پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کسبوکارهای خرد را جدی بگیریم
المیرا حسینی، دبیر تحریریه کارنگ / در روزهای اخیر شاهد قطعی و کندی اینترنت و محدودیت گسترده پیامرسانها و شبکههای اجتماعی بودهایم. واتساپ، اینستاگرام، وایبر و هر جا که قابلیت چت و ارتباط جمعی فراهم بوده، با فیلتر مواجه شده و حتی در زمانهایی که مثلاً اینترنت متصل است، اپهای داخلی مثل اسنپ هم با التماس بالا میآیند. این راهحلی بوده که عدهای از تصمیمگیران و مسئولان برای مواجهه با ناآرامیهای چند روز گذشته در پیش گرفتهاند و جناب وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات هم در واکنش به این وضعیت با لبخند به خبرنگاران اعلام کرده که احتمال بازگشت وضعیت به روال سابق فعلاً وجود ندارد. در این بین هم سازمان نصر تهران بیانیه داده و در خصوص وضعیت اینترنت هشدار داده و هم انجمن تجارت الکترونیک از مرگ کسبوکارهایی گفته که بهواسطه این تصمیم به وقوع میپیوندد، اما ظاهراً فعلاً برنامه این است که گوشها بر توصیههای نخبگان بسته بماند.
در این مدتی که از انتشار کارنگ میگذرد، ما با حدود 50 کسبوکار اینستاگرامی گفتوگو کردهایم، عکسشان را روی جلد مجله آوردهایم و از کسبوکارهای کوچک و متوسطی گفتهایم که با سرمایه اندکی میتوانند آغاز شوند و برای یک نفر یا بیشتر درآمد ایجاد کنند. این افراد نه باری روی دوش بانکها گذاشتهاند، نه چشم طمع به جیب دولت داشتهاند و نه حمایت خاصی دریافت کردهاند. آنها هر هنری را که بلد بودند، به کار بستهاند، کمکم مخاطب خود را یافتهاند، اعتماد ایجاد کردهاند و بعد از چندی توانستهاند روی پای خود بایستند و حتی گاهی درصدد گسترش کار برآمدهاند. در اغلب گفتوگوهای کارنگ با این افراد، یک نگرانی بیش از همه به چشم میخورد؛ نکند حاکمیت با فیلتر اینستاگرام، راه را بر امرار معاش آنها ببندد. آن هم در زمانهای که با افزایش روزافزون قیمتها، کسی پولی در بساط ندارد که آن را در روزهای گرفتاری خرج کند و همزمان به فکر راه چارهای باشد.
این روزها در همان پلتفرمهایی که فیلتر شده، ویدئویی از رئیسجمهور دست به دست میشود که آقای رئیسی در جواب کسانی که او را به فیلترینگ اینستاگرام در صورت روی کار آمدن متهم میکنند، میگوید چرا باید محل کسب مردم را تعطیل کند، آن هم در حالی که حتی دخترانش از فروشگاههای آن خرید میکنند؟ اما امروز به مردم گفته میشود که اشتباه کردهاند کسبوکار خود را در پلتفرمی راه انداختهاند که خارجی است و باید به پلتفرمهای داخلی مراجعه کنند. غافل از اینکه عضویت در هیچ پلتفرمی با اعمال زور و سلیقه ممکن نیست. معلوم نیست چرا حاکمیت اصرار بر راهی دارد که پیشتر پیموده و از آن جواب درخوری نگرفته است.
فیلترینگ اینستاگرام و پلتفرمهای دیگر که در وهله اول بیاعتنایی به حقوق شهروندی مردم است و در قدم بعدی، آسیب جدی رساندن به بدنه بهشدت نحیف اقتصاد کشور، بهوضوح پاککردن صورتمسئلهای است که میتواند مسائل بهمراتب بغرنجتر دیگری بیافریند؛ مسائلی که دیگر نمیتوان آنها را گردن پلتفرمهای خارجی و دسیسه بیگانگان انداخت. نتیجه گوشبستن بر صدای کارشناسان و توصیههای آنان، چیزی جز بروز اتفاقات فاجعهبار نبوده و چه خطایی بزرگتر از اینکه آزموده را بارها و بارها بیازماییم؟
فیلترینگ شاید بتواند مانند مسکنی عمل کند – هرچند در این هم شک و تردید وجود دارد – اما دومینووار به وقوع اتفاقاتی منجر میشود که اولین نتیجه آن یأس و ناامیدی از راهاندازی کسبوکار؛ آن هم از نوع نوآورانهاش است. قطع ارتباط با جهان به هر بهانهای، به افزایش بیکاری، افزایش ریسک سرمایهگذاری و کاهش سرمایهگذاران، شیوع ناامیدی در جامعه و افزایش نرخ مهاجرت نیروی مستعد و… میانجامد و جامعهای سرخورده و ناراضی میسازد.
برای همین است که نمیدانم آقای زارعپور به چه چیزی لبخند میزند. به نارضایتی بیشتر؟ به وضعیت اقتصادی شکنندهتر؟ به بیپولی و بیکاری کسانی که امیدشان از آنها گرفته شده است؟ و…
کاش میگفتید بر چه چیزی لبخند میزنید، شاید ما هم آن را خندهدار مییافتیم و همراه با شما میخندیدیم.