پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بررسی اهمیت تأمین مالی و ابزارهای آن در همایش «تأمین مالی در صنعت فولاد» / بدون تأمین مالی، صنعت فولاد عقب میماند
رضا امیرزاده / گردهمایی و همایش «تأمین مالی در صنعت فولاد»، در پانزدهمین نمایشگاه صنعت مالی فاینکس، توسط شرکت توسعه سنگآهن مرکزی ایران برگزار شد. «محمدجواد میرطاهر»، مدیرعامل گروه مالی صباتأمین و «مجتبی حمیدیان»، مدیرعامل شرکت سنگآهن مرکزی ایران در این برنامه درباره اهمیت تأمین مالی توسط شرکتهای فولادی و گزارش تأمین مالی در صنعت فولاد به نسبت حجم کل تأمین مالی در بازار پول و سرمایه سخنرانی کردند.
بخش دیگر این همایش پنل تخصصی «ابزارهای تأمین مالی» بود که با حضور مجتبی تقیپور، مدیرعامل شرکت تأمین سرمایه لوتوس پارسیان؛ ابوترابی، مدیرعامل سابق شرکت مدیریت دارایی مرکزی بازار سرمایه (سازمان بورس)؛ اکبر کشاورزیان، معاون بانکداری شرکتی بانک سپه؛ قزلبیگلو، معاون اعتباری بانک رفاه و با مدیریت کشمیری، مدیرعامل شرکت توسعه سنگآهن مرکزی برگزار شد.
قیمتگذاری دستوری مناسبات را به هم ریخته است
اکبر کشاورزیان، معاون بانکداری شرکتی بانک سپه در این نشست با اشاره به چالش قیمتگذاری دستوری که همه بخشهای مالی و صنعتی کشور را درگیر خود کرده، گفت: «وقتی در اقتصادی سرکوب مالی اتفاق بیفتد، مناسبات به هم میریزد و دیگر خیلی نمیتوانیم در خصوص بحثهای عقلانی و اخلاقی آن صنعت به روشنی صحبت کنیم. این یک معضل اساسی برای ما در این زمینه است و باید برای آن راهکاری ارائه کنیم. اینکه چنین سؤالی مطرح میشود که چطور میتوان از بانکها تسهیلات گرفت، نشان میدهد که اشکالاتی در بحث قیمتگذاری وجود دارد، وگرنه رسالت بانکها واسطهگری مالی است و اینکه شرطی برای این موضوع داشته باشیم نشان از مشکلی دارد که در ساختار عرضه و تقاضای پول به وجود آمده است.»
او ادامه داد: «وقتی بخش عرضه و تقاضا به خاطر اینکه قیمت تعادلی سرکوب شده و پایین آمده، با هم نمیخوانند، یک مازاد تقاضای پول ایجاد میشود که به زعم من حدود ۵۰ درصد بالاتر از قیمتهای فعلی است که در بازار پول وجود دارد و بازار سرمایه هم آن را دیکته میکند؛ بنابراین برای رفع این مازاد تقاضای پول در جامعه، همکاران ما در نظام بانکی باید تخصیص بهینه منابع را انجام دهند تا دچار بحثهای رانتی و ناترازی نشویم؛ چون در نهایت چنین اتفاقهایی پایه پولی را متأثر میکند و جبران آن از جیب مردم و به ضرر آنها خواهد بود. باید راهکاری داشته باشیم که این قیمت واقعیتر شود تا برای بانکهای دولتی و خصوصی ضرر کمتری اتفاق بیفتد.»
تسهیلات باید در جای خود مصرف شوند
در ادامه این نشست قزلبیگلو، معاون اعتباری بانک رفاه گفت: «در اعطای تسهیلات، دستورالعملهایی وجود دارد که به طور عمده بر مصرف تأکید میکند و اگر این تسهیلات در جای خود مصرف شوند شاید بتوان برخی از این تقاضاها را بهینهتر مدیریت کرد.»
قزلبیگلو با اشاره به اینکه مشتریان بانک در دو سطح تسهیلات خرد و تجاری دستهبندی میشوند، تأکید کرد: «در اعطای تسهیلات به هر دو بخش، بحث اهلیتسنجی و ظرفیتسنجی مشتری مهمترین مرحله است. یعنی آن چیزی که مبنای تعیین مقداریِ تسهیلات مورد نیاز است، این است که آیا مشتری شرایط دریافت آن تسهیلات را دارد یا خیر؟
بحث داشتن میانگین حساب یکی از موضوعاتی است که برای سنجش کشش مالی متقاضی در روند بررسی اعطای تسهیلات صورت میگیرد. آن چیزی که باعث میشود درخواستها در قالبهایی بررسی شود، کسری منابعی است که در شبکه بانکی وجود دارد و آن هم به دلیل اختلافهایی است که خارج از بانک هست. شما رشد قیمتها و نرخ ارز را میبینید و اینها باعث میشود حجم تقاضا بسیار زیاد شود. بر همین اساس بانکها سیاستهای اعتباری مدونی را برای خودشان دارند.»
