پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مدیر فناوری اطلاعات فرهاد اکسچنج در رویداد ۹ ژانویه بررسی کرد / کاربرد هوش مصنوعی در حوزه مالی
رضا طباطبایی، مدیر فناوری اطلاعات فرهاد اکسچنج در رویداد ۹ ژانویه سخنرانیای در خصوص روند پیشرفت تکنولوژی در چند سال اخیر و نقش هوش مصنوعی در این مسیر داشت. او معتقد است که وقتی بلاکچین ظاهر شد، همهجا بهعنوان لبه تکنولوژی مطرح میشد. الان بلاکچین هم لبه تکنولوژی به شمار نمیرود. در یک سال اخیر هوش مصنوعی ظاهر شده و امروز آن را لبه تکنولوژی تلقی میکنیم.
مدیر فناوری اطلاعات «فرهاد اکسچنج» صحبتهای خود را از یک خاطره مربوط به سالها قبل آغاز کرد و گفت: «۱۷ یا ۱۸ سال پیش به یکی از چاپخانههای بزرگ شهر رفتیم و گفتیم برای شما یک وبسایت میسازیم که مشتریان بتوانند بیایند، ثبت سفارش کنند، روندهای کاری بهصورت خودکار باشد و…. آن موقع اصلاً مفهوم وبسایت هنوز جا نیفتاده بود. یک ساعت و نیم برایش توضیح دادیم و بعد از آن توضیحات گفت: مهندس، اینا که میگی خیلی خوبه، ولی من تو کارگاه جا ندارم! کجا بذاریمش؟!»
لبه تکنولوژی؛ بلاکچین یا هوش مصنوعی
طباطبایی ادامه داد: «این داستان تا امروز هم ادامه دارد. در ۲۵ سال گذشته، خود من تجربه تکنولوژیهای مختلف را داشتهام. اول وبسایت و بعد بلاکچینها آمدند. وقتی بلاکچین ظاهر شد، همهجا آن را بهعنوان لبه تکنولوژی مطرح میکردیم. الان بلاکچین هم لبه تکنولوژی به شمار نمیرود. در یک سال اخیر هوش مصنوعی ظاهر شده و امروز آن را لبه تکنولوژی تلقی میکنیم. از حدود ۵۰ سال قبل هواپیماها اوتوپایلوت داشتند که نوعی از هوش مصنوعی به شمار میرفت. در حوزههای پزشکی، نظامی، درمان و بخصوص فناوریهای مالی از دهه ۷۰ شرکتهای بزرگ فعال شدند. در والاستریت، الگوی تریدینگ با استفاده از هوش مصنوعی آغاز شد؛ پس هوش مصنوعی چیز جدیدی نیست. از زمان آلن تورینگ تا همین امروز الگوریتمهای هوش مصنوعی دستنخوردهاند؛ همان الگوریتمها و همان تکنولوژی است. البته پیشرفتهایی اتفاق افتاده، ولی چیز جدیدی اضافه نشده است. پس مگر از سال قبل تا الان اتفاق عجیبی رخداده؟ من میخواهم از منظر دیگری به داستان نگاه کنم.»
افزایش مداوم سطح تعامل با هوش مصنوعی
مدیر فناوری اطلاعات فرهاد اکسچنج با اشاره به اتفاقاتی که از سال گذشته رخداده تا به امروز گفت: «سطح تعامل با سیستم هوش مصنوعی را یک شرکت به نام «چت جی پیتی» (ChatGPT) بالاتر آورده است. وقتی از بالاآوردن سطح تعامل حرف میزنیم به چه معناست؟ یعنی سطح انتزاع (Abstraction Level) بالا آمد. این یعنی کاربر وارد جزئیات کار نمیشود و برای استفاده از سیستمها دچار دشواری نیست. به همین دلیل است که هوش مصنوعی خیلی محبوب و تجاری شد. چت جیپیتی به عرصه بازی آمد و همه از آن به دلیل سطح مفهومپذیری بالا استفاده میکنند. یعنی چه؟ یعنی یک تکستباکس در آنجا میبینید که هرچه دلتنگتان بخواهد میگویید و او هم جوابتان را میدهد؛ البته اکثر مواقع هم جواب نمیدهد و فقط همان چیزی که دلش بخواهد را میگوید.»
افزایش سطح مفهومپذیری با هوش مصنوعی
طباطبایی در ادامه افزود: «با این سطح انتزاع چه اتفاقی رخ میدهد؟ باعث میشود بتوانیم از هوش مصنوعی بهره بگیریم و سطح مفهومپذیری کار خودمان را بالا ببریم. چرا چهار غول برتر فناوری؛ مایکروسافت، گوگل، اپل و آمازون سراغ هوش مصنوعی مولد رفتهاند؟ چرا از آن بهعنوان یک اینترفیس استفاده میکنند تا سطح انتزاع و تعامل را بالا ببرند؟ برای اینکه کاربر بتواند راحت با سیستم کار کند. آنها به ما نوع جدیدی از تعامل را القا میکنند.
