پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در نشست ارزش آفرینی دیجیتال در بانکداری مطرح شد / منافع شرکا باید جایگزین منافع شرکتها شود
بهناز توحیدی / حاضران در نشست ارزشآفرینی دیجیتال در بانکداری به وضعیت ارزشآفرینی در اقتصاد دیجیتال کشور و نظام بانکداری پرداختند. از منظر عباس معمارنژاد، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد، مدل کسبوکاری بانکها زیانده است و تحول دیجیتال میتواند این زیانده بودن را جبران کند.
مجتبی توانگر،رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس معتقد است که دوران قانونگذاری پشت درهای بسته به پایان رسیده است و باید قانون با حضور تمام اعضای اکوسیستم تهیه شود. شهاب جوانمردی، مدیرعامل هلدینگ فناپ نیز روی توجه به خواست و نیاز مشتری در تولید محصول تأکید میکند.
به گزارش راهپرداخت؛ در نهمین همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت در اولین پنل تخصصی این همایش، که با مدیریت علی عبداللهی مدیرعامل شرکت ملی انفورماتیک برگزار شد سخنرانان چالشها و موانع موجود برای ارزشآفرینی در حوزه اقتصاد دیجیتال را مورد بررسی قرار دادند.
در این پنل، شهاب جوانمردی، مدیرعامل هلدینگ فناپ در صحبت خود با تأکید براینکه اصل ماجرای بحث تحول دیجیتال، مشتری است، گفت: «ما اکثر اوقات در اقدامات و برنامهریزی، مشتری را در نظر نمیگیریم. نگاه واقعی به مشتری نداریم. مشتری نهایی و خرد باید خیلی ارزیابی و رفتارشناسی شود؛ اما خیلی اوقات از مشتری غافل میشویم. واقعاً باید بررسی کنیم که خواست مشتری چیست و واقعاً از محصول ما رضایت دارد یا خیر. ما در خلوت خودمان یا براساس تصورات ذهنی خودمان محصولی تولید میکنیم. حالا به دنبال این باشیم که کدام از محصولات ما با اقبال مواجه میشود.»
او ادامه داد: «اگر بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم باید نگاهی به صنعت و ذینفعان و بالادستیها و پایین دستیها کنیم. ما هنوز در مورد کلان مسئلههای کشور موضوع تقابل دولتیها و خصوصیها را داریم. فاصله نامفهوم و ترجمهنشده اسناد بالادستی و برنامهها به قوت خود باقی است. هنوز نمیدانیم کلان انتظار دولت و حاکمیت از صنعت مالی چیست؟ کاری که ما الان انجام میدهیم، مورد قبول است؟ آیا کنترل پذیری بیشتر را میخواهیم مورد توجه قرار دهیم؟ هنوز من نمیدانم از منظر اسناد بالادستی یعنی اسناد بالاتر از بانکمرکزی چه کاری را انجام دهیم یعنی توسعه اتفاق میافتد؟ بعد مشخص نیست بازیگران چه نقشی دارند؟ هنوز نمیدانیم که بخش خصوصی کجا بایستد و وارد شود، زمینبازی است و کسی ایرادی نمیگیرد؟»
جوانمردی در بخش دیگری از صحبتهای خود به حوزه رگولاتوری پرداخت و گفت: «آیا دغدغه بانک مرکزی امروز نظارت است یا توسعه. ما در اخبار در مورد توسعه میشنویم و در عمل نظارت و کنترل بیشتر میبینیم. اگر فارغ از هر انتقادی،دغدغه نظارت بیشتر است،آیا اقدامات ما در این راستا هست؟ ما منابع محدود داریم. این منابع را به کدام هدف اختصاص دهیم؟ اصلا برنامهریزی کجای اقدامات ما قرار دارد؟ هرکدام از این سؤالها را که میپرسم در ذهن هرکدام از ما مثالهای متعددی میآید چون مدام با همه آنها مواجه میشویم.»
جوانمردی در ادامه سخنانش به مسائل موجود در بانکها پرداخت و بیان کرد: «در بانکها ما به دنبال فرصتها یا رفع تهدیدها هستیم؟ من در بانکها دیدم که به دیجیتالیشدن به عنوان رفع تهدیدها نگاه میکنند.یعنی مدینه فاصله دارند و برای رسیدن به آن، با ابزارهایی سعی میکنند از چیزهای دیگر فاصله بگیرند.»
