پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بانک سپه؛ وارث سه ادغام و یک مهاجرت بیگبنگی
نرگس فتوحی که مسئولیت انتقال و مهاجرت داده طرح سپه و بانکهای ادغامی را به عهده دارد، درباره دلایل این انتخاب میگوید: «ما در شرکت داتین، تجربه مهاجرت تدریجی داده را نیز داشتیم. این تجربه مربوط به بانک پاسارگاد بود که در یک بازه ششماهه، کلیه سپردهها را بهصورت شعبهبهشعبه به زیرساخت جدید انتقال دادیم. در مورد پروژه سپه هم هر دو شیوه را بررسی کردیم. بانک سپه، تعداد سپردههای زیاد، مشتریان زیاد و خدمات متنوع و کاملی داشت، در حالی که زیرساختش اصلاً مناسب نبود. تقسیم بانک سپه به بخشهای کوچک به فرایندی طولانی منجر میشد و طولانیشدن فرایند مهاجرت بهصورت تدریجی میتوانست ریسکها و مسائل جدیدی ایجاد کند.»
ریحانه راد / از سال 1397 تاکنون، دو تغییر و تحول اساسی در بانک سپه اتفاق افتاده است؛ اولین تغییر، مهاجرت دادههای بانک از یک زیرساخت قدیمی به زیرساخت جدید بود که در سال 1399 اتفاق افتاد و دومین مورد، مهاجرت و ادغام دادههای بانکهای سابق مهر اقتصاد، حکمت ایرانیان و مؤسسه اعتباری کوثر که در چند ماه گذشته انجام شد. البته مهاجرت دادههای دو بانک قوامین و انصار نیز بهزودی انجام میشود. این دو پروژه بزرگ توسط شرکت داتین طراحی و انجام شد و در حال حاضر بانک سپه از سامانه این شرکت استفاده میکند. چنین تغییرات بزرگی، ریسکها، چالشها و تجربههای بزرگی برای شرکت داتین به همراه داشته و یک پروژه موفق در مقیاس بسیار بزرگ در شبکه بانکی کشور به حساب میآید.
مهاجرت دادههای بانک سپه به زیرساخت جدید، یکباره و بهاصطلاح به شکل بیگبنگ اتفاق افتاد. بیگبنگ ریسکهای زیادی دارد و میتواند در سیستم بانکداری، اختلال و دردسر ایجاد کند. شرکت نرمافزاری داتین که مجری این پروژه بود، طی جلسات مشترکی با کارفرما به این نتیجه رسید و توانست ریسکهای این مدل را هم بهخوبی پیشبینی و مدیریت کند. نرگس فتوحی که مسئولیت انتقال و مهاجرت داده طرح سپه و بانکهای ادغامی را به عهده دارد، درباره دلایل این انتخاب میگوید: «ما در شرکت داتین، تجربه مهاجرت تدریجی داده را نیز داشتیم. این تجربه مربوط به بانک پاسارگاد بود که در یک بازه ششماهه، کلیه سپردهها را بهصورت شعبهبهشعبه به زیرساخت جدید انتقال دادیم. در مورد پروژه سپه هم هر دو شیوه را بررسی کردیم. بانک سپه، تعداد سپردههای زیاد، مشتریان زیاد و خدمات متنوع و کاملی داشت، در حالی که زیرساختش اصلاً مناسب نبود. تقسیم بانک سپه به بخشهای کوچک به فرایندی طولانی منجر میشد و طولانیشدن فرایند مهاجرت بهصورت تدریجی میتوانست ریسکها و مسائل جدیدی ایجاد کند.»
