پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
میلیاردر ناپدیدشده / چگونه جک ما با شی جینپینگ، رئیسجمهور چین درگیر شد؟
ظهور و سقوط دراماتیک بنیانگذار علیبابا نشانگر آغوش محتاطانه چین برای سرمایهگذاران کلانی است که عامل رشد اقتصادی این کشور هستند.
صریحترین میلیاردر چینی سکوت پیشه کرده است. هیچکس جک ما را در دانشکده کسبوکاری که تأسیس کرده ندیده و او در استودیوی تایچی نیز رؤیت نشده است. سخنرانیهای جنجالی او که موضوع بحث اصلی جلسات کارآفرینان در استان چجیانگ، محل تولد او بود، نیز چند صباحی است که برگزار نمیشود.
از پنج ماه پیش که شی جینپینگ رئیسجمهور چین، بهطور غیرمنتظره عرضه اولیه جنجالبرانگیز هلدینگ آنت گروپ، کسبوکار پرداخت و وامدهی جک ما را لغو کرد، او تنها یکبار در انظار عمومی ظاهر شده است.
در یکشنبهای سرد در ژانویه، او بدون اعلام قبلی به یک مدرسه ابتدایی کوچک و دورافتاده در روستای تونگلو رفت. زمینهای بازی مدرسه خالی بود و تنها تعداد اندکی از معلمان در محوطه مدرسه بودند. هیچکس انتظار حضور قدرتمندترین کارآفرین چین را نداشت و این دقیقاً همان چیزی بود که تیم جک ما میخواست.
او در این مدرسه حضور یافت تا یک کلیپ ویدیویی کوتاه و به لحاظ سیاسی ایمن را ضبط کند. در این کلیپ ویدیویی او قصد داشت فعالیتهای خیریهاش را به نمایش بگذارد و از آن مهمتر به جهانیان بگوید که هنوز آزاد است؛ اما حضور او بهدقت مدیریت و به معلمان اجازه داده نمیشد با جک ما سلفی بگیرند. تنها گروه فیلمبرداری او امکان فیلمبرداری داشت.
چن جیانکیانگ مدیر این مدرسه در خصوص آن روز میگوید که «او بیشتر به صحبتهای ما در مورد مسائل آموزشی گوش میداد.» جک ما قول داد که روزی که بچهها حضور داشتند بار دیگر به اینجا سر خواهد زد. چن در ادامه گفت «اتفاقاتی که اخیراً روی داد باعث آشفتگی جک شده است بنابراین او نمیخواهد در انظار عمومی ظاهر شود.»
جک ما پس از بازدید یکساعته خود از مدرسه یک امضا روی دیوار خوابگاه برجای گذاشت. وو بین، معاون مدرسه در این رابطه میگوید: «تنها میتوانیم بگوییم که جک خط خوبی ندارد.» بااینحال، دوستان میگویند که او یک خطاط بااستعداد است بنابراین این بدخطی میتواند نشاندهنده عجله او باشد.
اندکی پس از سفر وی، کلیپ ویدیویی این بازدید به نمایش گذاشته شد و سرتیتر اخبار جهان قرار گرفت: جک ما دوباره ظاهر شده بود. علیبابا، غول تجارت الکترونیکی که او در سال ۱۹۹۹ تأسیس کرده بود، 47 میلیارد دلار ارزش بازار داشت و برنامه این گروه برای فروش میلیاردها دلار اوراق قرضه به سرمایهگذاران خارجی دوباره در جریان قرار گرفت.
اما این واقعیت که او مجبور شد برای فیلمبرداری یک کلیپ ویدیویی کوتاه با هدف اعلام حضور دوباره خود ساعتها به یکی از روستاهای چین سفر کند، نشانگر چگونگی سقوط سریع و بیرحمانه او از قدرت است.
چند ماه قبلتر، او در نقطه اوج قرار داشت. بانکداران غربی مشتاقانه در انتظار عرضه اولیه آنت گروپ که جک ما آن را از علیبابا جدا کرده بود، بودند. مایکل گریمز، بانکدار برتر مورگان استنلی، در نامهای به مشتریان از این «معامله برجسته و تاریخی» استقبال کرد.
چندی بعد او در شانگهای، پایتخت مالی چین، به روی صحنه رفت و برای گروهی شامل مقامات ارشد و رگولاتورهای سابق ازجمله مدیرکل سابق بانک مرکزی سخنرانی کرد. او گفت: «برای بزرگترین عرضه اولیه در تاریخ بشر قیمت تعیین شده است. بهعلاوه، برای اولین بار در تاریخ، این رویداد در شهر دیگری بهجز نیویورک انجام میشود…معجزهای در حال روی دادن است.»
جک ما بعدتر، منافع خصوصی شرکت خود را بالاتر از منافع دولت چین قرار داد و رگولاتورهای مالی را به چالش کشید. این مسائل روند رویدادها را بهطور چشمگیری تغییر داد. در روزهای پسازآن، مقامات، وی را به پکن احضار کردند تا او را بازخواست کرده و از مقرراتی که برای آسیب رساندن به پایه و اساس کسبوکار آنت طراحی شده بود رونمایی کنند. سخنرانی او به گوش مقامات بلندپایه حزب حاکم کمونیست چین رسیده بود و شی جینپینگ مستبد را عصبانی کرده بود.
با لغو رویدادی که هیجان زیادی پیرامون آن شکل گرفته بود، ارزش ثروت شخصی جک ما حدود 10 میلیارد دلار ریزش کرد و سهام شرکت علیبابا تا ۱۰ درصد کاهش یافت. اتفاق دیگری نیز رخ داد: جک ما که یک جهانگرد بود و بسیار علاقه داشت در کانون توجه باشد بهسادگی ناپدید شد.
