پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
الکامپ ما، جیتکس آنها و یک پیچ تاریخی / هماهنگی عجیب و غمانگیز در راندن کارآفرینان ایرانی و جذب آنها توسط کشورهای همسایه
جیتکس امسال خودش را بازطراحی کرده و به نظرم بهتر از هر زمان دیگری شده بود؛ رویدادی که هم بخشهای ثابت خودش را دارد و هم بخشهای جدیدی به آن اضافه شده است. فقط یک سالن بزرگ برای کسبوکارهای رمزارزی بود و یک سالن بزرگ دیگر برای کسبوکارهای حوزه فینتک. بخشهای مهم فناوری مانند هوش مصنوعی، خدمات ابری، بیگدیتا و اینترنت اشیا هم قسمتهای مجزایی داشتند. کمپانیهای بزرگ و کوچک در کنار هم بودند و امسال تعداد بازدیدکنندگان نیز به طرز محسوسی افزایش یافته بود؛ البته مساحت سطح نمایشگاه هم بیشتر شده بود. با در نظر گرفتن این پیشرفتهای روبهجلو چگونه میتوانیم از رویدادی مانند الکامپ صحبت کنیم که تاکنون در چهار زمان از پیش تعیینشده برگزار نشده و آبانماه پنجمین زمان تعیینشده برای برگزاری این رویداد است؛ زمانی که هنوز معلوم نیست در آن زمان رویداد الکامپ برگزار میشود یا خیر. جیتکس در چند سال گذشته از کرونا ضربه خورده بود، اما با برنامهریزی و بازطراحی خودش را احیا کرد و نشان داد که با اختلاف، پیشروترین رویداد منطقه MENA است؛ هرچند خودشان ادعا دارند حالا دیگر رویدادی برای همه جهان هستند و همین را هم در لوگوی خودشان آوردهاند و جیتکس امروز جیتکس جهانی نام دارد. با اینکه به جز یک کسبوکار خصولتی، کسبوکارهای ایرانی در این رویداد بهطور مستقل غرفه نداشتند، اما تعداد ایرانیان حاضر در نمایشگاه به طرز محسوسی زیاد بود. اگر در فضای بزرگ نمایشگاه قدم میزدید، حتماً بهکرات به ایرانیانی برمیخوردید که سعی کرده بودند چراغخاموش به نمایشگاه بیایند. همزمان با حضور بسیاری از مدیران ایران در این رویداد، در توییتر هم برخی گردوخاک کرده و سعی کردند با ایجاد شرمندگی برای کسانی که به این رویداد جهانی رفته بودند، کاری کنند که شرایط سختتر از آنچه هست، بشود. مدیران و کارشناسان فناوری حاضر در رویداد اما بهدنبال فرصتها میگشتند. هرچند پای ثابت همه صحبتها وضعیت اینترنت در ایران بود و ناامیدی در حرفهای همه موج میزد، اما آنچه بهطور واضح خودنمایی میکرد، بررسی دوبی و کشور امارات برای شروع کسبوکار بود. اگر پیش از این افراد به فکر مهاجرت بودند و بهمرور پای کسبوکارها به مهاجرت باز شد، حالا به نظر میرسد کامیونیتیها و گروههای شرکتی در حال فکرکردن و بررسی مهاجرت هستند. پیش از این هم گفته بودیم که امارات برنامههایی برای جذب ۱۰۰ هزار برنامهنویس دارد و تلاش میکند شرایط زندگی و کار را نسبت به گذشته تسهیل کند. همین امروز هم بسیاری از کسبوکارهای موفق جهانی در حوزههای پیشرو سعی کردهاند دفاتری در دوبی داشته باشند. امروز نسبت به گذشته شرایط برای فعالیت آسانتر شده است. از آن سو به نظر میرسد اقتصاد دیجیتال در ایران به یک پیچ تاریخی رسیده؛ پیچی که احتمالاً خیلیها از آن جان سالم به در نمیبرند و آنهایی که باقی میمانند در نهایت همان مسیری را میروند که سالها قبل مخابرات رفت. ظاهراً تنها عرصهای که در سالهای گذشته توانسته بود رشد کند، حالا به نقطه پایان رسیده است. به نظر میرسد محدودیتها تازه شروع شده و این همه رشد، کارآفرینی، اشتغالآفرینی و ارزشآفرینی قرار است دود شود و به هوا برود. گویا دستاوردهای خیرهکننده اقتصاد دیجیتال برای برخی خوشایند نیست؛ حالا قرار است سر این پیچ محکم بپیچیم تا برخی از اتوبوس به بیرون پرت شوند، حتی ممکن است رانندهها هم تغییر کنند و بدتر از همه اینکه هیچ تضمینی هم برای باقیماندن اتوبوس در مسیر وجود ندارد و شاید با یک مینیبوس و حتی یک ون مسیر را ادامه دهیم! ظاهراً برای برخی مهم نیست که این شرایط سخت در نهایت ما را وارد یک حلقه تکرار میکند و در نهایت به کوچکترشدن ایران منجر میشود. احتمالاً برای برخی مهم نیست که فرصتها محدود هستند و مهمترین کار تنظیمگر این است که خط قرمزها را روشن کند و اجازه دهد مردم خودشان مسیر را با هر سرعت و کیفیتی که میخواهند، طی کنند. گویا این تنها عرصهای که توانسته بود از آفت دولتیها دور بماند و نوآوری در آن اهمیت داشت هم قرار است کوبیده شود و در نهایت بنایی نیمهکاره ساخته شود و همان راهی را برویم که در صنعت خودرو رفتیم. از یک طرف همسایه ما تلاش میکند شرایط کسبوکارها را تسهیل کند و از همه جهان دعوت کرده به این منطقه بدآبوهوا بیایند و از آن سو برخی فشار میآورند که آنهایی هم که ماندهاند، رها کنند و بروند. عجیب هم هماهنگ هستند!