مزیتهای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه
مجتبی تقیپور، مدیرعامل شرکت تأمین سرمایه لوتوس پارسیان که در این نشست درباره ابزارهای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه سخن میگفت، بیان کرد: «در سالهای اخیر موضوع تأمین از بازار سرمایه جایگاه بهتری یافته و صاحبان صنایع آشنایی بیشتری با این ابزار پیدا کردهاند.»
به گفته تقیپور یکی از مزیتهای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه، تنوع زیادی است که در این زمینه وجود دارد. صنایع در این حوزه محدود به استفاده از یک نوع ابزار نیستند و این امکان وجود دارد که همزمان از چند ابزار تأمین مالی در یک شرکت استفاده کرد.»
سررسید بلندمدتتر در تأمین مالی از طریق بازار سرمایه و همچنین بیشتر بودن حجم آن به نسبت شبکه پولی و بانکی از دیگر مزیتهایی است که تقیپور در این زمینه مطرح کرد. او در ادامه صحبتهای خود به معرفی انواع ابزارهای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه پرداخت.
تأمین مالی، مشکل بخش خصوصی و دولتی است
ابوترابی، مدیرعامل سابق شرکت مدیریت دارایی مرکزی بازار سرمایه و از دیگر مهمانان این نشست تخصصی، تأمین مالی را یکی از مشکلات امروز جامعه ایران در بخش خصوصی و دولتی عنوان کرد.
او گفت که در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰، بخش عمدهای از تأمین مالی شرکتها از طریق افزایش سرمایه طبق قانون تجارت اجرایی میشده که برای شرکتها زمانبر بوده است.
ابوترابی ادامه داد: «در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ سازمان بورس ابزارهای مالی جدیدی را به بازار معرفی کرد که شرکتها میتوانند از این ابزارها برای تأمین مالی خودشان استفاده کنند. این ابزارها در ابتدا با اوراق اجاره شروع شد که مبتنی بر داراییهای فیزیکی مانند زمین و ساختمان و ماشینآلات بود. در ادامه با استقبالی که صورت گرفت، ابزارهای دیگری شامل اوراق مرابحه، خرید بیع، منفعت، استصناع و… بهتدریج به بازار معرفی شد.»
او در پایان گفت: «اشخاص حقوقی میتوانند از این ابزاری که سازمان بورس معرفی کرده در راستای تأمین مالی خودشان استفاده کنند. هر کدام از این ابزارها کارکرد خاص خود را دارند. به طور خاص، اوراقی که صنعت فولاد میتواند منتشر کند و تأمین مالی خوبی انجام دهد، اوراق مرابحه و اجاره است. اوراق اجاره در گذشته فقط مبتنی بر داراییهای فیزیکی بود اما در حال حاضر این اوراق مبتنی بر سهام نیز هستند.»
بدون سرمایهگذاری به چشمانداز ۱۴۱۰ نمیرسیم
بعد از پایان پنل تخصصی ابزارهای تأمین مالی، میرطاهر، مدیرعامل گروه مالی صباتأمین در سخنرانی خود با موضوع «اهمیت تأمین مالی توسط شرکتهای فولادی» به مرور طرح توسعه صنعت فولاد و چشمانداز آن برای سال ۱۴۱۰ پرداخت.
او با اشاره به این نکته که صباتأمین در سال گذشته توانسته است بیشترین تأمین مالی را از طریق بازار سرمایه انجام دهد، گفت: «بخش صنعت و معدن بهویژه زنجیره تأمین فولاد برای این گروه مالی همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و صباتأمین سعی کرده در این حوزه پیشران باشد.»
میرطاهر با بررسی عملکرد تولیدکنندگان فولاد در جهان و خاورمیانه تأکید کرد: «اگر نتوانیم در حوزه فولاد خام سرمایهگذاریهای لازم را انجام دهیم، ممکن است کشوری مانند عربستان در یک بازه ۱۵ساله در این زمینه از ما پیشی بگیرد.»
مدیرعامل گروه مالی صباتأمین با اشاره به شرایط و میزان درآمد صنعت فولاد ایران در سال گذشته، اضافه کرد: «تولید ما در صنعت فولاد همواره کمتر از ظرفیت اسمی بوده و این روند همچنان ادامه دارد. عمده دلیل این اتفاق هم این است که بزرگترین مشکل ما در حوزه صنعت فولاد و البته سایر صنایع در حوزه تأمین مالی و سرمایهگذاری است. تحریمها این مسئله را تشدید کردهاند و ما خیلی سرمایهگذاری خارجی در این حوزه نداشتیم و از طریق بازارهای پول و سرمایه داخلی هم نتوانستیم این منابع را به بخش فولاد هدایت کنیم.»