صدها میلیون نفر در چین هر روز از محصولاتی که او ایجاد کرده است استفاده میکنند. چینیها برای پرداخت هزینه قهوه خود، سفارش یک بشقاب پیراشکی یا خرید بلیط از اپلیکیشن علیپی روی گوشیهای خود استفاده میکنند. میلیونها نفر پساندازهای خود را به صندوقهای بازار پولی آنت میسپارند. بسیاری از افراد برای پرداخت هزینههای مایحتاج روزانه خود از علیپی وامهای خرد دریافت میکنند. این وامهای خرد تا حد زیادی جایگزین کارتهای اعتباری شده و آنت را به بزرگترین وامدهنده خرد چین تبدیل کرده است.
اغلب این مصرفکنندگان پول خود را در بازارهای آنلاین علیبابا خرج میکنند: تائوبائو (Taobao) که معنای «شکارچی گنج» است، حدود یک میلیارد محصول ارائه میدهد، از آیفون گرفته تا مارمولکهای خانگی. فروشگاه آنلاین تیمال (Tmall) بزرگترین برندهای جهان را در اختیار دارد. این دو فروشگاه آنلاین سالانه حدود یک تریلیون دلار کالا به فروش میرسانند که تقریباً دو برابر میزان تخمینزده شده در آمازون است.
همچون جف بزوس در ایالاتمتحده، جک ما به خرید سوپرمارکتهای زنجیرهای و سهام خردهفروشیهای لوازم خانگی روی آورده است.
جک ما ۵۶ سال دارد در سال ۲۰۱۹ از سمت ریاست اجرایی علیبابا کنارهگیری کرد. او سالهاست که در آنت مسئولیت رسمی نداشته است اما از یک دهه پیش که این شرکت از علیبابا و سرمایهگذاران خارجی بدخلق آن جدا شد، بهعنوان سهامدار عمده آن باقی مانده است. بااینحال به گفته افراد نزدیک به ما، حتی وقتی او از سمتهای رسمی کنارهگیری کرد همچنان در اداره هر دو شرکت مشارکت داشت. او همچنان یکی از مهمترین کارآفرینان جهان است و سال قبل در آغاز همهگیری ویروس کرونا با اهدای هزاران دستگاه ونتیلاتور و بیش از 100 میلیون ماسک به کشورهای سراسر جهان به سفیر حسن نیت غیررسمی چین تبدیل شد. او از اعضای کمیتههای سازمان ملل متحد است و با پادشاهان، ملکهها، روسای جمهور و نخست وزیران نشستوبرخاست میکند.
جک ما بیشازحد قدرتمند شده بود، هرکسی در چین میتوانست این موضوع را درک کند
سانگ کینگهویی، اقتصاددان
اما جک ما از مدتها پیش دردسرهایی را برای حزب کمونیست به وجود آورده بود. طرفدارانش به او کمک کردند تا بهعنوان یک تاجر، نفوذ بینظیری در چین داشته باشد. او در کشوری که فقط یک حزب قدرت را در اختیار دارد، بسیار قدرتمند شده بود و مورد غضب شی جینپینگ، رئیس حزب کمونیست این کشور، قرار گرفته است. در رقابتی که تناقضهای ساختاری را در بطن چین مدرن به تصویر میکشد، حزب کمونیست از قدرت گرفتن سرمایهدارانی که رشد اقتصادی کشور را رقم زدهاند شدیداً احساس نگرانی میکند.
همانطور که شی جینپینگ کنترل خود بر جامعه چین را شدت میبخشید، شرکتهای دولتی را احیا کرد و الیگارشی را در این کشور را به اوج رساند. در سالهای اخیر جدال میلیاردرها با دولت چین بر سر مسائل رگولاتوری، فساد و سایر موضوعات، چنان زیاد شده که قانون نانوشته عجیبی به وجود آمده و آن محو شدن از انظار عمومی است. برخی همچون وانگ جیانلین، بنیانگذار شرکت خوشهای املاک و مستغلات واندا (Wanda) درحالیکه ارزش کسبوکارشان با کاهش روبرو بود سکوت پیشه کردهاند. دیگر افراد همچون وو شیاهو (Wu Xiaohui) از شرکت خوشهای بیمه انبنگ (Anbang) به زندان افتادند و امپراتوریهای کسبوکاریشان توسط دولت تصرف شد.
روپرت هوگوورف رئیس شرکت هورون (Hurun) که میلیاردرهای دو دهه اخیر چین را ثبت کرده است میگوید «همه آنها دلایل خاصی برای سکوت پیشهکردن دارند اما در مورد جک ما این اقدام، غیرمعمول بود. او از ابتدا یک کارآفرین برجسته بود. او همچون ریچارد برانسون است که از پروفایل خود برای ایجاد کسبوکارش استفاده کرد.»
مصاحبههایی که با افراد حاضر در حلقه جک ما، مقامات هانگژو و رگولاتورها در پکن صورت گرفته است نشان میدهد که حتی پیش از آنکه سخنرانی ما در شانگهای در مسیر اشتباهی قرار بگیرد، چند صباحی بود که اصطکاک بنیانگذار علیبابا با رهبران چینی افزایش یافته بود. بهخصوص، مقامات بلندپایه حزب کمونیست از اینکه ما همیشه ستاره این نمایش باشد خسته شده بودند.
سانگ کینگهویی، اقتصاددان مستقلی که با رسانههای دولتی چین همکاری میکند، میگوید: «جک ما بیشازحد قدرتمند شده بود، هرکسی در چین میتوانست این موضوع را درک کند. نفوذ علیبابا خیلی زیاد شده بود. کار بهجایی رسیده بود که باید تحت کنترل قرار میگرفت.»
