پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آینده رقابت در نظام بانکی ایران چگونه است؟ / یادداشتی خواندنی از فرنود حسنی
تا پیش از ورود بانکهای خصوصی به صحنه رقابت در نظام بانکی کشور، روند حاکم بر این بخش مهم اقتصادی از دیدگاه رقابتی و توسعه بازار به دلیل نگاه و روحیه دولتی بسیار کند بود. آنچنان که اوج رقابت بانکها برای جذب منابع در آن دوره بانکی معطوف و متمرکز بر جوایز قرضالحسنه بود و در بهترین حالت بانکها سه نوع سپرده مدتدار، قرضالحسنه و جاری را به مشتریان خود پیشنهاد میکردند.
تاسیس بانکهای خصوصی و ورود آرام آنها به عرصه رقابت با بانکهایی با قدمت ۶۰ تا ۷۰ سال در آن زمان با نگاه جدید آنها در خلق ارزش برای مشتریان توام و همین کار باعث شد تا علیرغم تمام ترس و ناآگاهی جامعه نسبت به آینده بانکهای خصوصی در ایران، درصد محدودی از مشتریان ریسکپذیر و نوگرا به سوی بانکهای خصوصی گرایش پیدا کنند و تجاربی متفاوت با بانکهای دولتی را در شیوه رفتار کارمندان با مشتریان و دریافت خدمات کسب کنند.
شاید بتوان محور اصلی و نقش حضور ۱۶ ساله بانکهای خصوصی در نظام بانکی کشور را در سه محور خلاصه کرد؛ محورهایی که در نهایت منجر به تحریک و تحرک بانکهای دولتی در مواجه با رقبای جوانشان شد.
.
توسعه بستر خدمات بانکداری الکترونیکی
بانکهای خصوصی به دلیل کمبود شعب خود از یک سو و از طرفی همزمانی با روند توسعه فناوری اطلاعات در کشور از سوی دیگر، تلاش کردند تا به جای محدود کردن سرمایههای خود برای خرید و تجهیز شعب، زیرساختهای بانکداری الکترونیکی مانند اینترنتبانک، پایانههای فروشگاهی و خودپردازها را توسعه دهند تا از این طریق سطح دسترس پذیریخود را در جامعه بالا ببرند.
.
توسعه خدمات و محصولات جدید
بانکهای خصوصی به دلیل برخورداری از نیروهای جوان و همچنین پویایی ساختار در مقایسه با رقبای دولتی خود تلاش کردند با خلق محصولات جدید ظرفیتهای جدیدی را برای مشتریان خود ایجاد کنند و زمینه جذب و ماندگاری آنها را فراهم کنند.
.
بهینهسازی ساختار شعب
بانکهای خصوصی سعی کردند در روند دکوراسیون شعب، شیوه پذیرایی و پذیرش مشتریان تغییراتی ایجاد کنند و این کار برای بسیاری از افرادی که از ایستادن طولانی در صف شعب بانکهای دولتی خسته شده بودند جذاب و خوشایند بود.
تاکید بر سه محور مذکور تا جایی ادامه یافت که بسیاری از بانکهای دولتی تلاش کردند تا همین روند را پیش گیرند و خود را با این تحولات منطبق کنند که از نمونههای موفق آن در توسعه خدمات بانکداری الکترونیکی میتوان به بانک ملت اشاره کرد که با سرمایهگذاری بسیار توانست در میان رقبای خصوصی برای خود جایگاهی دست و پا کند.
پس از گذار بانکهای خصوصی و دولتی از این مرحله که میتوان از آن به یکسانسازی فرم خدماترسانی بانکی یاد کرد، پنج مقوله جدید به مرور شروع به خودنمایی کرد که بیشترین تاکید این روند بر محتوا و ساختار خدمات بود و در این میان برخی بانکها خیلی زود آن را در پیش گرفتند و برخی دیگر هنوز برنامه جدی برای حرکت به آن سمت از خود نشان ندادهاند. این روندهای تازه عبارت بودند از:
.
1. شیوه ارائه و کیفیت خدمات
آنچه در خصوص گرایش بانکها در این بخش میتوان گفت به تغییرات جدی در مراحل نیازسنجی، طراحی و ترویج محصولات بانکی اشاره دارد که زمینهساز حذف و یا الکترونیکی شدن بسیاری از فرآیندها شد و همچنین تلاش شد تا خدمات مطابق با تغییرات بازار و نیاز مشتریان تدوین و تغییر یابند. در خصوص شیوه ارائه نیز بانکها سرمایهگذاری بسیار زیادی برای تربیت نیروهای جوان و متخصص کردند تا بتوانند با رویکرد مشتریمحوری زمینه جذب و وفاداری مشتریان را فراهم کنند.
