پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در گفتوگو با رئیس رسته سختافزار و ارتباطات سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران مطرح شد / اگر دنبال رفع محدودیت هستیم باید برای همه اتفاق بیفتد
نحوه پیگیری مسائل صنفی بهویژه آن بخش که مرتبط با مطالبه، چانهزنی و تعامل با حاکمیت است، ازجمله موضوعاتی است که در بحثهای مرتبط با هفتمین دوره انتخابات نصر استان تهران از سوی کاندیداها مورد بحث قرار گرفته است.
آیدین عدالت، مدیرعامل شرکت رهنمون فناوری اطلاعات و رئيس رسته سختافزار در دوره ششم نصر تهران، یکی از کاندیداهای عضو تیم همآفرینی در این دوره است. عدالت در گفتوگویی که در برنامه اتاق آبی با میثم سلیمانی، سردبیر کارنگ و رسانههای دیجیتال کارخانه نوآوری رسانه راهکار داشته، با تأکید بر اینکه تا جای ممکن باید حل مشکلات در عرصه عمومی صورت گیرد، عنوان میکند که نباید گروهی و عدهای و براساس روابط مسائل را حل کنیم، بلکه مشکلات باید به صورت کلان و برای همه اعضای صنف حل شود.
آقای شکرانی در گفتوگوی خود موضوعی را به صورت مستقیم درباره شما مطرح کردند و آن این بود که شما نگذاشتید آقای زرینبخش دبیر رسته سختافزار شود و اینکه تیم همآفرینی مجموعه بستهای است که اجازه نمیدهد کسی از بیرون وارد آن شود؛ آیا این موضوع را تأييد میکنید؟
چیزی که آقای شکرانی درباره ماجرای رسته سختافزار گفتهاند تا حدودی درست است. سه سال پیش ما یک سازوکار جدید در سازمان تعریف کردیم و براساس آن چیزی به نام رستهها پدید آمد که تا پیش از آن وجود نداشت. سبقهای بود که براساس آن ما به این نتیجه رسیدیم که رستهها را تشکیل دهیم و بعد هم این تصمیم تبعاتی ایجاد کرد؛ چون به هر حال مقاومتهایی در برابر این تغییرات پیش میآمد. ما برای جابهجایی یا حتی تغییر اسم یک کمیسیون هم باید با خیلی از افراد صحبت و نظر آنها را جلب میکردیم. آن زمان پیشنهاد شد که احسان زرینبخش دبیر رسته سختافزار و ارتباطات شود؛ خب این یک پوزیشن جدید بود و هنوز شرح وظایف آن مشخص نبود. رسته سختافزار شامل هشت کمیسیون در حوزههای مختلف میشد. من این دغدغه را داشتم که چون احسان روی چند موضوع خاص متمرکز است و با توجه به اینکه ایشان سابقهای در برخی از این حوزهها نداشتند، اگر بخواهیم در این ساختار جدید رسته، مسئولیت پیگیری همه کارها را به او بسپاریم شاید مطلع نباشد، دسترسی نداشته باشد، یا اصلاً حوصلهاش را نداشته باشد. من این نگرانی را داشتم اما در نهایت با ایشان تماس گرفتم و این پیشنهاد را از طرف مکانیسم رسته به او دادم که بیاید و دبیر این رسته شود اما احسان در نهایت نپذیرفت.
در این انتخاب چهقدر بحث همآفرینی و نصر فراگیر تأثیرگذار بود؟
خیلی کم؛ درست است که طی انتخابات دوره قبل تنشهای زیادی ایجاد شد اما پس از اینکه هیئتمدیره شروع به کار کرد، همه اعضای همآفرینی این رویکرد را داشتند که ما دیگر یک هیئتمدیره و یک تیم هستیم و باید با هم کار کنیم و دیگر خط و مرزی میان همآفرینی و نصر فراگیر در ذهن ما وجود نداشت. من فکر میکنم در سه سال گذشته نیز همآفرینی این رویکرد خود را نشان داده است.
چرا این حس در آن دوره القا شده که شما به دلیل عضو همآفرینی بودن نگذاشتهاید احسان زرینبخش دبیر رسته سختافزار شود؟
این پیشزمینه در بیرون از هیئتمدیره وجود داشت که این افرادی که تا دو ماه پیش از هم ایراد میگرفتند و زدوخورد توییتری داشتند، چگونه توانستهاند حالا در یک اتاق بنشینند و با هم کار کنند؛ در آن برهه، به هر تصمیمی که توسط ما گرفته میشد، با این فیلتر نگاه میکردند. آنچه من در تیم همآفرینی میپسندم، این است که همه این منش را درک کردهاند که همآفرینی یک ایده است که روی بار اسمش سوار شده است. خیلی وقتها شما روی لیستها اسمهای بیمسمایی را میبینید و فقط برای این هستند که یک دوره را بگذرانند. همآفرینی الان قطعاً دیگر فقط یک لیست انتخاباتی نیست.