برای مهاجرت تدریجی، ریسک اتصال به زیرساختها و نرمافزارهای بانک سپه هم وجود داشت که از نظر فناورانه برای اتصال به آنها مشکل فنی و امنیتی وجود داشت. فناوریها آنقدر اختلاف نسل داشتند که یافتن شیوه مناسب برای اتصال دو سیستم به هم، ریسکی بزرگ بود و ممکن بود این کار، هم برای داتین و هم برای بانک سپه هزینه داشته باشد و پروژه را دچار چالش کند. در حقیقت دو زیرساخت مبدأ و مقصد باید به هم متصل میشدند و اتصال این دو نیازمند تولید و پیادهسازی یکسری ابزارها بود. بنابراین مهاجرت تدریجی برای بانک سپه، با توجه به تعدد شعب و داشتن حدود 30 میلیون مشتری، ریسکهای زیادی داشت که میتوانست باعث شکلگیری یک تجربه منفی شود. فتوحی در این خصوص میگوید: «بانک سپه آنقدر بزرگ است که اگر میخواستیم این مهاجرت را در گامهای کوچکتر انجام بدهیم، هر گام آن معادل ادغام یکی از بانکهای کوچکتر در بانک سپه بود. از سوی دیگر مهاجرت یکباره برای خودش محاسنی داشت، چون دیگر نیازی به ارتباط دو بستر نداشتیم.»
انتقال بیگبنگی؛ چرا؟
با در نظر گرفتن این ملاحظات بانک سپه به دو بخش بزرگ تقسیم شد؛ یکی بخش منابع بانکی، شامل مشتریان، سپردهها، چک، کارت و بانکداری مدرن. بخش دوم هم بخش مصارف بود که شامل تسهیلات و ضمانتنامهها میشد. پیوستگی درونی در هر کدام از این بخشها زیاد بود، بهخصوص در بخش منابع. این ارتباط درونشبکهای آنقدر زیاد بود که عملاً جابهجاکردنشان بهصورت تدریجی، هزینه و ریسک شدید افت سرویسدهی داشت؛ بنابراین روش بیگبنگ برای این مهاجرت در نظر گرفته شد. با انتخاب این روش، حجم زیاد داده باید در فرصتی کوتاه انتقال داده میشد و این انتقال، نیازمند قطعی کامل چندساعته در سرویسهای بانک بود. مدیر پروژه مهاجرت داده بانک سپه در مورد دغدغه شرکت داتین و بانک سپه در این خصوص میگوید: «دغدغه مشترک بانک و ما این بود که تخمین بزنیم این انتقال در چند ساعت امکانپذیر است. بانک از ابتدا، قطعی ۳۶ تا ۴۸ساعته را مدنظر داشت. پس از برگزاری جلسات متعدد، بررسیهای فنی و انجام مانورها، مدیران مجموعه بانک سپه حاضر شدند قطعی کامل را در این بازه بپذیرند تا مهاجرت بهصورت یکباره انجام شود. البته در پایان میزان قطعی به کمتر از ۲۴ ساعت تقلیل پیدا کرد.»
ریسکهای موجود در روش بیگبنگ
ریسک مهم در روش بیگبنگ، انتقال یکباره حجم زیادی داده به یک سامانه و بالا آوردن آن سامانه است. تفاوت مهاجرت بیگبنگ با انتقال تدریجی داده این است که در مهاجرت بیگبنگ، ورود اطلاعات از روش معمول آن که استفاده از واسط کاربری سامانه است، صورت نمیپذیرد، بنابراین این ریسک وجود دارد که ارائه بعضی خدمات به خطر بیفتد. باید اطلاعات به نحوی منتقل شود که حیات داده در سامانه جدید اصلاً به خطر نیفتد. فتوحی توضیح میدهد: «در بانک سپه، دادهها هم زیاد بودند و هم قدیمی و ناقص. مثلاً از بعضی مشتریان فقط نام و نام خانوادگی داشتیم. ما باید این دادههای غیراستاندارد را در یک سامانه بانکداری متمرکز استاندارد وارد میکردیم. برای همین مجبور شدیم در برخی موارد، سامانه و ساختار داده را برای پذیرش این دادهها تغییر دهیم و البته اطمینان حاصل کنیم تمامی دادههایی که پس از مهاجرت به سیستم وارد میشوند، از کیفیت لازم برخوردار هستند.»