.
2. ویژهسازی خدمات
اتفاق مثبت دیگری که در سالهای اخیر شاهد آن هستیم توسعه روند ویژهسازی خدمات برای گروههای مختلف مشتریان بود که بانکها تلاش کردند به جای طراحی محصولات عام برای مشتریان مختلف محصولات اختصاصی تولید کنند. مانند محصولاتی که امروز بانکها برای گروههایی مانند پزشکان، وکلا و… طراحی و ارائه میکنند تا محصول با شرایط و اقتضائات کسبوکار مشتری منطبق باشد.
.
3. ویژهسازی مشتریان
گام مهم دیگری که به تازگی رخ داده است و برخی بانکها نیز اقداماتی در راستای آن آغاز کردهاند تفکیک مشتریان بانک بر اساس ارزش و سودآوری آنها بود که در این بخش برخی بانکها مانند بانک سامان مشتریان حقیقی خود را به گروههای ویژه و خاص و مشتریان حقوقی خود را به گروههای خرد و متوسط و کلان تقسیم کردند. همچنین برخی بانکهای دیگر مانند اقتصاد نوین و آینده نیز چنین تفکیکهایی را برای مشتریان خود قائل شدهاند.
.
4. خدمات ارزشافزوده
برخی بانکها با خلق خدمات ارزش افزوده سعی دارند خدمات خود را فراتر از خدمات بانکی توسعه دهند که در این میان یکی از بانکهای موفق بانک سامان است که با راهاندازی مرکز رزرو خدمات سرویس هایی مانند رزرو پرواز، ترانسفر فرودگاهی و شبکه تخفیف را برای مشتریان ویژه و خاص خود راهاندازی کرده است.
.
5. تقسیم بازار
گام نهایی و اساسی دیگری که بانکها خواسته و ناخواسته بر اساس شرایط بازار و یا بر اساس برنامه استراتژیک خود به آن سو کشیده شدهاند، تقسیم بازار بر مبنای محدوده نفوذ است. که تعیین این محدوده نفوذ بر مبنای شاخصها و دلایل بسیاری صورت گرفته است. بر این اساس برخی بانکها مانند کارآفرین، سامان، ملت و خاورمیانه با دیدی روشن بازار هدف خود را تعیین کردهاند و بسیار هوشمندانه در مسیر رسیدن به اهداف خود حرکت میکنند.
اما در میان پنج شاخص یاد شده، موارد چهارگانه اول مواردی درونی هستند که به روشها و شیوههای داخلی بانک برای توسعه مشتریان و خدمات مربوط میشود ولی مورد پنجم به مساله رقابت بیرونی و تعیین سهم بازار و تثبیت حضور یک بانک در بخشی یا همه یک بازار مربوط است که البته متاثر از موارد چهارگانه قبل از آن است. اما وقتی در سطح کلان و بازار رقابتی به آن پرداخته شود خواهیم دید که این بخش در واقع تعیینکننده روند آینده حرکت و فعالیت بانکها را تعیین میکند.
این مساله که بانکهای ایرانی با محدودیتهای سرمایهای و چالشها و نوسانات بازار کدام گوشه و برش از بازار را برای خود تعیین میکنند امروز دیگر نه بر اساس انتخاب بلکه بر اساس اجبار باید صورت گیرد چرا که تنوع بانکها و گستردگی بازار به یک بانک اجازه حضور و فعالیت و سرمایهگذاری در همه بخشها را نمیدهد و در نتیجه بانکها تلاش میکنند تا در بخش یا بخشهایی حضور قویتری داشته باشند که توانمندیها و ارتباطات بیشتری دارند.
برای شفافتر شدن بحث بهتر است با یک چارچوب کلی که به تقسیمبندی بانکها در ایران میپردازد آشنا شویم.
.
1. بانک های قرضالحسنه
نوع اول بانکها به خدمات عامالمنفعه مربوط میشود که میتوان این روش را بانکداری قرضالحسنهای نامید و صندوقهای قرضالحسنه، صندوقهای وام و پسانداز، اتحادیههای اعتباری و نظایر آن را زیرمجموعه این گروه قرار داد. از جمله این بانکها صندوق مهر امام رضا، بانک قرض الحسنه رسالت و… قابل ذکر هستند.
