راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

توهم ما خودمان داریم / مروری بر فرازو فرودهای صنعت فین‌تک در یک دهه گذشته

ما این‌روزها به‌عنوان جزئی از استارتاپ‌های فین‌تک، وقت بسیاری را صرف معرفی تمایز محصولات خود و وقت بسیار بیشتری را صرف آن می‌کنیم که بگوییم آن‌چه شما خودتان دارید (که البته هنوز هم ندارید) با آنچه ما ساخته‌ایم تفاوت دارد. ما به اجبار زمان و انرژی فراوانی را صرف می‌کنیم (از دست می‌دهیم) تا مجموعه‌های بزرگ به این نتیجه برسند که بهتر است از خدمت یا محصولی که تخصصی توسعه داده شده و سال‌ها روی کسب‌وکار و ویژگی‌های آن تمرکز شده است، استفاده کنند

مریم فریدشاد، مدیر ارتباطات تجاری شرکت دارا / «ما خودمان داریم» جمله آشنایی برای صاحبان کسب‌وکارهای نوپا و نوآور در حوزه فین‌تک است که در برخورد با کسب‌وکارهای بزرگ بارها آن را می‌شنوند. اما از چه گذرگاه‌هایی گذشتیم که به دوران «ما خودمان داریم» رسیدیم؟

گذرگاه ترس

شکل‌گیری اکوسیستم فین‌تک در کشورمان به کمتر از ۱۰ سال گذشته برمی‌گردد. در این دوران با ظهور چند استارتاپ حوزه پرداخت تصور (یا به بیان بهتر توهمی) ایجاد شده بود که فین‌تک‌ها آمدند تا بانک‌ها را از میان بردارند! این ذهنیت که بیشتر حاصل از مطالعه مقالات خارجی بود، موجبات ترس هرچند اندک بانک‌ها و کسب‌وکارهای بزرگ حوزه‌های مالی را فراهم آورده بود و مدیران ارشد کسب‌وکارهای فین‌­تک به شیوه مناسبی با نگارش مقالات و انجام مصاحبه‌‌های متعدد درخصوص فین‌تک به مقابله با ترس حاصل از آن طرز تفکر برخواستند. این گذرگاه را می‌توان دوره انکار هم نامید.

گذرگاه ویکندها و اکسلریتورها

با شناخته‌تر شدن فین‌تک‌ها یا به بیان بهتر استارتاپ‌ها و محصولات نوآور حوزه مالی و بانکی و نیز شکل‌گیری ذهنیت‌ واقع‌بینانه­‌تر نسبت به این حوزه، دوره ترس و انکار به پایان رسید. از دیگر اتفاقات این دوره، مد شدن ژست حمایت و سردمداری فین‌تک بود. ناگفته نماند که همچنان تولید مقاله و مصاحبه‌های فین‌تکی ادامه داشت، اما با مضمون «حمایت»!

در همین دوره بود که برخی شتابدهنده‌ها و مراکز نوآوری با دیوارهای رنگی و دارای نقش و نگار‌هایی از جملات انگلیسی تأسیس شدند، البته هنوز که هنوز است این مراکز در حال تأسیس هستند. استارتاپ‌ویکندها نیز در همین دوران رونق گرفتند و هفته‌ای نبود که بدون استارتاپ‌ویکند فلان بانک یا فلان شرکت به پایان برسد. ماراتن‌هایی با جایزه‌های کم‌ارزش و وعده‌های حمایتی که هرگز عملی نمی‌شد.

گذرگاه تقابل

این دوران که با موج فیلترینگ استارتاپ‌های فین‌تک هم‌زمان بود، دورانی بود که هر مرجع قانون‌گذار و صادرکننده مجوز در پایان هر هفته، چند استارتاپ را فیلتر یا دفاتر آنها را پلمپ می‌کرد! فیلتر شدن بخش خوب ماجرا بود، بله! استارتاپ‌های زیادی بودند که در این دوران سیاه به دلیل انحصارهای اعمال‌شده از بین رفتند.