او ادامه داد: «در سطح راهبردی چقدر شناخت داریم؟چیزی که میخواهیم به آن برسیم، چیست؟ کجاست؟ چطور میتوانیم ترسیم کنیم و دستاورد نهایی چیست؟ چقد سایر بازیگران را در این عرصه به رسمیت میشناسیم؟ این مسئله همه ماست. همه یک محور داریم که خودمان هستیم و بقیه بازیگران را به رسمیت نمیشناسیم. در رفتارها و سیاستهای ما به رسمیت شناختن بازیگران دیگر وجود ندارد.»
به گفته جوانمردی گاهی نمیدانیم تمرکز ما کجاست؟ همهچیز را میخواهیم اما دقیقاً چقد وقت، صبر، حوصله و منابع داریم و آیا برنامه ما براساس حوصله و صبر و منابع ماست؟ او دراین مورد توضیح داد: «هنوز که هنوز است روی بازاری که تصورات قبلی داریم، برنامهریزی میکنیم. درصورتی که روحیهها و توقعهای مشتری سال به سال عوض میشود. حالا آیا به دنبال رفع ریشهای مشکلات هستیم؟ یا دنبال حل و فصل مقطعی مشکلات هستیم؟»
جوانمردی باقی صحبتهای خود را به چالشهای شرکتها اختصاص داد و گفت: «در سطح شرکتها ما واقعاً از نگاه مهندسزده جدی رنج میبریم و فکر میکنیم بهتر از مشتری میفهمیم. در کشورهای در حال توسعه براساس فشار تکنولوژی محصولی تولید میکنند و این موضوع هم وارد کشور ما میشود. در صورتی که نمیتوانیم روی فشار تکنولوژی برنامهریزی کنیم و باید روی نیاز مردم برنامهریزی کنیم.»
مدیرعامل هلدینگ فناپ همچنین در ادامه اظهار کرد: «برای بازاری که ظرفیت و منابع و نیرو ندارد، میخواهیم تکنولوژی جدید را وارد کنیم. باید این موضوع را بفهمیم که بازار ما با بازارهای توسعهیافته فرق دارد. گاهی در سطح شرکتها معتقد هستیم که محصول مال ماست. حواسمان نیست این باید روی چه زیرساختی و با چه سرمایهگذاری بنشیند. وقتی ارزش ایجاد شد، سهممان را برداریم. در صورتی که باید حداکثرسازی منافع خودمان به حداکثرسازی منافع شرکایمان و منافع اکوسیستم تغییر پیدا کند.»
جوانمردی با بیان اینکه عدم اطمینان جدی در شرکتها وجود دارد، گفت: «در مسائلی که در حوزه سرمایه انسانی و اجتماعی وجود دارد و عدم اطمینانی که در لایه لایه مردم و همکارانمان موج میزند تا عدم ثبات اقتصادی باعث شده که به راحتی جرات سرمایهگذاری برای خدمات و محصولات جدید را نداشته باشیم.گاهی مسیر ورود به حوزههای جدید سخت و ناهموار و پیچیده است که ترجیح میدهیم در اقیانوس قرمز حرکت کنیم و شکست بخوریم ولی وارد عرصه جدید نشویم.در صورتی که اگر بازنگری به بازار داشته باشیم، متوجه میشویم که خیلی از موضوعات اصلا قابلیت ورود جدید را ندارند و اقتصادی نیستند. یعنی اگر مسائل رگولاتوری حل و فصل شده باشد و پذیرش بازار هم داشته باشد اما بخشی از آن اقتصادی نیست.
نمیتوان پشت درهای بسته قانون نوشت
مجتبی توانگر، رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس در این پنل در پاسخ به این سوال که «وضعیت ارزشآفرینی در اقتصاد دیجیتال چگونه میبینید؟» گفت: «ارزش باورها و عقایدی است که برای ما مهم است. هدف از ارزشآفرینی دیجیتال چیست؟ ارزشآفرینی دیجیتال، یعنی میخواهیم ارزشی در بحثهای اقتصادی و بانکی ایجاد کنیم.ارزشآفرینی دیجیتال یعنی بهبود وضع زندگی مردم است، یعنی پدیدهای که با استفاده از آن دنیا رابه جای بهتری تبدیل کنیم.»
او ادامه داد: «صرفا با دیجیتالی شدن و ماشینی شدن سطح زندگی بهبود پیدا نمیکند. شاید حتی اتفاقاتی رخ دهد که دسترسی ما به برخی خدمات محدود شود. به همین خاطر میگوییم که باید سواد رسانهای و سواد دیجیتالی ما بیشتر شود. چون بخشی از جامعه هنوز نتوانستند با دیجیتالیشدن ارتباط برقرار کنند.»
به باور توانگر اگر برخی جاها ارزشآفرینی دیجیتالی رخ نداده، شاید به خاطر قوانین سختگیرانهای بوده که ما و همکاران ما در قبل در مجلس یا در بانک مرکزی وضع کردند و جلوی نوآوری را گرفتند. به گفته توانگر حتی بانک مرکزی گاهی نقش رقیب دارد به جای اینکه رگولاتور باشد.