.
2. بانکهای تامین مالی
نوع دوم تامین مالی در سیستم بانکی، نظام تامین مالی خرد است و مجموعهای از فعالیتهای کسبوکارها و صنایع کوچک را تامین اعتبار میکند.
.
3. بانکهای توسعهای
در این نوع بانکها، ادبیات بنگاهی و حداکثرسازی سود مطرح نیست و نباید از بانکهای توسعهای انتظار سود مشابه بانکهای تجاری داشت چراکه این بانکها با هدف تسهیل جریان تجاری شکل گرفتهاند. شاید بتوان بانک توسعه صادرات را از این دسته به حساب آورد.
.
4. بانکداری تخصصی و حرفهای
این گروه، بانکهایی هستند که انواع خدمات بانکی را به اشخاص و شرکتها ارائه میدهند اما رویکرد مهم آنها توسعه خدمات بانکی در بخشی خاص است. بانک صنعت و معدن، مسکن، و کشاورزی نمونههایی از این دسته هستند.
.
5. بانکهای تجاری
این بانکها برای فعالیتهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت ساماندهی میشوند و هدف فعالیتشان تامین مالی بنگاههای کوچک و متوسط و نیازهای اقتصادی خانوارها و فعالان اقتصادی چه در بخش کوتاهمدت و چه میانمدت است.
آنچه که امروز در نظام بانکی ایران شاهد هستیم حرکت بسیاری از بانکهای تجاری به سمت تبدیلشدن به بانکهای تخصصی بر مبنای بازارهای تقسیمشدهای است که بانکهای کشور برای خود برگزیدهاند و این مساله خواسته و ناخواسته ناشی از محدودیتهای اندازه بازار ایران از یک سو و رشد کمی بانکها در سالهای اخیر است.
به عنوان نمونه بانک شهر با سرمایهگذاری شهرداری تهران ضمن بهرهمندی از گردش مالی این نهاد بزرگ، نیم نگاهی به گردش مالی حوزه پرداختهای خرد درون شهری دارد.
بانک کارآفرین که سالهای طولانی با مدیریت دکتر عقیلی به صورت خیلی محدود ولی کارآمد برخی صنایع ساختمانی، معدنی و صنعتی را مورد توجه قرار میداد همچنان این روند را ادامه میدهد.
بانک خاورمیانه که با نگاهی حرفهای از همان ابتدای کار موضع رسمی خود را مبنی بر ارائه خدمات تخصصی به شرکتهای مختلف اعلام کرد و بازار بانکداری خرد را رها کرد.
بانک سامان بیشتر تمرکز خود را بر بانکداری بینالملل و حوزه غذا و دارو معطوف کرده است و بانک ملت با در اختیار داشتن بازارهای بزرگی مانند نفت، پتروشیمی، حج و زیارت تقریبا در سطح کلان تکلیف خود را با رقبا مشخص کرده است و در بانکداری خرد نیز با توسعه زیرساخت های الکترونیکی مانند پایانههای فروشگاهی و باشگاه مشتریان نیم نگاهی به گردش مالی این بازار هم دارد.
با این تفاسیر و نمونهها باید اذعان کرد که حضور بانکها در بازارهای بیشتر و بزرگتر نیاز به افزایش سرمایه آنها دارد که در حال حاضر بهویژه در بانکهای خصوصی این مساله با چالشهای بسیاری همراه است، ولی از سوی دیگر تخصصیتر شدن بانکها در بخشهای بازار به رشد کمی و کیفی خدمات آنها در یک حوزه خاص کمک میکند و همچنین به فعالان اقتصادی نیز کمک میکند تا سادهتر و سریعتر به اهداف خود دست پیدا کنند. اما این نتیجهگیری به معنای ایجاد یک خط مرزی پررنگ و شفاف مابین بازارهای میان بانکها نیست و قطعا بانکها باید فراخور تلاش و رشد منابع، نیم نگاهی جدی برای ورود به بازارهای جدید و رقابت با هم داشته باشند و در واقع منطقیترین شیوه این است که بانک بر اساس استراتژیهای توسعهای خود پورتفوی مشخصی را برای خود فرض کرده و تلاش کند این پورتفو را با سهم بازار خود منطبق کند.
فرنود حسنی
منبع: پول پرس