پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اهمیت بالای تأمین مالی موفق کسبوکارها / کرادفاندینگ؛ ابزاری نوین برای تأمین مالی
عصر تراکنش 55 و 56؛ علیرضا آقااحمدی مدیر ارزیابی کارنکراد / شاید بتوان گفت شاهراه اصلی توسعه و تکامل کسبوکارها، کیفیت و سرعت تأمین مالی آنهاست. کسبوکاری که بتواند در مدتزمان کوتاهی، همه نیازهای مالی واقعی خود را با هزینهای معقول تأمین کند، اصلیترین قدم را برای پیشبرد اهداف فنی و اقتصادی خود برداشته است. متأسفانه اقتصاد کشور، خصوصاً در سالیان اخیر، دستبهگریبان بحرانهای متعددی بوده که هر یک از آنها چالشی نو برای تأمین مالی صنایع و شرکتها ایجاد کرده است. مسئله تحریمها و کاهش ورود سرمایهگذاری خارجی به داخل کشور از یک سو و افت تولید همزمان با افزایش نقدینگی از سوی دیگر، به ایجاد بحرانهایی منجر شده که در نتیجه آنها، همزمان رکود و تورم به بار آمده است. قسمت تلختر ماجرا آن است که ایجاد چنین شرایطی، به خودی خود به اثر مرکب منجر شده و این چرخه معیوب را معیوبتر میکند.
بنابر این توضیحات، میتوان به اهمیت بسیار بالای تأمین مالی موفق کسبوکارها پی برد، اما حال که یکی از راههای اساسی برای کاهش اثر مشکلات اقتصادی کشور را یافتیم، باید به سازوکارهای آن بپردازیم. در حال حاضر در کشور ما بار اصلی تأمین مالی بر دوش بانکها و نهادهای پولی کشور است و در وهله دوم نیز مجموعه بازار سرمایه و نهادهای مالی مرتبط با آن بخشی از وظیفه تأمین مالی شرکتها را بر عهده میگیرند. بهجز اینها میتوان به سرمایههای شخصی و خانوادگی نیز اشاره کرد.
هر یک از سه روش تأمین مالی فوق معایب و مزایای خاص خود را دارند که پرداختن مفصل به آنها خارج از حوصله این گفتار است، اما بهاختصار به آنها اشاره میکنیم.
- بانکها: کسری بودجه دولتی، افزایش معوقات بانکی و کاهش نسبتهای کفایت سرمایه بانکها در سالیان اخیر منجر به آن شده که این نهادها چابکی و پویایی خود را از دست داده و نتوانند تأمین مالی کسبوکارها را در مدتزمان مناسب، با شرایط تسهیلشده و با مقیاس متناسب با فعالیت تجاری تأمین کنند.
- بازار سرمایه: متأسفانه بازار سرمایه کشور که از نیمه دوم سال 13۹۷ روند صعودی به خود گرفته و موجب تأمین سرمایه مناسب شرکتها از این بازار شده بود، از نیمه دوم سال 13۹۹ دچار افت و رکودی جدی شد و موجب خروج پول افراد حقیقی از این بازار و سلب اعتماد بخشی از بدنه جامعه از بازار سرمایه شد. این مسئله سبب شده که تأمین مالی از این محل با اماواگرهایی روبهرو شود. نکته دیگر آنکه بسیاری از شرکتهای در حال توسعه برای ورود به بازار سرمایه با موانعی نظیر سابقه سودآوری و سرمایه ثبتی روبهرو هستند و این امر تأمین مالی آنها در این فاز رشدی شرکت را عملاً غیرممکن میسازد.
- سرمایه شخصی و خانوادگی: این روش سنتیترین روش تأمین مالی به حساب میآید و طبیعتاً مشخص است که نمیتواند تنها محل تأمین مالی برای رشد مقیاس شرکتها باشد و باید در کنار سایر روشها مورد استفاده قرار گیرد.
با توجه به این توضیحات، باید به ابزار نوینی برای تأمین مالی که نام آن «تأمین مالی جمعی» یا «کرادفاندینگ» (CrowdFunding) است، اشاره کرد. این روش که بهاختصار به معنای تأمین مالی پروژهها توسط سرمایههای خرد و جمعی است، اگرچه به شکل غیرمدون سابقهای چندصدساله دارد، اما به شکل قانونی و نظاممند برای اولینبار پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ ایالات متحده آمریکا و با تصویب قانون مرتبط با آن در سال ۲۰۱۲ مورد توجه جدی قرار گرفت. این ابزار توانست پس از بحرانهای متعددی که در نظام پولی و مالی آمریکا به وجود آمده بود، با تزریق سرمایه مردمی به اقتصاد، کمک شایانی جهت تأمین مالی بنگاهها کند.
در سال ۱۳۹۷ و در کشور ایران، ضرورت استفاده از این ابزار تأمین مالی در کنار سایر ابزارها، موجب شد که شورای عالی بورس و اوراق بهادار دستورالعمل تأمین مالی جمعی را تصویب کند. پس از فراهمآمدن سازوکارهای عملیاتی این موضوع، در سال ۱۳۹۹ اولین طرح تأمین مالی جمعی برای ساخت دستگاه رادیولوژی توسط یکی از شرکتهای دانشبنیان کشور به اجرا درآمد. این اتفاق در سال ۱۴۰۰ با جدیت بیشتری دنبال شد و طی مسابقهای تلویزیونی، طرحهای دانشبنیان مختلفی جهت تأمین وجوه مورد نیاز خود به مردم معرفی شدند.
در حالت کلی تأمین مالی جمعی میتواند در چهار قالب مورد استفاده قرار گیرد:
- مشارکت در درآمد؛
- مشارکت در سهام؛
- مشارکت در محصول؛
- به قصد خیریه یا عامالمنفعه.
تأمین مالی جمعی تاکنون در کشور ما به شکل اول آن، یعنی مشارکت در درآمد پیادهسازی شده و شرکتها با جذب سرمایه جمعی، آنان را در سود خود شریک میکنند. طبیعتاً این سودها بهدلیل غیرقطعیبودن، اعداد بالاتری نسبت به سودهای سپردههای بانکی و صندوقهای درآمد ثابت دارند و از این بابت میتوانند جذابیت بیشتری را برای سرمایهگذاران ایجاد کنند. از سوی دیگر متقاضیان این وجوه، به علت بوروکراسی بهمراتب سادهتر این روش نسبت به وامهای بانکی و همچنین تعریف طرح بهصورت مشارکتی (و نه سود قطعی) اقبال خوبی به این روش نشان دادهاند.
به نظر میرسد با افزایش فرهنگسازی پیرامون کرادفاندینگ و سوقدادن نقدینگی سرگردان جامعه به این سو، بتوان دریچهای نوین برای تأمین مالی شرکتهای در حال توسعه ایجاد کرد.