فایننشیال تایمز معاملات کسبوکاری اولیه جک ما را بررسی کرده است تا بفهمد چگونه او در رقابت با ذینفعان خارجی و رگولاتورها با کمترین پیامدهای نامطلوب موفقتر بوده، نفوذ خود را در چین افزایش داده و یک شخصیت جهانی از خود ساخته که در نهایت خشم مقامات پکن را در پی داشت. اینکه چه اتفاقاتی در آینده قرار است رخ دهد نامعلوم است اما پاسخ این سؤالات به پیشبینی روندی که چین در آینده در پیش خواهد گرفت کمک میکند.
جک ما در سال ۱۹۶۴ در یک خانواده معمولی در شهر ساحلی هانگژو به دنیا آمد. والدینش بهطور حرفهای موسیقی مینواختند و مشتاقانه به داستانسرایی موزیکال مشغول بودند. میتوان دلیل تمایل وافر جک ما به قرار گرفتن در کانون توجهات را در همینجا جستجو کرد. جک ما قد کوتاهی دارد اما دارای کاریزمای بسیار زیادی است؛ او ذاتاً یک فروشنده است که میداند چگونه داستان تعریف کند. در دهه ۱۹۹۰ او با بازگو کردن یک نقلقول از بیل گیتس در مورد اهمیت اینترنت، تبلیغ اینترنت را در کشوری آغاز کرد که بهندرت چیزی در مورد آن شنیده میشد: «اینترنت همه جنبههای زندگی مردم را تغییر خواهد داد.»
در چین، سرگذشت زندگی جک ما به یک افسانه مدرن برای غلبه بر شرایط سخت تبدیل شده است. سه سال طول کشید که او در آزمون سخت این کشور برای ورود به دانشگاه نمره قبولی دریافت کند. نمایندگی کیافسی (گروهی از رستورانهای زنجیرهای آمریکایی که در چین نیز شعبه داشت) او را برای کار نپذیرفت. در نهایت، سالهایی که او توریستهای خارجی که به زادگاهش میآمدند را همراهی میکرد تا زبان انگلیسیاش تقویت شود به او کمک کرد تا در دانشگاه عملکردی عالی داشته باشد. جک به یک معلم انگلیسی تبدیل شد، سپس اولین استارتآپ اینترنتی خود به نام China Pages را تأسیس کرد. این استارتآپ برای کسبوکارها صفحات وب ایجاد میکرد.
در اواسط دهه ۱۹۹۰، چین بهسرعت در حال تغییر بود. دنگ شیائوپینگ، رهبر چین که خوی استبداد در جامعه را از حدود دو دهه قبلتر از آن ایجاد شده بود، با این گفته خود به کسبوکارهای خصوصی انگیزه داد: «گربه سیاه یا گربه سفید، هرکدام که بتواند موش را بگیرد، گربه خوبی است.»
اعضای حزب نمیدانند که آیا میتوانند به او اعتماد کنند یا نه
همکار جک ما از هانگژو
اقتصاد چین بهتدریج رشد خود را آغاز کرد و با یک جهش رشدی در طول چند دهه، به دومین اقتصاد بزرگ جهان و یک قدرت جهانی تبدیل شد. بخش خصوصی در این راه پیشرو بود و بسیاری از شرکتهای دولتی از بین رفتند یا مجدداً ساماندهی شدند. حزب کمونیست برای رشد، اشتغالزایی و درآمدهای مالیاتی بیشازپیش به بخش خصوصی وابسته شد. در سال ۲۰۰۲، با حمایت رئیسجمهور «جیانگ زمین» از تئوری «سه نمایندگی»، دولت کمونیست چین طبقه سرمایهدار در حال رشد را رسماً وارد بازی کرد. این تئوری سیاسی کارآفرینان خصوصی را بهعنوان «نیروهای تولیدی اجتماعی پیشرفته» قلمداد میکند.
اما این روابط شکننده بود و چین همچنان از شرکتهای دولتی که به وامها و مجوزها دسترسی داشتند حمایت میکرد. جک ما برای اولین بار زمانی متوجه پیامدهای این موضوع شد که یک شرکت دولتی در هانگژو از کسبوکار China Pages او تقلید کرد. این موضوع باعث شد که جک ما راهی جز فروش کسبوکار خود به این تازهوارد بزرگ و مورد حمایت دولت نداشته باشد. درواقع او خود را ناتوان دید و میدان رقابت را ترک کرد.
این تجربه موجب شد او با دولت رابطهای محترمانه اما دورادور برقرار کند. جک ما به کارمندان خود میگفت «عاشق دولت باشید اما با آنها ازدواج نکنید.» او همچنین گفته است که هر زمان که «ملت» درخواست کنند کل شرکتش را به آنها تقدیم خواهد کرد. هرچند او یکی از اعضای حزب کمونیست است، اما برخلاف رقبای خود همچون پونی ما، مدیرعامل تنسنت و رابین لی مدیرعامل بایدو، هرگز به پارلمان، کنگره ملی خلق چین یا نهاد مشورتی آن ملحق نشد. یکی از همکاران ما در هانگژو میگوید «این حزب نمیداند که میتواند به او اعتماد کند یا نه.»
در سال ۱۹۹۷، ما تصمیم گرفت در مورد چگونگی گزینش و عضویت در وزارت تجارت خارجی و اقتصاد که هماکنون وزارت بازرگانی چین نامیده میشود، اطلاعاتی کسب کند. زمانی که جری یانگ، همبنیانگذار یاهو و سرمایهدار بزرگ آمریکایی فعال در حوزه اینترنت در آن سال برای بازدید به چین آمده بود، آشنایی جک ما با اینترنت و زبان انگلیسی باعث شد که او را در بازدید از دیوار چین همراهی کند. یانگ بعدها گفت «من بلافاصله تحت تأثیر اشتیاق و کنجکاوی او در مورد اینترنت قرار گرفتم. بدیهی بود که او یک شخص دولتی معمولی نبود.»
