پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در گفتوگو با مدیر روابط عمومی وزارت ارتباطات مطرح شد / تقسیم درآمد ترافیک اینترنت، ترویج فرهنگ اشتراکگیری و حمایت دولت؛ سه راهکار احیای اقتصاد محتوا
سالهاست سیاستگذاران فرهنگی و اقتصادی در حوزه وب فارسی بر این نکته تأکید دارند که سهم ما از محتوای شبکه جهانی وب تناسبی با جمعیت کشورمان ندارد. بهخصوص وقتی پای تولید محتوای ویدئویی در میان باشد، مسئله بغرنجتر هم میشود. محتوایی که از تولید تا توزیع آن، هم نیازمند زیرساختهای فنی و کسبوکاری قدرتمند است و هم اقتصاد و مدلهای درآمدی که این جریان را به پیش ببرد.
در سالهای اخیر سیاستگذاران این حوزه تلاش زیادی کردهاند تا مشوقها و منابعی را در اختیار تولیدکنندگان و توزیعکنندگان محتوای ویدئویی فارسی قرار دهند، اما هر بار این طرحها و مسیرها با چالشها و موانع جدی برخورد میکنند.
وقتی هم درباره محتوای تخصصی حوزه کودک و خانواده صحبت میکنیم، این چالشها و موانع چندبرابر میشوند و انگیزهها برای ورود به این حوزه کمتر.
گفتوگوی هفتهنامه کارنگ با مهدی سالم، مدیر روابط عمومی وزارت ارتباطات، این حقیقت را روشن میکند که در رده سنی نوجوان، محتوای ویدئویی کمتری نسبت به رده کودک و بزرگسال تولید شده و بهاصطلاح تولیدکنندگان کمتری به سراغ آن رفتهاند.
با وجود اینکه بخش تولیدات رسانهای نوجوان، نیاز مبرمی به محتوای ویدئویی دارد، اما باز هم از حمایتی که به ایجاد حرکتی شگرف در این بخش منجر شده باشد، خبری نیست. سالم که سابقه مدیریت شبکه امید صداوسیما و عضویت در هیئتمدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در کارنامه خود دارد، معتقد است تا زمانی که مدل درآمدزایی از محتوای ویدئویی و سهم تولیدکنندگان از ترافیک اینترنت روشن و شفاف نشود، این جریان نمیتواند قدرتمند شود.
اقتصاد محتوا در سالهای گذشته در ایران رشد خوبی را تجربه کرده است؛ اما این رشد متقارن نبوده و بخش خانواده، کودک، نوجوان و بزرگسال، حوزههایی هستند که هم از جنبه آموزشی و هم سرگرمی به توجه و حمایت بیشتری نیاز دارند، اما مشاهده میشود تولیدکنندگان محتواهای ویدئویی داخلی، انگیزه چندانی برای کار در این حوزهها ندارند. چطور میتوان این بخش از محتوای ویدئویی فارسی را تقویت و قدرتمند کرد؟
اصل ماجرا که تردیدی نیز در آن وجود ندارد، این است که محتوای ویدئویی مناسب برای خانوادهها، بهخصوص برای رده سنی نوجوان با کمبودهایی روبهروست و در همه جای دنیا، تولیدات محتوایی به سمتوسوی رفع کمبودهای این بخش در حال حرکتاند؛ اما در ایران با اینکه به نظر میرسد بین بخشهای مختلف حاکمیتی، مدیریتی و مردمی این اتفاق نظر وجود دارد و شک و شبههای نیز وجود ندارد، ولی باز هم اتفاق خاصی نمیافتد.
مهمترین چالش هم بحث سرمایهگذاری در تولید برای پروژههای بزرگ و البته درآمدزا کردن محتوا برای تولیدکنندگان خرد است؛ یعنی ما به موازات حمایت از پروژههای مختلف بزرگ باید امکانهایی را برای درآمدزایی کاربرانی به وجود آوریم که در حوزه تولید محتوای ویدئویی فعال هستند.
بهمنظور ایجاد انگیزه برای تولیدکنندگان محتواهای ویدئویی، بهخصوص در سطح خرد که اشاره کردید، چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید؟
به عقیده من، اگر قرار باشد در این زمینه کاری انجام شود، باید به سمت اقتصاد خودگردان محتوا برویم و تولیدکننده نباید منتظر کمکهای دولتی بماند و بهنوعی باید روی پای خودش بایستد. اگر تولیدکننده بخواهد روی پای خود بایستد، باید بتواند چرخه اقتصادی خود را تأمین کند.
