پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
رویداد روز جهانی طراحی با حمایت پیپینگ برگزار شد / دنیای طراحی در ایران به استراتژیهای جدیدی نیاز دارد
رویداد «هندسه خانه» به مناسبت روز جهانی طراحی روز پنجشنبه 8 اردیبهشت به همت آکادمی پیپینگ بهصورت آنلاین برگزار شد. در این رویداد، دو پنل برگزار شد که در پنل اول به «معلقماندن در دوران گذار» پرداخته شد و در پنل دوم «زمانی برای ریبرندینگ» بررسی شد. در پنل اول علیرضا نیکوکار، دبیر علمی رویداد، مُبَلغ استراتژی مدیریت تجربه و مربی چابکی، مجری بود و صالح برادران امینی، مدیرعامل آژانس دیزاین دیگرگون؛ حامد بیدی، مدیرعامل کارزار؛ کاوه یزدیفرد، بنیانگذار آژانس دیزاین نوآوری کوالیا و رامین خطیبی، بنیانگذار استودیو دیزاین نیز بهعنوان سخنران حضور داشتند. در پنل دوم نیز علیرضا تهرانی، پروداکت دیزاینر کارزار نقش مجری را بر عهده داشت و خیام عسگری، مؤسس و مدیر مدرسه بازاریابی تهران؛ یوسف شیروانیان، مشاور استراتژی برند شاپرک آبی؛ نگار پورشعبان، مدیر تجربه مشتری تپسی و سارا آقاکوچکیان، پروداکت دیزاین چپتر لید باسلام بهعنوان سخنران به موضوع «ریبرندینگ» پرداختند.
معلقماندن در دوران گذار
پنل اول رویداد «هندسه خانه» با توضیحی درباره روز جهانی طراحی و نقش آن در ایران آغاز شد. در ابتدا علیرضا نیکوکار با مروری بر این روز جهانی به قویشدن نقش استارتاپها و کسبوکاری آنلاین بعد از شیوع کرونا اشاره کرد. روز جهانی طراحی که از سال ۱۹۹۵ جشن گرفته میشود، یادآور تأسیس شورای بینالمللی دیزاین در ۲۷ آوریل ۱۹۶۳ است. طراحان سراسر جهان این روز را جشن میگیرند و با برگزاری رویدادهای مختلف، به بررسی طراحی بهعنوان ابزار و هنر نشسته و درک خود از مسائل را به اشتراک میگذارند.
کاوه یزدیفرد، با اشاره به عنوان پنل که مبنی بر دوران گذار بود، توضیح داد: «عدم قطعیت اکنون چالشی است که کسبوکارها با آن درگیر هستند، اما من معتقدم در ایران امروز تصمیماتی میگیریم که مخرب است یا تصمیماتی میگیریم که شدنی نیستند. در حالی که این عدم قطعیت اجازه نمیدهد میانمایه باشیم و بهنوعی یک فرصت است. نمیتوان با یک ظاهر جذاب و باطن توخالی سرپا ماند. از این جهت تعلیق فرصتی است که ببینیم چطور ذهنیت خودمان را برای رویکرد جدید آماده کنیم. گرچه ظاهرش تلخ است، اما دلیل این تعلیق میتواند دلیل رشد ما باشد.»
در ادامه رامین خطیبی، سخنران دیگر این پنل عنوان کرد: «پاسخدادن و فکر کردن به یک پرسش برای ما باید خیلی مهم باشد. اینکه نقش دیزاینرها در وضعیت فعلی چگونه خواهد بود؟ در ابتدای کار دیزاینرها به سراغ شناخت مسئله میروند و بعد به سراغ تعریف مسئله میروند. شرایطی که اکنون در ایران وجود دارد، میطلبد ما بدانیم رویکرد دیزاینکردن چیست. روز طراحی یک تلنگر است برای دیزاینرها که ابزارها و رویکردهای خود را بازتعریف کنند.»
او ادامه داد: «ضرورت دارد ما نگاه رو به مقصد را رها کنیم و متوجه شویم در این مسیر چه چیزهایی وجود دارد. این دقیقاً همان دوران گذار است. رویکردمان میتواند این باشد که خود این فرایند، چه اتفاق جالبی است. ما وقتی طراحی میکنیم، میخواهیم به یک وضعیت مطلوبتر برسیم. تکرارها و بازطراحی مهم است، اما میتوان سعی کرد از فرصتها نیز بیشتر استفاده کرد. شرکتها به سراغ ما آمدند و همین موضوع ما را مجبور کرد به این فکر کنیم که اکنون چه کنیم که پیشتر انجام نمیشد. این فرایند همزمان با دیجیتالشدن و پررنگشدن بحث عدالت آموزشی شد. پیچیدگیهایی که این وضعیت ایجاد کرد، گرچه کار را سخت میکرد اما از این لحاظ که رو به پیشرفت بود، جذاب است. دیزاینرها مجبور شدند به ابزارها و کار خود دوباره نگاه کرده و بر اساس شرایط فعلی همهچیز را بازنگری کنند.»