شاید یادتان باشد که ابتدا کیبورد وجود داشت، بعد ماوس آمد و بعد صفحه تاچ و همه ما به آن عادت کردیم؛ یعنی ما را به آن عادت دادند. بهزودی به هوش مصنوعی و این نوع تعامل با سیستم هم عادت میکنیم؛ اینکه با زبان طبیعی حرف بزنیم و جواب بگیریم. چه سیاستی پشت این قضیه است؟ قاعدتاً عاشق چشم و ابروی ما نیستند. اگر چت جیپیتی به ما سرویس مجانی میدهد به این دلیل است که در Large Language Model خودش نیازمند تعامل با یک موجود هوشمند است تا سطح توانمندی خودش بالا برود. با همین حق اشتراک ۲۰ دلاری که میگیرد، حتی پول چای آنها درنمیآید. آنجا نیز کار مشابهی انجام میدهد. مایکروسافت نزدیک سه میلیارد دلار روی این سیستم سرمایهگذاری کرده. چرا این کار را انجام داده؟ گوگل و آمازون و اپل چرا این کار را کردهاند؟ چون میخواهند ما را به سطح تازهای از تعامل با سیستم عادت دهند. در این صورت چه اتفاقی برای شرکتهای دیگر میافتد؟ برای کسانی که در حوزه نرمافزار مالی یا دیگر حوزهها کار میکنند شرایط پیچیدهتر میشود.»
لزوم سهولت تعامل کاربر با سیستم
او در ادامه با تأکید بر بالابردن سطح تعامل یعنی اینکه کاربر برای تعامل با سیستم بهراحتی حرف میزند و کارش پیش میرود، افزود: «۱۰ یا ۱۵ سال قبل بچههای پشتیبانی ما در «فرهاد اکسچنج» سندروم دست بیقرار داشتند؛ هر فردی که سؤالی داشت، طوری به او جواب میدادند که دیگر به سیستم برنگردد. ولی الان وضعیت درست شده. اگر یکجور چت جیپیتی با همین طرز تعامل را با فرهاد اکسچنج درست کنیم، چه اتفاقی میافتد؟ مثلاً طرف تماس میگیرد و میگوید: «بابا جون، یک بیتکوین برای من میخری؟ میخواهم ارزان و خوب باشه.» او هم میگوید: «نه برادر، تو اینکاره نیستی، الان وقتش نیست». چنین سطح تعاملی را میتوان در سیستمهای اکسچنج پیاده کرد.»
رشد وابستگی به هوش مصنوعی
طباطبایی با اشاره به افزایش وابستگی به هوش مصنوعی بهمرورزمان گفت: «هوش مصنوعی یک نرمافزار یا دیتابیس اپنسورس نیست که آن را نصب و استفاده کنید. یک سر بزرگ آن دیتا است؛ دیتایی که ما نداریم. چون این دیتا را نداریم، نمیتوانیم سیستم قابلقبول خودمان را بالا بیاوریم. حداقل بهصورت بومی در کشور خودمان قادر به بالاآوردن هوش مصنوعی نیستیم، پس ملزم به استفاده از سیستمهایی میشویم که در فضاهای ابری ارائه میشوند؛ مثلاً Microsoft Azure که سرمایهگذاری هنگفتی روی آن صورتگرفته است. این اتفاق برای شرکتهای نرمافزاری مطلوب نیست؛ هم میتواند تهدید باشد و هم فرصت.»
فرصتهای استفاده از هوش مصنوعی
او با اشاره به فرصتهای این فضا بیان کرد: «پیادهسازی سیستم تعاملی خیلی خوب با کاربر یکی از این فرصتهاست؛ بخصوص در حوزه مالی، کاربر به دنبال سطح تعامل بالاست تا کار خود را راحت پیش ببرد. در زمینه احراز هویت، پیشگیری از پولشویی، پشتیبانی مشتریان و… هوش مصنوعی میتواند به کمک بیاید و خودش بهعنوان یک agent عمل کند که نیروی انسانی را کاهش دهد و هزینهها را پایین بیاورد. ابزارهای کمکترید هم میتواند برای کاربر ایجاد شود. این هم خیلی خوب است؛ مثلاً از ربات سؤال میپرسد که «الان بخرم یا نخرم؟ پیشنهاد تو چیست؟» و او هم راهنمایی میکند. اینها بخش جذاب قضیه به نظر میرسد.»
تهدیدهای استفاده از هوش مصنوعی
اما طباطبایی در ادامه به بخش تهدیدهای این فضا پرداخت و گفت: «اینکه من ملزم به استفاده از یک اینترفیس میشوم که دست خودم نیست و نمیتوانم آن را کنترل کنم، باید به هر سمتی که او تعامل میکند بروم. در این صورت ما دستخوش خطرات امنیتی، خطر لورفتن اطلاعات محرمانه، خطر لورفتن دیتا و… شده و به سرویس آنها وابسته میشویم. آنها توان عادتدادن ما به سرویس خودشان را دارند. چنین عادتی چنان قدرتمند میشود که دست برداشتن از آن میسر نخواهد بود.»
او در بخش پایانی صحبتهای خود بیان کرد: «جایی مطرح میکردند که Chat GPT 4 آیکیو معادل ۱۵۵ دارد؛ یعنی اگر انیشتین ۱۶۰ باشد، او ۱۵۵ است. در آینده، باتوجهبه تعاملی که با کاربران برقرار میکند، آیکیو بالاتر میرود و چهبسا به ۳۰۰۰ برسد. موقعی که به آن سطح نائل شود یکسری از تصمیمها را خودش میگیرد و حوزهای که سیستمهای ابری تابهحال به آن وارد نشده بودند و بهعنوان اینترفیس نرمافزارهای ما به شمار میرفت، به آن هم وارد میشوند تا مابین ما و کاربر قرار گرفته و کنترل سطح تعامل را به دست گیرند.»