راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

معاونت نظارت بانک مرکزی، در جست‌وجوی جمشید بسم‌الله در لندتک و فین‌تک ایران

معاون نظارت بانک مرکزی در سایه اعتماد به نفسی که به واسطه قانون جدید بانک مرکزی یافته، خدا را هم بنده نیست و هر روز دستور بستن می‌دهد. او در این مدت نه نشستی با کسب‌وکارها داشته است و نه پذیرای نقدها بوده است؛ برخلاف روال چند سال گذشته که درهای بانک مرکزی به روی فعالان اقتصادی باز شده بود، حالا با سیاست جدیدی روبه‌رو شده‌ایم

مدتی است که معاونت نظارت بانک مرکزی با استناد به قانون جدید بانک مرکزی قدرت بیشتری نسبت به گذشته یافته است؛ قدرتی هم‌پای خدایان یونان بوستان! به دلیل انبوه مسائلی که در شبکه بانکی و پرداخت کشور وجود دارد، طبیعی است که معاونت نظارت بتواند در پروژه دزد گرفتن در سیستم بانکی «قدر قدرت» عمل کند. متاسفانه آنچه در پایان باقی خواهد ماند ویرانه‌ای به نام سیستم پرداخت و بانکی ایران است؛ همان‌گونه که از شکوه خدایان المپ چیزی جز ستون‌های آکروپولیس باقی نماند.

قانون جدید بانک مرکزی معاونت فناوری بانک مرکزی را تضعیف کرده و جایگاه معاونت نظارت را تقویت کرده است. معاونت «نظام‌های پرداخت و فناوری نوین» در حد معاونت فناوری اطلاعات فروکاسته شده و معاونت «تنظیم‌گری و نظارت» جایگاه خدایی یافته است؛ خدایی چون زئوس که بر بلندای المپ نشسته است و انسان‌های فانی را نظارت می‌کند. حالا مدتی است که از تاریکخانه‌ای به نام معاونت نظارت هرچند وقت یک بار موشک‌هایی به سوی کسب‌وکارهای فین‌تک شلیک می‌شود. موشک‌هایی به سوی فناوری آن هم از سوی جایی در بانک مرکزی که دورترین نسبت را با فناوری دارد.

قانون جدید بانک مرکزی شرایطی را فراهم کرده است که شاهد دستورالعمل‌های ناگهانی بدون توجه به مشارکت و نظر فعالان اقتصادی، بستن‌های انفجاری و بیان گزاره‌های دور از واقعیت از سوی این بخش بانک مرکزی باشیم.

به عنوان نمونه اخیرا معاون نظارت بانک مرکزی گفته است که چند حساب و چند پرداخت‌یار سیستم بانکی کشور را به هم ریخته‌اند؛ حرف و ادعایی به غایت عجیب و بدون پشتوانه آماری و دلیل و برهان شفاف و روشن.
طبیعی است که نگارنده این متن نه مدافع بی‌قانونی است و نه پولشویی و نه به هم ریختن سیستم بانکی؛ ولی برایش سوال است که این چه سیستم بانکی است که توسط چند جوان و چند پرداخت‌یار و چند لندتک و چند کسب‌وکار کوچک به هم ریخته می‌شود؟ به نظرم این گزاره باید مایه وهن نظام بانکی باشد و مدیران زحمت‌کش نظام بانکی کشور باید اعتراض کنند. از منظر معاون نظارت بانک مرکزی سیستم بانکی کشور انقدر ضعیف و فشل است که توسط چند حساب و چند پرداخت‌یار قابل به هم ریختن است؛ شاید به دلیل همین نگاه است که که تنها راهی که می‌شناسند بستن حساب و تعطیلی لندتک و فین‌تک و پرداخت‌یاری است.

این گزاره‌های عجیب را که انسان که می‌شنود به یاد آن بندگان خدایی می‌افتد که مشکلات بانکی و ارزی کشور را در «جمشید بسم‌الله» جست‌وجو می‌کردند و به دنبال سلطان سکه بودند که اعدامش کنند. پناه می‌بریم به خداوند از این ادعاهای بی‌پایه و اساس که دیدیم در سال‌های گذشته السابقون این راه چه بر سر ملک و ممکلت آوردند و هنوز دست برنداشته‌اند از این تیشه به ریشه زدن‌ها.

به عزیزان برج نیلی بانک مرکزی پیشنهاد می‌کنم شب‌ها وقتی تنها هستند، در تنهایی خود با یک اکانت ناشناس بروند در شبکه اجتماعی اکس (توئیتر سابق)‌ و توئیت‌های آقای ناصر حکمیی معاون اسبق فناوری بانک مرکزی را بخوانند. او که حاللا اندکی از آن برج نیلی دور شده، حرف‌هایی را می‌زند که از جنس واقعیت است؛ حرف‌هایی که حاصل مشاهده اشتباهات گذشته است؛ تکرار اشتباهات گذشته ما را به دستاوردهای اشتباه امروز می‌رساند؛ برای رفتن در مسیرهای تازه نیاز است که خودمان را به فناوری مجهز کنیم و نگوییم که باید از برق ترسید چون که حامل شیطان است!