بخشی همآفرینی را متهم میکنند که شما باعث ایجاد یک شکاف در صنف شدهاید و ارتباط همآفرینی با بدنه صنف شکل نگرفته است. در این خصوص چه پاسخی دارید؟
این را میپذیرم که همآفرینی در صنف باعث ایجاد شکاف شده است. در واقع همآفرینی یک کار ساختارشکنانه در صنف کرد. پیش از دوره ششم، تنها عده کمی، شاید حدود ۵۰ الی ۶۰ نفر که خود من هم جزو آنها بودم، در جریان کارهای سازمان بودند و ارتباط سایر اعضای صنف با این افراد بود. همآفرینی آمد و این فضا را شکست و صنف را عمومی و عده زیادی را درگیر کرد و آن افرادی که از قدیم، در آن چهار، پنج دوره در همه مسائل صنف درگیر بودند، کمی به حاشیه رفتند. این هم به این دلیل نبود که چون آن افراد در همآفرینی نیستند به حاشیه رفتند، بلکه به خاطر این بود که همآفرینی ساختار را شکست و هنوز هم در حال انجام این کار است. این نکته مهمی است که باید به آن توجه کنید. همآفرینی یک ایده است تا شما بتوانید با دیگران همافزایی کنید. این چیزی بود که پیش از این در صنف اتفاق نمیافتاد.
آیا این حس نسبت به همآفرینی در بدنه صنف وجود دارد؟
همآفرینی در این سه سال، در هیئتمدیره افرادی را که حس میکرد پای کار هستند و وقت میگذارند و میتوانند همافزایی ایجاد کنند، جذب کرد. در حال حاضر همآفرینی تیمی است که برخی از اعضای آن در انتخابات قبل عضو تیم مقابل بودند و همآفرینی آنها را جذب کرده است. بعضی از همکاران ما در تیم میگویند که همآفرینی شایستهمحور است و افراد شایسته را جذب میکند اما من گمان میکنم که این حرف درست است اما کامل نیست. خیلی از افرادی که در تیمهای دیگر هستند و حتی آدمهایی که در صنف نیستند، شایستهاند اما آنچه مهم است این است که شما بتوانید همافزایی کنید. آدمهایی هستند که شایستگی دارند و به تنهایی خیلی خوب میتوانند کار کنند اما با دیگران نمیتوانند کارها را به پیش ببرند.
طرف مقابل هم همین صحبتها را میکند. سؤال من این است: برای کسی که میخواهد انتخاب کند، وجه تمایزی که میان همآفرینی و سرآمد وجود دارد، چیست؟
شعار دادن کار سختی نیست؛ همه ما شعار میدهیم و البته دلمان میخواهد که این شعارها را هم عملی کنیم. اما اینکه عملاً چه اتفاقی میافتد مهم است. یک مثال عملی برای آنچه میگویم؛ ارتباط سازمان در این دوره، با تشکلهای دیگر بود که به نحوی با هدایت همآفرینی صورت گرفت.
به اختلاف نصر و اتاق اشاره میکنید؟
فقط این نبود. من خاطرم هست که در دورههای قبل سازمان نظام صنفی با سندیکای مخابرات، اتحادیه فناوران و… هم دعوا داشت.
در دوره ششم نیز ما شاهد چند دعوا بهویژه با اتحادیه فناوران بودیم.
این مربوط به ابتدای دوره بود. همآفرینی یک سبقهای را که به هر حال این اختلافها هم جزئی از آن به شمار میآمد به ارث برده بود. روزی که ما با اتاق بازرگانی اولین جلسه را گذاشتیم، خیلی از دوستانمان زنگ میزدند و میگفتند چرا چنین کاری را کردهاید؟ با اتحادیه هم همینطور. اما در همایش روز فناوری همه ۱۴ تشکل حوزه فناوری اطلاعات با دلخوشی آمدند. در حال حاضر نیز تشکلهای همراستا با سازمان نظام صنفی مینشینند و با سازمان صحبت میکنند و ارتباطها دیگر از جنس تقابلی نیست بلکه همگرایی است.
