برسد به استارتآپها.
بسیاری از کسبوکارهایی که روزی استارتآپ بودند حالا استارتآپ نیستند و شرکتهای بزرگاند. گوگل و فیسبوک و آمازون و اپل و مایکروسافت و خیلیهای دیگر شرکتهای بزرگ هستند. بسیاری از استارتآپها وقتی چالش مقیاسپذیری را پشت سر میگذارند شاید دیگر استارتآپ نباشند.
.
راه دراز است و قلندر بیدار
در فضای بانک و پرداخت به علت عدم پذیرش مردمی و همینطور اعتماد عجیبی که مردم به بانکها و شعبههایشان دارند، هنوز نتوانستیم جدا از بانکها کسبوکار دیگری داشته باشیم. صنعت پرداخت را ببینید که چگونه وصلهی جدانشدنی بانکها شده است. هنوز با استارتآپهای بانکی که تن بانکها را به لرزه دربیاورند فاصله داریم.
منبع: هفتهنامه شنبه
شما میگید استارتاپ هایی که تن بانک هارا به لرزه دربیاورد
اما حقیقتی وجود داره، ابهامات قوانین مالی کشور از یکطرف، از طرفی قدرت بانک ها،واقعا کی جرات میکنه وارد این بازی حتی شاید مرگ و زندگی بشه؟