صالح برادران امینی نیز با اشاره به چالشهای دنیای طراحی در ایران توضیح داد: «در سال گذشته در حوزه ما اقبال زیادی به طراحی شد. بهطوری که تعداد پروژههای ما رشد قابل توجهی داشت. کسبوکارها گویا ضرورت رفتن به سمت دیزاین را بیشتر احساس کردند. ابهامات و تغییرات سریع در شرایط فعلی ایران باعث شد جذابیتهای دیزاین بیشتر شود. ما توانستیم با شرکتهای مختلفی وارد کار شویم که نشاندهنده رشد و ضرورت استفاده از دیزاین است. قراردادهای سالیانه قابل تمدید بستیم و برخی شرکتها هم که به شکل سنتی به سراغ دیزاین نمیرفتند، اکنون وارد ایجاد زیرساخت شدهاند. اتفاقاً فرصت خوبی برای پروموتکردن دیزاین در شرایط ابهام است.»
حامد بیدی سخنران دیگر این پنل نیز با مرور دوران گذار و ارتباط آن با دنیای دیزاین بیان کرد: «یکی از این گذارهای بزرگ که سالهاست درباره آن بحث میشود، دوران گذار از سنت به مدرنیته است. این موضوع را در جاهای مختلف میبینیم که هم از سنت عبور کردهایم و هم هنوز مدرن نشدهایم. در این فضا به دیزاین فکر کردن کمی پیچیده است. اگر همین تقابل را در توسعهنیافتگی و توسعهیافتگی ببینیم نیز همین وضعیت است، ما نه توسعهیافتهایم و نه توسعهنیافته. بسیاری از متدها در دیزاین در دنیای مدرن تعریف شده و ما همان ابزارها را به دنیایی میآوریم که هنوز همه عناصر مدرن نشدهاند. شاید ما در دیزاین باید به این فکر کنیم که متدها و زاویه دید برای جامعهای که هنوز بهطور کامل مدرن نشده، چطور میتواند مناسبسازی شود.»
او ادامه داد: «اگر سبک زندگی و محیط فیزیکی را نیز در تقابل زندگی دیجیتال قرار دهیم، مشاهده میکنیم که معنای پول در حال تغییر است. بههرحال میدانیم که روزی پول ما کریپتو میشود. این گذار از حالت فیزیکی به دیجیتال چیزی است که دیزاینر باید به آن توجه کند. گذار از دنیای آفلاین به آنلاین هم یک فرصت است که بهنسبت متأخر است و در مقیاس امروز همه شئون زندگی را درگیر کرده است. هنوز دغدغه دیزاینرهای ما این است که تا زمانی که پیشالگوهایی در اینترنت وجود دارد، دیزاین چطور میتواند به کار بیاید. در بسیاری جاها دیزاینکردن حرکتی دموکرات و مردمیتر شده است. اکنون میلیونها شهروند درگیر این هستند که استوری خود را چطور بگذارند که جذابتر باشد؛ بنابراین ضرورت استفاده از دیزاین بسیار فراگیرتر شده است. در شرایط جدید هنوز دیزاینرها جای خود را پیدا نکردهاند و فکر میکنند باید مهارتفروشی کنند، در حالی که اکنون باید به ایجاد ارزش فکر کنیم.»
در مجموع در این پنل هر کدام از سخنرانان به چالشهای فعلی طراحان پرداختند و از این صحبت کردند که ضروری است دیزاینرها خود را بهروز کرده و با شرایط جدید وفق دهند. در شرایط جدید همزمان با اوجگیری ضرورت استفاده از دیزاین، ابزارهای دیزاین در سطحهای مختلف قابل دسترستر شده است. به همین دلیل ضروی است که در این دوره گذار دیزاینرها به خلق ارزش فکر کنند و از این فرصت برای بازنگری ابزارها و رویکردها در دنیای دیزاین استفاده کنند.
زمانی برای ریبرندینگ
پنل دوم این رویداد به موضوع دیگر دنیای طراحی پرداخت و سخنرانان از ضرورت «ریبرندینگ» و ابزارهای موجود و چالشهای آن صحبت کردند.