جک ما مدت زیادی در دولت نماند. در ۱۹۹۹، او با هدف ارتباط کارخانههای چینی با خریداران در سراسر جهان از طریق اینترنت، گروهی از دوستانش را در آپارتمان خود در هانگژو گرد هم آورد تا علیبابا را راهاندازی کند. پس از پشت سر گذاشتن موانع اولیه، این کسبوکار رونق گرفت. برندها و واسطهها برای خرید کالاهای ارزانقیمت به چین هجوم آوردند. علیبابا بین آنها و تأمینکنندگان ارتباط برقرار میکرد. جک ما در ابتدای مسیر موفقیت قرار گرفته بود.
در دهه بعد که یک بحران مالی عظیم در اروپا و آمریکا رخ داد، چین با اعتمادبهنفس پیشروی کرد. در این میان شرکتهای فناوری پیشروی این کشور در آستانه یک انقلاب در تلفنهای همراه بودند، رویدادی که میتوانست بهطور بالقوه پایگاه کاربری آنها را افزایش دهد. علیپی در حال آزمایش کدهای کیوآر (QR) بود و توانست با همهجانبه ساختن پرداخت از طریق تلفن همراه، زندگی روزمره مردم را متحول سازد.
علیبابا در محور همه این اتفاقات قرار داشت و برای طبقه متوسط چین که بهسرعت در حال گسترش بودند به اپلیکیشنی تبدیل شده بود که در آن میتوانستند بهصورت آنلاین کالاهای مورد نیاز خود را تأمین کنند؛ اما جک ما با یک مشکل مواجه بود. او مجبور شده بود میزان سهام شخصی خود در علیبابا را کاهش دهد تا این شرکت را در دهه اول فعالیت خود به لحاظ مالی تأمین کند. گلدمن ساکس و سرمایهگذاران خطرپذیر ابتدا بخشی از سهام علیبابا را خریداری کردند. سپس شرکت ژاپنی سافتبانک اقدام به خرید سهام کرد و در نهایت یاهو به میدان آمد و بخش دیگری از سهام این شرکت را از آن خود کرد. سهم ما بهتدریج کمتر و کمتر شد.
تا سال ۲۰۱۱، یاهو و سافتبانک اکثریت سهام علیبابا را در اختیار داشتند. جک ما که احساس میکرد این دو شرکت با بالا رفتن ارزش این استارتآپ سود بسیار زیادی به دست آورده بودند به آنها فشار آورد تا سهام بیشتری را در اختیار مالکان شرکت قرار دهند. ما در مورد رابطه خود با ماسایوشی سان، مدیرعامل سافتبانک گفته است «در سالهای اخیر ما همیشه در حال کشمکش بودهایم.» رابطه جک با یاهو نیز پرتنش بود. یاهو افول خود را آغاز کرده بود. سرمایهگذاران این مسئله را اغلب به ارزش باقیمانده سهام این شرکت در علیبابا نسبت میدادند که از سه کسبوکار اصلی تشکیل میشد: علیباباداتکام، تائوبائو و علیپی.
سپس در بهار سال ۲۰۱۱، جک ما تصمیم گرفت که بهصورت یکطرفه علیپی (که در سال ۲۰۱۴ به آنت گروپ تغییر نام داد) را تصاحب کند. یکی از مدیران سابق علیبابا که در این ماجرا نقش داشت میگوید «یاهو و سافتبانک حیرتزده شده بودند. جک چند ماهی بود که داشت قدرتنمایی میکرد اما هیچکس انتظار نداشت که او در مورد علیپی چنین اقدامی صورت دهد. این کار ابعاد گستردهای داشت. بدیهی بود که آنها برنامههای بزرگی برای علیپی داشتند بنابراین این اقدام یک حرکت کاملاً گستاخانه بود.»
سوابق تجاری و اسناد حقوقی چین که توسط فایننشیال تایمز بررسی شده است برای اولین بار نشان میدهد که ما چگونه علیپی را تصاحب کرد. ابتدا در ماه می سال ۲۰۰۹، علیبابا نحوه کنترل علیپی را دگرگون کرد و جو تسای، نفر دست راست ما، کمک کرد تا علیپی از یک شرکت زیرمجموعه علیبابا به یک شرکت چینی که بخش اعظم آن شخصاً متعلق به جک ما بود، تبدیل شود. از آن جا که جک ما با علیبابا مجموعهای از قراردادها را امضا کرده بود، اما همچنان با علیپی بهعنوان یک زیرمجموعه رفتار میکرد. این قرارداد بهظاهر غیرمعمول و پیمانی بین شرکت مادر و شرکت تابع، اساساً چیزی است که به وفور در اکوسیستم فناوری چین یافت میشود.
اقدامات جک ما نشان داد که درواقع تنها اعتماد است که یکپارچگی سیستم را حفظ کرده بود. او بدون تأیید هیئتمدیره علیبابا، قراردادهای قانونی که علیپی را به زیرمجموعهای از علیبابا تبدیل کرده بود را لغو کرد تا آن را تحت کنترل شخصی خود قرار دهد.
در ۱۰ می سال ۲۰۱۱، یاهو به سرمایهگذاران خود اطلاع داد که علیپی را به جک ما واگذار کرده است. قیمت سهام این شرکت سقوط کرد و یک جنگ لفظی درگرفت. جک ما مدعی بود که این حرکت برای علیپی بهمنظور کسب مجوز حیاتی پرداخت از بانک مرکزی چین ضروری است و اگر علیپی تحت مالکیت خارجی باشد، درخواست کسب مجوز ممکن است پذیرفته نشود.