البته بحث اختلاف با اتحادیه فناوران برای همین یک سال گذشته است و برخی شرکتها ازجمله رمیس هم به مشکل برخوردند؛ شما الان میتوانید بگویید که مسئله نصر با اتحادیه فناوران حل شده است؟
به هر حال افراد سلایق و تفکرات متفاوتی دارند. اتحادیه فناوران هم یک هیئتمدیره چندنفره دارد که همه این افراد نسبت به نظام صنفی یک ایده ندارند. میتوانم این را بگویم که رابطه سازمان نصر با اتحادیه خیلی بهتر شده و مسائل اساسی و تنشهای جدی برطرف شدهاند اما به هر حال اختلاف نظر وجود دارد. ممکن است ما در خصوص یک مسئله یک اظهار نظر داشته باشیم اما اتحادیه نظر دیگری داشته باشد و سندیکا نیز نظر متفاوتی ارائه دهد. اما حداقل در مسائل مشترک با هم همراستا شدیم، حرفها نزدیک شده و از همه این موارد مهمتر اینکه کانال ارتباطی شکل گرفته است. پیش از این چنین کانالی وجود نداشت.
شما در حال حاضر دبیر رسته سختافزار هستید و اخیراً نیز گزارشی منتشر کردهاید. درباره این گزارش توضیح بدهید.
این گزارش شامل اقداماتی است که طی سه سال اخیر در هشت کمیسیون رسته سختافزار انجام شده است. سعی کردیم در این گزارش تصویری از اینکه این رسته در این مدت چه کارهایی انجام داده، ارائه دهیم. این گزارش شاید نمونهای از این باشد که بچههایی که در تیم همآفرینی هستند نگاه جناحی ندارند. در این گزارش به همه افرادی که کاری انجام دادهاند فارغ از اینکه از چه تیمی هستند، پرداخته شده است.
یکی از چالشهای حوزه سختافزار، مسئله تخصیص ارز است. در حال حاضر عملکردی که در این ماجرا داشتهاید، به چه شکل بوده است؟
نکته مهم این است که انتظارات ما باید واقعی باشد. فعال حوزه فاوا به درستی میگوید که مشکل ارز دارد. اما مسئله، مسئله تشکل حوزه فاوا نیست، بلکه موضوع کشوری و حتی جهانی است. موضوع چیزی نیست که در اختیار من بهعنوان عضوی از هیئتمدیره نظام صنفی باشد. کاری که ما میتوانیم بکنیم این است که اگر شرایط تخصیص ارز برای صنایع دیگر تسهیل میشود، همان اتفاق برای صنعت فاوا هم بیفتد. من فکر میکنم بتوانیم ادعا کنیم که چنین کاری را انجام دادهایم.
سال گذشته ۲۵ اسفند بحث تخصیص ارز تأیید شد، در حالی که خیلی از صرافیها تعطیل بودند و این موضوع باعث ایجاد مشکلات جدی شد. آیا اینکه تخصیص ارز در چنین زمانی صورت گرفت را یک موفقیت میدانید؟
این اتفاقی بود که برای همه صنایع افتاد و فاوا هم جزو آن بود. پیگیریهایی که ما در سازمان نظام صنفی انجام دادهایم شامل مکاتبه، جلسات متعدد، پیگیریهای تلفنی و… بوده است برای اینکه به نتیجهای برسیم. سرانجام این پیگیریها به نتیجه رسید که ثبت سفارشات مدتی تمدید شود. یک مسئله داخلی که ما همیشه در نصر درباره حل مسائل اینچنینی داریم این است که برخی مانند آقای شکرانی فکر میکنند مسائل باید به شکل داخلی و پشت درهای بسته حل شود. در این حالت اغلب مسئله برای یک گروه کوچک با چابکی حل میشود اما من باورم این است که مسائل باید در فضای عمومی و برای همه حل شود، نه برای یک گروه خاص.
آقای شکرانی معتقد است که من در چنین ماجرایی میروم با مذاکره و لابی مشکل را حل میکنم و تا یک جاهایی نیز ایشان موفق بودهاند. ایشان عقیده دارند اینکه مسئله را وارد فضای عمومی کنید، باعث میشود مسئله حل نشود؟
شکل پیگیری در تفکرات مختلف تا دقیقه ۹۰ روندی یکسان دارد. در دقیقه ۹۰ اتفاقی که میافتد این است که آقایان در دولت به ما میگویند بروید یک فهرست ۱۰ الی ۱۵نفره از شرکتهایی که میشناسید و مشکل دارند بیاورید تا ما مشکل آنها را حل کنیم. آقای شکرانی معتقد است که ما این موضوع را در کمیسیون مطرح میکنیم، به اطرافیانمان و شرکتهایی که به ما اعلام کردهاند میگوییم و مشکل چند شرکت را برطرف میکنیم. چیزی که مورد اختلاف است این است که ما نباید گروهی و گعدهای و براساس روابط مسائل را حل کنیم بلکه مشکلات باید به صورت کلان حل شود.