راههای مختلفی برای تأمین مالی بخش تولید محتوا تعریف شده و یکی از سادهترین راهها برای رسیدن به درآمد، تقسیم درآمد ترافیک اینترنت بین تولیدکنندگان محتوا و ارائهدهندگان است. به عبارتی باید اپراتورها و سرویسدهندگان اینترنت در کشور را که بیشترین درآمد از اقتصاد محتوا به جیب آنها میرود، مجاب کرد برای حمایت از محتوای فارسی بخشی از درآمدهای خود از ترافیک را در بین تولیدکنندگان توزیع کنند.
راهکارهای چنین کاری هم با توجه به رشد کسبوکارهای ویدئویی داخلی کار چندان سختی نیست. شما اگر بخواهید درآمد ناشی از ترافیک ویدئو در جایی مانند اینستاگرام را توزیع کنید، عملاً برای ایرانیها چنین امکانی وجود ندارد؛ ولی ما سایتهای پربازدید داخلی داریم که اگر اپراتورها با آنها همراهی کنند، میتوانند واسطه توزیع بخشی از درآمد ترافیک اینترنت شوند.
اما مسلماً، این تنها راه نیست و بخشی از تأمین مالی در حوزه محتوای مناسب کودکان و نوجوانان میتواند از طریق تقسیم ترافیک اینترنت انجام شود؛ اما بخش دیگر برای تأمین درآمد تولیدکنندگان محتوا از طریق پرداخت حق اشتراک باید صورت بگیرد. تجربه نشان داده بسیاری از خانوادههای ایرانی حاضرند برای مسئله آموزش و تربیت فرزندان خود هزینه کنند؛ زیرا برایشان این موضوع اهمیت زیادی دارد که هم اوقات فراغت فرزندانشان به نحوی پر شود و هم جنبه آموزشی و هم جنبه سرگرمی محتوا مورد تأیید آنها باشد.
البته من اعتقاد دارم در این بخش هم در کنار دو شیوه درآمدزایی «سهمبردن از ترافیک اینترنت» از یک سو و «ترویج فرهنگ اشتراک محتوا» از سوی دیگر، میتوان روی مدل اسپانسرینگ محتوا هم حساب باز کرد.
حتی محتوای آموزشی یا سرگرمی جذاب ویدئویی برای رده سنی کودک یا نوجوان، میتواند در امتداد درآمدزایی خود، در حوزه بازارهای جنبی مرتبط مانند لوازمالتحریر، اسباببازی و پوشاک نیز اسپانسر بگیرد و درآمد خوبی برای تولیدکنندگان و سازندگان محتوا ایجاد کند. بهطور کلی در ایران، در حوزه قوانین، حق کپیرایت و سهم تولیدکننده و ارائهدهنده محتوا نواقصی داریم که باید در جهت رفع نواقص گامهایی برداشته شود.
بههرحال تقسیم درآمدهای ناشی از ترافیک اینترنت، یکی از روشهایی است که در دنیا برای حمایت از تولیدکنندگان محتواهای ویدئویی در حال وقوع است. ما در ایران در این زمینه در کجای مسیر قرار داریم؟
بله. این نوع کسب درآمد یکی از روشهای کارآمد و سریع است که به کار گرفته میشود، اما باید دید رقمش برای تولیدکننده محتوا چقدر جدی خواهد شد. در حال حاضر برخی پلتفرمها و ارائهدهندگان محتوا، رقمی را بابت ترافیک اینترنت و تبلیغات قبل و بعد ویدئوها به سازندگان پرداخت میکنند، اما رقم پرداختی ناشی از ترافیک اینترنت رقم قابل توجهی نیست.
وقتی هم نگاه میکنید، میبینید همان پلتفرم هم سهمی از ترافیک مصرفی سایتش نبرده است. به عبارتی تا زمانی که اپراتورها و شرکتهای بزرگ اینترنتی کشور و البته پلتفرمها یک راهکار مشخص برای این بحث نداشته باشند، درآمدهای این حوزه قابل توجه نخواهد بود.