در بانک مرکزی چین، برخی مقامات احساس میکردند که جک ما با این حرکت وفاداری خود را به چین اثبات کرده است. دیگران بر این باور بودند که جک ما شخصاً از عدم قطعیت رگولاتوری سود میبرد و درعینحال، تقصیر را به گردن آنها میاندازد. علیبابا، آنت و بنیاد جک ما به درخواست مصاحبه برای این مقاله که در حال خواندن آن هستید واکنش نشان ندادند.
آنچه جک ما انتظار نداشت، واکنش شدید مردم در چین بود. بسیاری از کارآفرینان میترسیدند که او این سیستم مالی پویایی که ایجاد شده بود و آنها روی آن حساب باز کرده بودند را تضعیف کند. کارآفرینان از طریق این سیستم مالی میتوانستند برای جذب سرمایه از سوی سرمایهگذاران خارجی و سپس نقد کردن پولهایشان در بازارهای خارجی استفاده کنند. برجستهترین روزنامهنگار چین، هو شولی از مجله سیاکسین، مقالهای نوشت و اقدامات جک ما را محکوم کرد.
جک ما به یک خبرنگار چینی گفت «در اصل این مسئله چندان اهمیتی نداشت. این فشارها از منتقدان و رسانههای این جا سرچشمه میگیرد.» بعدتر او علیبابا و آنت را به خرید سهام در کسبوکارهای رسانهای چینی سوق داد تا در مورد آنچه این رسانهها در مورد او میگویند کنترل داشته باشد.
در پایان، جک ما، یاهو و سافتبانک توافقی را امضا کردند که کنترل شخصی ما بر آنت را مستحکم کرد. بهعلاوه یک توافقنامه تقسیم سود نیز در مورد علیبابا امضا کردند. علیبابا در نهایت به معاوضه این قرارداد با سهم ۳۳ درصدی کنونیاش در آنت پرداخت.
اما بسیاری اعتقاد دارند که این نقشهای بود که جک ما طراحی کرده بود. دونکان کلارک که در کتاب خود «علیبابا: خانهای که جک ما ساخت» به موضوع انتقال مالکیت علیپی پرداخته است میگوید: «جک همیشه در حال انجام بازی شطرنج سهبعدی است که میتواند در نهایت خشم مردم را برانگیزد.»
اگر فرض کنیم که جک ما در حال انجام بازی شطرنج بود، او این کار را با اعتمادبهنفس هر چه بیشتر انجام میداد. در سال ۲۰۱۵، او در صدر فهرست ثروتمندان چینی قرار گرفته بود. استفاده نامتعارف از خلأ قانونی که باعث شد علی پی را از چنگ سرمایهگذاران خارجی بیرون بکشد، موجب نشد اشتهای سرمایهگذاران برای 25 میلیارد دلار سهام شناور علیبابا در بورس نیویورک در سال ۲۰۱۴ کاهش پیدا کند. عرضه اولیه علیبابا بزرگترین عرضه اولیه بازار سرمایه در طول تاریخ بود. شرکتهای فناوریای چون آنت به جهان نشان دادند که چین نیز میتواند نوآوری کند و همینطور که دولت چین به کارآفرینان بها میداد تا فشار اشتغالزایی برای میلیونها فارغالتحصیل دانشگاه را از دوش خود بردارد، جک ما تبدیل به یک نماد در چین شد.
جک ما تصمیم گرفت چشماندازی عظیم و جهانی برای علیبابا ترسیم کند. برای مدتی، جاهطلبیهای او با سیاستهای پکن برای کمک به کسبوکارهای چینی که در خارج از کشور فعالیت داشتند، همراه شد و او حتی شی جینپینگ را در بازدیدی از ایالاتمتحده در سال ۲۰۱۵ همراهی کرد.
در آن سال، در حاشیه مجمع جهانی اقتصاد در داووس جک ما به چارلی رز، روزنامهنگار آمریکایی گفت «آنچه من در مورد آن فکر میکنم این است که چگونه میتوانیم علیبابا را به پلتفرمی برای کسبوکارهای کوچک تبدیل کنیم. [سازمان تجارت جهانی] در قرن اخیر عملکرد بسیار خوبی داشت اما این سازمان به شرکتهای بزرگ جهت فروش کالاها در سراسر کشورها کمک میکرد. امروز، اینترنت میتواند به کسبوکارهای کوچک کمک کند تا در سراسر جهان کالاهای خود را بفروشند.» او افزود امیدوار است دو میلیارد مصرفکننده و 10 میلیون کسبوکار کوچک در خارج از چین در پلتفرم علیبابا ثبتنام کنند.
بااینحال، در همان روز، یک مقام چینی در سازمان رگولاتوری تجارت این کشور تصمیم گرفت بار دیگر موضوع نفوذ داخلی جک ما را هدف قرار دهد. زمانی که این فرد در گزارشی اعلام کرد که تقریباً دوسوم کالاهای فروخته شده در پلتفرم تائوبائو متعلق به علیبابا تقلبی هستند، علیبابا نسبت به آن بهتندی واکنش نشان داد. به نقل از یکی از بازرگانان نزدیک، حساب تائوبائو در ویبو نوشت «آقای لئو هانگلیانگ! شما قوانین را زیر پا گذاشتهاید، از اینکه بهعنوان یک داور شیاد نقش بازی کنید، دست بردارید!»
