بانک‌ها و بهبود شرایط زندگی

چله‌ی تیرماه، بعد از یک روز کاری خسته‌کننده کنار ایستگاه اتوبوس منتظر ایستادی. یه جای خالی برای نشستن نیست. از شدت گرما نمیشه به‌جایی هم تکیه داد. ترافیک و ماشین‌ها و صدای بوقشون هم روی اعصابته.

سرتو به هر طرف میچرخونی یه بیلبورد بانکی می‌بینی. روی شیشه ایستگاه هم صحبت از قرعه‌کشی و افتتاح حسابه. داخل اتوبوس باز همین‌جور، از روی دستگیره‌ها تا روی آفتاب‌گیر راننده، همه‌جا پر از offerها و پیشنهاد‌های شیرین بانکیه، با طعم لبخند معلم ریاضی …

کاش یکم این پوستراشون بزرگ‌تر بود، می‌شد زیر سایش پناه گرفت، یا خیلی بهتر! یه کولر نصب می‌کردند بالای اتوبوس و دم دریچه‌اش می‌نوشتند «22% هوای خنک‌تر، برای جگرهای شما» وای که تبدیل به چه خاطره‌ی خنک و شیرینی می‌شد.

بانک به عنوان یک عامل اقتصادی می‌تواند درزمینهٔ کمک به پیشرفت سطح زندگی شهری و تکنولوژی پیشرو باشد. با امکاناتی مانند هوش مصنوعی و آنالیز اطلاعات می‌تواند بهترین خدمات را برای مشتریانش فراهم کند. رابطه مردم با بانک به گونه‌ای است که کمتر نهادی می‌تواند به این شکل رابطه داشته باشد، می‌شود از این شرایط برای ارائه خدمات نوین و بهبود سطح کیفیت زندگی مدرن استفاده کرد.

هدف نهایی پروژه بالن گوگل این است که برای دوسوم از مردم جهان که به اینترنت دسترسی ندارند، اینترنت فراهم کند و به آوردن وای فای به مناطق دورافتاده و محروم و مناطقی که به خاطر بلایای طبیعی ویران‌شده‌اند، کمک کند.

پروژه Sidewalk گوگل کیفیت زندگی شهری را افزایش داده و تکنولوژی‌هایی را توسعه می‌دهد که شرایط زندگی را بهبود می‌دهند؛ این شرایط محدود به افراد خاص نبوده و همه‌ی افراد ازجمله دولت‌مردان، شهروندان معمولی یا افراد فعال در کسب‌وکارها می‌توانند از این تکنولپروژه Sidewalk گوگل کیفیت زندگی شهری را افزایش داده و تکنولوژی‌هایی را توسعه می‌دهد که شرایط زندگی را بهبود می‌دهند؛ این شرایط محدود به افراد خاص نبوده و همه‌ی افراد ازجمله دولت‌مردان، شهروندان معمولی یا افراد فعال در کسب‌وکارها می‌توانند از این تکنولوژی‌ها استفاده کنند.

شرکت آی بی‌ام (IBM) برای تبلیغ پروژه‌ی شهرهای هوشمندتر خود که طبیعتاً پروژه‌ای فن‌آورانه و در راستای سایر پروژه‌های IBM است اقدام به نصب بیلبوردهایی متفاوت در پاریس کرده است. طراحان این بیلبوردها به‌خوبی با بهره‌گیری از ایده‌ی کلان پروژه‌ی موردنظر بیلبوردهایی کارا طراحی کرده‌اند که تمام حرف اصلی خود را در ارائه خدماتی شهری به مخاطب می‌زنند. این بیلبوردها به‌جای شعار و داد و بیداد و ادعای فلان خدمت به شهروندان، یک خدمت روشن را با صریح‌ترین بیان ممکن و با گرافیکی حداقلی – که به‌هیچ‌وجه منظر شهری را دچار اغتشاش نمی‌کنند – ارائه می‌دهند.

یک حمام داغ. چه چیزی از این بهتر برای افراد بی‌خانمان می‌تواند وجود داشته باشد؟ (به‌جز پول البته) این کاری است که یک سازمان غیردولتی با همکاری گوگل در شهر سانفرانسیسکو انجام داد. ایجاد یک حمام سیار برای ۶۴۰۰ نفر افراد بی‌خانمانی که در این شهر و اطراف آن زندگی می‌کنند. گوگل تا اینجا ۱۰۰ هزار دلار برای این موضوع کمک کرده است.

ایده‌های خلاقانه چیزهایی نیستند که در کشور ما نتوانند خلق شوند، فقط نیاز به مدیریت خوب، همکاری و پشتکاردارند.

مثال‌هایی که مشاهده کردید یا کارهایی مثل Apple pay , Google pay  و غیره چیزهایی نیستند که در کشورمان نتوانیم کارکنیم و پیش‌قدم باشیم. اما متأسفانه فرمول پیش‌فرض بر این نهاده شده است که یک پروژه در وهله اول در خارج از کشور و توسط دیگران تست شود و بعد ما اقدام به کپی‌برداری کنیم. چیزی که اغلب اوقات می‌بینیم یکسری فعالیت تکراری مثل تبلیغات زیاد بانک‌هاست که در تمام رسانه‌ها دیده می‌شود. البته در این میان استثناهای خوبی هم وجود دارد که در خاطر ما و شما به‌خوبی مانده است، مانند مورد اخیر، حمایت مادی و معنوی بانک سامان از والیبال کشور.

در کشور ما بانک‌ها درگیر اقیانوس قرمزی شدند که با هزینه‌هایی هنگفت باهم رقابت تکراری انجام می‌دهند. درصورتی‌که می‌شود با بهره‌گیری از نیروی حرفه‌ای و مدیریت قوی قدم به‌سوی اقیانوس آبی برداشت، جایی که رقیبی وجود ندارد و هنوز کسی به سمت آن نیامده.

پیشرو بودن در تسهیل روند زندگی شهری و ساختن لایف استایل مدرن برای مردم می‌تواند بانک را معشوقه مشتریان خود کند.

شهرسازی و امکانات شهری ما فضای فعالیت زیادی دارند، جای خالی کار ساده و خلاقانه  بسیار احساس می‌شود. این امکان وجود دارد که با کمترین هزینه‌ها تجربه‌های کاربردی مفیدی برای مردم خلق گردد تا این دفعه به‌دوراز تبلیغات تکراری آن‌ها را دنباله‌روی بانک نموده و تأثیر چند برابری بر اذهان عمومی گذاشت.

با این‌گونه فعالیت‌ها می‌توان زندگی را بر خودمان و دیگران شیرین‌تر کنیم و به‌سادگی پای خود را داخل اقیانوس آبی و بدون رقیب بگذاریم. جاهایی که هنوز کمتر بانکی به آن روی خوش‌نشان داده.

می‌توانیم مارکوپولوی بانکداری شویم. پا به سرزمین‌های جدید بگذاریم و داستان‌های جذاب دیگری از زندگی خوب، برای مردمانمان تعریف کنیم. آن‌ها سراپا گوش می‌شوند و یادها می‌سپارند آنچه مارکو برایشان به ارمغان خواهد آورد.