چرا تولیدات فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان دیرتر از حوزه بزرگسال توسعه پیدا کرده و میکند؟
یکی از دلایلش این است که تولید محتوا در حوزه نوجوان کار سختی است، اما میبینیم که تولیدات محتوای ویدئویی در حوزه بزرگسال، حتی بالاتر از استاندارد صداوسیما، توسعه پیدا کرده و در حال تولید و پخش است و با سرمایهگذاری چندبرابری و پرداخت حقوق و دستمزد کافی برای عوامل تولید و بازیگران، در حال انجام است و بازگشت سرمایه نیز در آن راحتتر انجام میگیرد.
اما کار در حوزه کودک و نوجوان قدری سختتر است. در حوزه کودک، چند برنامه و محصول خوب ویژه دانشآموزان تولید شده و چرخه اقتصادی آن از محل ترافیک اینترنت، حق اشتراک و تبلیغات (قبل، بین و بعد از برنامه) انجام میشود. ولی در هر حال این حرکتها کوچک است و باید توسعه پیدا کند.
آیا لازم است حمایت دولتی در این مقطع انجام گیرد؟
در شروع کار، بهخصوص در بخش نوجوان، خیلی خوب است که یک حمایت و همدلی توسط وزارت ارتباطات انجام گیرد؛ زیرا این ضرورت احساس میشود که هنرمندان به این حوزه سوق داده شوند؛ اما وقتی اتفاقی که مدنظرمان است، صورت گیرد، خواهناخواه چرخه اقتصادی آن مانند سایر بخشها باید شکل بگیرد و روی پای خود بایستد.
حمایتها تا یک جایی کارساز و راهگشاست و در هر صورت مجبوریم به جریان واقعی اقتصاد محتوا در حوزه ویدئو احترام بگذاریم و سازوکارهایش را تدوین کنیم.
مشکل اصلی در حوزه تولید محتوای ویدئویی در حوزه نوجوان چیست؟
من فکر میکنم مشکلاتی مثل تأمین سرمایه، گردش محصول و فروش، مشکل اصلی این حوزه نیستند. عمدهترین مشکل، تولید محتوای مناسب است و باید تولیدکنندهها به فکر محتوای مناسب برای این رده سنی باشند. وقتی محتوای مناسب تولید شود، خواهناخواه چرخه اقتصادی آن نیز راه میافتد، وگرنه امکانات سختافزاری مثل پهنای باند و… عملاً محدودیت و مانع خاصی بر سر راه تولیدکننده ایجاد نمیکند و این حمایت از طرف وزارت ارشاد، وزارت ارتباطات و وزارت آموزشوپرورش نیز وجود دارد و قسمتی از حمایتها نیز باید توسط خانوادهها و البته بازیگران بزرگ کسبوکاری در حوزه اینترنت انجام گیرد.
در رسیدن به استانداردهای کیفی و کمی مطلوب در حوزه محتوای ویدئویی حوزه کودک و نوجوان کدام نهادها یا بازیگران یا عوامل نقش مهمتری دارند؟
خانوادهها باید توجه داشته که فرزندان آنها از چه پلتفرمی استفاده میکنند. ممکن است محتوای موجود در اینستاگرام برای استفاده رده سنی فرزند نوجوان آنان مناسب نباشد و خانوادهها باید این موضوع را مدیریت کنند و از ویدئوهایی که ویژه نوجوانان تولید شده، استفاده کنند.
توجه خانوادهها به این امر، هم به دیدهشدن محتواهایی که تولیدکنندگان تولید کردهاند، کمک میکند و هم چرخه اقتصادی آن را تقویت میکند. این تجربه در سینما نیز وجود دارد. سینمایی که بهصورت خودگردان اداره شود، میتواند از رشد کافی برخوردار شود.
محصولی خوب دیده میشود و خوب میفروشد که تیم تولید آن در ذائقهشناسی مخاطب خیلی بهتر عمل کند. درست است گاهی اوقات دولت در جایگاه حاکمیتی برای برخی تولیدات که جنبه فرهنگسازی دارند، پیشنهادها یا حمایتهای ویژهای ارائه میدهد و امکاناتی در نظر میگیرد، ولی در مجموع، تولیدکننده برای رشد شخصی یا کسبوکاری خودش باید روی پای خودش بایستد.