لیوهانگ لیانگ با نوشتن یک مقاله به علیبابا حمله کرد؛ اما چندی بعد جک ما در سفری به پکن با رئیس لئو، آقای ژانگ مائو ملاقات کرد. دو نفر بر سر این موضوع توافق کردند که علیبابا تلاش کند تا از فروش کالاهای تقلبی جلوگیری کند و ژانگ از اقدامات این شرکت برای حفاظت از منافع مصرفکنندگان قدردانی کرد. آن مقاله از رده خارج شد و این مسئله بهتدریج به فراموشی سپرده شد. اگرچه افکار عمومی تا حد زیادی به نفع این غول فناوری بود، اینکه جک ما جرئت میکند با رگولاتورهای چین درگیر شود به مذاق همه خوش نیامد. سانگ، اقتصاددان چینی میگوید: «به چالش کشیدن دولت بهصورت عمومی گامی روبهجلو برای حاکمیت قانون نبود در عوض نشاندهنده امنیت سرمایهداران مغروری بود که قانون از آنها حمایت میکرد.»
این تصویر در اینترنت چین فراگیر شده بود: ۱۶ نفر که هر کدام یک رهبر فناوری بودند دور یک میز جمع شده بودند. پونی ما، مدیر تنسنت، غول رسانه اجتماعی و بازیهای ویدیویی، کنار ریچارد لئو، مدیرعامل جیدیداتکام نشسته بود. در نزدیکی آنها ژانگ ییمینگ، بنیانگذار بایتدنس، شرکت سازنده اپلیکیشن ویدیویی تیکتاک قرار داشت.
این رویداد که در حاشیه کنفرانس جهانی اینترنت در سال ۲۰۱۷ در ووژن که توسط دولت چین برگزار شده بود، صورت گرفت و بهعنوان «شام اینترنتی» شناخته شد. ما در آن جمع حضور نداشت و به گفته یکی از همکاران نزدیکش، از این بیاعتنایی که نسبت به او صورت گرفته بود خشمگین شده بود.
زمانی که خبرنگاران در مورد این رویداد از جک ما سؤال پرسیدند، او در پاسخ گفت: «من به حضور در آن فکر نکرده بودم. به هر حال کسی من را دعوت نکرد و حتی اگر آنها من را دعوت میکردند احتمالاً وقت نمیکردم در آن جا حضور پیدا کنم. باور کنید یا نکنید، من اگر واقعاً میخواستم یک مراسم شام ترتیب دهم میتوانستم تمام مردم جهان را دعوت کنم، از ثروتمندترین افراد جهان گرفته تا نخبگان جهان، اما بسیاری از افراد دعوتنامه را دریافت نمیکردند؛ اما این شامها بیمعنی هستند. من قصد ندارم هیچ شامی ترتیب دهم.»
بهرغم این صحبتها او چند ماه بعد و در حین برگزاری اجلاس داووس در ژانویه سال ۲۰۱۸، یک شام در سطح کلاس جهانی ترتیب داد. او بیل گیتس را در سمت چپ و ارنا سولبرگ نخستوزیر نروژ را در سمت راست خود نشاند. روابط عمومی علیبابا تصاویر این رویداد را به رسانههای چین ارسال کرد. تصاویر مربوط به ضیافت جک ما و شرکتکنندگان در آن در فضای اینترنت بازتاب زیادی داشت.
در تصاویر آن شب میشد عکسهای جک ما با رییسجمهور رواندا و جاستین ترودو نخستوزیر کانادا را مشاهده کرد. بهطور محسوسی، غیبت لئو هه، تزار اقتصادی شی جینپینگ به چشم میآمد. لئو هه قرار بود روز بعد در داووس سخنرانی کند. او در حال پیشبرد کارزار مهم چین علیه ریسک مالی بود.
رهبران حزب کمونیست دوست ندارند او بهعنوان نماینده چین در صحنه جهانی حضور داشته باشد
یکی از همکاران جک ما در پروژههای بینالمللی
ضیافت شام جک ما در داووس نوعی شیرینکاری بود که خشم مقامات پکن را در پی داشت چراکه او خود را بهعنوان رهبر علیبابا و گسترش جهانی تجارت چین معرفی کرد. او داشت پرچم چین را در سراسر جهان به اهتزاز در میآورد و اغلب از حزب کمونیست نیز تمجید میکرد.
اما این اقدامات برای رهبرانی که در پکن حضور داشتند ناراحتکننده بود: یک تاجر خصوصی به نمایندگی از آنها به زبان انگلیسی سلیس با جهانیان صحبت میکرد. یکی از همکاران جک ما در پروژههای بینالمللی بیان میکند «اصطلاحی تحت عنوان «گنگگائو گایژو» در زبان چینی داریم که بیان میکند دستاوردهای یک رعیت باعث میشود پادشاه احساس ناآرامی کند. آنها دوست ندارند او بهعنوان نماینده چین در صحنه جهانی حاضر باشد.»
وی در ماه آوریل با پرایوت چان اوچا، نخستوزیر تایلند و در ماه می با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل و ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، ملاقات کرد و سپس در طول تابستان سال ۲۰۱۸ از مجموعهای از پایتختهای جهان بازدید کرد. سوابق پرواز رادارباکس و فلایتتریدر ۲۴ نشان میدهد او بیش از نیمی از سال را در خارج از چین گذرانده است.
در همین حال، در چین لئو هه، فرد مورد اعتمادشی جینپینگ بهشدت نسبت به مقررات مالی فعلی معترض شد. از سال ۲۰۱۷، مقامات در حال بررسی دقیق «کرگدنهای خاکستری» (شامل شرکتهای خوشهای چون واندا، اچانای، فوسان و انبنگ) بودند که با بالا آوردن بدهیهای کلان، بهطور افسارگسیخته مشغول به خرید برندهای تازه در سطح جهانی بودند. هنگامیکه رگولاتورها برای محدود کردن بخشهایی از کسبوکار آنت وارد عمل شدند، ضربه سنگینی به این شرکت وارد شد اما آنت بهاندازه کافی چابک بود که استراتژی خود را تغییر داده و همچنان به رشد خود ادامه دهد.
