پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چهار قدرت بلاکچین که صنایع را دگرگون خواهند کرد
حسین بناد، مهندس ارشد نرمافزار اسنپ تریپ، در ارائهای در رویداد ۹ ژانویه، ابعاد مختلف بلاکچین را بررسی کرد
حسین بناد، مهندس ارشد نرمافزار اسنپ تریپ، در چهارمین رویداد ۹ ژانویه، به بررسی چهار قدرت کلیدی بلاکچین پرداخت و توضیح داد که چگونه این فناوری میتواند صنایع مختلف را دگرگون کند. او در سخنرانی خود بر ویژگیهای مهم بلاکچین نظیر تغییرناپذیری، غیرمتمرکز بودن، اعتمادسازی و امنیت تأکید کرد. به گفته او، بلاکچین میتواند به عنوان یک ابزار تحولآفرین، سیستمهای سنتی را به چالش بکشد و راهحلهای نوینی در صنایع مختلف از جمله فایننس، حملونقل و بیمه ارائه دهد.
در ادامه، متن صحبتهای حسین بناد، مهندس ارشد نرمافزار اسنپ تریپ، در چهارمین رویداد ۹ ژانویه را میخوانید.
مزایای بلاکچین برای کسبوکارها
برخی از شرکتهای بزرگ دنیا مانند والمارت که در حوزه حملونقل فعال هستند، همچنین برخی دولتها در اروپا از بلاکچین در بخشهای مختلف خود استفاده کردهاند. این استفادهها در حوزههای مختلفی مانند حکومتی، دارویی و حملونقل بوده است. بااینحال، هنوز از نظر من و بسیاری از تحلیلگران، این استفادهها بیشتر بهعنوان آزمایش برای شرکتهای بزرگ است تا بتوانند فناوری بلاکچین را مورد بررسی قرار دهند و در صورت ظهور امکانات جدید، پیشگام باشند. در واقع، این استفادهها هنوز به آن نقطه نرسیدهاند که بگوییم شرکتها و دولتها سیستمهای خود را به طور کامل به بلاکچین منتقل کردهاند. از سوی دیگر، یکی دیگر از راههای بررسی بازار بلاکچین، نوآوری و تأثیرات رگولاتوری آن است. هنوز بلاکچین به بلوغ کامل نرسیده، نه از نظر قوانین و مقررات، نه از نظر اینکه دولتها دقیقاً میدانند چه میخواهند با آن بکنند و نه از نظر اینکه درک دقیقی از کاربردهای جهانی آن وجود دارد. به نظر من، نقطه اصلی صحبت من همین است؛ بلاکچین هنوز به آن بلوغ نرسیده و ما بهعنوان افراد فعال در این حوزه و حتی در دیگر صنایع، باید به این مسئله توجه بیشتری داشته باشیم.
بیشتر سرمایهگذاریها در حوزه بلاکچین در آمریکا انجام میشود. در کنار آن، کشورهای چین و استرالیا نیز در حال سرمایهگذاریهای عمدهای هستند. در منطقه ما، امارات متحده عربی در این حوزه پیشرو است و اخیراً عربستان سعودی نیز سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در بلاکچین و تکنولوژیهای جدید داشته است. این کشورها گامبهگام به سمت تبدیلشدن به قدرتهای منطقهای و حتی جهانی در این عرصه حرکت میکنند. اما از نظر عمومی، تمایل دارم نگاه فردی و فنی به بلاکچین داشته باشم. بلاکچین برای چه چیزی مفید است؟ این سؤالی است که فقط بهعنوان یک فرد فنی نباید به آن توجه کرد و سایر صنایع را نیز باید در نظر گرفت. در واقع، بلاکچین چهار قدرت بزرگ دارد که میتوان به آنها اشاره کرد. اولین قدرت بلاکچین این است که قابلیت تغییرناپذیری دارد. این یعنی در جاهایی که نیاز به اطمینان از عدم تغییر اطلاعات وجود دارد، بلاکچین میتواند نقش بسیار مهمی ایفا کند. بهعنوانمثال، وقتی که شما در بانک یک انتقال مالی انجام میدهید، انتظار دارید که این تراکنش تحت هیچ شرایطی قابل تغییر وضعیت یا برگشت نباشد. در سیستمهای معمولی، این تضمین توسط نرمافزار بانک و تیمهای امنیتی آن صورت میگیرد، اما در بلاکچین، این تغییرناپذیری به طور ذاتی و با استفاده از الگوریتمهای ریاضی تضمین میشود.
مزیت بعدی بلاکچین که در واقع با ویژگی توزیعشده ترکیب میشود، این است که نیازی به یک نهاد متمرکز یا دولتی برای کنترل آن نیست. بلاکچین میتواند غیرمتمرکز باشد و توسط چندین سرور در سطح جهانی کنترل شود و هیچ نیازی به حضور یک سازمان مرکزی یا دولتی در آن وجود ندارد. این ویژگی برای بسیاری از افراد ممکن است عجیب به نظر برسد؛ چرا که قبلاً چنین سیستمهایی در دنیا وجود نداشته است. بیتکوین مثالی از این سیستم است که در ابتدا ممکن بود برای مردم نامأنوس باشد، اما باگذشت زمان و افزایش اعتماد مردم به آن، بهعنوان یک قدرت بزرگ شناخته شده است. این ویژگی نشاندهنده قدرت عظیم بلاکچین است چرا که در بسیاری از حوزهها، دولتها همچنان کنترل و نظارت را در دست دارند و بلاکچین میتواند این روند را به چالش بکشد.