خیام عسگری با اشاره به تعریف ریبرندینگ و تفاوت آن با ریدیزاین توضیح داد: «زمانی به سراغ ریبرندینگ میرویم که سازمان میخواهد یک نمای جدید از خودش نشان دهد. این فرایند را حیات دوباره بخشیدن به سازمان میگویم که میتواند در سطوح مختلف اتفاق بیفتد. حوزه ریدیزاین فقط ظاهر را تغییر میدهد. ریپوزیشن میخواهد منزلت جدید پیدا کند. در نهایت در ریبرندینگ حتی اسم هم عوض میشود و تغییرات بسیار اساسی است. هر کدام از اینها هم دلایل مارکتینگی و بیزینسی دارد. در ریبرندینگ احتمالاً شرکا، جهتدهی و مأموریت شرکت تغییر میکند.»
او اضافه کرد: «در کنار اینها باید حواسمان باشد در برخی مواقع اطلاعات میتواند گولزننده باشد. مثال بزنم؛ برندینگ را که میخواهند درس بدهند از آن تست معروف مزهکردن کوکا و پپسی استفاده میکنند که گویای تأثیر برند بر میزان جذابیت است. موضوع علاقه و عاطفه بسیار مهم است، نمیتوان با باورهای مشتری بهراحتی بازی کرد. مثل این است که در ساندویچی فریکثیف پذیرایی لاکچری ارائه کرد. مشخص است که دافعه ایجاد میکند. بنابراین در ریبرندینگ بهشدت باید به چنین عناصری اهمیت داد؛ وگرنه پروژه شکست میخورد.»
یوسف شیروانیان نیز در ادامه و در تکمیل صحبتهای عسگری گفت: «در این آیتمهایی که شرحش رفت، در اغلب مواقع شرکتها نیاز و هدف خود را درست تعریف نمیکنند. خیلی وقتها سازمانها ریبرندینگ میکنند، اما فقط برای اینکه جانی تازه بگیرند. در حالی که رسالت دیزاین این است که زمانی اتفاق بیفتد که مسئلهای را حل کند.»
او ادامه داد: «نقش مهمی که مشاوران و متخصصان و اساساً پیمانکاران این فضا دارند، شناخت دقیق از آن چیزی است که به آنها ارائه میشود. ریبرندینگ به حمایت نیاز دارد و این حمایت باید چندساله باشد؛ بنابراین اهداف و شیوه ریبرندینگ باید بسیار دقیق و با جزئیات شناخته شود؛ چراکه هرگونه ابهامی در آن، پروژه را دچار مشکل خواهد کرد.»
نگار پورشعبان سخنران دیگر این پنل در خصوص تجربه مشتری با ریبرندینگ توضیح داد: «ریبرندینگ لبه یک تیغ است. همانقدر که میتواند مفید باشد، میتواند دافعه نیز ایجاد کند. برند چیزی فراتر از لوگو و شعار و رنگ و شناسنامه شرکت است. برند هویت فعالیت است. برند ترجمه درون سازمان و مشتری بیرون سازمان است؛ بنابراین جایی نیاز به ریبرندینگ است که این انتقال پیام دچار مشکل شده باشد، پس مجبور هستید ریبرندینگ کنید. یا اینکه شرکت دنبال مخاطب جدید است و به بازتعریف هویت نیاز دارد. پس هر جایی که استراتژی تغییر میکند، باید این را به مشتری بازتاب دهد. ریبرندینگ مسئله بسیار گستردهای است و به شناخت دقیق هدف نیاز دارد. تصمیم بسیار استراتژیکی است و حتی نسبت به ایجاد اولیه آن شرکت، مهمتر است.»
در ادامه سارا آقاکوچکیان عنوان کرد: «در ریبرندینگ بسیار مهم است که به نیاز کاربر فکر شده و بر اساس آن برنامهریزی شود. نیاز به نو و جدیدشدن باید در کاربر هم احساس شود. در برخی تجربهها، کاربر از ریبرندینگ استقبال میکنند؛ بنابراین مهم است که نیاز به برندینگ دوطرفه باشد. برای همراهشدن کاربر با تغییرات باید تلاش زیادی کرد. این امر باعث میشود که واکنشهای مثبتتری نشان دهند. از طرف دیگر مثلاً تغییر رنگ، برهمزدن عادت مشتری است، در نتیجه باید همزمان با تغییر بزرگ، تغییرات دیگری برای کاربر ایجاد نشود تا به کاربر حس غریبگی دست ندهد. به همین دلیل بسیار مهم است که همزمان با تغییرات ریبرندینگ هم باید توضیحاتی را به کاربر ارائه داد و هم او را با تغییرات متکثری مواجه نکرد.»