او در ادامه صحبتهای خود به اقدامات مجلس درمورد کمک به اقتصاد دیجیتال اشاره و بیان کرد: «ما در مجلس به مواردی که به بهبود زندگی و ارزشآفرینی کمک کند، پرداختیم. ما قانون جهش تولید دانش بنیان را داریم. کسانی که در این زیست بوم هستند، حتما از مترقی بودن این قانون صحبت میکنند. به تازگی قانون دوام را درحوزه تبادل داده تصویب کردیم. تبادل دیتا یکی از پارامترهای مهم برای ارزشآفرینی است.»
رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس با اشاره به این موضوع که برای بهبود وضعیت، باید در قانونگذاری تغییراتی ایجاد کنیم، گفت: «هماکنون قانونگذاری با مشارکت خود اکوسیستم ممکن است. دورانی که در اتاق بسته مقرراتنویسی کنند، گذشته است و فقط با گفتوگو میتوان این کار را انجام داد.»
توانگر در بخش دیگری از صحبتهای خود، به نامههایی که برای وزیر ارتباطات و رئیسجمهوری ارسال کرده بود، اشاره و بیان کرد: «در این چند وقت ۲ نامه منتشر کردم؛ یکی به آقای رئیسی به عنوان رئیسجمهور و رئیس شورای عالی فضای مجازی ارسال کردم که جواب مختصری هم دریافت کردم. نامه دیگر درمورد میزان ترافیک مصرفی این فضا به وزارت ارتباطات بود. در مجلس مسئولیت بحث اقتصاد دیجیتال را دارم و رئیس مجلس هم شخصاً از من پیگیر هستند. پیش از اینکه از زیرساختهای بانک مرکزی توقع داشته باشیم، واقعاً اختلالاتی در فضای اینترنتی شکل گرفته و محدودیتهایی ایجاد شده و با وزارت ارتباطات در حال صحبت هستیم.»
به گفته توانگر، وزارت ارتباطات در حوزههایی پذیرفته که باید اختلالها را رفع کنند و نمایندگان هم در مجلس هرآنچه در توان دارند، انجام میدهند.
توانگر در پاسخ به سوال دیگری درمورد طرح صیانت و ایجاد مانع برای اعضای اکوسیستم گفت: «برخی از دوستان به دنبال این هستند که طرح صیانت را تصویب کنند و میخواهند در فضای مجازی کاری انجام دهند و ما باید به دنبال این باشیم که به نفع مردم این طرحها تعدیل شود.»
توانگر تأکید کرد که تا زیرساخت فراهم نشود، هیچ اتفاقی نمیافتد و در این مورد توضیح داد: «سال ۱۳۹۰ اوبر شکل گرفته بود. این ایده در ذهن اعضای اکوسیستم ایران هم شکل گرفته بود اما چون اینترنت جوابگو نبود، نمیتوانستیم عملی کنیم. وقتی به سمت افزایش پهنای باند و افزایش سرعت اینترنت رفتیم، سال ۹۵ به تاکسی اینترنتی رسیدیم. ایده در ذهن جوانان مستعد ایرانی بود یا درمورد بحث دعوای صداوسیما و VODها.»
او در ادامه افزود: «تولیدات خوبی در این پلتفرمها اتفاق افتاده است و هرکجا بخواهید میتوانید بهترین فیلمها را ببینید. اگر این زیرساخت فراهم نبود،نوآوری در VODها رخ نمیداد.»
توانگر بار دیگر تأکید کرد که بانک مرکزی باید نقش بازیگری خود را کمرنگ کند و نمایندگان در مجلس به این باور رسیده است که در اتاق دربسته نمیتوان قانون نوشت و اگر بخواهیم، جامعه به ما اجازه نمیدهد و حتی قانون دانش بنیان را هم به کمک اکوسیستم تهیه و تدوین کردیم.
مدل کسبوکار نظام بانکی ما زیانده است
عباس معمارنژاد، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد به چالشهای حوزه ارزشآفرینی پرداخت و گفت: «هر کسبوکاری چند هدف را دنبال میکند؛ به دنبال درآمد بالاست، مشتری داشته باشد و هزینه پایین داشته باشد و محصولات باکیفیت ارائه دهد. در فضای سنتی دستیابی به همه این اهداف امکانپذیر نیست. در فضای تحول دیجیتال میتوان به این اهداف دست پیدا کرد. در نظام بانکی ۴ راهکار برای ارزشآفرینی دیجیتال وجود دارد؛ یکی خود تحول دیجیتال، فراگیری مالی، نقش بانکها در تأمین مالی زنجیرهای ارزش و رویکرد اکوسیستمی در نظام بانکی.در حوزه تحول دیجیتال هم سندی تنظیم و منتشر شد.»