تصمیم قطعی برای مهاجرت بیگبنگ
در نهایت نتیجه این شد که روش بیگبنگ انتخاب شود، ولی برای کاهش ریسک و اطمینان از اینکه این کار شدنی است، ابتدا تعداد خیلی زیادی مهاجرت آزمایی انجام شد. فتوحی فرایند این مهاجرت را اینطور توضیح میدهد: «فرایند مهاجرت سه مرحله دارد؛ استخراج، تبدیل و بارگذاری در سامانه جدید. ما شروع به بهینهسازی و مشورت با همکاران بانک سپه کردیم تا بتوانیم مرحله استخراج داده را به زمان مورد نظرمان برسانیم. همزمان روی بهبود زمان بارگذاری متمرکز شدیم و توانستیم زمانبندی مورد نظرمان را برای مهاجرت به کمتر از نصف زمانبندی مورد نظر در پیشبینیهای اولیه کاهش بدهیم. یعنی روی فرایند بهینهسازی برای کاهش زمان قطعی، کار خیلی زیادی انجام دادیم.»
عملیات استخراج و بارگذاری چندین بار تکرار شده و سامانهها بهصورت کامل آزمایش شد و از بعضی شعب درخواست شد که یکسری عملیات را بهصورت مانور با دادههای منتقلشده انجام دهند. در کنار این، فرایندی هم برای صحتسنجی مهاجرت انجام شد. تکرار چندباره مراحل بیگبنگ، کار کردن روی بهینهسازی آن و در نظر گرفتن فرایند صحتسنجی مهاجرت در کنار هم باعث شد که داتین بتواند ریسکهای مربوط به انتقال بیگبنگ را کاهش دهد. فتوحی مرحله آخر مانور را هم اینطور توصیف میکند: «کار مهم دیگر هم این بود که بعد از منتقلکردن دادهها، شروع کردیم به کار کردن روی بازدهی سامانه در شعب تا بتوانیم همزمان در شعب و روی نرمافزار بانک به مشتریان سرویس بدهیم. در مجموع این کارها به ما کمک کرد که تجربههای خوبی برای ما شکل بگیرد و بتوانیم مهاجرت خوبی را تجربه کنیم.»
چرا مهاجرت فرایندی، انتخاب خوبی نیست؟
فتوحی میگوید: «یکی از دلایلی که مهاجرتهای فرایندی در سراسر دنیا انتخاب نمیشود، بروز مشکل در آمادهکردن گزارش برای نهادهای بالادستی است که در ایران این مورد میتواند در مورد بانک مرکزی صادق باشد.» او معتقد است: «با توجه به اینکه گزارشها باید از روی تمامی اطلاعات آماده بشود، وقتی گزارشها روی سامانههای مختلف پخش باشد، تجمیع و ارائه اطلاعات مورد نیاز برای گزارشهای هفتگی و ماهانه که به بانک مرکزی ارائه میشوند، به مشکل میخورد. بنابراین ما سعی میکنیم مهاجرتها را بهگونهای انجام بدهیم که بتوانیم گزارشهای مورد نیاز نهادهای بالادستی را از یک سامانه اخذ کنیم.»
ادغام بانکها سختتر است یا مهاجرت دادهها؟
بخشی از پیچیدگی کار مهاجرت داده در بانک سپه به بزرگی مقیاس کار مربوط میشد، چون تعداد مشتری و سپرده در بانک زیاد بود، اما در ادغام علاوه بر ابعاد، پیچیدگیهای دیگری نیز بر کار افزوده میشد. بهدلیل استقرار و مهاجرت همزمان در بانک سپه، اطلاعات با کمترین تغییر و تطبیق به سامانهای که از پیش حاوی اطلاعاتی نبود، منتقل میشد.