در تمام این مدت، جک ما همچنان آزادانه انتقادات خود را بیان میکرد. او در یک گردهمایی که به زبان انگلیسی سخنرانی میکرد، بیان داشت: «یکی از دلایل رشد سریع علیبابا این بود که دولت توجه زیادی به آن نداشت. زمانی که آنها متوجه پیشرفت ما شدند، ما بسیار کند شدیم.»
تشویش مقامات در حال آشکارتر شدن بود. یک فرد نزدیک به دولت در این رابطه میگوید: «آنچه او هم بهصورت عمومی و هم خصوصی میگفت میتوانست برای چین شرمآور باشد. زمانی که جک ما به خانه باز میگشت، آنها همیشه میخواستند از او اطلاعات کسب کنند و در مورد سفرهای اخیرش از او سؤال میکردند.»
چین در حال تغییر بود اما به نظر میرسید جک متوجه گستردگی این تغییرات نشده بود. با اصلاحاتی که در قانون اساسی صورت گرفت و محدودیتهای دوره ریاست جمهوری را از بین برد، شی جینپینگ به قدرتمندترین رهبر دهههای اخیر این کشور تبدیل شد. هرگونه اظهار مخالفت عمومی خطرناک بود و شی جینپینگ مقابله با سطوح بالای بدهی و ریسکهای بخش مالی را در اولویت اصلی خود قرار داد؛ بهطوریکه مقامات نگران بودند که یک بحران مالی سیستماتیک، شبیه آن چیزی که در سال ۲۰۰۸ در آمریکا اتفاق افتاد، شاید اقتصاد کشور و حتی قدرت آنها را متزلزل کند.
از زمانی که آنت از علیبابا جدا شده بود، اندازه و مقیاس این شرکت بهسرعت رشد کرد. در آگوست سال قبل هنگامی که آنت جزئیات مالی خود را برای اولین بار بهصورت عمومی فاش کرد، رگولاتورها تازه در حال درک ابعاد وسیع آن بودند. جزئیاتی که هر چند سرمایهگذاران را بسیار هیجان زده کرد (صدور وامهای مصرفکننده توسط آنت که هر بانک دولتی را تحتالشعاع قرار میداد، حجم پرداختهای سالانه این شرکت که از تولید ناخالص داخلی چین فراتر رفته بود) اما رگولاتورهای پکن را مضطرب کرد. یکی از کارمندان آنت میگوید «کسبوکار آنت ذاتاً خطرناک است، ما نمیتوانیم تعداد جلساتی که مدیران اجرایی ما با مقامات تا به امروز تشکیل دادند را حساب کنیم.» قدم بعدی جک ما نزدیک بود حتی برای خود او نیز بسیار خطرناک باشد.
به گفته افراد نزدیک به ما، در اکتبر سال گذشته، هنگامی که او در یک کنفرانس تجاری مهم در شانگهای به روی صحنه رفت، میدانست که رگولاتورها قصد دارند قوانینی را برای مهار آنت و دیگر شرکتهای فینتکی تنظیم کنند. او قصد داشت تمام توان خود را به کار بگیرد تا با این اقدامات مقابله کند و اعتمادبهنفس لازم برای نبرد سال ۲۰۱۵ خود با این رگولاتورهای تجاری را بار دیگر به کار گیرد.
اما اقدام مهلک او، عمومی ساختن این نبرد بود. جک ما روی صحنه هنجارهای مالی قدیمی را به چالش کشید و تلاش کرد که مقامات چینی را متقاعد کند. او روی تریبون رفت و گفت: «سیستم مالی امروز باید اصلاح شود. در حال حاضر ظرفیت ما برای «کنترل» بسیار قویتر شده است، این در حالی است که ظرفیت ما برای «پایش» بهطور واضحی کم و محدود است. نوآوری از نظارت هراسی ندارد اما از نظارت با روشهای قدیمی میترسد.» برخلاف بیشتر سخنرانیهای او، جک ما در طی این سخنرانی بارها و بارها به یادداشتهای خود نگاه میکرد و اظهار داشت که صحبتهای او کاملاً حسابشده است. دفتر شخصی ما مملو از خبرنگاران سابق شینهوا، خبرگزاری رسمی چین است.
به گفته افراد نزدیک، برخی مقامات رسمی پکن، این ماجرا را بهعنوان تلاش جک ما برای جلب افکار عمومی به سمت خود و نفوذ در سیاست قلمداد کردند. روزنامه خبری Huxiu که تحت حمایت علیباباست مقالهای در دفاع از سخنرانی ما منتشر کرد.
اما چند هفته بعد، نایبرییس بخش تبلیغات حزب کمونیست چین سخنرانی تندی کرد و از رسانههای چین خواست که «قاطعانه با خطر دستکاری افکار عمومی از سوی سرمایهگذاران مقابله کنند.» همچنین به روزنامه خبری Huxiu که سرمقالهای در حمایت از علیبابا منتشر کرده بود، دستور داده شد که فعالیتهای خود را به مدت یک ماه متوقف کند.
در ماه نوامبر، او از داوری در برنامه تلویزیونی استعدادهای آفریقایی که خود او ایجاد کرده بود انصراف داد. سپس انجمن عمومی کارآفرینان ژجیانگ که جک ما ریاست آن را بر عهده دارد کنفرانس سالانه خود را لغو کرد. یکی از اعضای این انجمن میگوید در مورد کنارهگیری ما از سمتش توسط خود وی صحبتهایی به میان آمده است. شایعاتی در چین منتشر شد که او در بازداشت خانگی است یا به سنگاپور فرار کرده است. ابر عدم اطمینان قیمت سهام علیبابا و یک برنامه فروش اوراق قرضه این شرکت را تحت تأثیر قرار داد. سپس جک ما به یکی از روستاهای چین سفر کرد و در آن یکشنبه سرد ماه ژانویه معلمان مدرسه ابتدایی یوهوا را شگفتزده کرد. چن جیانکیانگ مدیر این مدرسه میگوید «او از آنچه در این جا دید بسیار راضی بود.»
