پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پرداخت فقط انتقال وجه نیست
چیزی که از پرداخت در ایران شناخته شده معمولاً انتقال وجه است. انتقال وجه یعنی این که به کمک فناوری بتوانیم پولی را از حساب فردی به حساب فرد دیگری انتقال دهیم، بدون این که به شعبه بانکی مراجعه کنیم؛ اما این همه پرداخت نیست.
پرداخت مدتهاست است که از انتقال وجه عبور کرده و به مدیریت وجه رسیده است. پرداخت این روزها ناظر به این است که یک وجه از کجا به کجا برود؟ چطور و چرا برود؟ مخصوصاً بر روی این چرا تأکید زیادی وجود دارد. اگر نگاهی به تعاریفی که از فناوریهای مالی شده بیندازیم و دستهبندیهای متعددی که وجود دارد را نگاه کنیم حتماً چند مدل کسبوکار جالب در بین آنها هست که باید بتوجه کنیم. مثلاً جایی مثل Lending Club را در نظر بگیرید. مدتهاست که دیگر بانکها در وام دادن به مردم تنها نیستند. به کمک جاهایی مثل همین Lending Club مردم بانکها را دور زدهاند و خودشان به خودشان قرض میدهند. یا مثلاً PFMها که برای مدیریت امور مالی شخصی استفاده میشوند. من خودم چند ماهی از یکی از نرمافزارهای حسابداری شخصی استفاده میکردم اما خیلی زود متوجه بیمصرف بودن آن شدم. چرا؟ چون نرمافزار مناسب نرمافزاری است که خودش تراکنشهای الکترونیکی من را ثبت کند و نیازی نباشد که به سختی این کار را انجام دهم. البته بانک و شرکتی را میشناسم که در حال توسعه PFM برای استفاده عمومی هستند اما هنوز راه زیادی داریم تا فراگیر شدن ابزارهای مدرن. یا مثلاً سرمایهگذاری فردی. در ایران آسانترین راه برای گسترش پول و سرمایهگذاری نگهداری آن در بانک است، در حالی که بانک آخرین راه است و بسیاری از وبسایتها مثل Personal Capital به وجود آمدهاند که پولهای مردم را جمع میکنند و برای آنها سرمایهگذاری میکنند. اوج ابزارهای جدید پرداخت Remittanceها هستند. وبسایتهایی مانند Xoom که برای انتقال وجه استفاده میشوند. این ابزارها بیشتر به درد کسانی میخورند که در کشورهای توسعه یافته کار میکنند و میخواهند بری بستگانشان در کشورشان پول بفرستند. ابزارهایی مانند Kickstarter که شناختهشدهتر هم هستند و در دسته Crowd Fundingها قرار دارند. این چند مورد فقط چند نمونه از دنیای بیحدوحصری بود که هر روز بزرگتر میشود. حتی اگر بخواهیم پرداخت را به همان صورت سنتی نگاه کنیم و فلسفه و مدیریت وارد آن نکنیم، باز کُمیت ما لنگ میزند. چرا؟ چون ما خوشحالیم که از روش واپسگرایی مثل یواساسدی برای انتقال وجه استفاده میکنیم و حواسمان نیست که روشهای انتقال وجه چنان توسعه یافته و چنان آسان شده که هر روز داریم فاصلهمان را با دنیا بیشتر و بیشتر میکنیم.
همین طرح چکاوک؛ پیش از چکاوک در سال ۵ تا ۷ میلیون چک برگشتی داشتیم. نظارت بانک مرکزی بر ۲۴ اتاق پایاپای هم به گونهای نبود که جلوی دستبرد بانکها به حسابهای بانک مرکزی را بگیرد. در خلاء سیستمهای اعتبارسنجی چکاوک شرایطی را فراهم میکند که ذینفع چک بتواند استعلام صاحب حساب را بگیرد. چکاوک قرار است ارتباط مردم با شعبه برای گرفتن چک را هم تغییر دهد. چکاوک طرح بزرگی است. آموزش ۲۷ تا ۲۸ هزارشعبه یعنی آموزش حدود ۵۰ هزار نفر و تعطیلی ۲۴ اتاق پایاپا ۱۰ ماه طول کشیده است. چکاوک باعث شفافسازی مبادلات میشود و به زودی با «سیار» چکها هم یکدست میشوند.
اما چرا باید این همه انرژی، زمان و دانش صرف این طرح شود؟ آن هم در شرایطی که چکهای کاغذی در حال از بین رفتن هستند. شرکت خدمات و بانک مرکزی کار بزرگی انجام دادهاند، اما چرا ما باید بر روشهای قدیمی تمرکز کنیم؟ چرا نباید به این سمت برویم که روشهای جدید پیاده شوند و با روشهای قدیمی خداحافظی کنیم؟ پرداخت این چیزی نیست که ما تصور میکنیم.
رضا قربانی
منبع: هفته نامه عصر ارتباط