معمارنژاد با بیان اینکه وقتی صحبت از دیجیتال میشود،همه به دنبال فناوری میروند، گفت: «در صورتی که فناوری بخش کوچکی از تحول دیجیتال است. مطالعات محققان و شرکتهای مهم دنیا نشان میدهد که اگر سهم فناوریهای نوین در کاهش هزینه بین ۵ تا ۱۰ درصد باشد، سهم اصلاح فرآیندها بین ۱۰ تا ۲۰ درصد است و تبیین استراتژیها بالای ۲۵ درصد است. پس تحول دیجیتال ۳ بال دارد. بال مدل کسبوکار، بال دیگر فرایندهای کسبوکاری و یک بال دیگر فناوری نوین.»
معمارنژاد در ادامه صحبتهای خود با تأکید براینکه مدل کسبوکار نظام بانکی کشور کلاً زیانساز است، گفت: «شاید به خاطر ارزیابی دارایی بانکها سودآور باشند اما واقعیت این است که عملیات بانکی زیانده است. این زیانده بودن هم دلایل مختلفی دارد مانند عدم اعتبارسنجی دقیق، عدم تطبیق استراتژی و نظام کارمزدی نظام بانکی و غیره است.»
به گفته معمارنژاد راهکاری که میتواند مدل کسبوکارهای بانکی را از زیاندهی نجات دهد، بحث تحول دیجیتال است.
او به ازیاد شعبههای بانکی درکشور انتقاد کرد و گفت: «در نظام بانکی کشور حدود ۲۲ هزار شعبه وجود دارد. حالا مدیران میخواستند فراگیری مالی را انجام دهند و خدمات خود را به همه مردم در سراسر کشور ارائه دهند و تصمیم گرفتند شعبه درست کنند. براساس تراکم جمعیت و جغرافیا ۱۲ هزار شعبه بانکی بیشتر نیاز نداریم و ۱۰ هزار شعبه زیادی است.»
به گفته معمارنژاد، براساس گزارشها بالای ۹۲ درصد تراکنشهای مالی در فضای مجازی و الکترونیکی انجام صورت میگیرد و تنها ۸ درصد در شعبه انجام میشود و باید به این سمت تغییر مسیر دهیم.
او در ادامه صحبتهای خود به چالشهای حوزه تحول دیجیتال اشاره کرد و گفت: «ما اگر بخواهیم به چالشهای تحول دیجیتال اشاره کنیم؛ در حوزه راهبری و رهبری دچار چالش هستیم، در حوزه استراتژی دچار چالش هستیم. بانکها همه کار انجام میدهند. مگر همه بانکهای ما بانکهای جامع هستند که همهکار انجام میدهند؟»
معمارنژاد در ادامه افزود: «در بعد مشتری هم ما با چالش روبرو هستیم. ما هنوز در حوزه مشتریان بخشبندی نداریم یعنی نیاز مشتری و سفر او را مدیریت نکردیم. در بعد فناوری و در حوزه فناوری و زیرساخت مشکل داریم.در بحث فرهنگ و آموزش مشکل داریم. تا فرهنگ سازمانی تغییر نکند، امکان پیادهسازی تحول دیجیتال وجود ندارد. در بحث قانونگذاری و الزامات بالادستی هم چالش وجود دارد.»
بانکها با اعضای اکوسیستم همکاری کنند
پیام حنفیزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی همچنین در صحبتهای خود با طرح این سوال که آیا بانک میتواند در تمام بخشبندیهای صنعت نوآوری فعالیت کند، گفت: «اگر بانکها بخواهند وارد حوزه تکنولوژی شود،از فعالیت اصلی خود دور میشود. از آنجایی که پیادهسازی تمام نوآوریها در صنعت بانک پیچیده است، تنها ۳۰ درصد نوآوریها در دنیا موفق بوده که حال این سوال مطرح میشود که بانکها برای تحول دیجیتال باید چکار کنند؟»
او ادامه داد: «تحقق یک مدل کسبوکار بدون مشارکت اعضا اکوسیستم میسر نیست و بهعبارتی بخشی از اعضا اکوسیستم در حوزههای مختلف مشارکت میکنند.پس بانکها شبکه اتحاد با بازیگران اکوسیستم تشکیل دهند. گاهی بانکها در مدل کسبوکارهای یک صنعت دیگر مشارکت میکنند و در اکوسیستمهای غیربانکی حضور مییابند.»