یکی از اماکنی که جک ما اخیراً در آن دیده شده، کلونی هنرمندان در هانگژو است، جایی که او یک ساختمان اطراف کارگاههای کارگردانان و استودیوهای فیلم معروف و مورد احترام او ساخته است. در داخل این کلونی، انبوهی از مسیرهای پیادهروی سنگفرش شده و پوشیده از خزه و در بین حوضچهها پلهای چوبی وجود داشت.
این کلونی که در گوشهای از پارک ملی تالاب Xixi قرار گرفته، فضایی محافظتشده و ۱۱ کیلومترمربعی است که برخی آن را ریههای شهر میدانند و در مرکز امپراتوری جک ما واقع شده است. بنیاد جک ما و استودیوی تایچی در این کلونی قرار دارند. او پیشتر در آن جا از مهمانان خود پذیرایی میکرد اما حالا به نمایشگاهی برای نشان دادن زندگی قبلیاش تبدیل شده است: جک ما روی کاور مجلهها؛ جک ما در حال جشن گرفتن حضور علیبابا در لیست عرضه اولیه سهام؛ گیتار الکتریک نارنجی جک ما که هنگام اجرای یک آهنگ راک چینی برای ۶۰ هزار کارمندان علیبابا که فریادکشان همراهیاش میکردند نواخت و مواردی از این دست.
مشخص نیست که آیا جک ما امکان افزودن موفقیتهای بیشتر به این مجموعه را خواهد داشت یا خیر. یکی از مقامات سابق در هانگژو که به مدت یک دهه با مسائل مربوط به علیبابا در ارتباط بود میگوید «بهعنوان یک کارآفرین خصوصی، بسیار مهم است که به میزان متعادلی اقدامات خود را عمومی کنید و جک ما هنوز به این مهارت دست نیافته است. این موضوع قبلاً اهمیت زیادی نداشت اما اکنون ضروری است که او به یادگیری این مهارت اقدام کند.» یکی دیگر از مقامات محلی اضافه میکند «جک ما حالا باید بیسر و صداتر فعالیت کند.»
بخش گستردهای از مردم چین از او روی گرداندهاند و مشتاقانه در انتظار سقوط بزرگترین سرمایهدار این کشور هستند. هرچند او پیشتر با عباراتی چون «پدر ما» یا «معلم ما» با مهربانی موردستایش قرار میگرفت اما حالا زیر ویدیوهای جک ما نظرات انتقادی مردم کاملاً به چشم میخورد و آنها با عباراتی چون «طبقه کارگر جهان، با هم متحد شوید!» اعتراضات خود را بیان میکنند. بزرگترین درسی که مسئله جک ما به کارآفرینان چینی که از او الهام گرفته بودند آموخت این بود که حزب کمونیست بالاترین اولویت را دارد و هر کسبوکار خصوصی، فارغ از اهمیت استراتژیک آن برای آینده این کشور، اگر برای حزب خطرناک تلقی شود به زانو در خواهد آمد.
گروههای فناوری این کشور بهطور خاص در حال تغییر هستند. در دو دهه اخیر، علیبابا و تنسنت، بدون نظارت بسیار گسترده شدهاند و بخش وسیعی از اقتصاد دیجیتال و حتی اقتصاد فیزیکی چین را تحت کنترل گرفتند. طی چند وقت اخیر، مقامات علیبابا را به دلیل سوءاستفاده از سلطه خود بر بازار ۲.۸ میلیارد دلار جریمه کردند و به این شرکت دستور دادند که رفتار خود را «اصلاح» کند و رگولاتورها نیز بلافاصله اعلام کردند که برای کوچک کردن کسبوکار آنت برنامهای دارند.
رقبای جک ما نیز خیلی زود فهمیدهاند که باد به کدام سو میوزد. در حاشیه نشست سالانه قانونگذاری چین در ماه قبل، پونی ما، مدیرعامل تنسنت، خواستار تنظیم مقررات سختگیرانهتری برای کسبوکارهای اینترنتی همچون شرکت خودش شد و جلسهای داوطلبانه با مقامات ضد انحصاری داشت. جیدیداتکام نیز عرضه اولیه سهام واحد مالی خود را لغو کرد و از مسئول شناسایی و اجرای الزامات رگولاتوری خود خواست که این عرضه اولیه را در چارچوبهای قانونی بازبینی کند. کالین هوانگ از شرکت تجارت الکترونیکی پین دوئو دوئو (Pinduoduo) پس از آن که بخش اعظمی از سهام خود را در تابستان بخشید، شرکتی که خودش تأسیس کرده بود را ترک کرد. یکی از نزدیکان او میگوید این حرکت با هدف بیرون نگهداشتن کالین هوانگ در فهرست برترین ثروتمندان چین طراحی شده بود.
درحالیکه حزب کمونیست چین در تابستان امسال به صدمین سالگرد تأسیس خود نزدیک میشود، بیشازپیش در تلاش است تا کنترل خود بر شرکتهای خصوصی را تقویت کند. کمیتههای حزبی که در تمام شرکت خصوصی باید حضور داشته باشند، با نقشهای نظارتی رو به رشد خود در حال احیا شدن هستند. کسبوکارهای دولتی در حال گسترش هستند. جود بلانشت، کارشناس مسائل چین در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل میگوید:«طی چهار دهه اخیر، رابطه بین بخش خصوصی و حزب کمونیست چین بهطور مشروط و شکننده برقرار بوده است و افتوخیز زیادی بین کنترل و خودمختاری وجود داشته است.»
«ما در چرخه دیگری از کنترل هستیم و انتظار داریم که این چرخه پایدار باشد.»