به نظر من، بلاکچین بیش از آنکه تهدیدی برای دولتها باشد، میتواند جایگزینی برای نهادهای سنتی اعتمادسازی، مانند بانکهای مرکزی، باشد. چرا ما به بانک مرکزی نیاز داریم؟ چرا پول خود را در بانکها قرار میدهیم؟ دلیل اصلی این است که به بانکها اعتماد داریم. یک بانک ممکن است ۱۰۰ سال سابقه داشته باشد، برند معتبری باشد، گزارشهای مالی سالانه منتشر کند و تحت نظارت دولت فعالیت کند. در واقع، تمام این سیستمها برای ایجاد یک منبع اعتماد برای مردم طراحی شدهاند. اما بلاکچین میتواند این نقش را ایفا کند و اعتماد را به شکلی غیرمتمرکز و شفاف فراهم کند. بلاکچین بیشترین کارایی را در حوزههایی دارد که اعتماد سنتی وجود ندارد یا ناکارآمد است. بهعنوانمثال، تصور کنید که میخواهید یک زمین را قولنامهای خریداری کنید. آیا میتوان به یک برگه دستنویس اعتماد کرد؟ خیر. آیا دولت تاکنون سیستمی فراهم کرده که امکان اعتماد قطعی به اسناد مالکیت را فراهم کند؟ خیر. در چنین شرایطی، بلاکچین میتواند راهکاری نوین باشد و بهعنوان یک ابزار قابلاعتماد در این حوزهها ظهور کند.
نقش غیرمتمرکز بودن در بقای اکوسیستمهای دیجیتال
مفهوم غیرمتمرکز بودن، توزیعشدگی و منبع اعتماد بودن ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. غیرمتمرکز بودن تنها به این معنا نیست که یک سیستم فاقد مرکزیت باشد، بلکه به بقای اکوسیستم در شرایط بحرانی کمک میکند. بهعنوانمثال، زمانی که شبکههای کامپیوتری در آمریکا طراحی میشدند موضوعی که ارتباط مستقیمی با بلاکچین ندارد یکی از چالشهای اساسی این بود که اگر یک مرکز اصلی دچار اختلال شود، کل شبکه از کار نیفتد. در سیستمهای مخابراتی سنتی، ارتباطات از یک مرکز اصلی به شاخههای مختلف توزیع میشدند، به این معنا که اگر هسته مرکزی دچار مشکل میشد، کل شبکه مخابراتی آن منطقه قطع میشد. برای حل این مشکل، مهندسان به دنبال راهکارهایی بودند که امکان مسیرهای جایگزین را در شبکههای مخابراتی و کامپیوتری فراهم کند تا در صورت ازکارافتادن یک مرکز، کل اکوسیستم از بین نرود. این مفهوم که در ابتدا برای شبکههای کامپیوتری توسعه یافت، امروز در فناوری بلاکچین به کار گرفته شده است. بلاکچین ذاتاً غیرمتمرکز است و دیگر نیازی به یک نقطه مرکزی برای مدیریت و کنترل ندارد که این امر موجب کاهش وابستگی به نهادهای متمرکز و افزایش امنیت و پایداری سیستم میشود.
اگر بخواهیم بگوییم بلاکچین در کدام حوزهها استفاده شده، باید به فایننس اشاره کنیم، جایی که شرکتهایی مانند والمارت بهعنوان بزرگترین زنجیره تأمین غذایی آمریکا و مرسدس بهعنوان بزرگترین شرکت فعال در حوزه حملونقل از بلاکچین بهره بردهاند. همچنین در حوزه کپیرایت و بیمه نیز استفادههای زیادی از بلاکچین شده است، چرا که بیمهنامهها باید غیرقابلتغییر باقی بمانند. بلاکچین همچنین در حوزه حاکمیت و سایر بخشها نیز کاربردهایی پیدا کرده است.
باید قابلیتهای بلاکچین را بشناسیم. آیا بلاکچین قرار است همه چیز را دگرگون کند؟ هنوز نمیتوان بهطورقطع گفت، چرا که بازار آن هنوز کوچک است. اما نکته مهم این است که باید ویژگیهای بلاکچین را درک کرده و بدانیم که باتوجهبه ورود دولتهای جدید، مثل دولت ترامپ که نگاه خاصی به بلاکچین دارد، ممکن است این فناوری به طور ناگهانی وارد حوزههای مختلف شود. بهعنوانمثال، من در حوزه تولید بلندگو فعالیت میکنم و شاید روزی بلاکچین وارد این صنعت نیز بشود. اگر من با این فناوری ناآشنا باشم، قطعاً سازمان من نیز تحتتأثیر قرار میگیرد، اما اگر با آن آشنا باشم، میتوانم راحتتر خود را با تغییرات تطبیق دهم. نتیجهگیری من این است که تحلیلگران پیشبینی میکنند بلاکچین به دنیای واقعی نزدیکتر خواهد شد. آیا این پیشبینی درست خواهد بود؟ هنوز نمیتوان بهطورقطع پاسخ داد. بسیاری از مسائل دیگر در حال وقوع است که ما هنوز از آنها آگاهی نداریم.