گذرگاه درک و تعامل

«فین‌تک‌ها نمی‌خواهند دیوارهای بانک‌ها را خراب کرده و شیشه‌ بانک‌ها را بشکنند، بلکه به‌دنبال خلق دنیایی نو برای نسل جدید هستند. آن‌ها می‌خواهند کمک کنند نوآوری در بانک‌ها و نهادهای مالی فعال و جاری شود.» این ذهنیت بلوغ‌یافته حاصل تلاش بی‌وقفه و مبارزه با انواع چالش‌های موجود توسط عده‌ای بود که چه در جبهه استارتاپ‌ها، چه در جبهه بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ و چه در مقام رگولاتوری به رشد و نوآوری بها می‌دادند.

رشد نهال فین‌تک و سهولت بسیاری از خدمات مالی برای عموم مردم، مدیون تمام افرادی است که در این دوران دانه‌ای کاشتند و از آن مراقبت کردند. در دوران تعامل که تاکنون ادامه دارد؛ هر بانک، نهاد یا کسب‌وکار بزرگی که توانست با حمایت، سرمایه‌گذاری یا ایجاد بستر مناسب برای رشد فین‌تک مؤثر باشد، گُلی به سر خود و جامعه زده است.


دوران «ما خودمان داریم»


امروزه با توسعه فناوری‌های مالی و دانش آن میان متخصصان و کارشناسان، شاهد آن هستیم که در دل هر نهاد، بانک، بیمه، کسب‌وکار بزرگ و سنتی، واحد‌های نوآوری و فناوری‌های نوین شکل گرفته است. توسعه فین‌تک تا جایی پیش‌رفته است که حتی صنایع غیرمالی نیز به این حوزه علاقه‌مند شده و در تلاش برای داشتن سهمی از بازار آن هستند.

در دوران کنونی استارتاپ‌های فین‌تک متنوع‌تر و تخصصی‌تر شده‌اند. حوزه‌هایی مانند لندتک، اینشورتک، ولث‌تک، احرازهویت دیجیتال و… مصمم­ و قوی‌تر در حال فعالیت هستند و خدمات و سرویس‌های بسیار گوناگونی توسعه داده‌اند. با این­همه، دو تهدید جدید در دوران فعلی می‌تواند مانع توسعه بیشتر فین‌تک‌ها شود.

  • ناشناخته ماندن سرویس‌ها و خدمات جدید که حاصل پیشرفت سریع اکوسیستم فین‌تک است.
  • توهم «ما خودمان داریم» که اغلب به‌دلیل شکل‌گرفتن واحدهای نوآوری و فناوری‌های نوین داخل نهادها و بانک‌ها ایجاد شده، اما عملاً با همان سبک و سیاق سنتی پیش می‌رود.

ما این‌روزها به‌عنوان جزئی از استارتاپ‌های فین‌تک، وقت بسیاری را صرف معرفی تمایز محصولات خود و وقت بسیار بیشتری را صرف آن می‌کنیم که بگوییم آن‌چه شما خودتان دارید (که البته هنوز هم ندارید) با آنچه ما ساخته‌ایم تفاوت دارد. ما به اجبار زمان و انرژی فراوانی را صرف می‌کنیم (از دست می‌دهیم) تا مجموعه‌های بزرگ به این نتیجه برسند که بهتر است از خدمت یا محصولی که تخصصی توسعه داده شده و سال‌ها روی کسب‌وکار و ویژگی‌های آن تمرکز شده است، استفاده کنند.

ما باید گاهی از مذاکره با مجموعه‌ای کناره بگیریم زیرا خودشان همه‌چیز دارند و ترجیح می‌دهند به جای انتخاب سرعت در نوآوری، صبر کنند تا آنچه خودشان دارند روزی به ثمر بنشیند. شاید جمله‌ای تکراری باشد ولی عبور از این گذرگاه نخست نیازمند شناخت و درک بیشتر نوآوری است و سپس نیازمند اعتماد به توان و دانش افراد و استارتاپ‌هایی است که در مسیر ساخت و توسعه یک محصول تمرکز داشته و این تمرکز به‌علاوه زمان فراوان و امید بسیار سرمایه آنها بوده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.