فتوحی میگوید که در مورد مهاجرت بانکهای ادغامی صورتمسئله پیچیدهتر شد. او دلیل این پیچیدگی را اینطور بیان میکند: «بر خلاف مهاجرت سپه که در آن دادهها با کمترین تغییر و تطبیق به سامانهای که هنوز سرویسدهی خود را آغاز نکرده بود، مهاجرت داده شدند، هنگام ادغام بانکها باید اطلاعات را به سامانهای انتقال میدادیم که اطلاعات در آن وجود داشت و در حال سرویسدهی بود. یکی دیگر از چالشهای مهاجرت بانکهای ادغامی، تطبیق اطلاعات مشتریانی بود که مشتری بانک سپه نیز بودند. فرایند تطبیق به معنای یافتن مشتری معادل در بانک سپه بر اساس مشخصات هویتی بود و از این رو ضروری بود که دچار افزونگی در اطلاعات مشتریان نشویم و هر شخص حقیقی یا حقوقی بیش از یک شماره مشتری نداشته باشد. از طرفی تطبیق باید بدون خطا میبود تا اختیار و اطلاعات هر مشتری حقیقی و حقوقی در اختیار شخص حقیقی و حقوقی دیگری قرار نگیرد. برای اطمینان از صحت، در مواردی که نقص اطلاعات وجود داشت و قادر به تطبیق با اطمینان بالا نبودیم، افزونگی را پذیرفتیم تا از منافع مشتریان حفاظت کرده باشیم. لازم به ذکر است که این تطبیق بین بانکهای ادغامی نیز ضروری بود؛ بنابراین تطبیق مشتری و انتقال اطلاعات به سامانهای که در حال سرویسدهی است و سطح سرویس آن باید حفظ شود، ریسک بیشتری نسبت به انتقال اطلاعات به سامانهای دارد که زیر بار نیست. در این کار مهاجرت و ادغام با هم انجام شد، اما در مورد سپه فقط مهاجرت اتفاق افتاد. موضوع دیگر، انطباق محصول بانکی سامانه مبدأ و مقصد است؛ چراکه سامانه داتین باید میتوانست دو دسته مختلف داده (داده خود و داده ادغام) را در کنار هم، ولی به روشهای مختلف پردازش کند که خود، مسئلهای پیچیده است.»
شرکت داتین در گام اول مهاجرت بانکهای ادغامی که مربوط به مؤسسه اعتباری کوثر بود، تجربه مهاجرت و ادغام توأمان را داشت. در تجربههای بعدی تصمیم بر این شد که این کار بهصورت همزمان برای دو بانک انجام شود. به بیان دیگر، در فرایند مهاجرت بانکهای حکمت ایرانیان و مهر اقتصاد به زیرساخت بانک سپه، اطلاعات این دو بانک در یک پایگاه میانی با هم تجمیع و ادغام شد و سپس دادههای تجمیعشده این دو بانک به بانک سپه مهاجرت داده و در آن ادغام شدند.
مدیریت سرمایههای انسانی در جریان بیگبنگ
یکی از مسائل مهم موجود در فرایند بیگبنگ، مدیریت سرمایههای انسانی است. فتوحی اهمیت این مسئله را اینطور تشریح میکند: «تیم توسعه نرمافزار و اجرای مهاجرت ما، متشکل از زبدهترین افراد هر تیم در توسعه محصول هستند. چون این کار بسیار حساس و پیچیده است و ممکن است در فرایند انتقال، بحران پیش بیاید؛ بنابراین طولانیشدن زمان مهاجرت برای ما باعث میشود که دچار افت انرژی سرمایه انسانی شویم و ممکن است بهدلیل خستگی نیروها، درصد خطا بالاتر برود و بازه قطعی سرویس طولانیتر بشود. در نتیجه ما سعی کردیم با آزمایشکردن هر کدام از فرایندها پیش از شروع مهاجرت، به یک زمانبندی و مدیریت درست برسیم. برای مهاجرت هر کدام از بانکهای ادغامی نیز حداقل دو بار مانور مهاجرت انجام دادیم.»
شرح ادغام و مهاجرت مهر اقتصاد و حکمت ایرانیان
پروژه مهاجرت و ادغام دو بانک سابق «مهر اقتصاد» و «حکمت ایرانیان» با یک بانک دیگر بهصورت همزمان، برای اولینبار در کشور توسط شرکت داتین انجام شد. با وجود اینکه پیمانکار استخراجکننده داده هر دو بانک سابق یک پیمانکار بود، ادغام این دو با هم در جزئیات انجام عملیات اثرگذار بود و ریسک هم داشت. حجم داده زیاد بود و تلاش شد زمان قطعی زیر ۱۲ ساعت نگه داشته شود. حفظ سطح سرویسدهی خیلی مهم بود؛ به همین خاطر، تصمیم بر این شد که در یک قطعی طولانیمدت دادههای این دو بانک همزمان منتقل شوند و نیاز به دو بار قطعی نباشد.