بماند که جناب حکیمی هیچ‌گاه در دوره صدارت خود این چنین با فناوری مقابله نکرد و هرگز دشمن فناوری نبود. این روزها چنان دشمنی با فناوری دیده می‌شود که ذهن انسان به هزار جا می‌رود که چگونه برخی می‌توانند این چنین دشمن فناوری باشند؛ حکیمی در زمان خود تلاش کرد سیستم پرداخت و بانکی کشور را در مسیر صحیح نظارت قرار دهد؛ حالا این که چرا نشد را باید در متن گفته‌های او و دیگر قدیمی‌ها جست‌وجو کرد.

جناب محمدپور، معاون نظارت بانک مرکزی گفته بانک‌ها گزارش بدهند که طی یک سال گذشته چند نفر مظنون با تراکنش غیرعادی شناسایی کرده‌اند! بانک مرکزی گویی فراموش کرده که وظیفه‌اش حفظ ارزش پول ملی است نه دزد کردن مردم!

جناب حکیمی معاون اسبق فناوری بانک مرکزی اخیرا در توییتی گفته است:


اختلاف اساسی من و نظارتی‌ها از جایگذاری صحیح سامانه‌های ضدتقلب و پولشویی شروع شد. من معتقد بودم تقلب سمت مبدا و پولشویی سمت مقصد انتقال کنترل شود و سامانه میانی به صورت پسیو فقط تشخیص شبکه پولشویی بدهد. نظارتی‌ها اما فقط به فکر کنترل مبدا برای هر دو هدف بودند.

در همه جای جهان مبارزه با پولشویی و تقلب راه دارد و با دشمنی با فناوری و دمیدن شیپور از سمت اشتباه فقط می‌شود چند صباحی چند «جمشید بسم‌الله» را گرفت که بعدا هم مشخص می‌شود هیچ کاره بودند! مبارزه با تقلب و فساد و پولشویی راه دارد و راهش بگیر و ببند نیست؛ در شرایطی که یک ریال از سیستم بانکی کشور خارج نمی‌شود و ما هیچ ارتباطی با جهان نداریم، این نظارتی‌ها هستند که باید بگویند چگونه زیر چشم آنها این حجم از پولشویی انجام می‌شود؛ نه این که با قیافه حق‌به‌جانب کاسه و کوزه‌ها را بر سر در دسترس‌ترین بخش بشکنند.

روی صحبت من با جناب فرزین رئیس‌کل بانک مرکزی و جناب همتی وزیر اقتصاد ایران است؛ بعید می‌دانم بزرگواران درکی از میزان آسیبی که سیاست‌های مقابله با فناوری معاونت نظارت بانک مرکزی به کشور می‌زند نداشته باشند. مطمئن هستم این بزرگواران شناخت خوبی از فناوری دارند ولی این فرصت برای استفاده از فناوری اگر از دست برود در نهایت ننگ دشمن فناوری برای همیشه با آنها خواهد ماند.

معاون نظارت بانک مرکزی در سایه اعتماد به نفسی که به واسطه قانون جدید بانک مرکزی یافته، خدا را هم بنده نیست و هر روز دستور بستن می‌دهد. او در این مدت نه نشستی با کسب‌وکارها داشته است و نه پذیرای نقدها بوده است؛ برخلاف روال چند سال گذشته که درهای بانک مرکزی به روی فعالان اقتصادی باز شده بود، حالا با سیاست جدیدی روبه‌رو شده‌ایم؛ سیاستی که دستور بستن می‌دهد، از بالا برخورد می‌کند و احساس نمی‌کند باید پاسخگوی نقدها باشد و در محافل صنفی با فعالان اقتصادی گفت‌ وگو کند. می‌بندند و توجیه می‌کنند که ببینید چگونه با بستن چند حساب و محدود کردن چند پرداخت‌یار و چند صرافی چگونه کشور را مدیریت کردیم. و این در حالی است که مقام معظم رهبری گفته‌اند «سال جهش تولید با مشارکت مردم»؛ این گونه قرار است مشارکت مردم را داشته باشیم؟

این درد بزرگی است که درمان آن نیاز به اراده‌ای فراتر از بانک مرکزی دارد. در بانک مرکزی گویا اختیار کامل را داده‌اند به معاونتی که به دنبال دزد گرفتن است. طبیعی است آن که با چراغ به دنبال مقصر می‌گردد، هرگز نمی‌تواند توسعه‌ای فکر کند. ممکن است برای خودش چند صباحی کارنامه‌ای جور کند، اما در نهایت آن چه که آسیب می‌بیند مملکت است؛ مملکتی که بیش از هر زمان دیگری نیازمند استفاده از فناوری است. در شرایطی که بزرگان مملکت بر استفاده از هوش مصنوعی تاکید می‌کنند معاونت نظارت بانک مرکزی در جست‌وجوی جمشید بسم‌الله در میان لندتک و فین‌تک و پرداخت‌یاری ایران است. بترسیم از زمانی که فرصت ما تمام شود.

شاید ما زمینی‌ها در برابر این خدایان المپ اشتباه می‌کنیم و این بزرگواران در مسیر این بگیر و ببندها از فناوری هم بهره می‌برند؛ از ابزارهایی مانند «غلام جی‌پی‌تی»؛ که باید گفت «داداش، داری اشتباه می‌زنی!»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.