به گفته میرطاهر، کسری هزینه سالانه زیرساخت و تولید فولاد در افق ۱۴۱۰ رقم ۹۱ همت یا ۱.۸۲ میلیارد دلار است که در مجموع این کسری برابر با ۱۴.۵۶ میلیارد دلار میشود.
او تأکید کرد که اگر امروز سرمایهگذاری در این حوزه انجام نگیرد، ما نمیتوانیم به چشماندازی که برای سال ۱۴۱۰ داریم (ظرفیت تولید ۶۶ میلیون تن فولاد) برسیم.
جذب و آموزش نیروی متخصص حوزه تأمین مالی، ایجاد بستر مناسب در شرکتها (تغییر در چارتها و تأسیس شرکتهای تأمین مالی)، فرهنگسازی و آموزش تأمین مالی به مدیران صنعت فولاد و استفاده از ظرفیتهای موجود شرکتهای دارای تخصص تأمین مالی در صنعت فولاد از جمله راهحلهایی است که میرطاهر برای تحقق اهداف تأمین مالی لازم جهت رسیدن به اهداف سند توسعه فولاد به آنها اشاره میکند.
هنوز در حوزه تأمین مالی سنتی هستیم
حمیدیان، مدیرعامل شرکت سنگآهن مرکزی ایران آخرین سخنران این برنامه بود که با اشاره به کسری حدود ۱۵ میلیارد دلاری صنعت معدن و فولاد کشور گفت: «اگر شرایط حوزه معادن و فولاد بهدرستی شناخته شود، مواجههای که مدیران بازارهای مالی با آن خواهند داشت از جنسی خواهد بود که هم مسائل این صنعت را حل کند و هم رونق جدی در فضاهای مالی صورت پذیرد.»
او در ادامه اضافه کرد: «سهم تسهیلات زنجیره فولاد از کل تسهیلات اعطایی بانکها در سال گذشته شش درصد بوده است. وقتی که آمار اوراق (بازار صکوک) را بررسی کنیم، یک سهم شش الی هفتدرصدی از بازارهای مالی متعلق به حوزه فولاد و معدن است. اگر به زنجیره فولاد و صادراتش نگاهی کنیم به طور میانگین حدود ۱۲ الی ۱۳ درصد از مجموع صادرات ما، صادرات مرتبط با این صنعت است. این در حالتی است که ما در این صنعت هزینههای زیادی را انجام دادهایم که خیلی از آنها مربوط به سختیهای مسیر و بخشهای هزینهبر آن بوده است و در حال حاضر روی نقطهای هستیم که آن سرمایهگذاریهای کلیدی در صنعت را انجام ندادهایم. این آمار در صورتی که آن حجم سرمایهگذاری مورد نیاز اتفاق بیفتد به شکل چشمگیری جابهجا خواهد شد.»
مدیرعامل شرکت سنگآهن مرکزی تأکید کرد: «صنعت فولاد به اندازه نصف مجموع نقشآفرینیای که در اقتصاد کشور دارد، از بازارهای مالی سهم میبرد. ما به دنبال متعادل کردن این حوزه هستیم و اینکه سهم صنعت فولاد از بازار مالی به همان میزان ۱۲ الی ۱۳ درصد برسد. همچنین این سهم در ادامه بتواند به ۱۷ الی ۲۰ درصدی برسد که با توجه به چشمانداز این صنعت و نقشی که میتواند در کل اقتصاد کشور داشته باشد، در نظر گرفته شده است.»
حمیدیان با اشاره به اینکه شرکت سنگآهن مرکزی جزو ۱۰۰ شرکت بزرگ کشور و قدیمیترین شرکت معدنی آهن ایران با بیش از ۵۰ سال سابقه معدنکاری است، تأکید کرد: «ما شاهد هستیم که همچنان این شرکت در بورس عرضه نشده و بازارهای مالی نتوانستهاند نقشآفرینی خود را در این زمینه داشته باشند. نکته مهم این است که بازارگردانها، فعالان صنعت مالی و فعالان صنعت فولاد هیچ کدام نسبت به این اتفاق حساس نیستند. این نشان میدهد که ما هنوز در حوزه ابزارهای تأمین مالی سنتی هستیم و این موضوع فقط محدود به بازیگران صنعت معدن و فولاد نمیشود، بلکه حتی بازیگران حوزه مالی هم باید در این زمینه فعالتر باشند. حداقل انتظار این است که چند صد شرکت بزرگ کشور در بورس باشند و برای رخدادن آن به یک همت و مطالبه جمعی نیاز است.»