نرگس فتوحی درباره حجم این ادغام توضیح میدهد: «ابعاد این مهاجرت از نظر تعداد مشتری، حدود نصف مشتریان بانک سپه بود و در کمتر از ۱۲ ساعت اتفاق افتاد. نباید فراموش کنیم که چالشهای بعد از مهاجرت یکباره هم موضوع مهمی است. خود مهاجرت یک موضوع است و اینکه بتوانیم بستری فراهم کنیم که بتواند بعد از مهاجرت، سرویس پایداری ارائه دهد، موضوع دیگری است و ما به تمام این جوانب توجه کردیم. بعد از ادغام بانکهای سابق کوثر، مهر اقتصاد و حکمت ایرانیان با بانک سپه، تعداد مشتریان بانک سپه ۳۰ درصد و تعداد سپردههای آن ۵۰ درصد رشد داشته است. اینکه بخواهید یک سامانه را بهصورت یکباره 30 درصد بزرگ کنید و همزمان بتوانید یک سرویس پایدار ارائه دهید، کار بسیار مشکلی است. کار کردن با دادههای زیاد و انجامدادن یکسری فرایندهای پیچیده در زمان محدود یکی از چالشهای مهاجرت یکباره است.»
تغییرات پس از ادغام و مهاجرت
یکی از دغدغههای بسیار مهم برای داتین، هم در ادغام و هم در مهاجرت، این بوده که مشتری بانکها کمترین تغییر را احساس کرده و بتوانند مثل گذشته از شعب سرویس دریافت کنند؛ بنابراین هرچند نرمافزارهای بانکی بعد از مهاجرت کاملاً تغییر میکنند، اما برای راحتی کار مشتری این امکان در نظر گرفته شده که بتوانند هنگام استفاده از خدمات بانکداری مدرن، با همان نام کاربری و رمز عبور قبلی از سامانههای جدید استفاده کنند. به مشتریانی که در بانک سپه و دیگر بانکهای ادغامی حساب داشتهاند، این امکان داده شده که بتوانند اطلاعات مربوط به هر سپرده را در یک سامانه در کنار هم ببینند.
به گفته فتوحی، یکی دیگر از پیچیدگیهای کار در بحث ادغام، قسمت ارتباط با سامانههای بانک مرکزی بود: «باید در یک روز، به بانک مرکزی اعلام میکردیم که چند میلیون نفر که مشتری بانک مهر اقتصاد بودند و مشتری بانک سپه نبودند، از این به بعد مشتری بانک سپه هستند. ما در استفاده از سامانه نهاب ـ نظام هویتسنجی الکترونیکی بانکی ـ محدودیت داشتیم و نمیتوانستیم برای تمام این موارد، استعلام آنلاین بگیریم؛ بنابراین یکسری کارها برای ارائه اطلاعات به بانک مرکزی انجام شد؛ مثلاً اینکه تمام این مشتریان را در قالب فایل استاندارد نهاب، تحت عنوان مشتریان بانک سپه به بانک مرکزی معرفی کردیم. تغییرات در سامانههای سیاح، پیچک، شبا و به تبع آن شاپرک هم جزء دشواریهای دیگر کار ما بود.»
یعنی برای حفظ سرویسدهیهایی که به بانک مرکزی مربوط بود، باید تمام این کارها در مدت کوتاهی که در نظر گرفته شده بود، همزمان با آمادهکردن سایر مراحل مهاجرت و ادغام، پیش برده میشد. البته این کار دشوار هم با موفقیت انجام شد و باعث شد تجربه خوبی از مهاجرت و ادغام بیگبنگی در مجموعه داتین شکل بگیرد.
نرگس فتوحی درباره پروژههای مشابه داتین در آینده نیز گفت: «دو مهاجرت دیگر به بانک سپه هم در راه است که با توجه به اندازه بانکهایی که قرار است در بانک سپه ادغام شوند، فکر میکنم بانک سپه در آینده به بزرگترین بانک کشور به لحاظ تعداد مشتری و تعداد سپرده تبدیل شود.»