آیا پیش نیامده که این عمومی کردن مسئله شما را به بنبست برساند؟
چنین حالتی هم پیش آمده است. مسئله این است که شما باید حواستان این باشد که علاج پیش از واقعه نکنید. یک زمانی هست که شما میگویید من عمومی نمیکنم چون امیدوارم که مسئله حل شود اما همه اعضای صنف را در حاشیه و سایه نگهداشتهاید و هیچکس نمیداند که چه خبر است. ممکن است به نتیجه برسید یا نه و در نهایت هم این نتیجه را نمیتوانید عمومی کنید. در مورد مسائل امنیتی میتوان پذیرفت که مذاکرات باید پشت درهای بسته و با لابی و… صورت بگیرد. اما درباره ۹۹ درصد مسائل صنف، من معتقدم که باید به صورت عمومی کار کنیم، در رسانه هم مطرح کنیم، لابیهایمان را هم به پیش ببریم و مطمئن باشید اگر ما با حاکمیت تعامل میکنیم و مسئلهای به صورت منطقی به نتیجه میرسد، رسانهای کردن آن از سوی حاکمیت هم پذیرفته است.
به نظر شما درباره موضوع تخصیص ارز، عمومی کردن آن میتوانست شما را به نتیجه برساند یا انجام مذاکره پشت درهای بسته؟
عمومی کردن آن بعد از جلساتی که ما رفتیم و به نتیجه رساندهایم؛ مسئله این است که شما باید کار صنفی را بهگونهای پیش ببرید که نگرانی بابت عمومی شدن نحوه پیگیریتان نداشته باشید. وقتی شما میگویید که من یک مسئلهای را رفتم و به نتیجه رساندم اما نمیتوانم بگویم چگونه، پس ایرادی در کار وجود دارد.
آیا از سوی بدنه صنف این توقع وجود دارد که در زمینه موضوعی مانند قطعی اینترنت، صنف دوباره یک واکنش عمومی مانند بیانیه داشته باشد؟
حتماً؛ اگر من خودم فقط بهعنوان یک عضو صنف باشم، حتماً توقع دارم هر مسئلهای که برای من پیش میآید، تشکل من راجع به آن موضعگیری کند. اینکه این موضعگیری پیگیری بشود یا نه، بستگی به کشش اذهان عمومی دارد.
الان به نظر میرسد بخشی از صنف از واکنش شما راضی نیست و این برچسب مطرح میشود که صنف را با این کارها سیاسی کردهاید؛ این موضوع چه اندازه میتواند نسبی باشد و چقدر آن را موفقیت میدانید؟
مرز ظریفی وجود دارد. اینگونه نیست که شما همه مسائل را از ابتدا در صحن عمومی مطرح کنید. من اما معتقدم ما تا آنجا که میتوانیم باید در زمین اطلاعرسانی عمومی کار صنفی کنیم؛ مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
برخی شرکتها میگویند که ما کاری به جامعه نداریم، به دنبال این هستیم که اینترنت مناسب برای کسبوکار خود داشته باشیم. شما با ایدهای مانند یک شهرک مشخص فناوری اطلاعات که در آن اینترنت بدون محدودیت ارائه شود، موافق هستید و اینکه بدنه صنف چنین چیزی را میخواهد یا نه؟
اینجا دو موضوع مطرح میشود. آنچه شما میگویید یک پروژه است. همانطور که مناطق ویژه اقتصادی برای کالا وجود دارد، میتواند مناطق ویژه برای خدمات هم وجود داشته باشد. اما قسمت مهم سؤال شما این است که اگر به یک شرکت در حوزه فناوری اطلاعات اینترنت آزاد بدهیم که بخشی از صنف راضی شود، این شرکت را از میان شرکتهای دیگر چگونه انتخاب کنیم و سره را از ناسره تشخیص دهیم. این تشخیص دادن همان چیزی است که باعث ایجاد رانت میشود. سازمان نظام صنفی، حداقل منی که اینجا هستم، طالب گرفتن این حق انتخاب نیست.
آیا بدنه صنف چنین چیزی را میخواهد؟
سازمان نظام صنفی بیش از ۲۲ هزار عضو در کشور براساس آخرین آمار داشته است. شاید بتوان گفت یک خانواده یک میلیون نفری در حال ارتزاق از این حوزه است. اگر مشکل ۱۰ شرکت بزرگ با اینترنت طبقاتی حل میشود، من نمیتوانم هزاران آدم دیگر را فدای این سیاست کنم. حداقل برخورد ما، چه در همآفرینی و چه در هیئتمدیره دوره ششم، این است که اگر دنبال رفع محدودیت هستیم باید برای همه اتفاق بیفتد.